چهارم ، شماره 1070 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 16 دوشنبه 26
|
|
مي‌شود آغاز كوهستان از زندگي
و خاك توليد منشا كوهها كوهستان پاكسازي جهاني روز انگيزه به
مي‌باشند مرتع و جنگل خاستگاه و مراتع جايگاه و پاك هواي منبع
و كنيم زندگي آن در تا شده داده اجازه ما به كه كره‌ايست زمين
ما خاكي كره در.برسانيم ظهور به آن پهنه در را خود دستمايه‌تلاش
خاطر به كه دارند وجود كوهها نام به بلندي و مرتفع نمادهاي‌مقاوم ،
و آب منابع اصلي ذخيره‌گاه رطوبت ، جاذب آنها بر حاكم ويژه شرايط
پاكسازي جهاني روز شهريور هستند300 شيرين آبهاي زلال سرچشمه
و زندگي حفظ در كوهستان اهميت درباره نوشتاري.است كوهستان
.مي‌گذرد نظرتان از محيطزيست
سرسبز مراتع جايگاه و مصفا و پاك هواي منبع و خاك توليد منشا كوهها
.مي‌باشند درخت و جنگل و علوفه كننده تامين و وچراگاهها
حريم.هستند عظيم معدني منابع و سرشار ذخاير دربرگيرنده كوهها
عظمت جلوه‌گاه آن قله‌هاي ايمني ، و آرامش و سكوت كوهستان‌گهواره
آن ، چشم‌نواز دامنه‌هاي و جويان حقيقت راز و پررمز خلوتگاه و الهي
عاشقان و دوستان زيبايي ميعادگاه و پروردگار قدرت مظاهر نمايشگر
بشر دسترس در كمتر امروز به تا بودن صعبالعبور واسطه به كوهها.است
جمعيت ، ازدياد و فني دانش پيشرفت ياري به اكنون اما داشته‌اند قرار
آنها مرتفع‌ترين حتي و نمانده مصون بشر دست‌اندازي از نيز مناطق اين
اهميت.شده‌اند تسليم به وادار و تسخير موجود اين زيرگامهاي در نيز
مورد حياتي عناصر تامين اصلي منابع وجود نظر از امروزه‌بيشتر كوهها
و انساني جوامع بي‌رويه توسعه و جمعيت افزايش.مي‌گيرد قرار بررسي
انسان نگاه تدريج به جديد منابع و فضاهاي‌حياتي به روزافزون نياز
معطوف مناطق اين خدادادي و ذخايرعظيم سوي به را نيازمند آزمندو
منابع طرف به بي‌رويه ، و استفاده‌مخرب عواقب به توجه بدون و داشته
.است كشانده كوهستان طبيعي
منابع از بي‌رويه بهره‌برداري كوهستاني‌آثار محيطهاي حساسيت
نسبت كوهستاني محيطهاي حساس‌تربودن به توجه عدم خاطر به كوهستان ،
آنچه از سريع‌تر خيلي اكوسيستمها ، ساير با مقايسه در تخريب عوامل به
.گرديد ظاهر مي‌كرد را آن تصور بشر
ساير از بيشتر را آلودگي پائين دماي و زياد ارتفاع واسطه به كوهها
زباله ، كننده تجزيه عوامل و باكتريها.مي‌دارند نگاه خود در محيطها
.برخوردارند كمي فعاليت از مناطق اين در دما بودن پائين بدليل
يا خاك مكعب سانتيمتر هر توليد براي دما ، بودن پائين دليل به ضمن در
مناطق به نسبت برابر ده چندين مقدار به زماني گياه ، و بوته هر رشد
در نشدن جايگزين دليل به موجود خاك و بوده نياز مورد پائين‌دست
.دارد نياز بيشتري حفاظت به مدت ، كوتاه
بيشتري حساسيت از دامنه‌ها ، زياد شيب بواسطه همچنين كوهها
