چهارم ، شماره 1074 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 21 شنبه 31
آفتاب حقيقت !كنيد دقت
شهد جويندگان.آمدند آفتاب مرزهاي از نور ، پرشور سرزمين دريادلان
را عشقي تا شستند را خويش درس اوراق مينو بهشت راهيافتگان بيداري ،
.بود نانوشته كه بيابند
ايستادهاند تندرها برابر در و يافتند را جاويد زندگي مرگ ، پيشاپيش
تارك بر كلامشان و نامشان.بگذرند و كنند روشن را دل خانه تا
تماشا به آفتاب حقيقت در را خويش خويشتن فجر و شد نوشته سپيدهدمان
.نشستند
هزارههاخورشيدي كهكشان در را خود جوشيدو خورشيد تفتگي جانشان از
روئينهتني يك هر.تاباندند جانمان بر رابيدريغ آفتاب و شدند ديگر
خون و تاريخ از صداييبرآمده سرنوشت ، خونين درميدان بودند
كه آنسان كردند هديه بهشايستگي را قلب.آيندگان نبشتهايبراي
همراهي اعلا ملكوت تا را آنان خدا فرشتگان و برد نماز آنان بر آسمان
.كنند
هشت ايندفاع ياران ياد.است دفاعمقدس هفته از روز نخستين امروز
سهم به كه را وكودكاني مردان و زنان و گراميميداريم را ساله
نهايي پيروزي به را اسلامي ايران و گذاردند اخلاص طبق در خويش ، جان
.رساندند
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام