چهارم ، شماره 1071 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 17 سه‌شنبه 27
|
|
مي‌شوند ناپديد جنوبگان يخهاي
جنوب قطب در زمين كره شدن گرم آشكار نشانه‌هاي
ذوب درحال يخ فلات و مي‌بارد باران جاي‌برف به جنوب قطب در اكنون
است شدن
يا جنوبگان مي‌شد تصور گذشته در:همشهري خارجي رسانه‌هاي واحد
زمين روي دسترس‌ترين‌جاهاي از دور و دوردست‌ترين جنوب قطب سرزمين‌هاي
.باشد
به‌دور انسان دخالتهاي از كه برهوتي‌باشد جنوبگان مي‌رسيد نظر به
دريافته‌اند جنوبگان بررسي بريتانيايي هيات‌دانشمندان لااقل اما.است
در اقليمي تغييرات كه دارد وجود جديدي و بالقوه كننده نگران شواهد
مي‌گويند آنان.است جنوبگان يخي كلاهك از عظيمي بخش كردن ذوب حال
به.است فروپاشيده انگليس كشوري بخش يك بزرگي به طبيعي يخچالهايي
هواي و آب شدن گرم اثبات براي ديگر شاهدي واقعه اين پژوهشگران گفته
.است زمين
يكي و يخ‌است ، و برف از برهوتي بي‌بي‌سي‌جنوبگان تلويزيون گزارش به
قاره اينميباشد مناطق‌جهان خصمانه‌ترين و ازدسترس‌ترين دور از
انسان دست كه دارد وجود آن در منطقه‌هايي.است رازهايي هنوزداراي
.است نرسيده آنها به هنوز
در وآمد رفت در موجود مشكلات رغم دانشمندان‌به كه است قرن يك حدود
نقشه‌جغرافيايي هنوز اما.هستند آن ومطالعه بررسي سرگرم جنوبگان
آنرا دقيق اندازه و شكل هيچكس و ندارد وجود قاره اين از دقيقي
بررسي بريتانيايي سازمان در.است آسان‌تر كاوشگري امروزه.نمي‌داند
براي هوايي برداري عكس و ماهواره‌اي پايگاه سيستمهاي از جنوبگان
.مي‌كنند بهره‌برداري يخها رديابي
اما است جنوبگان ساحلي خط اعتماد قابل نقشه‌هاي اولين تهيه هدف ،
يخ فلاتهستند شدن ناپديد حال در يخها از برخي كه اينست جديد يافته
نام به انگليس از بخشي اندازه به سال 1843 در كه گوستاو پرينس
سال.است شدن كوچكتر حال در پيوسته زمان آن از بود ، شرقي آنگلياي
دهه 1980 در.است جنوبگان از انسان شده ثبت ديدار نخستين تاريخ 1843
از كاملا اكنون يخ فلات اين.يافت افزايش شدت به آن يخهاي شدن شكسته
.است پاشيده هم
آهنگ تعيين به اوليه كاوشگران ازنوشته‌هاي آمده دست به اطلاعات
شدن گرم دارند عقيده كارشناسان.است كرده كمك يخ فلات اين شدن كوچكتر
باران آنجا در برف جاي به زيرا است ، تغييرات اين دليل زمين وهواي آب
.مي‌بارد
هوا شدن گرم آن دليل احتمالا تصورمي‌كنيم ما:مي‌گويد كارشناس يك
اين پاشيدگي ازهم به و است شده بي‌ثبات يخ فلات اين.است ناحيه اين در
مي‌باريد برف هم تابستان در اين از پيش.است كرده كمك يخ بزرگ ناحيه
برف جاي به اكنون.مي‌ماند باقي همانجا و مي‌افزود يخها ضخامت بر و
نفوذ يخها درون به باران گرماي و شده جاري يخها روي و مي‌بارد باران
ذوب سريعتر حتي يخ فلات ترتيب اين به.مي‌كند ذوب را آنها و كرده
.مي‌شود
زمين‌ارائه شدن گرم بر دال مدارك‌بيشتري برداري ، نقشه طرح‌هاي
آنها زير صخره‌هاي و سنگها شمار مي‌شوند آب برفها كه حالي در.مي‌كنند
از جديدي ديدگاه سنگها درون بررسيميگردد بيشتر مي‌شوند آشكار كه
.مي‌دهد ارائه را قاره اين تاريخ
كه مي‌گويندجايي دانشمندان.است يافت‌شده درختان و سرخس فسيل‌هاي
وجود جنگل و مرداب رودخانه ، درگذشته شده ، پوشيده يخ و برف از اكنون
دارد وجود سرخسي ساقه اينجا در مثلا:مي‌گويد دانشمند يك.است داشته
محيط و رودخانه‌ها كاج ، جنگلهاي وجود بر دال مداركي همچنين اما
زمان آن تنوع به هيچوقت امروز گياهان گرچه.است موجود مختلف زيست‌هاي
به گياهان كه مي‌يابيم فزاينده‌اي شواهد امروزه ما بود ، نخواهد
.كرده‌اند نفوذ بوده يخ زماني كه منطقه‌اي
اما.شد نخواهد تبديل ديگر جنگلي به ما حيات زمان در يخ برهوت اين
توده گوستاونخستين يخ‌پرينس فلات و.افزايش‌است حال در دما مسلما
نقشه‌هاي‌توده‌هاي پيداكند ادامه هوا گرماي اگر.شده‌نيست فروپاشيده يخ
.شد خواهند وقديمي زودي‌كهنه به يخ
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
