چهارم ، شماره 1082 سپتامبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 30 دوشنبه 9
|
|
فقر خطر تعيين شاخصهاي
(دوم قسمت) فقر خط تعيين و فقه
برضروريات علاوه كه شود تنظيم چنان بايد فرد هر زندگي اسلام ، نظر از
اوقات -باشد1 بخش سه داراي حداقل خوراك ، و خواب مانند طبيعي
.لذت و تفريح اوقات-درآمد 3 كسب اوقات-عبادت ، 2
سروش محمد والمسلمين حجتالاسلام
محدوده درتعيين ساليانه هزينه تدارك در ناتواني مردم ، عموم براي
چون بلكه تلقينميگردد ، صرف تعبدي نكته يك و بوده ، درك قابل فقر ،
امر يك عنوان به است ، بوده ملموس عملا مردم ، معيشت در ملاك اين
ايشان ، به زكات از فقر سال يك هزينه پرداخت فلسفه توضيح براي عقلايي ،
:است گرفته قرار توجه مورد
ما ياخذ ان فللرجل السنته ، الي منالسنته انمايعطون فانالناس...
سخن رو ، اين از (20)السنته الي السنته من عياله يكفي و يكفيه
قبول مورد را قيد اين روائي ، نصوص براساس صرفا كه فقها برخياز
آنرا روايات ، مانند تعبدي ادله گرفتن نظر در بدون و قرارداده ،
اين در ميلاني آيتالله (21).است نقد قابل دانستهاند ، غيرقابلاثبات
:بارهميگويد
حتي و كلي بطور كه است كسي فقير و است -مال فقدان -نداري فقر ،
ماه يا فردا براي آنكه والا ندارد معاش و مال هم روز يك براي
به تعبد با رو اين از.نيست فقير كه اين است ، خالي دستش آينده ،
اين با (22).ميكنيم راتحديد مطلق نداري روايات ، و نصوص
در نبايد هم را ماه يك معاش تنها نه فقر ، پيرامون قضاوت ديدگاهبراي
از را افراد وضع ساعت ، به ساعت حتي و روزانه بايد بلكه گرفت ، نظر
درآمد ساعت يك اندازه به فعلا كه كسي و كرد ، ملاحظه غني و فقر نظر
مگر.ميشود شمرده كند ، غني تامين را خود زندگي ميتواند و داشته
.كند قلمداد فقير راتعبدا او و كرده ، ارفاق او حق در شرع آنكه
تنگ و ضيق اندازه اين به فقر مفهوم از عرف تلقي كه نيست ترديدي
.نيست
براي درآمدش هركس كه است فقه در معروف نظريه مقابل در نظريه اين
آيتالله اينكه چه (23)است فقير نباشد ، كافي ساليانهاش مخارج
عرفي ، ازمفهوم خارج چيزي آمده ، هم روايات در آنچه:ميگويد خوانساري
(24)نيست آن بر اضافه و
آشنايي ، اين با ولي.است معاش تامين در درماندگي فقر آشكار چهره
همه درك براي تلقي ، اين و داد تشخيص نميتوان را فقر حقيقي چهره
تحليل به فقر ، ماهيت بررسي در زيرانيست كافي آن زواياي و ابعاد
از پس اينكه چه است ، نياز دارد ، دخالت فقر خط تعيين در كه عواملي
شناسايي ميتوان را آن واقعي سيماي معيارها ، و عوامل اين با آشنايي
.برد پي آن گستردگي ميزان به و نموده ،
و كلي ملاكهاي از جامع و صحيح فقرشناخت خط ثابت و كلي ملاكهاي
معاش براي كه الگويي بهويژه و مكتب جانبهاز همه آشنايي به ثابت ،
ثابت ملاك چند به نمونه ، عنوان به اينجا دردارد بستگي ميكند ، ارائه
:ميشود اشاره
و اقتصادي ، فعاليت با كه كسي ترديد كاربدون زمان مقدار -1
رفع در و ميآيد بر خود زندگي تامين ازعهده مناسب كار به اشتغال
شمرده فقير نيست ، مواجه كمبودي و خلاء با خويش معيشتي نيازهاي
درآمد كسب و زندگي اداره توان: كه است مطرح سوال اين ولي.نميشود
كار به با كه افرادي آيا و است؟ ملاك فعاليت ، و كار ساعت چند با لازم ،
بلكه و شبانهروز ، در -ضروري نيازهاي استثناء به -خود وقت تمام گرفتن
محدوده از خارج برميآيند زندگي گذراندن عهده از سال ، و ماه طول در
در واقعا نيز گروه اين يا و ميشوند؟ شمرده غني و داشته ، قرار فقر
مقدار به و متعارف زمان در كار با زيرا دارند قرار فقر محدوده
را بيشتري زمان مدت و ندارد وجود برايشان زندگي ، تامين امكان معمول ،
سرپوش و كمبودها جبران براي اضافهاي و فوقالعاده تلاش ميكنند ، صرف كه
است؟ آن نمودن پنهان و خويش ، فقر بر گذاردن
بر علاوه كه شود تنظيم چنان بايد فرد هر زندگي اسلام ، نظر از
-باشد1 بخش سه داراي حداقل خوراك ، و خواب مانند ضرورياتطبيعي
يك هر اگر.لذت و تفريح اوقات-درآمد 3 كسب اوقات-اوقاتعبادت ، 2
ازآنها را كافي فرصت و دهد قرار خود مغلوب را ديگران بخش ، سه ازاين
رابر آن نميتوان و خورده ، هم به مطلوب زندگي كند ، تعادل سلب
:ميفرمايد (ع)اميرالمومنين.دانست منطبق اسلامي الگوهاي
و راز پروردگارش با آن در كه ساعتي:دارد گانه سه اوقات مومن ،
كه ساعتي و ميكند ، ترميم را خود معاش آن در كه ساعتي و ميكند ، نياز
(25).ميدهد اختصاص خود پسنديده و مباح لذتهاي به
ميتواند خود عبادي و ديني برنامههاي براي نه كه كسي اساس ، اين بر
خبري كه ميكشد دست روزانه كار از زماني زيرا باشد ، داشته فراغتي
رمق فرساينده ، و طولاني كار كه علاوه به نيست ، وجماعت ازجمعه
در فرصتي تفريحي برنامههاي براي نه و ميكند ، سلب او از را عبادت
ميگذراند ، را خود زندگي بخش ، دو اين از ربودن اثر در و دارد ، اختيار
لذتهاي آن ، بر غلبه براي و ميكند ، نرم پنجه و دست فقر با حقيقت در
در و ميكند ، قرباني آن پاي به را نشاطآفرين تفريحات و روحبخش معنوي
چيزي ماديات لذت از نه و ميچشد چيزي معنويات طعم از نه نتيجه
.مينوشد
قسمتتقسيم چهار به را خود وقت كه كنيد تلاش:فرمود (ع) كاظم امام
دوستان با معاشرت -معيشت ، 3 تامين -خدا ، 2 با مناجات -كنيد1
با:نمود اضافه سپس حضرتمشروع لذتهاي براي اختصاص اوقات -باصفا ، 4
از بهرهبرداري توان نشاط ، آوردن دست به و چهارم ساعت اين از استفاده
(26).ميكنيد پيدا را ديگر اوقات
را خود زشت چهره افراد از بسياري زندگي در فقر نكته ، اين به توجه با
همه صرف با را خود خانواده زندگي هزينه كه كساني است ، داشته مخفي
اين (27).ميكنند تامين فراغت ، اوقات داشتن بدون و خود ، زندگي اوقات
بيش فعاليت با كه آنجا از ولي آورند ، بدست كافي درآمد چند ، هر گروه
و نميآيند حساب به ميكنند ، غني حل را خود مالي مشكلات متعارف ، از
.دارد مسئوليت آنها ، رفاه تامين به نسبت اسلامي ، دولت
از فراتر اشتغال ، مساله در اسلامي ، فقه كاردر محتواي و شكل -2
بررسي در فقها و است شده توجه نيز ديگري بهمحدوديتهاي كار ، ساعات
كار ومحتواي تعيينشكل در كه كردهاند تاكيد معياري بر فقر ، ملاك
در ولاضرر بنيادينلاجرح اصل دو به تصريح با آنان.است استناد قابل
هر خاص شرايط به توجه با كه صورتي در را درآمدزا اشتغال موضوع ، اين
دايره از خروج موجب باشد ، سختي و بامشقت توام يا و شخص ، زيانآور
برعهده را شخص زندگي تامين اشتغال ، اينگونه جاي به و ندانستهاند فقر
(28).دادهاند قرار كشور عمومي بودجه از و اسلامي دولت
:كه است اين عمليهاش رساله در جواهر صاحب فقاهت ، قهرمان فتواي
نداشته را عيالش و خود ساليانه مخارج شخص كه است اين فقر ملاك
باكسبلايق كه درآمدهايي صاحبان پس.بالقوه نه و بالفعل نه باشد ،
حرجباشند ، و عسر خود ، بدون ساليانه مخارج تحصيل به قادر خود ،
(29)نيستند مسكين و فقير
تهيه را رساله اين كه اخير ، قرن دو فقهاي تاييد مورد نظريه اين
خراساني ، آخوند شيرازي ، ميرزاي انصاري ، شيخ مانند كردهاند
شيخ حاج نائيني ، ميرزاي شيرازي ، تقي محمد ميرزا يزدي ، سيدمحمدكاظم
.است گرفته قرار عراقي آقاضياء و حائري عبدالكريم
كارهايغيرمناسب به اضطرار ، و ازسرناچاري كه كساني همه رو اين از
قبول استراحت ، اوقات كردن كم يا تضييع و بااضافهكاري و ميدهند تن
زندگي ندارد ، جسميشان ، تناسب توان با كه پرمشقت زيانآورو كارهاي
صرف خلاصه و.آيند حساب به بايد فقر ، محدوده در ميگذرانند ، را خود
فقر دائره از خروج باعث كار ، محتواي و شكل به توجه بدون كافي ، درآمد
.نيست
و بدني برسختيهاي علاوه اسلامي ، فقه در كارحرج تناسب -3
استناد رو ، با اين ازميگردد نيز رواني و روحي ناراحتيهاي جسمي ، شامل
را سختي و مشقت نوع دو اين از يكي كه حكمي هرگونه حرج ، نفي ادله به
عامل به فقر ، ملاك در فقها ، لذا.ميشود برداشته باشد ، برداشته در
گرفته ، توجه پيش در كه حرفهاي شخصبا رواني تناسبروحيوسنخيت
او درآمد تنهابه بودن ، غني يا فقير قضاوتدرباره براي و ميكنند ،
بلكه نمينگرند ، زاويهاقتصادي از صرفا را ومساله كرده ، نگاه
با او اقتصادي فعاليت تا ميگيرند ، درنظر هم را شخص معنوي شخصيت
در اينكه چه.نشود شمرده او هتكحرمت و نبوده ناسازگار ومنزلتش ، شان
در حرج ، و عسر نفي ادله به استناد با نيز حج ، براي مسالهاستطاعت
از و دارد شخصتناسب احترام و حرمت با كه را لوازمي داشتن اختيار
را شخص و (30)دانسته لازم ميآورد ، بوجود روحي آزردگي آن ، دادن دست
.نميدانند حج به رفتن براي لوازمي چنين فروش به مكلف
ماخذ و منابع فهرست
همداني ، محقق الفقاهه ، مصباح -ص 210153 صدوق ، الاخبار ، معاني -20
.ص 86 الزكاه ، كتاب
.ص 71 ج 3 ، ميلاني ، ..آيتا الاماميه ، فيالفقه محاضرات -22
.ص 304 ج 15 ، جواهرالكلام ، -23
.ص 61 ج 2 ، خونساري ، ..آيتا المدارك ، جامع -24
.شماره 382 قصار ، كلمات نهجالبلاغه ، -25
.ص 433 ،(مترجم)العقول ، تحف -26
و فراغت و استراحت حق كس هر بشر حقوق اعلاميه ماده 24 اساس بر -27
مرخصيهاي و كار ساعات معقول محدوديت به خصوص به و دارد تفريح
اساسي قانون اصل 43 در همچنين است حق ذي حقوق اخذ با ادواري
به بايد كشور اقتصادي برنامههاي كه شده تاكيد ايران اسلامي جمهوري
فرد ، هر كه باشد چنان كار ساعات و محتوي و شكل كه شود صورتيتنظيم
و سياسي معنوي ، خودسازي براي كافي توان و فرصت شغلي ، تلاش بر علاوه
داشته ابتكار و مهارت افزايش و كشور رهبري در فعال شركت و اجتماعي ،
.باشد
ص جواهر ، صاحب الرسائل ، معجم -ص 290197 ج 5 ، مداركالاحكام ، -28
.498
.مساله 4 استطاعت ، بحث الحج ، كتاب -طباطبائي الوثقي ، العروه -30
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام