چهارم ، شماره 1068 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 14 شنبه 24
|
|
آمريكا خارجي سياست در ديدگاهها كشمكش
صحنه از كنارهگيري كنوني وابسته هم به جهان در كيسينجر ، عقيده به
نيست امكانپذير امريكا براي جهاني سياست
متحده ايالات جمهوريدر رياست انتخابات زمان شدن نزديك با:اشاره
را خود ديدگاههاي و پرداخته نظر ارائه به مختلف جناحهاي آمريكا ،
اين.ميدارند ابراز - خاورميانه خصوصا-مختلف مسائل درباره
كشمكش ميدهد ، نشان كه است بررسي قابل گوناگوني قالبهاي در ديدگاهها ،
نظرات به نگاه با ميخوانيد كه مقالهاي.است فراوان نگرشها اين در
-نيكسون ريچارد -جمهوري رياست كانديداي -بابدال چون شخصيتهايي
مطرح را ايننظرات تقابل...و -آمريكا خارجي سياست ازتئوريسينهاي
مقالات سرويس.ميسازد
و فروپاشي پي امريكادر خارجي سياست در ديدگاهها كشمكش (الف
در نظر تجديد با تا شد آن بر امريكا نظامبينالملل ، شدن دگرگون
امريكا خارجي سياست در خاطر بدين.دراندازد نو طرحي خارجياش سياست
مختلفي دستهبنديهاي سياستمداران و محققين.كرد بروز جديد ديدگاههاي
نيكسون ريچارد از تقسيمبندي اولين.ارائهدادهاند جديد نظرات اين از
از بعد نظريه سه او.ميباشد ندهيد دست از را كتابفرصت در
خارجي سياست آينده پيرامون بحث محافل كه را سال 1989 دگرگونيهاي
.ميكند رد و مطرح را داشت مشغول خود به را امريكا
كمونيسم ، شكست كه ميكردند استدلال بسياري:تاريخ پايان نظريه (1
كه را سابق تعريف اين سرد ، جنگ پايان و ليبرال دموكراسي پيروزي
.سپرد خاك به مخالف ايدئولوژيهاي ميان مسلحانه است رقابتي تاريخ
دولت و آزاد اقتصاد برتري جهان كه بودند مدعي نظريه اين طرفداران
آينده در و.است پذيرفته ديكتاتوري و مركزي اقتصاد بر را مردم منتخب
سر بر نه بازارها ، سر بر جدال و ارتشها رژه نه تكنولوژي ، رژه اين
نتيجه چنين و بخشيد خواهد شكل را تاريخ پوياي محورهاي كه است عقايد
.بازگردد خانه به فاتحانه امريكا تا است رسيده آن زمان كه گرفتند
بيش رويايي(تاريخ پايان نظريه) نظريه چنين دارد عقيده نيكسون
فروپاشيدند يا كمونيستي ازنظامهاي بسياري و شوروي اينكه با.نيست
نقاط از بسياري در هنوز كمونيسم ولي كشيدند كمونيسمدست از يا و
درگيري پايان معناي به سرد جنگ رفتن بين از علاوه ، به.است حاكم جهان
يا و ملي نژادي ، قومي ، كينهورزيهاي و خصومتها هنوز.نيست بينالمللي
.نيافتهاند پايان همه مذهبي
نظامي قدرت كه است معتقد نظريه اين:نظامي قدرت بيهودگي نظريه (2
و باشد خارجي سياست زيربناي و حكومت اصلي ابزار نميتواند ديگر
بيربط و بيهوده را زور از استفاده بزرگ قدرتهاي بين متقابل وابستگي
سرد ، جنگ رفتن بين از با كه هستند باور اين بر عدهاي همچنين.ميكند
و نظامي قدرت و يافته بيشتري اهميت اكونوميك ، -ژئو و اقتصادي قدرت
كه ميگيرند نتيجه چنين و است ، داده قرار شعاع تحت را سنتي ژئوپليتيك
.كند تقويت صنعت و كشاورزي زمينه در را خود بايد امريكا
اقتصادي ، متقابل وابستگي اگرچه:مينويسد نيكسون نظريه اين نقد در
قدرت كه نيست اين بر دليل اين اما ميكند محدود را كشوري عمل آزادي
وجود سابق ، كمونيستي كشورهاي در بيثباتي خاطر بهاست بيهوده نظامي
و صلح تضمين براي اروپا در امريكا نظامي حضور و امنيتي برنامههاي
.است ضروري امنيت
روبه امريكا عظيم قدرت كه ميپندارند بسياري:امريكا سقوط نظريه (3
داخلي خارجيو تجارت در امريكا بودجه كسري استدلالشان و افولاست
و ثبات توسعه ، دورههاي بزرگ قدرتهاي همه كه است اين آنها منطق.است
.مينمايند تجربه را سقوط
اين طرفدار آنهاييكه:ميگويد و كرده رد نيز را نظريه اين نيكسون
در محكمي جايگاه كهامريكا غافلند واقعيت اين از هستند نظريه
دارا را توليد كل درصد بالاترين امريكاهنوز.دارد جهان اقتصاد
از تكنولوژيكي و علمي پايگاه قويترين از برخورداري ضمن و ميباشد
ديگر طرفي از.ميشود محسوب بالا رده كشورهاي جزء سرانه درآمد لحاظ
نامرئي عوامل.است نبوده اقتصادي صرفا بزرگ قدرتهاي سقوط دلايل
و اراده فرهنگي ، و ايدئولوژيكي جاذبه سياسي ، مهارت رهبري چون ديگري
در را عوامل اين امريكا و هستند دخيل اقبال و بخت حتي و ملي اتحاد
.دارد اختيار
بررسي ضمن اقتصادينيويورك ، كلوب سالانه اجلاس در نيز كيسينجر هنري
وضعيت سه با فعلا ما:گفت جهان در امريكا مشكلات و بينالمللي تحولات
طرفداراني ميتوان وضعيت سه اين از هريك براي).هستيم روبرو اجتماعي
:(يافت آمريكا داخل در
منزوي جهانخارج از را خود امريكا اينكه يعني انزواگرايي ، -1
;ميكند
در تنها نه امريكا كه است اين منظور دموكراسي ، اعتلاي جهت در تلاش -2
توسعه براي را خود گسترده تلاشهاي واقعي طور به نيز عمل در بلكه حرف ،
;كند بسيج دموكراسي گسترش و
تنها نه گونهايكه به خود ، خارجي سياست تنظيم جهت در تلاش -3
آنها بلكه كند ، تامين را امريكا اقتصادي ديدگاههاي و معنوي ارزشهاي
.سازد مرتبط كشور ملي منافع مفهوم به را
صحنه از كنونيكنارهگيري وابسته هم به جهان در كيسينجر ، عقيده به
تلاش يك اعلام ديگر ، طرف از.نيست امريكاامكانپذير براي جهاني سياست
اجبار به و اندازه از بيش را امريكا نيز دموكراسي اعتلاي واقعيبراي
كافي امكانات از نه و بوده آشنا نه آنها با كه ميكند درگير مسايل با
اجراي تنها امريكا نقش حاضر حال در.است برخوردار آنها حل براي
و است ديگر كشورهاي داخلي سياست در شدن درگير نه خود ، خارجي سياست
جهان از نقطه هر داخلي كشمكشهاي به نسبت امريكا كه ندارد ضرورتي
مجلس در جمهوري رياست در خواه جمهوري كانديد دال باب.كند اظهارنظر
از بايد امريكا دارند عقيده كه را مختلفي ديدگاههاي نيز امريكا سناي
داخلي مسايل به بيشتري توجه و بكاهد جهاني مسايل در خود دخالت ميزان
(1).ميدهد قرار بررسي و نقد مورد را باشد داشته
از امريكا كه توجيهكردهاند متعددي ناظران شوروي اتحاد شكست از پس
امريكا كه ميكنند ادعا طرفدارانمكتبكاهش.شود خارج جهان صحنه
كار اين براي لازم منابع زيرا نمايد مداخله جهاني صحنه در نميتواند
قدرت تنها عنوان به و برديم را سرد جنگ ما:ميگويند آنها.ندارد را
موضوع همين كاهش مكتب طرفداران منحرف منطق در ولي هستيم مطرح جهاني
نيز نقاطجهان ساير در شيوه اين طرفدارانميافزايد ما شدتضعف بر
در بايد امريكا كه ديدگاهميپردازند اين اشاعه به و دارند همفكراني
به اينكه براي زيرا كاركند بينالمللي باسازمانهاي همراه و چهارچوب
از برخي.ندارد كافي منابع شود مسائل وارد خود جانب از و تنهايي
ندارد را لازم اخلاقي و حقوقي اختيارات امريكا كه معتقدند افراد اين
اقدام بينالمللي سازمانهاي مجازاتهاي با همراهي بدون بتواند كه
(2).نمايد
كاهش مكتب طرفداران.نميباشد كنوني دولت به مربوط لزوما ديدگاه اين
حضور كلينتون دولت در هماكنون آنها خارجي وهمفكران امريكا فعاليتهاي
توسط دكترينتارنف ، عنوان تحت اولينبار براي فكر طرز اين دارند ،
زمان اين در.گرديد اعلام سال 1993 در خارجه امور وزارت سياسي معاون
نمايد تعيين را خود مواضع مجددا بايد امريكا كه كرد استدلال تارنف
از پس ندارد كنوني شرايط ادامه براي لازم تمايل و اراده منابع ، زيرا
از هالپرينيكي مورتونگذاشت وجود عرصه پابه هالپرين دكترين آن
با فقط امريكا كه كرد عقيده اظهار ملي امنيت شوراي كنوني كارشناسان
از دفاع براي خود ارتش از ميتواند بينالمللي مجامع از قبلي مجوز كسب
انديشهحفاظتگرايي طرفداران.نمايد استفاده خارج در كشور اين منافع
را خود دربهاي بايد امريكا كه دارند عقيده آنها.دارند حضور نيز
بازارهاي درب كه باشد اميدوار و ببندد خارجي مصنوعات ورود درمقابل
رياست كانديد بابدال اما.بازبماند امريكا توليدات مقابل در خارجي
محتاج بلكه ندارند محافظت به نيازي امريكا صنايع:مينويسد جمهوري
است ، داشته وجود آزادي كاملا تجاري بازار كه جايي در و هستند رقابت
سريعي رشد كشور اين اقتصاد و شده روبهرو موفقيت با امريكا تجارت
(3).است داشته
مسايلجهاني با نبايد امريكا كه استدلالميكنند نيز برخي نهايت در
راست چپو جناح دو هر با مكتبانزواطلبي طرفداران.شود درگير
كه است دراين چپ با آنها عقيده اشتراك.دارند مشتركي ديدگاههاي
اين در نيز وباراست كشيد خواهد فساد به را امريكادنيا معتقدند
طرفداران.شد امريكاخواهد تباهي موجب جهان كه همراياست نكته
منافع عليه فوري و تهديدجدي هيچ كه معتقدند مكتبانزواطلبي
صحيح حاضر حال در نكته اين اينكه عليرغم.ندارد وجود امريكا حياتي
سهلترين و مطمئنترين جهاني صحنههاي از امريكا خروج ليكن ميرسد بهنظر
در.خواهدبود آينده در تمهديداتي چنين ظهور و بروز براي راه
درگير شديدا بايد امريكا كه است اين حقيقت:ميگويد بابدال اينباره
نه ديگري ، كس هيچ نكنيم دفاع خود منافع از ما اگر.باشد جهاني مسايل
نخواهند برايما را كاري چنين بينالمللي سازمانهاي و كشورها ساير
صنايع از حفاظت فعاليتها ، كاهش مانند مكاتبي متفاوت برخورد طرز.كرد
از خطرناكتر كه آورد نخواهند بهوجود دنيايي همگي انزواطلبي و داخلي
.خواهدبود كنوني شرايط
امريكا در ديرينه رقيب دو سرگيريمنازعه از جنگ ، پيامدهاي از يكي
استدلال اينطور انزواطلبان.بود جهاني ايدهآليسم و انزواگرايي يعني
از برخي.باشد دنيا اورژانس نيروي بهمثابه نبايد امريكا كه ميكردند
دنيا پليس به امريكا تبديل پي در كه را آنهايي چپ ، انزواطلبان
مسايل حل به امريكا منابع كه شدند اين خواستار و كردند محكوم هستند ،
ايدز مساله و مخدر مواد به اعتياد مردم ، فقر ازقبيل داخل مبرم
و قصورها بهواسطه كه ميكردند استدلال ديگر برخي.شود داده اختصاص
راست انزواطلبان.نداريم را جهان رهبري لياقت داخل ، در غفلتهايمان
كمونيسم شكست با امريكا جهاني حضور دليل كه ميكردند پافشاري اين بر
تلف قدرنشناس بيگانگان به خارجي كمك اعطاي اينكه است ، رفته ازبين
به عقبنشيني ،(نيكسون بهقول) نامقدس اتحاد اين دراست پول كردن
.است شده توصيه بيدردسر انزواگرايي
فرصتيبينظير متحده ايالات كه بود ايدهآليستاين جهانگرايان استدلال
پافشاري براين برخي.داد دراختيار جهاني نوين ايجادنظم براي
سراسر در دموكراتيك انقلابهاي تسريع براي را نهضتي بايد كه ميكردند
نيروهاي به توسل با عراق بر دموكراسي تحميل اينكه و كنيم آغاز جهان
كه بود اين آنها منطق.است بوده راستا اين در مهم نخستينقدم نظامي
صلح ضامن بلكه بشر ، حقوق به اقدام تضمينكننده نهتنها جهاني دموكراسي
برخي.نميكند مبادرت جنگ به هرگز دموكراتيك كشور يك كه چرا خواهدبود
خواستار و دانسته خليجفارس جنگ پيروزي رمز را ملل سازمان نقش ديگر
زيربناي را بينالمللي قوانين و دستهجمعي امنيت امريكا كه شدند اين
.دهد قرار خود خارجي سياست
و دارند اقتصادي مسايل به توجهبيشتري كه كساني ميان امروزه
بحثهاي ميدهند ، قرار اولويت در را نظامي -سياسي مسايل كه رهبراني
رقيب گروه دو:ميگويد رابطه اين در تحليلگر يك.ميگيرد صورت زيادي
اقتصادي ازمدل كه است شده تشكيل افرادي از گروه نخستين آمدهاند پيش
و نظامي هزينههاي تدريجي كاهش خواستار آنان.ميكنند پيروي
علمي ، زمينههاي در امريكا ذخاير و منابع بيشتر سرمايهگذاري
اگر كه معتقدند عده اينهستند بازرگاني توسعه و آموزش تكنولوژي ،
هزينه بود مجبور ميكرد ، رقابت خوب آلمان و ژاپن با متحده ايالات
اقتصادي امور تقويت به درعوض و كند صرف نظامي نيروهاي براي كمتري
ميان مدل اين والاستريت ، در اقتصادي مدل محبوبيت باوجود.بپردازد
همكاري متحده ايالات قدرت با است ديرگاهي كه شركتها و سياسي نيروهاي
در گسترده نظامي حضور و نيرومند دفاع گرو در آنان كاميابي و دارند
.ندارد هواخواهي است ، خارج
سياستي خواستار هستند ، (راهبردي)سياسي مدل طرفدار كه دوم گروه
دنياي بازرگاني بنيادي جريان حافظ متحده ايالات آن براساس كه هستند
و فرقهاي و قومي ناآراميهاي شورش ، برابر در موادخام منابع و غرب
.باشد منطقه بيثباتي يا مخاطرات
Future, Foreign Policy,Number, Spring,PP..پانوشت
) Bob Dole, Shaping America'sglobal
همان (و 4 و 3 2
دارد ادامه
شبكلايي عنايتي علي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام