چهارم ، شماره 1076 سپتامبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 23 دوشنبه 2
|
|
است ابري خانه‌ام
يوشيج نيما تولد سال يكصدمين بزرگداشت از گزارشي
اين‌طور مي‌شونداغلب واقع عموم توجه تحسين‌و قابل كه چيزهايي:نيما
كرده‌اند تكذيب و رد را آنها بالعموم قبل روز كه افتاده‌است اتفاق
ايران فرهنگ درك غيرقابل‌اجتناب و ضروري نيمامسير:مايور فدريكو
تجدداست عهد در و معاصر درروزگار
سخنراني ، روز برگزاري3 با يوشيج نيما سال‌تولد يكصدمين بزرگداشت
روز 28 نيما ، زادگاه از مراسم مدعوين بازديد و كتاب دو انتشار
.يافت پايان شهريور
اقدامات اولين
جمهوري پيشنهاد بزرگداشت ، به‌دنبال مسئولين‌برگزاركننده گفته بنابه
و علم مشاهير فهرست در نيما تولد سال صدمين ثبت براي اسلامي‌ايران
يونسكو ، عمومي كنفرانس اجلاس بيست‌وهشتمين در آن تصويب و يونسكو ادب
تشكيل با پيش ماه از 18 ايران در يونسكو ملي كميسيون فعاليتهاي
ازجمله آن در كه اين‌كميته.شد آغاز برنامه‌ريزي و هماهنگي كميته
سيروس‌طاهباز و گرمارودي مهاجراني ، موسوي عطاءالله آقايان‌دكتر
جهان ، كشور مقاله‌در 20 فراخوان اطلاعيه ازارسال پس داشتند شركت
ميان آن از را مقاله و 57 شده‌پرداخته ارائه مقاله بررسي110 به
شهريورماه قبل ، چندماه از گردهمايي برگزاري زمان.است كرده تائيد
نيما ، زادگاه به سفر و گردهمايي دقيق تاريخ اما بود ، شده ذكر
در نيز شده طراحي پوسترهاي.شد اعلام رسانه‌ها به شهريور چهارشنبه 21
دراختيار بعد به شهريور از 24 يعني گردهمايي ، برگزاري روزهاي
قرار ديگر ، نقاط از بعضي و تهران دانشگاه روبه‌روي كتابفروشيهاي
مناسب خبري پوشش دادن براي سيما و صدا از كه انتظاري همچنينگرفت
از بسياري تا شد باعث ناكافي تبليغات همين.نشد برآورده داشت ، وجود
گرمارودي ، موسوينگيرند قرار مراسم برگزاري جريان در علاقه‌مندان
ضعيف برخورد از خصوص همين در جلسات از يكي در نيز گردهمايي دبير
.كرد تاسف اظهار امر اين به نسبت رسانه‌ها
سخنراني وجلسات گردهمايي افتتاح
نيما گردهمايي‌بزرگداشت تهران هنر دردانشگاه شهريور روز 24 صبح
ازطرف به‌نمايندگي آقاي‌شجاعي‌فر افتتاحيه مراسم در.شد افتتاح
سپس و پرداخت سخنراني به عالي آموزش وزير گلپايگاني ، آقاي‌هاشمي
عطاءالله دكتر بالاخره و شد قرائت يونسكو دبيركل مايور ، فدريكو پيام
جلسات.كرد سخنراني جمهور رئيس پارلماني و حقوقي معاون مهاجراني ،
چهل به نزديك انجام با و شد آغاز روز همين بعدازظهر از سخنراني
.يافت پايان شهريور بعدازظهر 26 سخنراني ،
گسترده ، ونسبتا فعال شركت يكي جالبتوجه‌سخنرانيها ، نكات ازجمله
را مقالات اين اغلب البته‌محتواي كه بود مقالات درارائه مازني‌ها
.مي‌داد تشكيل زادوبومي‌اش زبان يا و روستايي محيط با نيما رابطه نيز
يان -روسيه از كلياشتورنيا ، ) خارجي ميهمان شركت 3 ديگر مهم نكته
گردهمايي در(تاجيكستان از صفي‌يوا ، رخسار گل -فرانسه از ريچارد ،
برگزاركنندگان امكانات بودن محدود از نشان آنان تعداد قلت كه بود
بيشترين كلياشتورنيا خانم تن ، سه اين ميان از اينكه ضمن داشت ،
قبلا زمينه اين در و داشت ايران معاصر شعر و نيما با را آشنايي
ديگر نكته‌ء و.بود كرده منتشر مقالاتي و داده انجام تحقيقاتي‌را
شعر پويندگان و شاعران اغلب حضور عدم سخنرانيها ، درخصوص‌جلسات آنكه
يا مقالات نيمايي و نيما شعر زمينه در كه كساني بخصوص بود ، نيمايي
.نوشته‌اند كتابهايي
سخنرانيها از گزيده‌اي
فرصتي تولدنيمايوشيج سالگشت بزرگداشت‌يكصدمين.:مايور فدريكو.
موقعيت معاصر ، شعر در جايگاه‌او و شان در تامل ازگذر تا است
وغيرقابل ضروري مسير نيما.نيزدريابيم را پارسي ادب كنوني
...است تجدد درعهد و معاصر روزگار در فرهنگ‌ايران درك اجتناب
نقش خرسندم يوشيج ، سالگردتولدنيما يكصدمين به‌مناسبت‌برگزاري
يادآور يك‌ملت فرهنگي هويت و زندگي رادر -شعر بخصوص -ادبيات مهم
نزد همواره سال هزاران طي كه را شاعرانه‌اي درك و زندگي سر و شوم
.نهم ارج است ، داشته وجود زبان پارسي ملل ساير و ايرانيان
و نيست نيماممكن شناخت بدون قطعه‌افسانه.:مهاجراني عطاءالله.
و حقيقت حيطه در را خود زندگي حوزه كه بود انساني بدانيم‌نيما بايد
مردم با همدلي و همزباني...مي‌داد گسترش واشياء ابزار حيطه در نه
متعهد شاعري درافسانه نيما.است درخشندگي‌افسانه و بقا رمز نيز
استبداد برابر در مهر ، و حقيقت و آزادي و عشق كردن مطرح با و است
.مي‌گويد سخن مقاومت از و مي‌ايستد
در تصرف بدعت‌نيما بزرگترين سالها دراين.:حاكي اسماعيل دكتر.
شعر در نوع‌تجدد هر درحقيقت‌راهگشاي نيما...بود شعرفارسي اوزان
جسارت ابتكار اين به مي‌توان نيز را نقصهايش از بسياري و است امروز
دنيا ، اين از برتر بيافريند دنيايي دارد حق كه شاعريبخشيد آميزش
و تازه قالبهاي خويش بي‌سابقه و تازه آفرينشهاي براي نتواند چرا
كند؟ ابداع بي‌سابقه
دخالت سببعدم به فارسي كلاسيك شعر.:نامداريان پور تقي دكتر.
غزلهاي از جدا و ابهام‌است فاقد آن ، آمدن درپديد ناخودآگاهي
راه شعرفارسي در كه بود نيما باكوشش شاعرانه ابهام عرفاني ،
از ناشي نيما شعر مورد در چيست؟ شعر اين پرسش‌معني بنابراين.يافت
يا معني وجود احساس از ناشي بلكه نيست ، معنوي و لفظي تقصيرهاي
به‌نمايش شعر در كه عينيتي زير در مي‌رود گمان كه است انديشه‌اي
ممكن معاني يا معني كشف براي نتيجه در.باشد شده كتمان است ، درآمده
.پرداخت آن تاويل به بايد نيما شعر
تا كند اشياءحلول و محيط در بايد ديگرشاعر:ثروت منصور دكتر.
ويژگي ايننباشد گفته‌اند ديگران كه آنچه از صرفاتكراري وي كار
به گرفته ، قوت پيش از بيش شاعر ذهني قواي كه مي‌گردد سبب نيما به‌نظر
مستحيل خود در را جهان و جهان در را خود شاعر كه آنجا تا برسد اوج
شاعر بدين‌ترتيب.است شدن جهان يا بودن جهان آن سرانجام كه سازد
آنها نيز آيندگان كه آثاري بسازد ، ديگران از متفاوت آثاري مي‌تواند
.شود ثبت تاريخ در كه آثاري بيابند ، تعمق قابل و ارزشمند را
به طبري ، واژه گسترش و توانايي به توجه با نيما:رفيعي‌نژاد حمزه.
به او علاقه‌مندي ميزان.ورزيد مبادرت طبري لغتنامه تدوين و تهيه
موجود محاوره‌اي واژه‌هاي تنها نه كه است حدي تا طبري زبان ريشه‌يابي
كهن ادبيات در حوصله و نظر وسعت با را لغات ريشه بلكه مي‌كند تهيه را
.مي‌نمايد پيدا مازندران
به‌زبان را نيما زندگي و شعر كه كساني ميان از:شتورنيا وراكليا.
و علي‌اف ، آقازاده رستم ژاله‌اصفهاني ، مي‌توان كرده‌اند بررسي روسي
درباره تحقيق سال‌پيش خود 25 نوبه به نيز من.برد نام را گوسينوف
چرا كنم روشن زبانها روس براي داشته‌ام تلاش كردم ، آغاز را نيما شعر
و نو شعر پدر بود ، دشوار هم ايرانيان براي او اشعار فهم كه نيما ،
محيط بايد شاعر كه داشت عقيده نيما.شده ادبي تازه شيوه پايه‌گذار
منعكس خود شعر در را آن و احساس را ادبي و تاريخي محيط خود ، قرن
اين و باشد داشته تازه بايدديد شاعر كه بود عقيده اين بر او.كند
وي‌عروض جهت همين به كند ، عرضه دنيا به نو و تازه بابافت را ديد
.آورد پديد نو شعر براي را آزاد
شباهت كه شد زاده ايران جامعه از وضعيتي در نيما:اكرمي موسي.
زير كهن اشرافيت:داشت فرانسه در رمانتيسم رشد و تولد دوره با بسيار
و بود گرفته قرار مشروطيت از ناشي جديد فكري -اجتماعي ضربه‌هاي
گروههاي با سياسي -اجتماعي انديشه‌هاي صاحبان و شاعران نويسندگان ،
در.مي‌كردند حركت نوين نظم ايجاد سوي به خود ، به وابسته اجتماعي
سپس و پذيرفت هنگام به تاثيري فرانسه رمانتيسم از نيما موقعيتي چنين
سوي به و شد دور رمانتيسم از هم بيشتر ، پختگي و تجربه‌اندوزي با
و قالب قافيه ، از ژرفتري درك به هم و كرد حركت خويش خاص سمبوليسمي
مفاهيم خدمت در را آن شعر ، قالب در تحول ايجاد با وييافت دست وزن
.داد قرار نوين موضوعات و
شفاهي دعوتهاي
اما شده‌بود ، آورده سخنرانان فهرست در او نام كه كساني جمله از
در.بود ادبي محقق و شاعر موحد ، ضياد دكتر نشد ، انجام وي سخنراني
موحد دكتر شد ، گرفته گردهمايي در حضور عدم درخصوص وي با كه تماسي
كه تلفني تماس در وفقط بودم نفرستاده كميته براي مقاله‌اي من:گفت
حرفهايي كه بودم گفته شد ، گرفته من با گردهمايي شروع از قبل روز چند
براي قولي هيچ اما دارم خود ، از پس شعر زبان بر نيما تاثير درباره
اينكه از برگزاري از قبل روز تا حتي و بودم نداده سخنراني انجام
فقط منبودم بي‌خبر كرده‌اند ، تعيين من براي را مشخصي ساعت و تاريخ
اما.شدم مطلع سخنراني وقت اين از تلفني برگزاري ، قبل‌از روز
از مي‌خواهند وقتي اينكه اول:داشت دليل چند نكردم شركت اينكه‌چرا
اكتفا عمومي اطلاعيه به كنند ، دعوت كنگره‌اي در حضور براي مشخصي افراد
رسمي دعوتنامه مقام‌مسئول ، يك طرف از افراد ، آن براي و نمي‌كنند
نه -مي‌دانم كه آنجا تا و -من درباره نه كار اين كه مي‌شود ، فرستاده
وقتي اينكه ديگر.بود نشده انجام نيما شاگردان و شاعران درباره
كه فهميدم كردم ، سوال بزرگداشت اين در نيما شاگردان شركت راجع‌به
معلوم درست حتي من براي همچنين.داشت نخواهند حضور آنها از هيچكدام
كميته.هستند ارگانهايي يا افراد چه بزرگداشت برگزاركنندگان كه نبود
اينها بر علاوهبودند نشده معرفي نيز گردهمايي علمي بخصوص و اجرايي
نشده انجام مراسم اين براي هم خوبي تبليغات دارم اطلاع من كه آنجا تا
معرفي قصد واقعا اگر كه بوده‌اند ، شده دعوت نفر فقط 3 هم خارج از و
دعوت بيشتري افراد بايستي بود ، او از تجليل و جهانيان به نيما
و باشند داشته كافي آشنايي نيما شعر با كه كساني هم آن مي‌شدند ،
.باشند كرده ترجمه را او كارهاي احيانا
درطي كه نيما خبرنامه با گفتگويي در نيز صفي‌يوا رخسار گل خانم
كنگره مي‌شد ، درباره منتشر يونسكو ملي كميسيون توسط برگزاري روزهاي
اينجا به تا ردكردم سفر اين براي را سفر چندين:داد نظر چنين
و جدي مطالب مي‌توانند كه كساني داشتم دوست.بيايم نيما كنگره براي
دل و ديدم خالي را جايشان متاسفانه ولي باشند ، دهند ارائه خاطرمان
دنياي اين در را ما كه چيزي يگانه.ماند خالي آنها غيبت از نيز من
كوچك چيزهاي همه از بايد سخن است ، سخن مي‌پيوندد هم به شور و پرشر
.نكرد بخت نيما نيز كنگره اين در يعني.باشد برتر زندگي
كتاب انتشار و نمايشگاه
وتصاوير كتابها دستنوشته‌ها ، از مجموعه‌اي گردهمايي برگزاري محل در
روزهاي خلال در.بود شده ديده تدارك علاقه‌مندان تماشاي براي نيما
علي كوشش به وي درباره اسنادي مجموعه و نيما كتابشناسي نيز برگزاري
سيروس تاليف با نيز است من خانه كتابدنيا.منتشرشد انصاري مير
.نشد آماده كنگره ، در ارائه براي موقع به كه بود چاپ دست در طاهباز
نام‌شعر عربزاده‌به فرش بنياد در نيما بزرگداشت برگزاري دوم شب در
جمله از وفرهنگي ، سياسي شخصيتهاي حضور با مراسمي نو فرش نو ،
عطاءالله دكتر رئيس‌جمهور ، فرهنگي مشاور خاتمي دكتر حجت‌الاسلام
كرباسچي غلامحسين و جمهوري رياست پارلماني و حقوقي معاون مهاجراني
.شد برپا تهران ، شهردار
به روز 27شهريور در گردهمايي ميهمانان سفر با نيما بزرگداشت مراسم
از بازديد ونيز محمودآباد ، در سخنراني و شعرخواني انجام و نور
.رسيد پايان به محل ، اين در مراسمي برگزاري و نيما زادگاه يوش ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
