چهارم ، شماره 1073 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 19 پنجشنبه 29
!ميزند كتك را من شوهرم
خانواده دادگاه راهروهاي در
خانه به اجازه بدون اينكه رابهخاطر من يكبار وقت هرچند شوهرم:زن
ميزند كتك ميروم خواهرم
واقعا دعوي طرفين اينكه قضايي ، بهدليل مراجع در مطروحه دعاوي در -
آغاز از را خود تلاش بنابراينتمام ميدانند ، محق را خود ياظاهرا
.ميدارند معطوف خود خواسته به رسيدن جهت در دادرسي هدايتجريان بر
به سويمراجعين از لازم پيشبينيهاي شرايطي چنين در است ضروري پس
نظرانجام مورد موضوع به باتوجه و دعوي چگونگياقامه مورد در دادگاهها
نه و حقيقي و واقعي عدالت بر حكممشتمل بتواند پرونده دادرس تا گيرد
.نمايد صادر قانوني و قضايي عدالت
زن:دادگاهخواهان
تكليف تعيين و طلاق:خواسته
(ندارد حضور) مرد:خوانده
دادگاه وارد خويشاوندانش از فرزنديكي و زنان از تعدادي با زن
.ميشود
هستند؟ طرفدعوي اينها:(زن روبه) قاضي
باخودم شاهد بهعنوان ازشهرستان اينهارو قاضي ، آقاي نه:زن
.آوردم
.ميزنيم صداشون يكييكي باشن ، بيرون
ميشناسيد؟ شوهرشونرو و اينخانوم:(شاهد اولين به خطاب) قاضي
.بله:اول شاهد
باشد؟ كتكزده را ايشان شوهرش كه ديديد آيا
.بله
هستي؟ ايشون خونه در مگه ديدي ، چطور
.ديدم و بودم اونجا من ميهماني ، خواهرش خونه بود اومده خانوم.نهخير
ميزد؟ كتك ايشونرو چي براي
.نميدونم
.خواهرت خونه بگيريبري اجازه بايد ميگفت:زن
.اجازهميگرفتي ميرفتي هرجا بايد خوب:قاضي
ميرم من نميخواد ، اجازه بگيره ، زن تا چند بره ميتونه آقا چطور چرا ،
.ميخواد اجازه مادرم ، با اونم خواهرم ، خونه
.نيست ميگيد كه هم طور اين
وبهش زد كتك ايشونرو كه ديدم و خواهرشبودم خونه هم من:دوم شاهد
ديدم من اونجا بودن اومده كه بار چند داد ، فحش
حتي بودم ، اونجا كتككاري زمان خانومهستم ، دور فاميل منم:سوم شاهد
هم با كه بودم شنيده هم قبلا.نزنه ايشونرو كه گرفتم شوهرشرو دست
.دعوادارن
و خودم خرج كنم كار نميتونم كه من كنيد ، كاري يه قاضي آقاي:زن
شناسنامه يه با.ميگيره كاركردنمرو جلوي چون كنم ، تامين را بچهها
.داره خونه هم تا چند خوبه ، درامدش.گرفته زن رفته ديگه
دليلداري؟ چه ميگي كه حرفهايي براي
:گفت كرد ، بيرونم خونه از.كنم ثابت نميتونم اما ميگم ، راست خدا به
من.ميكنم پرداخت مهريهاترو و نفقه هم من بده ، طلاق دادخواست برو
ميام شهرستان از شدم ، كهاسير نيمه و سال دو.دارم بخت دم بچههاي
كه نميشه حاضر دادگاه جلسات در همينجاست ساكن آقاكه اما اينجا ،
!كجاست؟ ميگن زن حقوق از همه اين.بشه روشن هم ما تكليف
تا دو و شما خرجي ماه هر براي بود 15000تومان گفته قبلي جلسه آقا
ادامه مشتركتون زندگي به حاضريد ميكنه ، تقبل را فرزندانتان از
بدهيد؟
.كمه خيلي والله قاضي آقاي
!!ميگذري نفقهاتهم از گفتي قبل جلسه كه شما
.نميفهميدم كردم ، ازدواج سالگيباهاش كردم ، 13 سادگي قاضي آقاي
كردم ، شكايت هم يكباردارن فرق خيلي حالا با روزگار اون دخترهاي
رضايت بمونه دور بچههاش از نيامد دلم زندون ، بياندازنش ميخواستن
.درمياره من سر بلاهارو اين حالا.دادم
ازدواج هنگام زن كم سن قرارميگيرد ، توجه مورد كه موضوعي نخستين
كه تحقيقاتي برخي و صاحبنظران از چند تني نظريات اگرچهبنابه.است
جسمي بلوغ سن ميانگين گرفته انجام كشورمان در ژنتيك كارشناسان توسط
ازدواج براي مناسبي زمان سن اين اما.است سالگي حدود 13 در زنان
شرايط در و است ، ازدواج شرايط از يكي جسميتنها بلوغ كه چرا نيست
البته.نيست جسمي بلوغ از كمتر اهميتش رواني و اجتماعي بلوغ فعلي
دليل بههمين.ميداند سال دختر 9 براي را بلوغ سن ايران مدني قانون
واقع پائين سنين در ما كشور در زناشويي پيوندهاي از بسياري نيز
.ميشود
جروبحثهاي در ناسزاگويي كتككاريو پرونده اين در ديگر مورد
هم هنوز درخانوادهها متاسفانه كه اعمالي ازجمله خانوادگياست
قانوني صريح عليرغممنع مردان ، ناسزاگويي و كتكزدن دارد ، وجود
در حاكم مردسالاري رفتاري ، چنين اصلي دليل اينكه.است دراينباره
برميگردد همسران از بعضي شخصيت روانشناختي ساخت به يا و است جامعه
بلكه شوهرها و زن نهتنها كه نيست انكار قابل اين اما دارد بحث جاي
قانوني ، ازنظربود خواهند رفتاري چنين ارتكاب قرباني نيز فرزندان
اتهام به را مرد شكايت با شرايطي چنين در ميتواند زن اينكه ضمن
دارددر حق بلكه دهد ، قرار تعقيب مورد شتم و ضرب ايراد و توهين
تهديد را بنيانخانواده كه مرد سوءمعاشرت دليل به رفتار تداوم صورت
.بنمايد را طلاق حكم صدور و دادگاه سوي از رسيدگي ميكند ، تقاضاي
را آن حدود جامعه عرف كه منزل از زن خروج براي مرد اجازه مورد در
و رفت ميتواند خانواده حفظمصالح براي مرد معمول بهطور ميكند ، تعيين
مورد نگيرد قرار وهمسرش خود بدبيني و ظن موجب كه بهنحوي زنرا آمدهاي
گردد افزوده مشترك زندگي طول بر هرچه است بديهي كه دهد قرار نظارت
است ضروري نكته اين يادآوري.برسد حداقل به شده كمتر نظارت اين بايد
و خانواده تقويت راستاي در كاملا بايستي قانوني مقيد اختيار اين كه
بنياد تحكيم به موظف ايشان دو هر كه چرا گردد ، اعمال زن مشورت با
يادشده دعوي موضوع شوهر و زن ميان كه وضعيتي با اما.هستند خانواده
و خود معاش تامين براي زن اشتغال از مرد ممانعت دارد ، وجود
و همسر زندگي هزينههاي تامين از نيز شوهر درحاليكه فرزندانش ،
كه مواقعي در تنها مرد و ندارد قانوني ميكند ، وجهه امتناع فرزندان
آن از است قادر باشد ، مغاير خانواده و خود شان و حيثيت با زن كار
.آورد بهعمل جلوگيري
شاهد چند حضور است ، تامل دعويقابل اين در كه ديگري موضوعات از
شهادت.است فحاشي و زدن كتك مسئله مورد در زن ادعاي براياثبات
ازنظر كه تشريفاتي بهدليل كه است ، دعوي اثبات راههاي از يكي شهود
واستفاده استناد مورد كمتر است ، ضروري آن انجام براي فقهي و قانوني
ازدواج بر مبني زن اظهارات مذكور ، بهجزمسائل اماميگيرد قرار
آوردن فراهم براي دارايي و اموال داشتن و ديگر شناسنامه با مرد مجدد
امكان عدم بهدليل متاسفانه كه است فرزندانش و وي براي مناسب زندگي
در موثر و دادگاه عنايت مورد نميتواند زن بهوسيله آن اثبات
از آميختهاي خانواده حقوقدانانبحث از يكي گفته به.باشد تصميمگيري
فنوني ميرسد خانواده به همينكه (قانون) حقوق ولي است ، اخلاق و حقوق
و انساني عواطف ميتوان سختي به زيرا ميبيند ، نارسا آموخته كه را
محصور انعطاف غيرقابل و خشك قواعد قالب در را او طبيعي عكسالعملهاي
تنبيه از حتي صداقت و سادگي با كه زن استحقاق باوجود بنابراين.كرد
به مديدي مدت او خواستههاي تبعيتاز با و كرده گذشت شوهرش قانوني
فرزندانش و زن زندگي به بخشيدن سامان و خانه به مرد بازگشت اميد
چگونگي و قانونياش حقوق از ناآگاهي بهعلت تنها است ، كشيده انتظار
.است شده محروم قانون حمايت از آن ، احقاق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام