چهارم ، شماره 1088 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 7 دوشنبه 16
|
|
ماند نخواهيم هميشهجوان سالمندان ياد به
ارث حساب بزرگترها سوتر آن ميپلكيدند ، او دوروبر بزرگ و كوچك نوههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.بود جاري پيرش صورت پهناي بر اشك و ميكردند را او ميراث و
فرزندانش حالا و.بود كرده بزرگشان لايموت قوت اندك و نداري با سالها
.ميگرفتند تصميم او زندگي ادامه چگونگي براي
نحوهنگهداري مورد در دخترانش از داشتيكي ادامه بچهها دادوفرياد
مامن سالها كه درختگلابي زير چوبي تخت.اعتراضميكرد بزرگ مادر
ادامه چگونگي براي تصميمگيري محل سالمندي سالهاي در حالا بود ، بچهها
.بود شده او زندگي
مادر سوي به آهسته بود شده عمققضيه متوجه تازه كه نوهها از يكي
....بماني تنها تو كه منمردهام ، مگر:گفت و خزيد بزرگ
گرفت ، آغوش در را او اشك پر چهره و استخواني دستهاي با بزرگ مادر
كرده بزرگ پسر و دختر دوجين نيم آوارگي و نداري دربدري ، با سالها
منتظر بايد حالا و بود گذاشته آنها پاي به را جوانياش بود ،
....ميشد
رنجورش قلب نبود ، سابق حيات ننه اوديگر نشد ، منتظر بزرگ مادر اما
و افتاد بيماري بستر به مادربزرگ كه نپائيد ديري.شكست روز همان
هر با داشت قصد يكي آن.ميخواست را آغداش زمين يكي شد ، شروع اختلافات
و ارث كه ديگري آن اما.كند خارج چنگش از را سيب باغ شده كه ترفندي
مرده برايش همهچيز وضعيت اين مشاهده با نداشت ارزشي او براي ميراث
بزرگها مادر و بزرگها پدر چگونه كه انديشيد مي دور سالهاي به بود
!داشتند حرمت
دقايقزندگي آخرين تا كه بزرگشميانديشيد پدر حسين ، بهحاج
بود اختلاف و دعوا جا هر و داشت قربي و ارج خود براي دهكده در همچنان
شده اينگونه چرا دنيا.ميشد منجر صلح و آشتي به او گرم نفس با
است؟
نفرمردم هر 10 از كه است آن حاكياز متحد ملل سازمان آمارهاي
زن ميليون ازاي 302 به همچنين و دارد سن سال بالاي 60 نفر يك جهان
.ميكنند زندگي جهان در سال بالاي 60 مرد ميليون سال 247 بالاي 60
بالاي 75سال نفر يك جهان در نفرسالمند هر 4 از آمار همين براساس
.ميدهند تشكيل زنان را جهان مردم گروهاز اين دوسوم و دارد سن
در سال بالاي 80 سن با جهان زنان از درصد آمار ، 61 اين براساس
آسيا ، 6 در مسن زنان از درصد ميكنند440 زندگي توسعه حال در كشورهاي
در باقيمانده درصد و 43 لاتين آمريكاي در درصد آفريقا ، 7 در درصد
.ميبرند سر به يافته توسعه مناطق
به رو حالتوسعه در مناطق در مسن تعدادافراد اينكه به توجه با
مسائلي رفع براي طرحسياستهايي نيازمند كشورها اين.است افزايش
.هستند اينافراد براي پزشكي مسكن ، مراقبتهاي درآمد ، همچون
حمايتهاي به اشاره ضمن بهزيستي سازمان رئيس جزايري دكترمحمد.
هزار و 700 ميليون هماكنون 3:ميگويد كشور سالمندان از بهزيستي
نفر و 500 هزار فقط 4 تعداد اين از كه ميكنند زندگي كشور در سالمند
مركز با 64 بهزيستي سازمان.دارند قرار بهزيستي سازمان پوشش تحت
ارائه به نسبت است توانسته خيريه و دولتي خصوصي ، توانبخشي و نگهداري
جامعه از قشر اين براي لازم امكانات تامين و توانبخشي و پزشكي خدمات
.كند اقدام
اصول به مردم پايبندي و جامعه بودن خوشبختانهسنتي:ميافزايد وي
در و خانوادهها درون در سالمندان از عظيمي قشر كه شده موجب مذهبي
.ميكنند زندگي خود فرزندان كنار
از ميدهدكه نشان آماري يافتههاي:سالمندان جامعه و خانوادهها
امام امداد كميته پوشش تحت سالمندان سال 1373تعداد تا سال 1365
روند.است يافته افزايش نفر هزار به 618 نفر هزار از 446 (ره)خميني
سالمندان جامعه از خيريه و دولتي سازمانهاي حمايتهاي افزايش به رو
كاسته مرور به سالمندان از خانوادهها حمايت كه است مسئله اين نشانگر
.ميشود
يك از اقتصاديخانواده مسائل در امرريشه اين معتقدند كارشناسان
بر.دارد ديگر سوي از اجتماعيجامعه و فرهنگي تغييرباورهاي و سو
بيش خراسانبا استان كشور ، بيناستانهاي در موجود آمارهاي اساس
تعداد بيشترين امام ، امداد كميته پوشش تحت سالمند هزار از 65
(مطلق) ميزان كمترين سالمند هزار قريب 5 با سمنان استان و سالمندان
.دادهاند اختصاص خود به را
به بيشتر داشتهباشند نياز مادي بهحمايتهاي آنكه از قبل سالمندان
نيروي عنوان به روزگاري كه قشر اين.دارند احتياج معنوي حمايتهاي
كردهاند فعاليت...و صنعتي اجتماعي ، اقتصادي ، بخشهاي در جامعه فعال
محبت ويژه به.هستند محبت تشنه بيشتر بازنشستگي كسوت در هماينك
بال پرو سالمند مادران و پدر گرم كانون در ديروز خود كه فرزنداني
.يافتهاند
زندگي امريكا در او فرزند سه.است فرزند صاحب 4 چي؟پيرزن آخرش
كه او.زندگيميكند تهران در او ، دركنار بزرگتر فرزند و ميكنند
غذايي وقت هر هنوزهم افكنده سايه چهرهاش بر تلاش و سالهاكار خستگي
.ميافتد غريبش و دورافتاده فرزندان فكر به هميشه ميكند گرم
رفتاريجامعه دگرگوني به اشاره فرهنگيبا بازنشسته اميري خانم.
چراغ و چشم دور ، سالمندان سالهاي در:سالمندانميگويد به نسبت
.نداشتند سرخاراندن حوصله اصلا آنهابودند بركت مايه و خانوادهها
آرزو يك خيليها براي باشد زحمت مايه آنكه از قبل سفيدي ريش كسوت
سالمندان و نداشت لطفي خانوادگي مراسم هيچ سفيدها ريش بدون بود ،
.بودند بزرگتر و كوچكتر احترام مورد
آرزويم سالهاتنها است؟ شده چه را واقعاما حالا:ميافزايد وي
بليت گرفتن و دوندگي ازكلي بعد.بود افتادهام فرزنداندور ديدن
ديدنم به دخترم تنها اول روز.دنيارفتم ينگه به بالاخره ويزا و
بعد ؟!چي آخرش اما.آمدند ملاقاتم به هفته آخر نيز بچهها بقيه.آمد
!بچهها لله روزشدم دو از
:وميافزايد ميشود خيره دوري نقطه بهتزدهبه لحظهاي پيرزن
صف درد به بيشتر شده ، سالخوردگان تغيير جامعهدستخوش ارزشهاي
دمدميمزاج و بيمصرف شيء يك صورت اين غير در.ميخورند بچهداري و كوپن
.ميشوند محسوب كودكانه خوي و خلق با
ميكنم شكر خدارا البته شده عوض ورفتارها فكرها كه پذيرفت بايد
!نيستم گوشهآسايشگاه كه
بوستان كشيده فلك به سر درختهاي كنار رديف ، به بازنشستهها و دولت
خيره حركاتشان و رفتار به مدتي.ميزنند گپ هم با و نشستهاند شهر
شايد.ميزنند زل آنان چهرههاي به عابران شد و آمد تكاپوي در.ميشوم
از و دارند رمقي اندك.مييابند آنان وجود در را خود شده سپري گذشته
كه ميدهد نشان سر و دست تكانهاي.ندارند خوشي دل نيز جماعت خبرنگار
.نميدهند روزنامه و روزنامهنگار به بهايي
و درياميزند به دل بازنشسته تاجآباديكارمند نهايتحسين در
حقوق با زندگي گذران.ميشود دشوارتر روز هر زندگي:ميگويد
دست دولت به بايد باز.نداريم چارهاي اما است ، مشكل بازنشستگي
به اقتصادي سخت شرايط در و بوده سالمندان ما فكر به كه گفت مريزاد
!نيست كافي حمايتها اين ولي.ميكند حمايت را ما نوعي
.است شده مشكلاتيمواجه با نيز امروزي زندگيجوانان كه پذيرفت بايد
كه ميكردم سوادافتخار كلاس شش با مثالبنده بهطور سالهايدور در
كردن درپيدا فوقليسانس مدرك باداشتن نوهام اما شدهام نوكردولت
.است مواجه مشكل با مناسب شغل
نبوديمبلكه پرجمعيتي خانواده ما:ميدهد ادامه و ميكند خندهاي
محمدي ميدان تا سرخيام از تهران همين.رانميكرديم روزها اين فكر
ازدواج ، تهيه مسائل.برسد دادجوانان به خدا نبود ، قدرشلوغ اين
مشكلات آبدار نانو شغل و مسكن تهيه كردنجهيزيه ، وجور جمع ارزاق ،
و طرف يك مسائل هماين اما.است كرده ايجاد برايجوانان بسياري
تنهايم پيري ايندم بچههايم كه شكر را خدا.ديگر طرف بچهها صلهرحم
!مگرنه؟ دارد ، پايين و بالا زندگي بالاخره.نگذاشتهاند
اشاره ضمن آموزشپزشكي و درمان وزيربهداشت ، مرندي دكترعليرضا
توسعه محور:ميگويد سال تمامطول در سالمندان ضرورتبزرگداشت به
اجتماعيو اقتصادي ، ابعاد ازتمام لذا و است انسان پايدار ،
.تلاششود سالمندان زندگي ارتقاسطح جهت در بايد فرهنگي
از بعد بايد كهباشد باشد زمينهاي هر در افرادجامعه سرمايهگذاري
انسانها آينده كه سلامتانسانهاست به توجه و باشد آنانمطرح سلامت
:ميافزايد وي.ميدهد افزايش را مفيدآنان عمر و ميكند تضمين را
سالمندان امور مديريت زمينه در ديگر كشورهاي تجربيات از بايد ايران
مذهبي اعتقادات و فرهنگ بر تكيه بايد هدف مهمترين ولي.كند استفاده
.باشد
از بيشتر خود سلامت به مذهبي واعتقادات فرهنگ اساس بر بايد مردم
متولد جنين به توجه كه بدانند والدين و دهند اهميت ديگر كشورهاي
.است فرزندانشان سالمندي دوران تا وي سلامت تضمينكننده نشده ،
از برايجامعه سالمندان جامعه كارآمدافزايش مشاوران و سالمندان
سرانه درآمد و ملي ناخالص توليد در غيرفعال افراد شدن سربار نظر
سالمندان ارزان مشاغل ايجاد با ميتوان ولي باشد ، آفرين مشكل ميتواند
.گرفت كار به را
در تجربي ارائهآموزشهاي يا و دستي توليدصنايع كارگاههاي ايجاد
جامعه كردن فعال به ميتواند...و صنعتي و خدماتي اداري ، زمينههاي
انتقال جوان افراد به را آنان گرانقدر تجربيات و شده منجر سالمندان
.داد
را مختلفسازماني راهبردهاي ساليانتوانستهاند طول در سالمندان
تنها نه آنان وسيله به مشاوره هستههاي ايجاد اين كنند ، بنابر تجربه
به مجرب مشاوراني اندك ، هزينهاي با بلكه ميرهاند ، انزوا از را آنان
.ميشود ارزاني جامعه
را كار تنهابازار نه اشتغال حلقه سالمنداندر حضور صورت اين در
قالب در كه چرا است غلطي تصور آنها بلكه نميكند جوانانتنگ براي
مثبت تاثير آنان شغلي بهرهوري افزايش در ميتوانند و كارآمد مشاوران
فعاليت و كار از آنكه از پيش سالمندان كه كرد فراموش نبايد.بگذارند
كه داده نشان تجربه.ميشوند بيمار بيتوجهي و تنهايي از شوند خسته
تمارض احساس موارد اغلب در اما هستند سالم اينكه با سالمندان بيشتر
.ميكنند
به بيتوجهيخانوادهها به اشاره ازبازنشستگان يكي هاشمزاده كريم
.داشتم خوشايندي احساس اولبازنشستگي روزهاي:سالمندانميگويد
از بعد اما.ميگشتم شهر مراكز و خيابانها در بيهدف را اول روز چند
پشت كه مسئله اين تصور شده ، دگرگون زندگيام كردم ، حس يكباره روز چند
سراغم به بيماريها همه.ميداد آزارم نشست ، نخواهم ديگر مغازهام ميز
پيدا دردبيدرمان يك و هزار بالاخره و درد دل پادرد ، بودند ، آمده
درمانگاه آن به درمانگاه اين از روز هر مرا خانوادهام.كردم
عنوان به بار اين البته.برگشتم مغازه به و بودم شده بيتاب.ميبردند
مريضي ديگر حالا ميكنم ، مشورت او با تجارت كار در روز هر پسرم ، مشاور
.خواهد چه خدا كه فردا تا بربسته ، رخت تنم از
دربياورد ، پا رااز بازنشستهها ازآنكهبيماري قبل:ميافزايد وي
همكارانمهمينكه از چندتن.زمينگيرميكند را آنها بيكاري
درد كه ميدانم.شدند خانهنشين سلامتي ، ماه چند از بعد شدند ، بازنشسته
.بس و است كار درد نيز آنها
كارهاي در اينبازنشستهها مشورت از ومسئولين دولت بايد من نظر به
توي سال آدمها ، 30 اين هرحال به.كند استفاده اداريوصنعتي
جوانها از بهتر را كارها زيروبم و كردهاند كار ادارهها و كارگاهها
سن اين به تا كردهاند خرد استخوان قشر اين ديگر عبارت به !ميشناسند
بنده تجاري مشورتهاي.برود هدر تجربهها اين كه نيست انصافرسيدهاند
يك نداريد باور برداشته ، پسرم براي تجاري سود كلي ماه چند اين در
!كنيد امتحان هم بار
بر سازمانبهزيستي رئيس جزايري دكتر.سالمندان از معنوي حمايت
مسكن ، امكانات تامين اقتصادي ، اجتماعي ، امنيت:استكه باور اين
سالمندان وضعيت بهبود براي كه است مسائلي جمله از آموزش و اشتغال
.گيرد قرار توجه مورد جامعه در بايد
براي ازآمادگي پايينتر سنين در پژوهشها ، اگر تازهترين اساس بر
و ميشود تحمل قابل سالمنديبسيار عوارض شود ، سنينفراهم اين قبول
.داشت خواهد بيشتري رواني روحي سلامت سالخورده فرد
مراقبتهاي ازنظر بالاست آن سالمندان كهدرصد كشوري بيترديد
.است مواجه بادشواريهايي بهداشتي
و هزينههايفزاينده عمومي ، عمدهنگرانيهاي علت حاضر ، حال در
حقالزحمه رفتن بالا تورم ، افزايش.است بهداشتي مراقبتهاي بيثبات
بسا چهاست موثر سالمندان سلامتي حفظ در درماني هزينههاي و پزشكان
حمايت و نگهداري از درماني ، هزينههاي خاطر به كه خانوادههايي
و دولتي حمايتهاي وجود.هستند بيمناك خانواده محيط در سالمندان
تصويب.باشد موثر نگرانيها اين كاهش در ميتواند ميان اين در خيريه
خاطر آرامش تنها نه سالمندان جامعه از حمايت براي مشخص بودجههاي
در موجود حسنه سنت دوام موجب بلكه ميكند فراهم خانوادههارا
.ميشود ايراني خانوادههاي
دارند جامعهانتظار افراد از عضوي بهعنوان سالمندان آن بر علاوه
خدمات ارائه براي خاصيرا شرايط عمومي وسازمانهاي مراكز تمامي
.گيرند نظر آناندر