چهارم ، شماره 1082 سپتامبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 30 دوشنبه 9
|
|
؟!نميشود رعايت كه حقوقي
كارتشناسايياش او از گرفت را من جلوي مامور:بدري فريبرز
نيست من اينحق آيا است من كارت لباسمن:گفت و شد ناراحت.راخواستم
بخواهم؟ كارت او از كه
پول ميپرسند اول ميشوي سوار وقتي تاكسي رانندههاي از بعضي
سنگ بپرسد مشتري از ميوهفروشي كه است اين مثل كار اين خردداري؟
باشد داشته خرد پول كه است تاكسي راننده وظيفه اين داري؟ ترازو
مواردي در مگر نميكنيم فكر آن به كه ميماند كشيدن نفس مثل درست
راحس سالم هواي لذت و داريم قرار دلانگيز و پاك فضاي يك در كهمثلا
ونفرتهواي ايستادهايم اتوبوس يك اگزوز كنار عكس ، به يا و ميكنيم
.ميكشيم فرياد جان رابا ناسالم
گذاشتهايمنيز نام آن بر كوچك استعارهحقهاي به كه گزارش اين موضوع
دست از غم يا آن از استفاده لذت كه موقعي تا يعني.است همينگونه
.كنيم احساس را وجودش تحقق لزوم نميتوانيم نچشيم آنرا دادن
.ميآمدند تهران به مشهد از خانوادهام.شد آغاز فرودگاه از ماجرا
به هواپيما ساعت 45/21 تاخير بدون:گفت فرودگاه اطلاعات گرفتم ، تماس
.بودم فرودگاه ساعت 15/21.ميرسد تهران
از نشاني اطلاعاتپرواز تابلوي روي رسيداما دقيقه:به 45/21 ساعت
اما تاخيردارد ، ساعت يك گفتند.كردم سوال.نبود نظر هواپيمايمورد
!دارد تاخير ساعت كه 2 شد حك تابلو همان روي بعد دقيقه 20
قبل شب ساعت45/21 بود قرار كه صبحهواپيمايي ساعت 15/6 سرانجام
!نشست زمين به آيد ، فرود
.بوديم عصباني پرواز آن مسافران همه و كنندهها استقبال تمامي و من
همه اين چرا:بپرسيم كه بود ما حقكنيم اعتراض كه بود ما حق اين
اعتراض و سوال كه نبود كسي اما....چرا نگفتيد؟ ابتدا از چرا.تاخير
.بگذاريم ميان در او با را خود
:گفت وي.كردم مطرح كارشناس دوستان از يكي با را موضوع بعدازظهر
سلامت مرحله چندين پروازها ، سلامت در وسواس دليل به هواپيمايي سازمان
در شبههاي كوچكترين اگر و (مرحله ده حدود) ميكند كنترل را هواپيما
.نخواهدبود ميسر پرواز آن ، رفع تا باشد قطعهاي كوچكترين كيفيت
او توضيح اما.نه يا بود همين نظر مورد پرواز تاخير دليل نميدانم
فرودگاه در چرا كه است اين سوال ولي.من خشم آتش برروي بود آبي
مشهد فرودگاه ترمينال در چرا نميديد؟ پاسخگويي به موظف را خود كسي
رفاهي امكانات حداقل تهيه و مسافران از بهعذرخواهي موظف را خود كسي
...نميديد آنها براي
ميان ديگراندر با را كوچك موضوعحقهاي تا شد باعث واقعه اين
:رسيديم جالبي بهمصداقهاي و بگذاريم
كارت كردم تقاضا او از.گرفت را جلويمن ماموري:بدري فريبرز
اما.است من كارت من لباس:گفت و شد ناراحت.دهد نشان را شناسايياش
وقتي مامور ديگرهمين طرف از.بخواهم كارت او از كه است من حق اين
كامل سپاسهمكاري و مهرباني به او با كه دارد توقع ميدهد رانشان كارت
آن حق اين چرا؟ اونميكنند ، با شايستهاي برخورد بعضيها ولي.شود
و سپاس نهايت در و كامل و مودبانه جوابهاي توقع من از كه است مامور
.باشد داشته تشكر
.كنم چكامراپاس تا بودم معطل بانك دقيقهدر چهل:كاشفي خانم
تعجب كمال در اما.كردم اعتراض.شدم كلافه.نبود مربوطه كارمند اما
.بيكاريم ما مگر:گفت من به ترشرويي با بانك كارمندان از يكي
فردا ناراحتيد اگر.است بيرون فعلا و آمده پيش برايش كاري همكارما
!نميكنيم قبول چك امروز اصلا.بياييد
چكام وقت دراسرع و احترام با بخواهم نيستكه من حق اين آيا اما
نزديكترين در كه مننيست حق اين آيا.كنند پولتبديل به را
و ميشوند ناراحت چرا پس بدهم؟ را برق و آب پول سكونتم محل بانك
ميزنند؟ كنايه
دانشگاهها معمولا:ميگويد دكترا رشته سابق داوطلب ب ، -حميد
چه به ميكني سوال وقتي و برميگزينند دكترا براي را خودشان دانشجويان
كه است من حق اين.نميشنوي پاسخي شد قبول ديگري و شدم رد من دليل
.بخواهم توضيح
و داريم كه كوچكي اينحقهاي از زيادي تعداد ميتوانيد نيز شما
در ;كنيد پيدا نميدهيم ما و دارند ديگران يا و نميدهند ديگران
دفتر ميوهفروشي ، كارخانه ، اداره ، در مدرسه ، ثبتنام هنگام پمپبنزين ،
تاكسي ، راننده با راهآهن ، در فرزند ، نام تعيين هنگام كل ، مدير
رابطه در فرزند ، با دررابطه قبرستان ، در خواستگاري ، هنگام مينيبوس ،
...و والدين با
حقهاي نهپيگير ما از توجهي قابل كمتعداد دست همه ، نگوييم اگر
به نسبت خود كوچك وظايف تعهداتو به توجهي نه خودهستيمو كوچك
اگزوز مقابل تاكسي در وقتي ديگر كه است شده چه چرا؟.داريم ديگران ،
ناراحتي دچار هوا آلودگي و دود از كردهايم ، توقف دودزا اتومبيل يك
است؟ داده عادت دود استنشاق به را ما چيزي چه نميشويم؟
كارشناس مختاري حسن.ميدانند ما تاريخ در را ريشه گروهي
هيچ دوران اين دربود حاكم استبداد قرنها ما دركشور:ميگويد مديريت
نداشت ، اعتراض جسارت كسي.دهد نشان عيار تمام را خود نميكرد جرات كس
ميديدند مردم.حقخواهي به رسد چه كرد اعتراض نميشد نيز شاه گربه به
به پس..ميشود سركوب خشم از كوهي با زمينهاي هر در اعتراضي هر كه
سراغت به بزرگتري دردسر تا بخر جان به را كوچك روحيه ، دردسر مرور
راهبرد يك عنوان به كني حفظ را جانت تا بگذر حقت يااز و نيايد
باقي مردم بين در همچنان آن آثار و شد ، نهادينه جامعه در معتبر
.است
گرفته جدي قانون قراربود ظاهرا كه دربرهههايي حتي:ميافزايد وي
به !قانونمداريبرسند به غيرقانونيميخواستند اعمال ازراه شود ،
كشور در را منطقي و قانوني نهادهاي داشت سعي خان رضا مثال عنوان
رسيده حكومت به كودتا طريق از و غيرقانوني خودش آنكه حال دهد ، گسترش
مدار را قانون بتوان غيرقانوني قدرت با دارد امكان مگر آيا !بود
.كرد جامعه حركت
به جمله از و ميدهند نسبت معاصر رخدادهاي به را دلايل ديگر گروهي
.دارند اشاره كننده پيگيري مراكز كمبود
چه بگيري ، را خودت حق بخواهي كن فرض:ميگويد بازنشسته فريدي آقاي
ميشناسي جايي چطور؟ نباشي كار اين اهل اگر ميكني؟ دعوا ميكني؟ كار
.كني مطرح كه
همينطوري ايستگاه در يا و دارد تاخير مدام واحد شركت اتوبوس وقتي
شكايت بايد كجا به ميكند خوشوبش دوستانش با راننده و ميايستد
شخصي اختلاف هم با قبلا اينكه دليل به..كارمند وقتي يا وكنيم
شما خود بگويم؟ كسي چه به نمياندازد راه را من اداري كار داشتهايم
هست اگر يا نيست جايي يا پسنميدانند هم مردم از خيلي نميدانيد؟ هم
از گذشتن جز چارهاي بنابراين.ندارد فرقي آن نبودن با كه نميدانيم
.ندارم حقم
را (حق احقاق) موضوع اگر كه باورند اين بر گروهي درست يا غلط به
.نميشود حاصل نتيجهاي كنند پيگيري
توهين كه بر مسافر راننده يك از من كنيد فرض:ميگويد مقصودي آقاي
.كنند پيگيري ميخواهند چطور.كنم شكايت كرده برخورد من با آميز
ساعت 12 كه داشتيم همسايهاي قبلي مجاورخانه در:ميگويد مقصودي خانم
شب آنوقت در آنها زاري و گريه !كند تنبيه را بچههايش ميكرد هوس شب
بيدار خواب از را من نوزاد بچه هم و ميكرد متشنج را ما اعصاب هم
.كردم شكايت كلانتري به هم مرتبه دو.داديم تذكر او به بارها.ميكرد
باور.دادند فيصله را قضيه همسايه آن به كوچك تذكر يك با بار هر اما
.كنيم عوض را خانه شديم مجبور كه رسيد جايي به كار كنيد
همسايهبددهن ، بداخم ، قصاب از اگر بگوييد من به:ميگويد گلچين شهاب
احتمال چنددرصد كنم شكايت كاري اخلاق بدون كارمند و عصبي راننده
.دارد وجود پيگيري و رسيدگي
تا آن طرح زمان از ميشود پيگيري موضوعات اين كه هم مواردي در
موضوع شاكي كه است فاصله آنقدر (...و تذكر جريمه ، تنبيه ، )اقدام
از كه مواردي به ميتوانيد مثال عنوان به.ميكند فراموش مطروحهرا
توجه مربوطه دستگاههاي پاسخ سپس و ميشود منعكس جرايد در مردم سوي
طرح از بعد ماه تا 7 نظر 6 مورد دستگاه كه ميشود مشاهده گاهكنيد
.ميدهد را آن پاسخ موضوع
به را خود اعتراضهاي يا شكايات مردم وقتي:ميگويد جنابي رضا
دليل به شكايتها اين از خيلي ميكنند ، منعكس انتظامي دستگاههاي
كمي اجتماعي امنيت با آن مستقيم و حساس ارتباط و موضوع اهميت
تشكيل پروندهاي سريعتر خيلي آن براي كم دست يا.ميشود سريعترپيگيري
كارمند كه شود شكايت ادارهاي به اگر كه داده نشان تجربه اما.ميشود
رعايت بدون شما آژانس راننده يا و ندارد شان خور در رفتار شما
را ضبط صداي وقت دير تا من همسايه يا و ميكند حركت راهنمايي مقررات
گذشته مصرف تاريخ جنسهاي محله مغازهدار يا و ميدارد نگه بلند
كار در تنبيهي اگر -آن تنبيهي نتيجه تا مسئله طرح زمان از...ميفروشد
!ميكشد طول چندماه ميكنيد فكر -باشد
شدموضوع ارائه كوچك بهحقهاي توجه عدم پديده براي كه دليلي آخرين
.است تقاضا و عرضه رابطه
از كمتر عرضه جامعه در اگر:ميگويد دانشگاه مدرس مسلمي تورج
صد وقتي مثلا.دارد منت كننده مصرف بر گويي كننده عرضه تقاضاباشد
وجود شير بطري بيست تنها و هستند سوبسيد بدون شير نفرمتقاضي
از چون.بكند را احترام و ادب رعايت كه نميبيند نيازي دارد ، فروشنده
نميخرم من !باك چه كند توهين من به اگرنميكند ضرر آن عدمرعايت
.خريد خواهند نفر بيست صدنفر ، بين از بالاخره..سوم دوم ، امانفر
مهمنيست برايش پس ايستادهاند درصف نفر بيست ميداند تاكسي راننده
(بودن وزن سنگين يا خرد پول نداشتن جرم به)نكند سوار را من اگر كه
.بماند مسافر بدون
بچههايشانرا اسم تا ميكنند التماس خانوادهها كه ميداند مدرسه مدير
دراين آموزش نحوه درباره كه نميداند خود وظيفه اصلا پس بنويسند
.دهد توضيح...و معلمها تجربه كيفيت مدرسه ،
و او از مردم رضايت عدم يا رضايت ميزان كه ميداند سازمان فلان كارمند
او شغلي رتبه و مزايا و حقوق در تاثيري ميكند كار او كه دستگاهي
را واقعيت اين مصرفكننده يا مخاطب يك عنوان به هم من و...ندارد
يا كالا منت با بعدي مصرفكننده بلافاصله كنم اعتراض اگر كه ميدانم
نوبت در يكسال مردم كه درحالي.گرفت خواهد را من نظر مورد خدمات
آن خوبي سود با بلافاصله آن گرفتن از بعد و ميخوابند اتومبيل تحويل
رنگ حتما خودرو تحويل هنگام كه باشم داشته توقع بنده ميفروشند را
را چرخاش وآچار زاپاس نبود و بود و آن قسمت فلان كيفيت يا و را آن
اعتراض عنوان به !بكنم ميتوانم چه نيامد خوشم اگر چون.كنم كنترل
!بگيرم پس را پولم
ديگرانتوسط حقهاي رعايت ضامن مهمترين ميرسد نظر به ترتيب اين به
اجتماعي باوجدان مستقيم ارتباط ديگران توسط ما حقهاي رعايت با و ما
را ديگران حق كه افرادي تعداد به شده ياد دلايل سواي چون.دارد ما
فرهنگي و شخصي دلايل ميتوان ميگذرند خود حق از يا نميكنندو رعايت
طلبي ، جاه خودبزرگبيني ، كمبيني ، خود:داشت پديده اين چرايي براي
بهنفس ، اعتماد عدم ترس ، پنداري ، همذات رفتاري ، تداعي انتقامجويي ،
...وجدان شدن ضايع اخلاق ، افول
درازمدت در مهلك ويروس يك مانند به پديده اين باشد چه هر دلايل اما
اجتماعيوفاق اخلاق تاريخي ، -فرهنگي اندوختههاي تا بود خواهد قادر
.كند مخدوش را ما عاطفي امتداد و جمعي
در آيا.سرميبريم به مقدس دفاع يادمان معنوي فضاي در روزها اين
منزله به نميتواند -مهلك ويروس -پديده اين با برخورد كنوني ، شرايط
كژرفتاريهاي نوعي برابر در اينبار و مقدس دفاع از ديگر گونهاي
خود از بيرون در فقط نبايد را خصم دفاع اين در و.باشد جامعهما
ما خود درون اصلي خصم شايد بلكه جست (...و سازمانها سايرمردم ، )
!باشد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام