چهارم ، شماره 1083 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 1 سهشنبه 10
چيست؟ در فرهنگيمركزشهر هويت
قاجار دوره بازار ، حاجبالدوله ، تيمچه
(دوم قسمت) تهران شهر پيرامونمركز پژوهشي
بايدبه كه است تهران تاريخي سندهويتي شهر ، مركز:حبيبي دكتر
كالبدي مقوله بهعنوان تا كرد آنبرخورد با فرهنگي مقوله عنوان
اقتصادي
و آثارتاريخي نظر از شهرها قديمي اينكهمراكز در:افشاري مهندس
.نيست ترديدي برخوردارند زيادي بسيار ازارزش فرهنگي نشانههاي
...ولي
آن ، مراكز از ناشي مشكلات ظهور و درجهان شهرنشيني جديد تحولات در
عوارض معرض در شهري نقاط ديگر از بيشتر قديمي ، و بزرگ شهرهاي
تمام در تقريبا پديده اين.گرفتهاند قرار شهري توسعه نامطلوب
و نموده بروز مختلف اشكال به كانادا ، و امريكا اروپا ، بزرگ شهرهاي
شهري مراكز حلمسائل براي روشها و برنامهها دليلانواع همين به
سريع رشد دليل سوم ، به جهان شهرهاي دراست تجربهشده و مطرح
مشكلات و مسايل وغيره ، برنامهريزي عدم مهاجران ، كالبدي ، هجوم
گاه كه گرديده ، ظاهر وعميقتر شديدتر صورتي به آنها نواحيمركزي
.ميدهد نشان را خود ملي مسئله يك صورت به
مسايل ديدگاه از تهران ، مركزيكلانشهر ناحيه وضع حاضر ، حال در
سطح در بارز نمونههاي و ازمظاهر يكي به شهرنشيني ، و شهرسازي
خودجمع در را شهري مشكلات و تماممسايل تقريبا كه شده بدل جهاني
بهعنوان آن به پرداختن كه نيست ديگرترديدي رو ، اين از.است كرده
لازم وبنابراين گرفته قرار روز دستور مليدر و تاريخي ضرورت يك
موردمطالعهقرار جانبه همه و علمي بهشيوهاي موضوع ، كه است
.گيرد
و نظرات به تهران شهر كنونيمركز معضلات و مشكلات زمينه در
پي در كه كرديم رجوع متخصصين كارشناسانو از تن چند پيشنهادات
.ميآيد
در:گفت چنين ابتدا در دانشياردانشگاه حبيبي ، محسن سيد دكتر.
دوره اساس ، تهران براين.است مدنظر آن تاريخي جنبه شهر ، مركز تعريف
مركز اين كه است شهر قديمي مركز داراي همواره بزرگ تهران يا ناصري
خيابان به شرق از شوش ، خيابان به جنوب از انقلاب ، خيابان به شمال از
مركز اين حال ، .ميشود محدود كارگر خيابان به غرب از و شهريور 17
شهريور ميدان 17 برق شركت يا و تهران دانشگاه مانند نيز حواشي داراي
اعتقاد بهميشود محسوب آن بخش جنوبيترين راهآهن ، منطقه همچنين.است
آن در را بتوانخود تاريخي لحاظ از كه است مركزي شهر مركز من ،
سياسي ، اداري ، برتر خدمات مركز به ميتوان اين ، بر علاوه.يافت
به پاسخ در وي.نمود اطلاق را شهر مركز نام نيز اقتصادي و اجتماعي
نظرات بر حد چه تا ساماندهي و حفظ طرح آخرين تهيه در كه سوال اين
و است كارشناسي نظر اظهار بيشتر طرح اين:گفت است ، شده تكيه مردم
.بپردازند آن در خود نظر ارائه به كارشناسان زبدهترين تا شده سعي
وجود طرح اين در آنها مشاركت و مردم عامه آراء نميكنم تصور بنابراين
قرار بررسي مورد بزرگ مقياس در ساماندهي كه زماني اصولا.باشد داشته
بخواهيممركز گاه هر بنابراينميكند مطرح را كلان سياستهاي ميگيرد ،
استفاده مردم نظرات نقطه از ميتوانيم كنيم ، ساماندهي را شهر
.نمائيم
دستهاي با تهران شهر در ما:گفت ازسخنانش ديگري بخش در حبيبي دكتر
.وجودندارد آنها كالبد و عينيت كه هستيم مواجه ذهني مفاهيم از
آنها نام تنها لالهزار ، خيابان يا و توپخانه ميدان از مثال ، بهعنوان
وجود مكانها اين در گذشته در كه فرهنگي بافت و ميكنيم رامطرح
و توپخانه كه گفت نميتوان بنابراين.است رفته ميان از اكنون داشت ، هم
نتوانيم چنانچه درواقعهستند قبلي مناطق همان كنوني ، لالهزار
نميتوانند هيچوجه به آينده نسلهاي ببخشيم ، جديد حيات را كهن مكانهاي
.دارند تعلق مكان كدام به كه كنند ادعا
وهويت بافت زوال براي كه مهمي ازدلايل يكي:داد ادامه حبيبي دكتر
شهربراي اصولا كه است اين دارد ، تهرانوجود شهر مركز فرهنگي
اين بعددر به سالهاي 1304 از كه وآنچه است نشده طراحي انسان
نقليه وسايط ديگر و اتومبيل براي شهر مهياي ميشود ، مشاهده مملكت
انجام هستيم ، دنبالش به شهرها در ما كه آنچه همچنين.است بوده
فكر به هيچگاه.اتومبيلهاست مرور و عبور تسريع براي عمراني اقدامات
عبارت به.نبودهايم باشد ، انسانينيز فضاي داراي كه شهر يك طراحي
كه اجتماعي و عمومي فضاي و است نبوده مدنظر شهر مدني حيات ديگر ،
.نميشود ديده تهران در كند ، تقويت را شهروندي رابطه
بايدبه كه است تهران تاريخي سندهويتي شهر ، مركز:گفت همچنين وي
كالبدي مقوله بهعنوان تا كرد برخورد آن با فرهنگي مقوله عنوان
روشن بزرگ تهران دل در بايد را بخش اين تكليف اين ، بر علاوه.اقتصادي
در مجدد كار تقسيم و تمركز عدم نوعي است لازم كه معنا اين به.نمود
تعريف مجددا تهران ، شهر مركز آن دل در و گيرد صورت بزرگ تهران پهنه
در و اتكاست خود منطقه داراي 22 كه كرد فكر تهراني به بايد.شود
به نيز مكاني آن ، كنار در و ميشود ارائه مختلف خدمات منطقه ، هر داخل
.ميكند كار ملي شكل به كه دارد وجود مركزي تهران نام
بافتفرهنگي احياي امر در مردم چگونگيمشاركت زمينه در حبيبي دكتر
آن با شهرتهران در حاضر حال در كه مشكلي:گفت تهران شهر درمركز
جامعه نيزكمترين آن كنار در و تغييركاروريهاست هستيم ، روبرو
ميخواهيم مردم از دسته كدام از ديد بايد اينجا دردارد وجود ساكن
به تهران ، مركز مسكونيدر واحد يك قيمت مثال ، بهعنوانكنيم صحبت
گرفتن قرار اعتبار به نه است تجاري و اداري مراكز به همجواري اعتبار
و چيست باره اين در مردم نظر ديد بايد طرفي از اما.شهر مركز در
بخش اين در كه مردمي ميكنم تصور.دارند زمينه اين در تعريفي چه آنها
فكر به بلكه ندارند ، توجه خيلي فرهنگي هويت قضيه به نيستند ، ساكن
آني منافع و دارند اختيار در كه هستند سرمايهاي از بهرهوري حداكثر
نظر در را اجتماعي سودمنديهاي بايد كه حالي در.ميگيرند نظر در را
تهران من ، اعتقاد به.باشند تضاد در آني بامنافع است ممكن كه گرفت
افقي شكل به بايد سازمان اين داردكه عمراني سازمان به احتياج مركزي
سازمان اين دل در مسكن و شهرداري مانند ديگري سازمانهاي و كند عمل
كه شود پيريزي ساماندهي طرح يك بايد:افزود همچنين وي.گيرند قرار
اهداف مورد در يعني.كند پيشبيني را سال 1390 در مركزي تهران آن ، در
مركزي تهران براي برنامهريزي مثال ، بهعنواننمايد صبحت آن وظايف و
گرفته نظر در مدت بلند و مدت ميان مدت ، كوتاه مقطع سه در سال 90
يا سال 75 مركزي تهران در اقداماتي بتوانيم اينكه براي واقع در.شود
برنامههاي و بگيريم نظر در را طرح اين بايد دهيم ، انجام سال 80
انجام به مدت بلند و مدت ميان برنامههاي اجراي جهت در را مدت كوتاه
.برسانيم
فرهنگي و تاريخي ارزشهاي مفهوم و شهر مركز
مراكز اينكه در است ، معتقد كارشناسمعماري افشاري ، غلامرضا مهندس
بسيار ارزش از فرهنگي نشانههاي و تاريخي آثار نظر از شهرها قديمي
ارزشها ازاين چگونه اينكه در ولي.نيست ترديدي برخوردارند زيادي
در.است بسيار بحث كرد ، استفاده شهري طراحي و برنامهريزي در بايد
اينكه نخست.داد قرار تامل مورد را اساسي نكته چند ميتوان زمينه اين
به پاسخگويي در عمر ، و قدمت قدر هر با شهري فضاي هر و معماري اثر هر
بايد امكان تاسرحد بنابراين و آمده بوجود شهروندان و شهر نيازهاي
عمده بنابراين.گرفت بهره شهري حيات كردن غني جهت در آن از كه كوشيد
بر منفرد و جانبه يك تاكيد و معماري ارزشهاي و قديمي بناهاي كردن
مردم فرهنگ و فضاها زندگي ، وضع گرفتن ناديده فرهنگيو ابنيه حفظ
شهري برنامهريزي با ستيزه و مقابله نوعي به معمولا آنها ، پيرامون
سود به نه و فرهنگي ارزشهاي سود به نه موارد اغلب در كه ميشود منجر
.است شهرسازي
و ارزشهايتاريخي كه است لازم اينديدگاه از:افزود افشاري مهندس
با زنده ارتباط در شهري حيات كلي ازارزشهاي بخشي معماري ، بهعنوان
و اجتماعي حفاظت با فيزيكي حفاظت و شود گرفته نظر در شهروندان و شهر
از را آنها نبايد تاريخي آثار حفظ بهانه به.گردد همراه عمومي علاقه
را آنها درستاز گيري بهره امكانات بايد بلكه.كرد جدا يكديگر
و بناها به تاريخي حيات و زمان گذشت چه اگر اينكه ، دوم.ساخت فراهم
نيز ، شهر ، يك مردم روزمره حيات و زندگي ولي ميبخشد ، ارزش فضاها ،
.دارد ماندگاري و فضايي تجسم به نياز و است ارزشآفرين
و تاريخي ارزشهاي حفظ كنار در كه ميكوشد معاصر شهرسازي رو ، اين از
شهر حيات كه است طريق اين ازبيافريند نوين ارزشهاي نيز خود قديمي ،
تجارب.ميشوند مرتبط يكديگر به آينده و گذشته مييابدو تحرك و تداوم
يك و درست رويكرد يك با كه ميدهد نشان جهان معاصر شهرسازي
بسيار شهرهاي مراكز در حتي ميتوان هوشمندانه و سنجيده برنامهريزي
اجتماعي ارزش نوعي به سرعت به كه كرد ايجاد فضاهايي و بناها قديمي ،
ملتهاي و كشورها در بويژه رويكرد ، اين.ميگردد بدل فرهنگي هويت و
همين به.ميشود ديده بارز بطور ندارند ، زيادي تاريخي سابقه كه جديد ،
به فقط فرهنگي ، و تاريخي ارزشهاي حفظ شهرسازي ، ديدگاه از دليل ،
آنها روح گسترش ، با بلكه نيست ، قديمي بودهاي ياد و بناها حفظ معناي
.است همراه جديد بافتهاي كالبد در
داده قرار توجه مورد بايد كه نكتهاي سومين:داد ادامه افشاري مهندس
عمومي ارزشهاي از معيني بخش وقديمي ، تاريخي ارزشهاي كه است اين شود ،
طبيعي ، زيباييهاي مثل ديگر ارزشهاي انواع و ميدهد تشكيل را شهر يك
و تفريحي و فراغتي فضاهاي و سنتي آئينهاي فرهنگي ، و علمي جاذبههاي
در نظر اين از.دارند شهري زندگي كيفيت اعتلاء در موثري نقش نيز غيره
معماري مرده ارزشهاي تقويت و حفظ به فقط نبايد شهري ، مراكز ساماندهي
زنده ارزشهاي ميتوان سنجيده برنامهريزيهاي كمك به بلكه.نمود اكتفا
تقويت و توسعه خدمت در و كرد برجسته و شناسايي را ديگري بالقوه و
.گرفت بكار شهر فرهنگي هويت
شهر ، فرهنگي و تاريخي ارزشهاي كه است اين چهارم ، نكته:گفت وي
براي شهر ناحيه و گوشه هر و نيست آن مركزي ناحيه به منحصر
و شناسايي مورد خود نوبه به بايد كه دارد ارزشهايي و سرگذشت خود ،
نيستند قادر شهر ، قديمي مراكز كلانشهرها ، مقياس در.گيرد قرار تقويت
.آورند بوجود تعلق احساس و هويت ارزش ، شهري مجموعه تمام براي كه
است لازم شهر ، مركز تاريخي ارزشهاي توسعه و حفظ كنار در نظر ، اين از
كلانشهر ، تمام مقياس در فرهنگي ارزشهاي وايجاد هويتبخشي برنامههاي كه
اجرا به رنگارنگ و پيوسته زنجيره يك صورت به هماهنگ و موازي طور به
چنين خود گفتههاي از ديگر بخشي در افشاري مهندس.درآيد
مشكلات و عوارض انواع با خود ، خصلت دليل به شهرها ، نواحيمركزي:افزود
چندبعدي و چندوجهي موضوع يك آنها مسئله بنابراين و روبروهستند شهري
دليل همين به.ميكند پيدا بروز ويژهاي شكل به خاص مورد هر در كه است
ميشود مطرح گوناگون برنامههاي و اقدامات معمولا آنها مشكلات حل براي
مانند مفاهيمي و اصطلاحات رواج.دارد تاكيد خاص برجنبهاي يك هر كه
و بخشي نوسازي ، بازسازي ، بهسازي ، حفاظت ، مرمت ، احياء ، جان
ساماندهي مضمون در تنوع و پيچيدگي بيانگر اينها مانند و پاكسازي
.است شهر مركز
دارد ادامه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام