چهارم ، شماره 1079 سپتامبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 26 پنجشنبه 5
|
|
كشاورزي انباشت دستاورد ;صنعت
(دوم بخش) -صنعتگرائي
كشاورزي بخش بازده انگلستان ، در صنعتي انقلاب روند گرفتن سرعت با
و ريسندگان آهنگران ، به پساندازها طريق اين از.يافت افزايش
گرفت پاي بريتانيا در صنعت كه آنهابود بهدست و گرديد منتقل بافندگان
سوختهايقابل محلي ، منابع با ميتوان را صنعتي سيستم يك محتواي
كرد تعيين هوا و برق آب ، معادن ، دسترس ،
در كه كارگران براي كفايت بهقدر نميتوانستند كشاورزان
نيز كشاورزان و.كنند توليد غذا هستند شاغل بخشهايغيركشاورزي
كارخانجات به و يافته رهايي مزارع از بود نخواهند درعوضقادر
پيشبردروشهاي براي گسترده سطح در بازو نيروي هم هنوز زيرا رويآورند
توليد برايبازار چيز هيچ كه كشاورزاني ولياست نياز مورد كشت سنتي
درنتيجه و بازارهاراهيابند ، به خريداران خود مثل نميتوانند ندارند ،
هيچ بنابراين نخواهديافت ، مصرفيتوسعه كالاهاي خريد براي محلي تقاضاي
براي اينرو از.نميآيد بهوجود محل در توليداتصنعتي براي انگيزهاي
و كار نيروي تمامي بايد كشاورزي جديد ، و پويا بهاقتصاد رسيدن
است پرواضح البته.كند واگذار شهري و صنعتي بخشهاي به را پساندازها
عواقب به ميتواند ديگر بخش به جامعه بخش يك بازده انتقال كه
به گرايش اوليه سالهاي كه است شده ثابت تاكنون.گردد منجر زيانآوري
كشاورز جمعيت زيرا ، است ، بوده انسان بيچارگي و آوارگي سالهاي صنعت ،
.كنند فراهم ديگر جاي در را توسعه وسايل بتوانند تا ميكردند كار
سقوط معيارهايشان بود ، ثابت آنها توليدات آنموقع در بهصورتيكهاگر
محصولات ميكرد ، پيشرفت و ميشد بهتر آنها تكنيكهاي اگر اما.ميكرد
مقياسها از پارهاي در منابع انتقال ميكرد ، پيدا افزايش كشاورزي
.گيرد صورت بهآساني ميتوانست
اندازهكافيسرمايه به كه بود شدنبريتانيا صنعتي براي كشور اولين
.داشت دسترس در صنعت به بخشكشاورزي از انتقال براي
بود ، كردنكشاورزي تجربه زمان قرنهيجدهم ، كه گفت ميشود درواقع
ابداع را كاشت دوره چرخش و زمستاني چراي جديد آگاهروشهاي مالكان
بود اين نتيجهداد افزايش را كشاورزي توليدات زيادي بهطور كه كردند
كشاورزي بخش بازده انگلستان ، در صنعتي انقلاب روند گرفتن سرعت با كه
و ريسندگان آهنگران ، به پساندازها طريق اين از.يافت افزايش
پاي بريتانيا در صنعت كه بود آنها بهدست و گرديد منتقل بافندگان
در بريتانيا كشاورزان توده كه زيادي سختي به اگر زمان همان درگرفت
بهمدت كه نكنيم ، ميبينيم توجه كردند ، تحمل شدن صنعتي اوليه روزهاي
زندگي از كارگران تا 1860 سالهاي 1820 بين يعني سال ، چهل حداقل
زماني در درست مسئله اين اتفاقا.نكردند كسب چيزي خود جديد صنعتي
در او داد ، نشان را خود ماركس كارل فكري تشكيلات كه افتاد اتفاق
صنعتي انقلاب در موجود وحشيگري دشوار و سخت مرحله بريتانيا در ابتدا
و دهه 1850 سرمايهداري مورد در او نظريات آنكه مهمتر.كرد مشاهده را
هدف اين رسيدنبه براي كارگران دوره آن طي.درآمد آب از درست 1840
باعث مسئله اين و ميكردند پسانداز و كرده امساك واقعي مفهوم به
.شود صنعت توسعه صرف حاصله جديد ثروت كه گرديد
كلي معيارهاي كمكمروي جديد ماشينآلات سال 1840 ، كارايي از پس درست
درنتيجهآن و.يافت دستمزدهاافزايش و گذاشت مردمتاثير زندگي
در اما شدند ، سيستمبهرهمند نوع اين ازثمرات كارگران بهتدريج
كه بود ديگري كشور ژاپن.جريانبود در سختي كشمكش روزهاياوليه
بهرهوري شديد افزايش با كشاورزي پساندازهااز انتقال آن در
اتفاقا جديد ، اقتصاد يك ساختن در ژاپن عملكردگرفت انجام كشاورزي
جمعيتي با ژاپن.ميرود بهشمار صنعت در قدرت نمايش مهمترين از يكي
معدني ، منابع هرگونه تقريبافاقد و كوچك جزيرهاي در مسكون و زياد
مدرنيزه را خود اقتصاد سال بيست حدود كوتاه بسيار مدت در توانست
تمامي البته.كند پايهگذاري آسيا در را صنعتي كشور اولين و كند ،
اين به و.بود آنان خود ابتكارهاي از ناشي دادند انجام كه كارهايي
.كردند تكيه خود نوآوريهاي به مگراينكه نيافتند دست مهم
به نظري بايد شويم باخبر توسعه منفي پيامد از بخواهيم اگر
وسيع سطح در شوروي ذخاير ميزاناندازيم شوروي جماهير اتحاد
هزينههاي صرف ذخاير اين بيشتر كه ميبينيم امروزه اما بود ، حيرتآوري
.پرداختهاند كشاورزي به كمتر و است شده صنعت مربوطبه
بااصلاحات ارتباط در اقدامات سري يك به دست خروشچف كه زماني تا
اجباريكالاهاي تحويل لغو آنها مهمترين از] بود نزده كشاورزي
توسعه سريع رشد به نسبت كشاورزي [برشمرد ميتوان را دولت به كشاورزي
.بود مانده عقب صنعتي ،
جملهآنكه از است ، شده غفلت اين موجب بسياري سياسي دلايل البته
كشاورزانخود ميان در را استقلال و زياد ثروت كمونيستها ،
زمين داشتن آرمانهايشان كه مردمي از دسته همان يعني نميپسنديدند ،
.بود شخصي ملك بهعنوان
اين ساخت ، و متاثر را چيز همه كشاورزي به دادن كمبها اثرات اما
و شهر خوراكدر و خورد و زندگي معيارهاي شد باعث كه بود عاملي
.كرد پر را اينشكاف كمكم خروشچف اصلاحات اما بيايد ، پايين روستا
جمعگرايينسبتا شرقي اروپاي سرتاسر در كه است ضروري نكته اين ذكر
اين با وهمگام بود توجه مورد خصوصي كشاورزي و بود شده گذاشته كنار
از پسكنند آزادتوليد بازار براي كه شدند ترغيب كشاورزان مسئله
از بيرحمانه بهرهكشي از بود عبارت كه شوروي الگوي از تبعيت سال ده
اما.گرديد كشاورزي متوجه آنها ، بالاخرهانگيزهها سرمايههاي و كشاورزان
كم كه اين مهمتر و بود غني منابع نظرداشتن از امريكا مثل روسيه
زمينهاي از هكتار هزار پنج و هفتاد زدن شخم خروشچفحكمبود هم جمعيت
.كرد صادر كشاورزي توازن منظوربرقراري به را باير
نداشت؟چطور وجود كشاورزي بازدهي هيچ اگر ميافتاد اتفاقي چه اما
هم آن منتقلكنند ، صنعت به كشاورزي از را خود ذخاير ميتوانند ملتها
اين دادهاند؟ اختصاص خود به را مصرف كمترين روستائيان كه هنگامي
جمعيت فشار چون كرد ، مشاهده وهند چين كشور دو در ميتوان را مورد
سطح در كشاورزي ذخاير كه است زياد قدر آن سرزمينها اين در ساكن
به بدبختي و بلا ميتواند (مصرف نه و است كردن پسانداز منظور) مطلوب
تا را مصرف هستيد مجبور كنيد زندگي حاشيه در شما اگر زيرا آورد بار
اين با و ميميريد ، گرسنگي از شما كه است وقت آن كنيد كم زياد حد
اين و.بود نخواهد كشاورزان توده انتظار در خوشايندي آينده حساب
مواجه آن با هند و چين مثل كشورهايي كه است بنيادي مسائل همان
كند ، پسانداز حد از بيش دولت اگر كشورها اين در عبارتي به.هستند
مسائل اين و.است ساخته مدفون قبرها در را خود مردم كه است اين مثل
واقعيت عين بلكه نيست مجازي و جانبي مسائل به پرداختن شده عنوان
را مصرف نميتوانيد شما آن وراي در كه دارد وجود محدوديتي.است
كم كافي اندازه به مصرف كه وقتي هم آن دهيد كاهش نياز يك بهعنوان
هيچ كه نيست اين از دردناكتر و عذابآورتر مسئلهاي هيچ و.است شده
جمعيت افزايش شاهد هم روز به روز و نباشد كار در توسعهاي و پيشرفت
نوع از هم آن كردن پسانداز مشكل اين از خلاصي راه تنهاباشيم
بتواند دولت رضايتبخش حاكميت اگر) سياسي مسائل.است سخاوتمندانه
.بپردازيم آن به بايد ما كه است مسئلهاي (كند تامين را مفيد پسانداز
بيان هستند ، مواجه آن با كشورها كه را خاصي مشكلات من فقط اينجا در
فرآيند به ما وقتي.آن منابع و زمين از استفاده جمله از ميكنم ،
تنوع ميزان.است شده سردرگم تنوع كه ميبينيم ميپردازيم ، شدن صنعتي
روشها تمامي و است ، مختلف درجوامع منابع وجود ميزان همان به صنعت در
تنوع ميزان همان مختلف كشورهاي طرف از شده پذيرفته سازماندهي اصول و
در كارگران گردهمايي برپايه آن اساس و.هستند دارا را صنعت ، در
و خام مواد انتقال منظور به كار اين و بود ، استوار كارخانه تاسيسات
اين اما گرفت ، صورت انرژي و ماشينآلات كمك با آنها روي كردن كار
در كه] گرفته ژاپن در كلبهسازي صنعت از شد ، شامل را چيز همه مسئله
كار بزرگ شركتهاي قالب در انفرادي طور به خانوادهها خانهها ، آن
ماگنيتوگورسك در آهن و كارخانهفولاد مثل غولهايي تا [ميكردند
وجود عليرغم.دنياست بزرگترينكارخانههاي از كه (Magnitogorsk)
اين از مفيد نتيجه دو يا يك ميتوان اينقضيه ، در ابهام و سردرگمي
محلي ، منابع با ميتوان را صنعتي سيستم يك محتواي.آورد بدست مسئله
مورد اين كرد ، تعيين هوا و آب و برق آب ، معادن ، دسترس ، قابل سوختهاي
از يكي.ميخورد چشم به رشد اوليه مراحل در كه است مواردي از مخصوصا
مناطق اين از كه است اوليهاي خام مواد روي كردن كار شاخص ، پيشرفتهاي
صنعتي تاريخچه ابتداي در بريتانيا.ميشود صادر نخورده دست و بكر
به خام پشم صادرات از را روند اين پانزدهم ، قرن در كه زماني شدنش ،
.زد اقدام اين به دست داد ، وضعيت تغيير پشمي منسوجات صادرات
و شروعساخت به ميتوان دارد وجود شدن صنعتي به كه نگرشهايي ديگر از
اگر.اشارهكرد ميشد وارد خارج از قبلا كه محلي كالاهاي مونتاژ
صرف كه باشد ، پساندازهايي داشته وجود محل در منابع و مهارتها
ملي صنايع به را سودجويي رقابتبراي فرصت ميشود ، ونقل حمل هزينههاي
خود صنايع از اوليه ، مراحل در اكثريتدولتها موارد ، همه در.ميدهد
قانوني بهطور نوپا ازصنايع تعرفهها اينكه ، ازجمله ميكنند ، حمايت
از يا و پرهزينه صنايع موقعيت از دولتها اگر حمايتميكنند ،
بهچنين وجه هيچ به كه] كنند حمايت بزرگ يافته توسعه بازارهاي
كه همانقدر مثلا.شد خواهند متضرر نهايت در ،[ندارند نياز حمايتي
موتور جنرال يا و الكتريك جنرال كارخانه مثل غولهايي وجود تصور
همچون.ميباشد مشكل نيز نوپا صنايع از حمايت است دشوار امريكايي
در مصرفي كالاهاي توليدموفقيتآميز شدن ، صنعتي فرآيند به نگرشها ديگر
دلايلي از يكي محلي سوختهاي به نياز.دارد بستگي محلي قدرتهاي به محل ،
صنايع اكثريت ثروت منبع بهعنوان گذشته زغالسنگدر حوزههاي چرا كه را
محلي سنگ زغال و آهن سنگ منابع.ميدهد توضيح را بودهاست امروز به تا
نيروي)الكتريسيته انرژي از استفاده اما است ، صنعت اساس مستحكمترين
.كرد باز ملتها براي را توسعه جديد درهاي ،(برق
البته.بازاراست گسترش مسئله به پرداختن ضروري ، موارد از ديگر يكي
كل نميتواند (مثلپالايشگاه) بزرگ صنعتي مجتمعهاي ساخت به مبادرت
اقتصادي بخشهاي ديگر اينكه مگر دهد ، سوق شدن صنعتي طرف به را جامعه
وجود عرصه به جديد ارزي درآمدهاي و يابند تغيير همزمان طور به نيز
اين مجدد يادآوري.شود حاصل جديدي سرمايههاي نتيجه ودر بيايند
خاطرنشان را كار بهرهوري افزايش با پويا كشاورزي داشتن لزوم موضوع ،
يافتن رهايي و كشاورزي درآمدهاي افزايش منظور به مهم اين كه ميسازد ،
.است گرفته صورت مزارع از كارگران
هنوزفعاليتهاي لاتين ، امريكاي قسمتهاي از بسياري در نمونه براي
زيرا دهد ، سوق شكوفايي و رشد طرف به را جامعه كل است نتوانسته صنعتي
.هستند گريبان به دست فلاكت و فقر با هنوز كشورها اين روستاهاي كه
محليتنها منابع از استفاده انگيزه و بازارها اين ايجاد البته
نحوي به دولتها همه.نيست شدن صنعتي مرحله شروع براي موجود راهحلهاي
تاسيسات ساخت براي برنامهريزي و نيروگاهها و كارخانجات احداث درگير
ميخواهيم كه وقتي هستند ، شوروي اول ساله پنج طرحهاي قالب در صنعتي
مورد را شوروي ساله پنج طرحهاي اين بايد كنيم بررسي را صنعت تشكيلات
در دولتي اگر كه است اين گفت بايد آنچه اما.دهيم بررسيقرار
نظرنگيرد در را محلي قدرتهاي و منابع صنعتي ، ساختار يك طراحي
درازمدت مدتيا كوتاه در كه ميشود پرهزينه قدر آن صنعتي ساختار
اقتصادي شرايط و پيداميكند ، سوق زندگي پائين معيارهاي طرف به كشور
مواد كه كشورهايي اكثر دومتاكنون ، جنگ زمان ازيافت نخواهد بهبود
قاطع خود صنعتي طرحهاي در وآرژانتين ، برزيل مثل ميكنند صادر خام
.گرفت را اوليه مفيد صادرات جاي صنايعپرهزينه بطوريكه نبودند ،
براي امكاني كه نيست جادويي عصاي يك صنعت ، كه گفت بايد مجموع در
پديد نامناسب هدفي براي و نامناسب مكان يك در نامناسب كارخانه احداث
كمونيستها تحميل با كه شرقي اروپاي كشورهاي اكثر اتفاقا.آورد
كه آنجائي از.ميبردند رنج موجود عيوب اين از بودند شده صنعتي
جز چيزي نامناسب ، صورت اين به كارخانه ساخت بود ، نادرست برنامهريزي
كه زيرا نداشت ديگري استفاده و نبود بيابان در فولادي و سيماني لاشه
جملهشركتهاي از صنعتي تشكيلات مسئله به وقتينبود دسترس در خام مواد
دو كه درمييابيم ميافكنيم ، نظر مختلط نظام و عمومي مالكيت خصوصي ،
وسيع طور به بزرگترينابتكارات آنكه ، اول.سپرد خاطر به بايد را نكته
مكانيكها ، مخترعين كاراختراعات حاصل كه گرفت انجام بريتانيا كشور در
مجوز با تنها ابتدا در صنعت الگوهاي.بود صنعتگران و سرمايهگذاران
تحت كه مشتاق مردم از گروهي بر تكيه با نيامدبلكه در اجرا به دولت ،
بودند ، خود خلاقيت حس ارضاي جهت در و داشتند خودقرار احساسات تاثير
در موجود الگوهاي تنها بهعنوان توليد شيوههاي اين سپس و گرفت ، شكل
.گرفت قرار استفاده مورد ديگر نقاط در شدن صنعتي فرآيند پيشبرد جهت
دارد ادامه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام