چهارم ، شماره 1083 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 1 سهشنبه 10
|
|
خارجي ميهمانان از تن دو با گفتگو
روسي نيمامحقق تولد سال صدمين بزرگداشت
در را خود زندگي نيما:كلياشتورنيا ورا
ايرانشناس) ريچارد گذاشتيان نو شعر راه
شعر ايران مثل ديگري جاي هيچ در:(فرانسوي
نيست جدي
است علومروسيه انستيتوخاورشناسيفرهنگ عضو دكتروراكلياشتورنيا خانم
مشغول ايران معاصر ادبيات در تحقيق كار به آن ايرانشناسي درشعبه و
نشريه مطالعه با سالپيش از 25 را ايران ادبيات زمينه در كار وي.است
آغاز مشروطيت دوره شعراي اشعار و پرند و ترجمهچرند صوراسرافيل ،
آن از پس.است نوشته را خود ليسانس رساله نيز زمينه همين در و كرده
درباره كوچكي كتاب وابتدا كرده كار ايران معاصر شعر زمينه در
سيمين كسرايي ، سياوش مانند)ايران زمان آن جوان شعراي
سير نو ، شعر درخصوص وي سوم كتابكردهاست منتشر (...بهبهاني ،
از جلد چند نيز آن پساز.است آن در نيما نقش آنو تحول
گفته به اما.است كرده راترجمه مختلف نويسندگان كوتاه داستانهاي
با تدريج به آن از بعد و است قبل سال به 20 مربوط اينها همه وي خود
شده كمتر انستيتو فعاليتهاي دانشجويان ، توجه و بودجه منابع ، شدن كم
شده دعوت ايران به نيما بزرگداشت براي كه كلياشتورنيا دكتر از.است
:پرسيدم فارسي ادبيات زمينه در ايشان اخير كارهاي درباره بود ،
به راجع اينكتاب.شد چاپ من از كتابتازهاي هم پيش سال چهار:
.انقلاباست از پس و پيش ايراندردوره فرهنگ
تحميلي جنگ اشعار و ادبيات درباره كه بود مقالهاي من كار آخرين
و شهدا نامههاي و بود پراكنده روزنامههاي تعدادي هم منبعام.نوشتم
.جنگ اشعار
بوديد؟ شده چگونهآشنا نيما با زمان آن در
خودم پيش ، سال وخردهاي بيست.بود مننشناسانده به را او كسي:
چند كه ميبينيد.نوشتم دربارهاش و است ، خوبي شاعر او كه دادم تشخيص
از بگيرند؟ بزرگداشت برايش و بفهمند را كسي كار ارزش تا است لازم سال
نو شعر راه در را خودش زندگي.بود شهيد مثل نو شعر براي او من نظر
.گذاشت
است؟ شده شناخته حد تاچه روسيه در ايران ادبيات
خوب خيلي را وخيام حافظ خصوص به و كلاسيكايران شعر.خوب نسبتا:
اينانرا اشعار كه داريم خيليخوب و جوان مترجم چند ما.ميشناسند
ادبيات جمله از) كلاسيك ادبيات ترجمه.روسيبرگرداندهاند به خوبي به
اول پطر زمان از.دارد روسيه در ديرينهاي نسبت روسي ، زبان به (فارسي
از بسياري همسايگي ، خاطر به خصوص به كرده ، پيدا رواج كار اين
گرفته ياد خوب را فارسي زبان و ميكردند سفر ايران به روسي كاركنان
اين حالا اما.بود كرده تسهيل را فارسي از ترجمه كار همين و بودند ،
اما.روسيه در ديگر فرهنگي فعاليتهاي اغلب مثل شده ، ركود دچار روال
اوج روسيه در دوباره فرهنگ به توجه و است موقت وضع اين معتقدم من
.گرفت خواهد
شماميرسد؟ دست به ونشرياتايراني كتابها اكنون آيا:
وجود با شما ، ازانقلاب پيش تا.نميرسد ما بهدست هيچي تقريبا
از اما ميرسيد ، ما بهدست نشريات و كتابها روابطفرهنگي ،
دست به چيزي ديگر روزنامه ، سه دو جز فرهنگي ، روابط قطع با هنگام ، آن
روي بر كار در ما مركز فعاليتهاي در ركود دلايل از يكي.نميرسد ما
.هميناست نيز ايران فرهنگ و ادبيات
ايران ادبيات آشناييتانبا چگونگي و ازخودتان مختصري ابتدا لطفا
بفرماييد؟
ايران ، زبان زماندر آن در.شدم ايرانآشنا با سال 1349 از من
گرفتم فرا كمي فارسيرا زبان وقت وهمان ميكردم فرانسهتدريس
از بعد.تكميلكردم دردانشگاه فرانسه ، و درآلمان را بعداآن و
ازشاگردان يكي رادرباره رسالهدكترايم سال چهار
زمينه اين در تحقيق انجام براي.نوشتم عبدالرزاقلاهيجي ملاصدرا ، يعني
باعث همين.ايران در انقلاب وقوع با بود همزمان اين و بودم ، ايران در
ايران تاريخ و جامعه شناخت و جامعهشناسي به بيشتر من علاقه تا شد
و معاصر تاريخ من تخصص و رشته كه گفت ميشود الان وكند پيدا گرايش
عرفاني ادبيات خصوص به و فارسي ادبيات به من اين بر علاوه.است شيعه
حدود 10 و برگشتم فرانسه به انقلاب از بعد سال دو.هستم دلبسته خيلي
زبان استاد اكنون و كردم ، كار فرانسه علمي ملي تحقيقات موسسه در سال
اينجا به هم عنوان همين به كه هستم ، سوربن دانشگاه در فارسي ادبيات
از ايران فني و فرهنگي دربارهتشيع ، اقتباسهاي كتابهايم.شدم دعوت
منتشر را آنها قدس آستان انتشارات و شده ترجمه فارسي به كه است غرب
وضع و اجتماعي علوم درباره كاره نيمه سهكار دو اين ، جز به.است كرده
مفصليدرباره كتاب طور همين و اسلاميدارم كشورهاي در روشنفكران
كتاب اين.(شاهتاكنون زمانناصرالدين از)بيستم قرن در ايران
هفته چند تا كه فرانسهنوشتهام ، در دوستانم نفراز دو كمك با را
و جامع كتاب حاضر زمان تا متاسفانه.ميشود چاپ فرانسه در ديگر
.نداشتهايم فرانسه زبان معاصربه ايران درباره معتبري
چيست؟ نيما دربارهگردهماييبزرگداشت نظرتان:
نيما چون دارند ، گردهماييحضور در كمي خيلي كهتعداد كردم تعجب:
.است مهم بسيار ايران مدرن ادبيات در او نقش و است شاعربرجستهاي
نظرتان به مجموعاسخنرانيها (دومگردهمايي روز پايان) تاكنون:
چطوربود؟
خيليآموزنده نميدانستم نيما به زياديراجع چيز كه من براي:
.بود
شده؟ منتشر فرانسه زبان به نيما كارهاي آيا:
كتابي است ، دورهدكترايش گذراندن حال كهدر خانمي توسط.نه هنوز:
در يونسكو ملي كميته باتاييد و شده ، ترجمه نيما ازكارهاي
مللمختلف درباره يونسكو كه مجموعهآثاري جزو آينده در ايران ،
تامين نظر از مشكلاتي ابتدا كار اين براي.شد خواهد منتشر ميكند ، چاپ
به نيما شعر خواننده كه است طبيعي چونشد برطرف كه داشت وجود هزينه
كار اين براي خصوصي ناشر هيچ و بود خواهد اندك فرانسه زبان
.كرد نخواهد سرمايهگذاري
منتشر فرانسه به كارهايي چه ايران معاصر ادبيات از كلي طور به:
شده؟
خوبي اينكهترجمه وجود با كه شده سپهريمنتشر اشعار از مجموعهاي:
كه ديگري شاعر.شدهاست مواجه خوبي باانعكاس اما نداشته ،
چند داستان در اما.ندارم ياد به من باشد ، شده منتشر وي از كتابي
قصد ناشري هم هماكنون.است شده منتشر هدايت و ساعدي آلاحمد ، از كار
مرگ از پس سال چند ناشر همين.كند منتشر را هدايت كارهاي تمام دارد
.بود چاپكرده را بوفكور از خوبي بسيار ترجمه هدايت ،
چيست؟ معاصرايران شعر به راجع نظرتان:
.گرفتم داشتمياد كه ايراني كمكدانشجويي با را فارسي زبان من:
و كلاسيك بااشعار طريقاو از هم من و داشت بسيارعلاقه شعر به او
.(ميشد سروده پيش سال كه 20 شعرهايي البته) نوايرانآشناشدم
خواندن اينكهدر وجود با.دارم خيليدوست را سپهري شعرهاي خودم
در حضورش و روستا علاقهبه و سادگي از اما مشكلهستم ، دچار اشعارش
ممكناست البته كه عرفان ، شعرهايشنوعي در.ميآيد طبيعتخوشم
.دارد وجود نباشد ، سنتي عرفان
متصورشويد؟ جهان در ايران برايشعر جايگاهي ميتوانيد:
شعري بهخواندن را دانشجويانم سعيميكنم من.است دشواري سوال:
به نسبت ايرانيان بين كهدر بياندازهاي عشق اين.ترغيبكنم فارسي
و جا هر در كه شوق ، اين.نديدهام ديگري كشور هيچ در من هست شعر
همه ميدهند ، گوش همه كنيم ، خواني شعر به شروع اگر باشيم ، كه محفلي
.نديدهام ديگري درجاي من را اين ميگويند ، شعر حتي و هستند حفظ شعر
روشنفكران از بسياري مثلا.نيست جدي شعر ايران مثل ديگري جاي هيچ در
.ندارند فرانسه معاصر شعر با آشنايي هيچ حتي فرانسه ، در من سن هم
خودمان شعر به كه علاقهاي دليل به من.است برعكس من درباره وضع اين
.هستم علاقهمند آن به و مربوط نيز ايران شعر به دارم ،
علاقهشماست؟ مورد ايران ازشعر وجهي چه مشخص طور به:
من اشعارالبته اين عرفاني وجه شايدبيشتر.است دشوار گفتنش:
گرچهدر ميدهم ، درس و لذتميخوانم با هم را ياهفتپيكر شاهنامه
زبان از جداي كاملا شما شعر اصولا.دارم مشكل كمي هم آنها خواندن
و كوتاه صوتهاي از ميگويند شعر وقتي ايراني شاعران.است محاورهتان
هر كه گفت ميشود يعني.نيست محاوره زبان در كه ميكنند ، استفاده بلند
.شعرش زبان ديگري و مادرياش زبان يكي دارد ، زبان دو ايراني
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام