چهارم ، شماره 1079 سپتامبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 26 پنجشنبه 5
|
|
وفات‌دختر تسليت و تعزيت روزبه يادداشت
و فراق (س)زهرا فاطمه پيامبرحضرت گرامي
مصيبت
بزرگوارش دختر بر آن از پس و (ص)پيامبر حيات روزهاي آخرين در آنچه
جفاي و دگرگوني‌ايام از غم‌انگيز گذشت ، نمونه‌اي (س)فاطمه‌زهرا
سايه كه غريب روزهاي آن در.است حقيقت و حق براصحاب روزگاران
در هريك مختلف ، گروههاي كنارمي‌رفت ، مسلمانان سر از پيامبر
با متناسب وتصويرهايي بودند بيمناك آينده اندوهي ، از يا و انديشه
ترسيم خويش افكار و مصالح براساس يا و خود ، نفسانيات و حالات
.بود جدا عالم همه از رسول دختر حساب ميان اين در.مي‌كردند
وانقلابي تند واكنش زمان ، اين تاريخ‌در برگ شگفت‌انگيزترين
از فراتر او كه چرا بود ، اسلامي جامعه سياسي به‌اساس نسبت (س)فاطمه
امام بزرگوارش شوي از فراتر حتي و پيامبر ، نزديكان و ياران همه
حال در كه - را حق و داد تشكيل نام‌آور صحابيان از شورايي ،(ع)علي
تاريخ توفانهاي ميان از آنچه.نمود طلب - بود حق صاحب از شدن غصب
خطابه چند و فاطمه سيره و سخنان از اندك مجموعه‌اي مانده ، برجاي
.است جهان دو بانوي اين بي‌بديل وسعت و عظمت نشانگر شگفت‌انگيز ،
پيامبر درغياب و مي‌جستند راه.گسيل‌مي‌شدند سو هر از دنيا طالبان
اما.آرند چنگ به مكنتي و قدرت تا بودند دستاويزهايي و مطامع پي در
مويه او فراق در بودند (!اندك سخت اما) بسيار كه پيامبر سوگواران
از را خويش سرهاي جاهلي ، خفته افعيان كه تاب ، و تب اين در.مي‌كردند
فرياد مدينه ، رواقهاي زير در مي‌آورند ، بيرون آزمندي نمور دخمه‌هاي
:مي‌افكند طنين پيامبر دخت
كم‌لدعائه فوجد لكم صارخا من‌مغرزه راسه و الشيطان اطلع
مستجيبين
دعوت خود به شمارا و برآورد خويش ازكمينگاه سر شيطان ، ;هان -
.دويديد او پي در سبك و شنيديد را سخنش چه‌زود ديدكه و كرد
رنگهاي و رنگ‌مي‌باخت نبوي سنن.بود حق باطل‌بر غلبه شاهد (س)فاطمه
برابر در نمي‌توانست فاطمه.چيره‌مي‌شد عرب زندگي بر وقبيلگي نژادي
فرياد نخستين مدينه ، درمسجد فاطمه خطابه.كند سنت‌شكني‌سكوت اين
حفر حال در تازيان كه بود ويلي چاه آستانه در جامعه اين بدعتهاي بر
.بودند خويش به‌دست آن
خاموش ما سوزسينه و نگذشته مرگ‌پيغمبرتان از روزي دو هنوز..
بدعتي و برديد نبود ، ازآنتان آنچه و كرديد آنچه‌نبايست نگشته ،
.آورديد پديد بزرگ
روز تا پدر ازمرگ.بود پيامبر دختر آتش‌درون از شراره‌اي فقط اين
و كم‌خرد ، بارها و آزمند قوم‌نژادپرست ، اين ميان در او مرگ‌خويش ،
عوام و جاهلان ميان دربرزخي (ع)علي و فاطمه.زنده‌شد و مرد بارها
.بودند آمده گرفتار ديگر سوي از طلبان فرصت و فتنه‌جويان و سو ، يك از
نامعلوم پيامبر دخت مزار جايگاه چرا كه است آشكار احوالي چنين در
اما.بوده‌اند سخت‌نگران زمينه اين در نبي بيت اهل راستي به.مانده
نخواسته او.است نهفته فاطمه خود وصيت در واقعه ، اين اصلي دليل
مراسم و نماز جنازه ، تشييع در بود ، ناخشنود آنان از كه را كساني
.شوند حاضر دفنش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