مي‌تواند گياهي پوشش بردن بين از و تخريب جهت همين به.برخوردارند
به سال يا ماه چندين مدت در را طبيعت كار سال دسترنج‌هزاران حاصل
.دهد هدر
هر آلودن و سنگ ، هر نمودن جابجا و بوته يا نهال هر كندن بنابراين
حاكم ناحيه يك طبيعت بر سال ميليونها احتمالا كه را وضعي چشمه‌آب
از موجب كوتاهي مدت در و مي‌زند هم به ثانيه چند عرض در بوده‌است ،
.مي‌گردد آن ذخاير نابودي و بكر طبيعت رفتن بين
برآوردن حيث از طبيعي منابع از طبيعي‌حفاظت منابع حفظ ضرورت
يك عنوان به آينده نسل به آنها ونيزانتقال بشري جوامع نياز مداوم
اجتنابناپذير و ضروري امري آيندگان ، استفاده جهت امانت و ميراث
.است
نظر از جسمي ، نيازهاي رفع و طبيعت با انسان مادي ارتباط از گذشته
مي‌دهد ، تشكيل را زنده موجود حيات از مهمتري بخش كه روحي معنوي‌و
است ضرورت يك انسان حيات ادامه منظور به طبيعت با ارتباطارگانيك
ضرورت اين متوجه بيشتر است طبيعت با بيشتر رابطه در آنكه هر و
.مي‌شود
ذيروح و زنده همه طبيعت عاشق يك نظر در گياه آب ، رود ، سنگ ، خاك ،
حق و وجود نعمت آنها به خداوند طرف از كه هستند طبيعت از واجزائي
بربوته‌اي پا بي‌جهت كه بود نخواهد روا بنابراين شده ، داده حيات
او براي وجود ادامه جهت خداوند كه محلي از سنگي حتي يا و شود نهاده
با همه موجودات زندگي و وجود.شود داده حركت دليل بدون فرموده مقرر
آلوده‌كردن و دست‌اندازي و تخريب به عادت بنابراين و بوده درارتباط هم
نهايت در مزاحمت ، و آلودگي رفع و حيات حق به احترام و عوض‌حفاظت به
.مي‌دهد قرار هدف مورد را انسان ويژه به موجودات همه زندگي
فرهنگ از بي‌اطلاعي و آگاهي عدم غيرمسئولانه ، برخورد عوارض امروزه
روشهاي و شيوه‌ها به بي‌توجهي كوهستان ، طبيعي محيطهاي برخوردبا
طبيعي مواهب با برخورد در مخرب و زشت عادات پايداروشيوع توسعه
كه داشت دور نظر از نبايد وجه هيچ به بنابراين.مي‌شود ديده آشكارا
آنكه و مي‌باشد مسئول كس همه طبيعت از وبهره‌برداري استفاده قبال در
اين اصلي بار مي‌برد بهره آن از مستقيما و شده طبيعت حريم وارد
دست بالا مناطق از كه كوهنوردان مثال عنوان به.مي‌كشد بدوش را وظيفه
اين حفظ به نسبت مي‌كنند صعود كوهستان دسترس از دور و صعبالعبور و
.برخوردارند بيشتري مسئوليت از مناطق
منابع تخريب وضعيت به اوليه نگاه كوههادر محيط كنوني چشم‌انداز
مهمترين از جمعيت ازدياد و توسعه‌صنعتي كه دريافت مي‌توان طبيعي
به.مي‌باشند مستقيم رابطه منابع‌در اين تخريب با كه هستند عواملي
مي‌شويم ، نزديكتر جمعيتي و صنعتي مراكز و كانون‌ها به چه هر كه طوري
بيشتر چه هر ورود ديگر ، عبارت بهاست شديدتر طبيعي محيطهاي تخريب
.مي‌باشد بيشتر تخريب موجب ناحيه يك به صنعتي واحدهاي يا جمعيت
حال در كشورهاي زمره در صنعتي توسعه لحاظ از ما كشور كه آنجا از
از نيز ما كشور در زيست محيط تخريب كه گرفت نتيجه مي‌توان است رشد
موارد بعضي در اما.است رشد و گسترش حال در و شده آغاز پيش سالها
صنعتي كشورهاي از حتي ايران طبيعت تخريب دامنه و سرعت كه شاهديم
مردم ، پائين‌تر درامد از ناشي رامي‌بايست امر اين دليل.است بيشتر نيز
كشور در محيطي زيست فرهنگ كامل نشدن حاكم و جمعيت ازدياد كمتر كنترل
.كرد جستجو ما
كه دارد قرار موقعيتي در ما كشور هنوز خوشبختانه فوق موارد عليرغم
نمودن جايگزين طبيعت ، از بهره‌برداري صحيح روشهاي كارگيري به با
ازدياد از جلوگيري و بي‌رويه توسعه و بهره‌برداري بجاي پايدار توسعه
جلوگيري خود طبيعي سرشار منابع پيش از بيش تخريب از مي‌توانيم جمعيت
براي كه شد خواهد محقق صورتي در امر اين كه است بديهي البته.كنيم
وقت اتلاف بدون و سرعت به طبيعي ذخاير و مواهب انهدام از جلوگيري
.شويم عمل وارد
جلوه‌هاي وانهدام آلودگي خاك ، فرسايش جنگلها ، تخريب سيماي امروزه
را مايوس‌كننده‌اي تصاوير نقاط دربرخي ايران طبيعت خدادادي و طبيعي
حفظ براي كه مي‌بينيم عينه به و است گذاشته نمايش به كنوني وضعيت از
كوههاي خزر ، سواحل اشترانكوه ، كلاردشت ، كوه ، علم دماوند ، نظير مناطقي
چنداني مجال ديگر ايران زيباي و معروف غارهاي بالاخره و تهران شمال
.نيست باقي
طبيعي منابع حفظ مردم‌براي و محيطي زيست تشكلهاي مسئولين ، نقش
زيست تشكلهاي دولتي ، تمامي‌دست‌اندركاران طرف از جانبه همه اقدام
.است ضروري امري مردم همكاري‌صميمانه و محيطي
و اجرائي قانونگذاري ، اهرم سه داشتن دست در بخاطر.دولتمردان نقش
از حفاظت قوانين ، وضع طريق از دولتمردان.است انكارناپذير قضائي
متخلفان مجازات و اجرائي نيروهاي بوسيله حياتي مناطق و طبيعي منابع
و بوده فعال زمينه اين در موثر بطور مي‌توانند طبيعت به دست‌اندازان و
.آورند پديد را محيطي زيست موثر فعاليتهاي جهت مناسب بستر
بخش اين تعهد مساعدت‌و عدم يا همكاري و وظيفه‌شناسي كه است طبيعي
عمومي خواستهاي و انتظارات راعليرغم منفي يا مثبت تاثيرات مي‌تواند
لار منطقه اعلام در فعاليت مثال بعنوان.آورد پديد اين‌ميان در جامعه
نواحي اعلام جهت در تلاشها اما بود ، موثر شده حفاظت منطقه بعنوان
عدم دليل به شده حفاظت ملي پارك بعنوان كوه علم خصوصا و دماوند
مجوز صدور همچنين يا بوده بي‌ثمر تاكنون مسئولين مخالفت و همكاري
را توچال و البرز زيباي دامنه‌هاي تهران ، شمال در مسكن بي‌رويه ساخت
.است داده قرار جدي تهديد معرض در
بدون طبيعت راه‌حفظ در تلاش كه داشت نظر در بايد مردم موردنقش در
و نيست ميسر محيطي زيست موازين‌صحيح مراعات و همگاني همكاري
را فرهنگي هيچ زيرا.شود تبديل مردم عمومي خواست به مرور به مي‌بايست
.كرد تحميل جامعه به نمي‌توان قهريه قوه و زور با
ساعتچي احمدعلي مهندس
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
