چهارم ، شماره 1081 سپتامبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 29 يكشنبه 8
|
|
فقر خط تعيين و فقه
سروش محمد والمسلمين حجتالاسلام
مسائل از آن ، در موثر عوامل و فقر خط تعيين مساله:اشاره
پيرامون اسلامي شريعت در كه رو آن از بهويژه و فقهاست در سابقهدار
به توجه با كه كردهاند تلاش فقيهان ، دارد ، وجود احكامفراواني فقير
در.نمايند مشخص را موضوع اين محدوده عقلايي ، معيارهاي و ديني نصوص
مطالعهقرار مورد فقر ، خط تعيين ديدگاه ، اين از مقاله ، صرفا اين
شرع با موضوعاترا اينگونه ارتباط چگونگي كه ازمقدمهاي پس و گرفته ،
مطرح ، را وغنا فقر پيرامونمرز فقهي ، مختلف ميدهد ، ديدگاههاي نشان
ادامه در.دادهميشود قرار بررسي مورد شرعي غني و فقير نظريه و
و كلي بخشمعيارهاي دو در و مطرح ، را فقه در فقر خط معيارهايتعيين
بهسطح درضمن و مشخص ، را آن متغير ، و جزئي ومعيارهاي ثابت ،
خط تعيين ازتاثيرات مواردي به پايان ، در.ميشود معشيتپرداخته
سمينار در مقاله اين.ميشود اشاره گذرا ، جامعه ، بهگونهاي در فقر
و است شده ارائه ماه 75 اريبهشت در وفقرزدايي بررسيفقر گردهمايي
.گراميميرسد نظرخوانندگان به
مقالات سرويس
:ميشود تشكيل جزء دو از قانون ، بحثهر طرح موضوعشناسي ، :مقدمه
و موضوع است ، آب جملهآبپاككننده در مثلا.حكم -موضوع 2 -1
.است آن حكم بودن پاككننده
معناي به شريعت و ميشود ، اخذ شريعت از ترديد ، احكام ، بدون
تبيينكننده -باشد آن كاشف نقل يا عقل آنكه از اعم - آن ، گسترده
آنها درباره واحدي حكم و نيستند يكسان وليموضوعات.احكاماست
سهگونه را موضوعات ميتوان تقسيمبندي يك در.كرد نميتوانصادر
موضوعات -استنباطي 3 عرفي موضوعات -واضح 2 عرفي موضوعات -دانست1
شرع به نيازي آن ، مفهوم ثغور و حدود تعيين و اول بخش شناخت شرعيدر
لغت به مراجعه براساس يا و عرفي تفاهم براساس مردم عامه درك و نيست
است ، پاككننده قانونآب در مثلا.دارد اعتبار آن ، كارشناسان و
داشت توقع نبايد و است تعريف و تشخيص قابل شرع به مراجعه بدون موضوع
.باشد شده ذكر آب براي شريعت ، تعريفي در كه
در موضوعاتي چنين زيرا ميباشد ، نياز شرع به سوم ، بخش شناخت در
مانندنماز ، روزه هستند ، ويژهاي تعريف و خاص مفهوم داراي شريعت
عرفي و لغوي صرفا مفاهيم در واژهها اين شرع ، زبان در كه وزكوه
اين به بردن پي براي.است جداگانهاي معني داراي و نشده ، استعمال خود
كه شرع ، به مراجعه جز چارهاي آن ، ثغور و حدود شناخت و مفاهيم
.نداريم دارد ، اختيار در اختراع و ابتكار نظر از را موضوعات اينگونه
نشده داده شرعقرار طرف از خاصي اصطلاح چند هر دوم ، بخش شناخت در و
حال ، عين در ولي عرفينيست ، همانموضوع جز چيزي لذاموضوع و است ،
و اجتهادي بررسي به تعيينمفهوم ، كه است برخوردار پيچيدگي چنان از
.وموسيقي مانندغنا دارد ، نياز علمي دقيق تحليل
مراجعه لزوم نظر از سوم بخش و شرع ، به مراجعه عدم نظر از اول بخش
و فقيهان دوم بخش به نسبت ولي دارند ، روشني و مشخص وضع شرع ، به
به مراجعه نيز اينجا در عدهاي:كردهاند ارائه مختلفي آراء مجتهدان
را آنان فهم تنها موضوع ، تشخيص در و شمردهاند لازم را شريعت متخصصان
اگر:كه است مواجه سوال اين با نظريه ، اين ولي (1).دانستهاند معتبر
عرف ، هماندرك براساس و نداشته ، نظري موضوعي ، محدوده تعيين در شريعت ،
و شرعي موضوعجنبه كه است اين بر فرض لذا و نموده ، بيان را خود حكم
لازم كارشناسانشريعت ، و شرعشناسان به مراجعه دليل چه به ندارد ، تعبدي
دارد؟ دليلي چه آنان از پيروي و تقليد و باشد؟
مردم عامه براي موضوعات ، اين از بعضي كهچون فقيهان از برخي سخن
آن نميتواند (2)ندارند تقليد جز چارهاي آنها پس نيست ، آشكار و واضح
است ، عقلايي اصل يك خبره ، به مراجعه چون.رساند اثبات به را نظريه
وخبره كارشناس سراغ به بايد موضوع ، هر در اصل ، همين براساس ولي
به -موضوع كه صورتي در حال دانست ، معتبر را او سخن و رفت موضوع همان
چه مجتهدان ، و فقها از تقليد است ، خارج شرع محدوده از -فرض حسب
صورت خلطي كلمهتقليد در استدلال اين در ديگر ، تعبير به دارد؟ مجوزي
موارد در وي از تقليد و خبره ، و كارشناس به مراجعه زيرا گرفته ،
به يعنيمراجعه تقليداصطلاحي مبنا ، اين ولي است صحيحي سخن مبهم ،
بدينوسيله و.نميكند تثبيت را (3)او فتواي به التزام و مفتي و مجتهد
تبعيت اينكه چه كرد ، سد نميتوان غيرمجتهدان بر را تحقيق و بحث راه
.كرد نميتوانمنع را غيرمفتي ازكارشناسان
قوانين مجموعه در كه است موضوعاتي از يكي نيز فقرفقر موضوع
رو ، اين از.است شده بيان آن ، براي خاصي احكام و ديدهميشود اسلامي ،
ابتدا فقير ، به مربوط مقررات تعيين و فقر ، احكام فهمدقيق براي
قابل متعددي سوالات باره ، اين در.نماييم بازشناسي موضوعرا بايد
فقير ، تشخيص براي و فقر مفهوم تعيين درباره آيا -است1 بررسي
موضوع اين پيرامون شرع كه صورتي در -دارد؟ 2 وجود شريعت در ضابطهاي
تاسيس و جنبهتعبد نظر ، اين است كرده مشخص را آن ومحدوده داده ، نظر
از آيا -است30 جامعه خردمندان فهم امضاء و تاييد صرفا ويا دارد ،
حالدگرگوني در دائما آن كهحد است موضوعيسيال شرع ، فقر نظر
بر علاوه يا و ميكند ، تغيير اقتصادي ، و اجتماعي اوضاع بهدنبال و بوده
براي -ميباشد؟ 4 نيز يكنواخت و ثابت معيارهاي داراي جنبههايمتغير ،
ميگيرد؟ نظر در را عواملي چه شريعت خطفقر ، تعيين
آمده حاجت و نياز معني به لغتفقر ، فقردر محدوده و مفهوم
به كه ميشود گفته كسي به غني است ، غني دربرابر فقير و (4)است ،
،(5)باشد داشته اختيار در خانواده ، و خود حاجت رفع و كفايت اندازه
.نيست اندازه اين به دارايياش كه است كسي فقير لذا
عدم معني به و غنا برابر در فقر اينكه به توجه با اسلامي ، فقه در
.گردد معلوم فقر مرز محدودهغنا شدن مشخص با تا شده تلاش است ، غنا
.است شده مطرح مختلفي ديدگاههاي زمينه ، اين در
يعني است ، زكوه تعلق حد در دارايياش ، كه است شخصي اولغني ديدگاه
يا 20 درهم مثلا 200) زكوه نصاب يك ارزش كه است بهاندازهاي ثروتش
اين به دارايياش كه است كسي فقير مقابل در و (6)دارد را (دينار
.نميرسد مقدار
.بودهاند نظر اين بر شيعه ، فقهاي از گروهي و سنت ، اهل از ابوحنيفه
به اختصاص زكوه ، پرداخت كه ندارد وجود سونصمعتبري يك از ولي
الزاما بدهد ، زكوه بايد كه هركس كه كنيم كشف آن از تا دارد اغنياء
را آن ميتوان معتبر ، نصي چنين وجود فرض بر ديگر سوي از و است ، غني
شرعي مرز و تعبدي ملاك بيانگر كه نظريه اين.دانست بهغالب ناظر
گرفته قرار مهجور و نداشته ، طرفداري اخير ، قرنهاي در است ، فقر براي
.است
اين.باشد درهم يا 50 حد 40 در ثروتش كه است فردي دومغني ديدگاه
و ميشود ، ديده بصري حسن و حنبلي مذهب پيشواي احمد ، دركلمات نظريه
(7).ميكند معرفي غني را فردي چنين كه است روايات از برخي مستندآن
غني و فقير ملاك را ثروت از تعبدي و حدثابت يك نيز ديدگاه اين
و شرعي مساله يك صرفا فقر ، خط تعيين آن براساس و است داده قرار
.ندارد آن در نقشي اقتصادي ، اوضاع و زمان شرايط تغيير و بوده ، تعبدي
.ندارد طرفداري ديدگاه اين شيعه ، فقه در
باشد داشته آن از كمتر كه هركس و است غنا ، كفايت سومملاك ديدگاه
فقر از عرفي فهم -نموده1 استناد دليل دو به نظريه اين.فقيراست
را متعارف فهم همان نيز روايات كه آنجا از و.روايات -غنا20 و
به توجه اينكه چه دارد ، امضاء و جنبهتاييد لذا نموده ، بازگو
شرع ، سوي از و روايات زبان در كه ميدهد ، نشان فقر ، عرفي معناي
تاسيسي و تعبدي مسالهجنبه و نداشته ، وجود باره اين در خاصي اصطلاح
به غنا:ميگويد شرايع صاحب محقق شيعه ، اول طراز فقيه.ندارد
چه است ، حاجت و نياز معني به فقر زيرا.است داشتن كفايت اندازه
ياايهاالناس:است دانسته خود به فقير را انسانها اينكهخداوند
هركس و.هستيد او به نيازمند و شمامحتاج يعني انتمالفقراءاليالله
رواياتي سپس وي (8)است فقير و محتاج باشد ، نداشته كفايت اندازه به
در مفيد شيخ.مينمايد ذكر ميكند ، تاييد را عرفي اينمعني كه
(11)غنيتهالزوع ، در زهره ابن (10)مبسوط ، در شيخطوسي (9)مقنعه ،
جملالعلم شرح در ابنبراج قاضي ،(12)اسبق دراشاره حلبي علاءالدين
قيد هيچ و كردهاند ، تفسير كفايت مادون معاش به را فقر ،(13)والعمل
نيز و فقها ، اين تعبيرات از يك هيچ در.اخذنكردهاند آن در تعبدي
زماني سلار ، تقدير و ابنحمزه حلبي ، ابوالصلاح شيخصدوق ، مانند بزرگاني
قرن از پس ولي.نميخورد چشم به كفايت عدم و كفايت كردن مشخص براي
و اخذ فقر ، تعريف در نكته اين ،(14) حلي محقق از تبعيت به و هفتم ،
در كفايت از كمتر فقردرآمدي ميزان كه گرفت قرار فقها قبول مورد
را خود ساليانه كههزينه ميشود گفته كسي به فقير و است ، يكسال
.كند تامين نتواند
وجود فقر براي شرعي دوم ، حد و اول ديدگاه شرعيبراساس فقير
ديدگاه براساس ولي.است تصور قابل شرعي طبقآنفقير بر و دارد ،
شرعي ازفقر ميتوان چگونه است ، شيعه فقها قبول مبنايمورد كه سوم
گفت؟ سخن
كه شده آن موجب فقر ، حد در هزينهساليانه ورود كه ميرسد نظر به
كند ، و پيدا راه اخير ، فقهي كتب در شرعي وغني شرعي اصطلاحفقير
وفقها نداشته وجود گذشته فقهي كتابهاي در پسوندي چنين كه حالي در
موذتهانستهله لايملك من الفقيرالشرعي ، :كردهاند اضافه را آن بعدي
كه آناست نو و حادث تعبير اين منشاء (15)بخلافه والغنيالشرعي ولعياله
قيدي تعريففقير ، و فقر ملاك در زماني حد شدن اضافه با كردهاند گمان
فهممتعارف قبول و توجه مورد و ندارد دخالتي فقر عرفي مفهوم در كه
شرعيازفقير آنفقير اثر در و شده ، افزوده بدان نيست ، فقر از مردم
آيا -بررسياست1 قابل جنبه دو از مساله اين.است گرديده جدا عرفي
لزوم و ضرورت زمانيهزينهساليانه مقدار تعيين فقر ، محدوده و ملاك در
تعبدي و معنيشرعي زماني ، فقر ، مقدار گرفتن نظر در با آيا -دارد؟ 2
كلمات در قيد اين به كهتصريح گفت ميتوان اول جنبه از ميكند؟ پيدا
درآمدش كه كسي به است آمده درروايات زيرا است روايات به مستند فقها ،
ولي (16).پرداخت ميتوان زكوه از كفافنكند ، سالش يك زندگي براي
به فقر محدوده و مفهوم براي را زماني نميتوانسقف روايات ، اين براساس
كسي چنين به نسبت زكوه پرداخت آنهاازجواز در زيرا رساند ، اثبات
زكوه ، توزيع براي كه گرفت ناديده رانميتوان احتمال اين و شده ، سوال
ساليانه هزينه كه كساني همه تا باشد شده گرفته نظر در خاصي دايره
بدين.كنند استفاده بيتالمال از ندارند ، بتوانند اختيار در را خود
نظر در بيشتري اقشار براي ازبيتالمال ، ارفاق و كمك اين كه معني
وجود شرايطي زكوه پرداخت در ديگر ازطرف اينكه چه باشد ، شده گرفته
بودن شيعه و نبودن هاشمي قبيل از تنگميسازد ، را آن محدوده كه دارد
كند ، دريافت زكوه از ميخواهد كه كسي چندبراي هر شرايطي چنين كه
در را آن فقها اينكه چه ندارد ، دخالتي درحدفقر ولي است ، معتبر
است ، قيد اين مستند كه رواياتي رو ، اين از.نياوردهاند فقر تعريف
بيانگرحد نتيجه در و رسانده اثبات به را موضوع آنكهقيد از بيش
زكوه كه ميدهد توضيح و بوده حكم بهقيد مربوط باشد ، فقير براي شرعي
نتيجه اين به ديگري ، تحليل با البتهپرداخت كسانيبايد چه به را
زيرا.است فقر ملاك ساليانه ، ازهزينه درآمد كمبود:رسيدكه ميتوان
زندگي كفاف دارايياش ، كه كسي و است نياز و معنيحاجت به فقر
مدارك صاحب سخن اين اگر (17).است فقير و محتاج رانميدهد ، ساليانهاش
جزتبيين چيزي آمده ، هم روايات در آنچه كه است آن بپذيريم ، شاهد را
توضيح.كرد استفاده را شرعي تعبيرفقر آن از نبايد و فقرنيست عرفي
و خدمات ، و كشاورزي تجارت ، در افراد ، مخارج و درآمد محاسبه:آنكه
بر خمس ، قبيل از مالياتي محاسبات در چنين هم و خانواده ، مصرف در نيز
زيان ، و سود به نسبت سال هر پايان در لذا و ميشود ، انجام سال ، معيار
در بدون -مردم غالب معيشت در و عقلا سيره در رو اين از ميشود ، قضاوت
بر دو هر و كشور اقتصاد خانوادهمانند اقتصاد -شرعي قيود گرفتن نظر
در چون گذشته زمانهاي در كه ميشود ، بهخصوص تنظيم و مشخص سال حساب
خوراك ، و معيشت مايحتاج و زندگي بهلوازم دسترسي سال ، فصول تمام
هنگام در را خود ساليانه اكثرافرادقوت لذا نبوده ، امكانپذير
حوادث ، پيشامد در تا (18).ميكردند تهيه يكجا كشاورزي ، محصول برداشت
(ع)رضا حضرت كه شده وارد روايات در حتي.باشند نداشته مادي مشكل
در (ع)صادق امام و (ع)باقر امام و ميكردند تشويق كار اين به را مردم
(19).ميكردند عمل اينگونه خود ، شخصي زندگي
دارد ادامه
بحث خوئي ، ...آيتا الوثقي ، عروه حاشيه -ماخذ1 و منابع فهرست
ص ج 1 ، حكيم ، ..آيتا الوثقي ، العروه مستمسك -مساله 2067 تقليد ،
مساله تقليد ، بحث طباطبائي ، سيدمحمدكاظم الوثقي ، العروه -30105
ص ج 5 ، منظور ، ابن العرب ، لسان -، ج2 ، ص 50115 المحيط القاموس -408
ج 2 قدامه ، ابن المغني ، -و70239 ، ص 230 ج 4 طوسي ، شيخ الخلاف ، -6060
ج حلي ، محقق المعتبر ، -ص80565 ج 2 ، حلي ، محقق المعتبر ، و 523 ص 522
ص ج 1 ، طوسي ، شيخ المبسوط ، -ص 100341 مفيد ، شيخ مقنعه ، -ص90565 2 ،
-ص130112 حلبي ، اسبق ، اشاره -ص 120240 ج 5 ، الفقهيه ، نيابيع -110256
الوثقي ، العروه -ص 140260 براج ، ابن قاضي العمل ، و العلم جمل شرح
-ج 6 ، ص170 الشيعه ، وسائل -الزكاه160 كتاب طباطبائي ، كاظم محمد سيد
-ص 190304 جواهرالكلام ، ج 15 ، -ص 180194 ج 5 ، عاملي ، الاحكام ، مدارك
.ص 17و 18(م 10)ج 3 فيض ، وافي ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام