چهارم ، شماره 1072 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 18 چهارشنبه 28
تلخ خاطرهاي و شيراز وحش باغ
براي تاثرانگيز و تلخ خاطرهاي تنها شيراز كنوني باغوحش از ديدار
ميگذارد باقي بازديدكنندگان
به اكثربچهها مانند كه فرزندانم خواسته و اصرار به يكشنبه 20/3/75
داشتيم كوتاهي بازديد شيراز وحش باغ از دارند زيادي علاقه حيوانات
حتي و تحمل غيرقابل و غيربهداشتي اسفناك ، وضعيت متاسفانه اما
فرزندانم و حقير روحيه بر نامطلوبي تاثير چنان مجموعه اين غيرانساني
سفر اين خاطرات تلخترين از يكي عنوان به را آن قطع طور به كه گذاشت
توانايي بسته زبان حيوانات اين كه آنجا از و كرد نخواهيم فراموش
را معمول نامهنگاريهاي و ادارات به مراجعه امكان و كردن شكايت
اين طرف از نمايندگي به اما انسان يك بعنوان تا شدم آن بر ندارند
ناديده ممكن شكل غيرمسئولانهترين به حقوقشان و حق كه درمانده حيوانات
براي و شود پيدا يكي شايد تا بنويسم نامهاي شما به است شده گرفته
وضعيت زيرا.دهد نجات آدمها دست از را حيوانات اين خداوند رضاي
غيرقابل بسيار عمومي محيط يك براي حداقل گذشته هم حيوانات از موجود
.است...و توجيه غيرقابل تحمل ،
كه باوررسيدم اين به محيط ونابساماني آشفتگي از ورودمان بدو در
است ، شده تبديل اسقاطي لوازم انبار به واحتمالا است تعطيل باغوحش
الي 9 دخترك 8 با پيكر و در بي محيط آن در گذار و گشت كمي از بعد
و ميكرد وظيفه انجام وقت مسئول عنوان به مثلا كه شديم روبهرو سالهاي
دريافت و مطالبه با بود ، خبره و استاد گرفتن پول در هم عجيب البته
بليط تحويل بدون (همراه كودك دو و خودم) نفر سه براي تومان چهارصد
به ورود بدو در نبيند بد روز چشمتان اما شد ، صادر بازديد اجازه
اداره مسئوليت ظاهرا كه خانوادهاي زندگي محل كنار در و محوطه
كه شديم روبرو متعفن و مرده جانوري با داشتند برعهده را باغوحش
هر بود گرفته قرار استفاده مورد صاحبخانه مرغهاي غذاي براي ظاهرا
در متاسفانه و نداشتند صحنه اين از كمي دست هم موجود قفسهاي كه چند
براي كه بود موجود متعفن عموما و مرده حيوان دو يكي نيز قفسها اكثر
گرفته قرار خود همجنسان استفاده مورد غذا عنوان به بيشتر صرفهجويي
اندك بسيار بازديدكنندگان اذهان در را شنيع و زشت صحنههايي و بودند
تحمل غيرقابل آنچنان اوضاع حال هر به.ميگذاشتند جاي به مجموعه اين
ترك را محل متشنج اعصابي با و داديم ترجيح برقرار را فرار كه بود
در هم حيوانات كه كرد فرار هم واقعيت اين از ميتوان آيا اما كرديم
آخر دارند ، حقوقي و حق و هستند خداوند مخلوقات شرايطي هر و كجا هر
باعث مطالب اين انعكاس كه اميدواريم است؟ شده چه را آدمها ما وجدان
حيواني شيراز باغوحش شرايط با و تاريخ اين تا چنانچه تا شود خيري
حال هر به.كنند نظر تجديد شده ياد محل اداره در باشد مانده زنده
و سرافكنده بسيار حيوانات اين مقابل در انسان يك عنوان به بنده
.شدم شرمگين
شهركمسسرچشمه رفسنجان ، -نيكنفس حميد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام