چهارم ، شماره 1073 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 19 پنجشنبه 29
|
|
عصرما نياز و قرآن زبان
زمان ، مرز قرآن ، خطابهاي هريسي هاشمزاده هاشم حجتالاسلام با گفتگو
ميشكند را علم و آيين نژاد ، زبان ، مكان ،
ماست جامعه امروز نياز قرآن ، از حكومتي تفسير
دارند عربي از غير كهزباني كساني براي ميتواند چگونه قرآني مفاهيم
.شود فهميده سلامت كمال در
الرحيم الرحمن بسمالله
قرآن مورد در دادنمصاحبهاي ترتيب با كه همشهري روزنامه از تشكر با
و درآمده اجرايي كارهاي از كوهي ازلابلاي ما تا كرد ايجاد زمينهاي
و مهم كارهاي براي آن از و برگرديم است كهاصلمان قرآن سوي به
.بگيريم مدد اجرايي سنگين
همگاني قرآن ميكنم ، آيا تجزيه ديگر پرسش چند به را شما پرسش اين من
منطقهاي يا و است جهاني آياقرآن است؟ اعراب خاصي يا و است
مخصوص يا و است عموم براي فهم قابل قرآن است؟آيا (عربي كشورهاي)
يا و دنياست زنده زبانهاي به ترجمه قابل قرآن آيا است؟ قشرخاصي
نيست؟ بشري زبانهاي به ترجمه قابل خدا زبان
مردم عموم وبراي همگاني قرآن كه گفت بايد پرسشها اين به پاسخ در
است ، نشده نازل خاصي كشورهاي منطقهو براي و است جهاني قرآن است ،
اعراب يا و علما دانشمندان ، خاص و بوده عموم براي فهم قابل قرآن
به ترجمه قابل قرآن.بفهمد را قرآن ميتواند بخواهد اگر هركس نيست ،
كه زباني با است ، گفته سخن بشر با خدا كه چرا است بشري زبانهاي همه
ابعاد و معنا نظر از او كلام و زبان خدا ، گرچهبفهمد را آن بشر
درك را مسائل زبان اين با بشر تا خواسته خداوند ولي هستند بينهايت
داشته خدا زبان به كامل احاطه نميتواند و است محدود بشر گرچه و كند
.هست قرآن فهم به قادر توانش اندازه به ولي باشد
خداوند.دارد وجود سخن اين تائيد براي زيادي آيات و روايات
بعضي در و هو آياتان بعضي در للعالمين ، ذكره الا هو ان:ميفرمايد
جهانيان ، ارشاد و يادآوري براي وسيلهاي مگر نيست قرآن يعني هو ما
يادآوريها اين نتيجه..و كيفر پاداش ، ايمان ، قيامت ، خدا ، يادآوري
.است انسان ارشاد و ساختن و تربيت
هستند ، خطاب مردممورد تودههاي كل است ، ايهاالناس يا قرآن خطاب
يا ميدهد ، قرار خطاب نيزمورد را منافقان و كافران قرآن
حدود قرآن در خاص ، انسان نه است نظر مجردمورد انسان ايهاالانسان ،
قرآن موضوع است ، شده ذكر انس و انسان و بنيآدم و بشر كلمه بار 397
.است امنوا ايهاالذين نيزيا قرآن خطاب محدودترين است ، انسان
علم و آئين زبان ، نژاد ، مكان ، زمان ، مرز عام خطابهاي اين با قرآن
.برنميگيرد در را خاصي قشر و زبان مكان ، زمان ، قرآن لذا و ميشكند را
ميدهد تذكر بارها را خود بودن فهم همه و آسان ساده ، روشني ، به قرآن
.بخوانم را قرآن نتوانستم كه نگويد كسي بعدا كه
و است اين لعلهميتذكرون بلسانه هم يسرنا فانما:ميفرمايد قرآن
به ولي كرديم نازل (عربي) تو زبان به را قرآن ما كه نيست اين از غير
.گيرند عبرت آن از انسانها كل شايد تا آسان ، و ساده صورت
اسم.ميدهد تاكيدقرار مورد را آن بودن سهل و ساده نيز قرآن اسامي
هستند قرآن اسامي اينها مبينات ، بينات ، مبين ، تبيان ، است ، بيان قرآن
.است آشكار و روشن معناي به كه
اين ولي شود زبانينازل يك به كه آن جز نبود چارهاي قرآن نزول براي
بيان قرآن مبين ، قرآن و الكتاب ايات تلك.است مبين عربي زبانلسان
را قرآن پيچيدگي عدم و بودن سهل اينها همه است ، وآشكار شده
.ميرساند
است آسان و قرآنساده ظاهر دارد ، باطني و ظاهري بعد دو قرآن البته
اينكه است ، سخت بسيار آن وفهم غني و وسيع بسيار آن باطن ولي
و است سخت هم بسيار و سهل بسيار يعني است سهلممتنع قرآن ميگويند
.ميرود شمار به قرآن اعجازهاي از يكي اين
ظاهره:وميفرمايند دارند زمينه اين در تعبيري نيز (ع)صادق امام
آنقدر آن باطن اما است نشاطآور شيرينو آن ظاهر.عميق باطنه و عنيق
آن عمق يافتن به قادر باشد دانشمند هم هرچقدر كهانسان است ريشهدار
.نيست
الهي تكويني خلقتكتاب جهان كه همانگونه است الهي تدوين كتاب قرآن
متشابهات ، شناختاست مختلف دارايوجوه قرآن در كلمهاي هراست
آن باطن به مربوط قرآن از احكام استنباط و ومنسوخ ناسخ كلمات ،
هر.برد پيخواهيم بيشتر قرآن باطن به كند پيشرفت علوم هرچه است ،
از تعبيري به خود تخصصي رشته همان در تنها ميتواند نيز دانشمندي
.يابد دست قرآن
قرآن عمق فهم پايانناپذيرميداند ، را قرآن شگفتيهاي كه هست رواياتي
متخصصين و ائمهاطهار خدا ، رسول به است ، نيازمند علم در راسخون به
كرد ، جدا ائمه و پيامبر از را قرآن نميتوان كه اينجاست.قرآني علوم
سخن هميشه قرآن ميشود ، بيشتر قرآن به ما نياز رود پيشتر زمان هرچه
.دارد جديد
از غير كه كساني كه داد پاسخ اينگونه ميتوان را پرسش اين نهايت در
كنند ، پيدا دسترسي قرآن به قادرند راه دو از دارند ديگري زبان عربي
راه بفهمند ، را قرآن بتوانند كه حدي در است عربي زبان فراگرفتن يكي
همه به ترجمه قابل عربي زبان چون است قرآن ترجمه از استفاده نيز دوم
.دنياست زبانهاي
دارند؟ اهميتبيشتري كداميك قرآن اخير ترجمههاي از شما نظر به
بيان ترجمه استكه اين دارد وجود قرآن ترجمه مورد در كه نكتهاي
.رادربرندارد آن اعماق و است قرآن ظاهر
مورد بيشتر كه كلمه به كلمه ترجمه يكي.داريم ترجمه نوع سه ما
كنند ، رعايت را كامل احتياط دارند سعي كه است مترجميني استفاده
بدون ميفهمد آيه از خودش كه را آنچه مترجم يعني است آزاد ديگر ترجمه
محتوا به محتوا ترجمه سوم ، نوع ترجمه.ميكند بيان بندي و قيدي هيچ
كه ديگر قالب يك به را آن آيه محتواي فهم با مترجم روش ، اين دراست
.ميريزد باشد دوم زبان
و اول نوع ترجمههاي ترجمهاست ، نوع بهترين محتوا ، به محتوا ترجمه
فارسي و عربي جملهبندي تفاوت اول ، نوع در.است آفتهايي داراي دوم
در ميآيد فعل از پس فاعل عربي جملهبندي در مثلا نميشود گرفته نظر در
.است برعكس فارسي در كه حالي
و ميشوند بعضانامفهوم و غيرشيوا غيرمانوس ، ترجمهها گونه اين لذا
علاوه ترجمه ، نوع اين.ميآيد بهوجود خستگي احساس نوعي خواننده در
.نيست نيز آن حق اداي به قادر قرآن ، سطح آوردن پائين بر
كه شود شايدترجمهاي و است راي به تفسير نوعي نيز دوم نوع ترجمه
تحميل قرآن به ترجمهكننده لذامقصد و باشد قرآني مفاهيم از خارج
.ميشود
بتواند تا باشد زبان دو به مسلط كاملا بايد مترجم ترجمه ، سوم نوع در
.بريزد جديد زبان قالب در را آن قرآن ، آيه محتواي بر تسلط با
ميتوانند بويژهجوانان مردم كه مطمئني و محتوا به محتوا ترجمههاي
شيوايي شايد كه است قديم زبان با منتهي است زياد كنند استفاده آن از
وجود نيز روز قلم با ترجمههايي البته.باشد نداشته را امروز زبان
:ميكنم ذكر را آن مورد چند كه دارد
معارف و تاريخ دفترمطالعات سوي از كه شيرازي مكارم آيتالله ترجمه
دفتر سوي از آنهم كه فولادوند مهدي ترجمهمحمد است شده منتشر اسلامي
ترجمهسيدجلالالدين.است يافته انتشار اسلامي معارف و مطالعاتتاريخ
سازمان ترجمه امامي ، ترجمهابوالقاسم حكمت ، انتشارات از مجتبوي
كتاب ، انجام از فارسي ، جلالالدين ترجمه انتشاراتنگار ، از اوقاف
كه پاينده ابوالقاسم ترجمه و سروش انتشارات از آيتي عبدالمحمد ترجمه
الهي ترجمه.است شده ترجمه شيوايي و خوب قلم با ولي است قديميتر
از ترجمه اين.است مختصري شرح با آميخته و بوده معروف كه نيز قمشهاي
اين است اميد آن ، جديد ويرايش با كه داشته نارساييهايي قلمي نظر
.باشد شده رفع نارساييها
دونوع ميدانيد؟ما چه را وامروزي نوين تفسير يك ويژگيهاي
براي تفسير الميزاندوم مانند خواص براي يكيتفسير داريم ، تفسير
ما و دارد را خود خاص خصوصيات تفسير ، دو اين از يك هر كه مردم عموم
.بگيريم نظر در را شرايط نوع يك آنها براي نميتوانيم
بينهايتاست قرآن ابعاد چون داريمالبته فراوان را اول نوع تفسير
نياز مورد بيشتر امروز كه آنچه اما نيازداريم تفسير به هميشه ما
دارد وجود زمينه اين در خوبي تفاسير البته.است دوم نوع تفسير است
.داريم نياز اين از بيش ولي
و ميطلبد را ديگري شرايط مردم ، امروزه عموم براي كردن تفسير
تا باشد داشته را امروز خاص بايدويژگيهاي.است متفاوت باگذشته
.هستم قائل مهم شرط سه امروزي تفسير براي.باشد استفاده قابل بيشتر
.باشد جذاب و شيوا قلم با روان ، ساده ، بايد امروزي تفسير آنكه نخست
افراد وقت كه چرا باشد هم فشرده و خلاصه بايد سادگي عين در همچنين
.بخوانند را طولاني و جامع و كامل تفسير يك بتوانند كه نيست آنقدر
.باشد هم قلمي پيچيدگيهاي و علمي اصطلاحات از عاري بايد تفاسير اين
به جايپرداختن به يعني باشد تفسير ، كاربردي كه است اين دوم شرط
كاربردي مسائل به نيست موثر زياد عمل درعالم كه ذهني مسائل
و زندگي در جوانان و مردم نياز مورد كه آنچه به بايد.شود پرداخته
به بايد تفسيرشود پرداخته است هدايت و تربيت و روحي تعالي براي
عمل راهنماي بتواند ميكند مطالعه را آن انسان وقتي كه باشد گونهاي
كسب آن از را خود فردي و اجتماعي زندگي رسم و راه و دهد قرار
.نمايد
واسلام قرآن حكومت به توجه با تفسيربايد كه است اين هم سوم شرط
.ميكنند حكومتزندگي سايه در كه شود مردميتفسير براي يعني باشد ،
.نباشد فردي تفسير ، روشنتر عبارت به
رسالهرا زماني هستند اينطور رسالههانيز باشيد كرده توجه اگر
درآن فرد آن كه جامعهاي گرفتن درنظر بدون مينويسيم افراد براي
تحت و رادرجامعه فرد كه مينويسيم همرسالهاي زماني ميكند زندگي
اين است ، حرام غير اموال تصرف ميگوييم مثلاميبيند قرآن حكومت لواي
به اسلامي جامعه كه كرد احساس فقيه ولي اگر ولي است صحيح فردي نظر از
كند؟ تصرف را آن ميتواند آيا دارد نياز فرد اين مال
و حكومت گرفتن نظر در با زماني و آن فردي بهشكل را مسئله يك زماني
شود مستطيع حج براي فردي اگر مثال بطور.ميكنيم مطرح جامعه منافع
سياسي مصالح خاطر به اسلامي حكومت اگر ولي نرود مكه به كه است حرام
.ميشود حرام واجب ، عمل آن ديگر برود مكه به وي كه ندانست صلاح جامعه
.بودهاند فردي رسالهها در قرآن تفاسير بحال تا
قرآنبا آيات.باشد جامعه در حاكميتقرآن فرض با تفاسير بايد
به نه و جامعهديد در را فرد بايد سخنميگويند ، فرد با و حكومت
وظايف شرح كه باشد گونهاي به بايد تفاسيرجديد.مجرد صورت
علم و آموزش به مربوط آيات مثلا.آيد دست به آن از حكومتي دستگاههاي
آيات.ميرود كار به تربيتي و آموزشي وزارتخانههاي وظايف تبيين در
به مربوط آيات است ، دفاع وزارت وظايف شرح دفاع ، و جنگ به مربوط
تعيين بايد تفسيراست اقتصاد وزارت وظايف شرح مالي مسائل و انفاق
كه باشد حكومت اجتماعي و فرهنگي سياسي ، اقتصادي ، نظام كننده
.است شده آن به كمتري توجه ما تفاسير در متاسفانه
به مربوط روايات كليه كه روايي يكفرهنگنامه تدوين درباره شما نظر
چيست؟ باشند كرده جمع آيه ذيل در را آيه هر
ائمه و عصرپيامبر در.بودند روايي همانتفاسير ما تفاسير نخستين
عقلي تفسير بعدي قرون در.است بوده روايي صورت به قرآن تفسير اطهار
.است شده منشعب روايي تفسير از
دركتابهاي روايات.هستند وروايات قرآن خود ما تفسير منابع
اهلسنت بين در مشهور روايي تفاسير.شدهاند جمعآوري مختلفي
و سمرقندي ، الكشف از بحرالعلوم -ازطبري جامعالبيان:از عبارتند
اندلسي ، عطيه ابن از المحررالغرير ثعلبي ، اسحاق ابن از البيان
.سيوطي جلالالدين تفسير و ثعالمه عبدالرحمن از حسان الجواهر
امام قمي ، تفسير تفسير مثل دارد اينزمينه در غني تفاسير نيز شيعه
و بهراني نوشتههاشم البرهان عياشي ، ، تفاسير(ع)عسگري حسن
.نورالثقلين
نيزتحت را مربوطه روايات تفسيرآيات ، ذيل در نيز طباطبايي علامه
.مستقلياست فصل خود كه است الرواييآورده البحث عنوان
تحقيقاتيو مراكز و علميه محققين ، حوزههاي كار روايات جمعآوري
متاسفانه كه دارم زمينه اين در وافري علاقه من خوداست كامپيوتري
.نميدهد را آن به پرداختن مجال اجرايي كارهاي
آن و ذكراست قابل مهمي نكته جمعآوريروايات ، هنگام به البته
.ميگوييم آنهااسرائيليات به ما كه دارند هموجود رواياتي اينكه
دشمنان وقتي.است مجهول و جعلي روايات كليه اسرائيليات ، از منظور
روايات ، طريق از تا كردند سعي كنند تحريف را قرآن نتوانستند اسلام
.تحريفكنند را قرآني مفاهيم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام