چهارم ، شماره 1068 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 14 شنبه 24
|
|
كتابت از فراتر خوشنويسي ، هنر
نظر كشورمان تاريخ از برههاي در خوشنويسي انواع پيدايش به چنانچه
خوشنويسي انواع پيدايش عوامل مهمترين از يكي گفت بتوان شايد كنيم ،
در ايراني مسلمان هنرمندان آزادي عدم هجري دهم تا دوم قرون در
.است بوده نقاشي هنر به پرداختن
زمينهخوشنويسي در كه است ازمقالهاي تلخيصي حاضر ، مطلب:اشاره
خوشنويسان عضوانجمن رشوند اسماعيل قلم به ازهنر رشته يك بهعنوان
به نيز بخشي مقاله اين در.است شده نگاشته خوشنويسي مدرس و ايران
.ميگذرد نظرتان از كه شده داده اختصاص خوشنويسان و خوشنويسي انواع
بعضيموارد در و بوده همراه باكلمهخط همواره كلمهخوشنويسي
رفته كار مترادفبه كلمه دو عنوان به هركدام ماهيت به توجه بدون
خط.هستند يكديگرمتفاوت با اساس از دو اين حاليكه در.ميرود و
انسانها بين ارتباط كهبراي قراردادي علائم مجموعه استاز عبارت
پديد قراردادي علائم اين زيبانگاري از خوشنويسي و.است اختراعشده
حالي در.ميشود مربوط نوشتاري و كلامي ارتباط و زبان به خطاست آمده
با كه است نقاشيانتزاعي نوعي و دارد تجسمي ماهيتي خوشنويسي كه
.دارد سروكار (اشكال) كلمات اين بصري آرايش و تركيببندي فرم ، شكل ،
دستورزبان و املاء به توجه با علائمرا است كافي خط نوشتن براي
به اينعلائم چند هر.شود بيان تامنظور داده قرار يكديگر كنار
به آنكه از وبيش پيش خوشنويسي در اما.نوشتهنشوند زيبا صورت
مورد آن تجسمي جنبه و چشمنوازي زيبايي ، شود ، توجه علائم نوشتن درست
در اما است آن معاني و كلمات است ، مهم آنچه خط ، در.است نظر
خانم.دارد قرار اهميت اول درجه در آن هندسه و فرم شكل ، ;خوشنويسي
اين استادان:مينويسد اسلامي فرهنگ و خوشنويسي كتاب در شيمل ماري آن
چون را خاص حروفي تا ميآموزند خود شاگردان به (نستعليق) هنر شيوه
!بنويسند پرنده منقار و بال
باشد ، نوشتاري و كلامي آنكهمقولهاي از پيش خوشنويسي بنابراين
نوعينقاشي خوشنويسي كه سخن اين و است ديداري و تجسمي پديدهاي
انواع پيدايش به چنانچه و.ميرسد نظر به پذيرفتني است ، انتزاعي
يكي گفت بتوان شايد كنيم نظر كشورمان تاريخ از برههاي در خوشنويسي
هجري دهم تا قروندوم در خوشنويسي انواع پيدايش عوامل مهمترين از
بوده نقاشي هنر به درپرداختن ايراني مسلمان آزاديهنرمندان عدم
تحريمكرده را نقاشي كه عباسي حكومتخلفاي زمان در ويژه به است ،
به خود غريزههنري پتانسيل كردن آزاد ايرانيبراي هنرمندان.بودند
پاسخگويي براي خوشنويسي همه ، اين با.آوردند روي تذهيب و خوشنويسي
بوده همراه كتابت و خط با همواره تاريخ طول در اجتماعي نيازهاي به
خوشنويسان از گوناگون كتابهاي تكثير و نسخهبرداري براي كه چرا.است
.ميشد استفاده
خوشنويسي ، چون حرفههايي ميكرد ايجاب دوران آن بر حاكم اجتماعي شرايط
همين.باشد برخوردار فراوان رونق از تذهيبكاري و جلدسازي مركبسازي ،
اين.آورند روي خوشنويسي به معاش امرار براي فقط گروهي ميشد سبب امر
تعداد آن و داشتند توجه خوشنويسي هنري و تجسمي جنبههاي به كمتر گروه
همگام ضرورت بنابه بودند ، هنري نبوغ داراي كه نيز بزرگ خوشنويسان از
.ميپرداختند كتابت و نسخهبرداري به كاتبان با
آثار شد ، ميتوان گفته آنچه به توجه با:غيرهنري و هنري خوشنويسي
.داد جاي عمده گروه دو در را خوشنويسي
خوشنويسي نوع هر آن از منظور كه (كتابت) غيرهنري خوشنويسي اول ، گروه
آثاريخوانا چنين در.باشد رفته متونبكار نوشتن منظور به كه است
بيشتر توجه جلب براي خوشنويسي و بوده نخستمدنظر درجه در متن بودن
نامهها ، كتابها ، قبيل از گرفته قرار استفاده مورد آن زيبايي و
.شده خوشنويسي قطعات بعضي و مكتوبات
تركيببنديو حروف ، فرم ، شكل ، ميشودكه شامل را آثاري دوم گروه
و بوده اثر اصلي مايه خوشنويسي كلامهندسه يك در تجسمي جنبههاي
هنري خوشنويسي است ، نداشته اهميتي چندان آن نبودن يا و بودن خوانا
.ميشود ناميده
عنصر (غيرهنري و هنري از اعم)خوشنويسي آثار كليه است بديهي
توجه با اما.هستند ارزشمند جهت ازاين و دارند خود در را زيبايي
آثار زمره در را آثار اين همه نميتوان زيبايي و هنر متفاوت معاني به
و خلاقيت هيچگونه اول گروه خوشنويسي آثار در كه چرا داد قرار هنري
.است نرفته كار به خوشنويس طرف از آفرينشي
:وهنرمند خوشنويسانكاتب
را خوشنويسان است بهتر كرديم تقسيم گروه دو به را خوشنويسي كه حال
طبقهبندي هنرمند وخوشنويسان كاتب گروهخوشنويسان دو در نيز
.كنيم
فراگيريفن از پس كه ميشود راشامل گروهي كاتب خوشنويسان
گذشتگان آثار تقليد و تكرار به كلمات نگارش در مهارت كسب و خوشنويسي
براين و ميدانند نوشتن زيبا در را خوشنويسي هنر نهايت و پرداخته
نگرشي چنين با گروه ايناست هنر بنويسند آنچه هر كه هستند باور
به هنري آثار آفرينش براي كه هستندچرا هنري آثار خلق از ناتوان
كاتب خوشنويسان.است نياز خوشنويسي در مهارت كسب از بيش چيزي
خوانندگان آنها مخاطبان و هستند متون و اشعار كلمات ، زينتدهندگان
.ميباشند آنها آثار محتواي
خوشنويسي در مهارت كسب علاوهبر كه هستند هنرمند دوم ، خوشنويسان گروه
و آن هندسه روحاني نقاشي و خوشنويسي در تجسمي تواناييهاي شناخت با
و عواطف القاء پي در خلاقيت ، و آفرينش قدرت و ذاتي نبوغ بر تكيه با
از هنري آثار آفرينش براي افراد اين.هستند ديگران به خود انديشههاي
خدمت در خوشنويسي در مهارتشان و ميگيرند مدد خود تخيل و انديشه
بينآثار مرز امروزه.است مخاطبان به آنها عواطف و انديشهها القاء
از خوشنويسانكاتب تشخيص و شناخت بودهو روشن غيرهنري و هنري
مورد در تشخيصي اماچنيناست امكانپذير هنرمندبهسادگي خوشنويسان
بنابه كه چرا.ميرسد بهنظر مشكل و پيچيده اندكي خوشنويسانگذشته
در همگام و همراه كاتب و هنرمند خوشنويسان شد ، گفته كه ضرورتهايي
خلاق خوشنويسان هرازچندگاه حال اين باميكوشيدند كتابت و نسخهبرداري
را خود هنري ، آثار آفرينش در ميآوردند ، بهدست كه فرصتي با هنرمند و
ايران به آن ورود و چاپ پيدايشصنعت با سرانجام تا مينماياندند باز
بزرگ تحولي قاجاريه دوره در (اروپا به نسبت تاخير سال با 381 هرچند)
را امكان اين چاپ صنعت كه چراداد روي خوشنويسي يكنواخت سير در
با مقايسه غيرقابل دقتي سرعتو با كه ميآورد فراهم انسان براي
شد باعث امر اين خودبهخود.بپردازد مكتوب آثار تكثير به دستي كتابت
از و كرده پيدا كاهش بهسرعت كاتب خوشنويسان به جامعه نياز كه
در.شود كاسته شغل و حرفه نوعي بهعنوان خوشنويسي به رويآورندگان
بودند غيرمتمايز كاتب ، خوشنويسان درميان كه هنرمندي خوشنويسان نتيجه
خوشنويسي زمينه در ارجمندي هنري آثار خلق به تا آوردند بهدست فرصتي
اصفهاني ، غلامرضا ميرزا چون هنرمندي خوشنويسان كه شد چنين.يابند دست
در را خود توان بيشترين كلهر محمدرضاي ميرزا و ترك ميرحسين
.بردند بهكار خود جاودانه سياهمشقهاي
:خوشنويسهنرمند براي طريق سه
دست هنري آفرينش و نوآوري خلاقيت ، به سهطريق از خوشنويسانهنرمند
.ميكنند پيدا
تكيه با هندسهخوشنويسي در تامل و باتفكر خوشنويس اول ، طريق در
كلمات كرسيبندي و فرم درشكل ، تغييراتي خود ذاتي ونبوغ قريحه بر
.آنميكوشد هندسي تكامل در و ميدهد
از ميتوان نستعليق شكسته خوشنويسي در خوشنويسان اين بارزترين از
در ميرزاغلامرضا ، و (طالقاني) درويش عبدالمجيد هروي ، شفيع محمد
عصر در و كلهر ميرزاغلامرضا ، ميرعماد ، تبريزي ، ميرعلي از نستعليق
.برد نام غلامحسيناميرخاني حاضراز
قوه و بصري ، خلاقيت دانش بر تكيه با خوشنويسانهنرمند دوم ، طريق در
حفظ با خوشنويسي موجوددر تجسمي هندسه از خود بيانهنري و ابتكار
از ميكنند خلق تجسمي زمرههنرهاي در هنري آثاري آن قواعدكلاسيك
و نستعليق شكسته در طالقاني عبدالمجيد هروي ، شفيع محمد جمله ، آن
مافي رضا مرحوم معاصر خوشنويس و ترك ميرحسين اصفهاني ، غلامرضا ميرزا
دست تازهاي تجارب به طريق اين در كه كنوني خوشنويسان از معدودي و
.آمدهاند نايل هنري و بديع آثار خلق به نيز مواردي در و ميزنند
هندسهكلاسيك و فرم شكستن با خوشنويسانهنرمند سوم ، طريق در
آثار آفرينش به ازخوشنويسي فانتزي نوعي باابداع يا و خوشنويسي
از ميتوان گروه اين از كه ميزنند دست خوشنويسي خميرمايه با هنري
نيز طريق اين در.برد نام را زندهرودي و آرام پيل مرحوم معاصرين
تلاش نو بياني و زبان به دستيابي راه در كه هستند نوجويي خوشنويسان
.ميكنند
:عكسها زيرنويس
اصفهاني غلامرضا ميرزا اثر - مشق سياه
رشوند اسماعيل اثر مركب و قلم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام