چهارم ، شماره 1088 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 7 دوشنبه 16
|
|
رسانهها اخلاق
و پيام منبع ميان اعتماد ايجاد اطلاعات ، انفجار عصر در اشاره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نظام ميكند ، ايفاء جمعي ارتباط وسايل گسترش در را نقش مهمترين مخاطب
-است1 مواجه جهاني رويكرد دو با خود اعتماد ايجاد بحث رسانهايدر
.حقيقت درباره اطلاعرساني -واقعيت 2 درباره اطلاعرساني
سامانميدهند ، را رسانهاي نظام از خاصي شيوه يك هر فوق ، رويكرد دو
خور در پاسخ رسانهاي نظام در اخلاق حفظ به موظفند نوعي به يك هر اما
مخاطب و منبع ميان مناسبات نوع سازماندهنده اخلاق زيرا بدهند ، توجهي
اينكه نظير بهسوالهايي دارد سعي مقاله نويسنده اساس براينميباشد
حركت آن بهطرف بايد رسانه كه است آرمان يك رسانه بودن اخلاقي آيا
و ابعاد چه بودن اخلاقي و است؟ دسترسي قابل هدف بودن ، اخلاقي آيا كند؟
سرويس.بدهد درخوري پاسخ...و دارد؟ رسانه فعاليتجاري براي لوازمي
مقالات
محمدي مجيد
قابليت و مخاطبان اعتماد كسب از چيزمهمتر هيچ ارتباطات صنعت در
كنندهاطلاعات ، ارائه موسسات سازمانهاو اگرنيست رسانهها اعتماد
نتوانند يا باشند باورپذيري فاقد سرگرميها و تفريحها حتي و آراء
دشواري با بقايشان ادامه آورند ، دست به را مردم توده حمايت و اعتماد
مدني ، جامعه يك در انساني رفتار همانند ارتباطات ، .شد خواهد مواجه
براي بتوانند مردم تا باشد داشته را لازم شايستگيهاي و صلاحيتها بايد
آن ، توليدي و توزيعي مراكز و ارتباطات صنعت در.شوند قائل ارزش آن
برنامه ، و طرح تحريريه ، شوراهاي هيئتهاي خبر ، اتاقهاي مثل
دفاتر تبليغاتي ، شركتهاي راديويي ، ايستگاههاي تلويزيوني ، استوديوهاي
در و بيشتر جديت با روز هر مسئله اين فيلمسازي مراكز و عمومي روابط
تاثيري كار كيفيت در و ساخته جلوهگر را خود روزمره مسائل لابهلاي
زندگي آنها با افراد كه است مقرراتي كيفيت ، اين مهم وجه يك.ميگذارد
.ميكنند كار و
اخلاق به توجه هستندكه مطرح نيز ديگري اعتمادپذيري ، مسائل بر علاوه
به توجه.ميبخشند جديت رسانههارا ويژه اخلاقيات رسانههايا در
و خشونت;مثل) ميشوند عرضه رسانهها كهدر موادي تبعات و لوازم
ونيز صاحبنظران و ميانكارشناسان تفاهم از پر ايجادفضاي ،(جرم
و فردي حقوق حريم مثل) حريمها برخي رعايت مردم ، همچنين و كارگزاران
قوانين اگر حتي.نيستند انجام قابل اخلاق بدون (افراد ومنزلت شان
اخلاقي اصول از برخي رعايت هم باز باشند ، گويا كافي بهاندازه رسانهها
و بگيرد را اخلاق ميتواندجاي حقوق نه.دارد رسانههاضرورت توسط
حقوقي نظام.هستند يكديگر مكمل ايندو بلكه ;را حقوق جاي نهاخلاق
اخطاردهنده نقش آن پيشاز و ميكند دخالت جرم ازوقوع پس معمولا
خود درون در خودآگاه و ارادي نيروي بهصورتيك اخلاق دارد ، ولي
.ميكند عمل افراد
كه چرا سخنگفت رسانهها اخلاق از اصولانميتوان كه معتقدند برخي
عبارتاخلاقرسانهها و گستردهاست و پيچيده رسانههاآنقدر كار
اگر.شد خارج بحث اين از سلامت به نميتوان كه مشكلزاست و آنقدرمبهم
اين به آنان ، قول كنيم بيان منطقي چارچوبي در را مسئله اين بخواهيم
رسانههاميگويند آنچه مورد در كذب و صدق بحث اصولا كه درميآيد صورت
و مياندرست مرز نبودن روشن دليل به آنان ازنظر همچنين.است منتفي
به اينجا در ماكرد اطلاق رسانهها عمل بر را آنها نميتوان نادرست
گفتكه ميتوان وليحداقل نميشويم وارد اخلاق فلسفه به مربوط مباحث
انبوه و عام مخاطب با و ميپردازند مردم عمومي مسائل به رسانهها
جلب خود به را آنها اعتماد كه دارند نياز جهت اين از و دارند سروكار
واقعيات بيان برخوردهاو در روشن و سازگار روش يك اتخاذ بدون ;كنند
ممكن مخاطبان اعتماد جلب (رسانه يك در متبع اخلاقي اصول همان يا)
ممكن رسانهها اخلاق براي كلي معيارهايي يا قواعد ارائه اگر حتي.نيست
به.آورد فراهم خويش براي را مجموعهاي چنين بايد رسانه هر نباشد ،
(1).است يافته اهميت جوامع همه در رسانهها اخلاق كه است دليل همين
ميان رقابت مثل مسائليديگر به رسانهها ازاخلاق پرسش بدينترتيب
سودآور و شدن تلقي كردن ، شايسته جلوه مخاطب ، امين جلب در رسانهها
(شر و خير ي)ارزشها از نظام يك عنوان به اخلاقميشود مربوط نيز بودن
سود ، بازده ، تجارت ، رنگ همهچيز كه دنيايي در آنها به معطوف اراده و
ديگر ميگيرد ، خود به را آنها مانند و بهرهوري كارايي ، حقالزحمه ،
جهاني در.شود عرضه درگير افراد به نظري نظام يك صورت به نميتواند
در اخلاق ،(هستند يا) ميشوند يكديگر گرگ انسانها هابز ، تعبير به كه
آنها از و ميكند عمل ميانافراد تنشهاي و مشكلات كردن حداقل جهت
.باشند مناسب شهرونداني و داشته اجتماعي مسئوليت كه ميخواهد
رسانهها آيااصولا كه است آن مطرحميشود اينجا در كه نكتهاي
تمايل و ضرورتاطلاعرساني به باتوجه آيا.باشند ميتواننداخلاقي
آشكار نميخواهند افراد از برخي كه چيزهايي آن دانستن به مردم زياد
اخلاقي اصول رعايت (است مخاطبان براي بخش جذابترين بخش اين كه) شود
رسانهها.نه معنا يك به و آري معني يك به است؟ ممكن رسانهها براي
بهاخلاق خود خاص شيوه به و باشند مردم اخلاق معلم نميتوانند
اگر.كنند رعايت را اخلاقي اصول ميتوانند رسانهها ولي.بپردازند
آينه) دهيم قرار مدنظر را رسانهها كاركرد باب در مختلف تئوريهاي
مقابل ، در و (بودن دانشگاه بودن ، انگيزاننده بودن ، هدايتگر بودن ،
كه كرد مشاهده ميتوان كنيم ، ملاحظه را اخلاق در گوناگون گرايشهاي
و باشند ويژهداشته اخلاقي چارچوب يك ميتوانند صورت هر در رسانهها
يا آييننامه به است اصولممكن اينكنند رعايت خاصيرا اصول
به تبديل عدمقابليت ولي نباشند ، باشنديا تبديل قابل قانون
ديگر نكته.آنهانيست رعايت به نافيالتزام قاعده ، يا شيوهنامه
اجتماعيبيروني شرايط و نيروهايدروني از برايندي رسانه يك كه آن
اخلاقي اصول رعايت ارزشيبراي اصولا كه جامعهاي نميتواندر.است آن
بودن همچنيناخلاقي.داشت چنينانتظاري رسانهها از قائلنيست ،
آن عمل برايند بلكه نيست ، كافي رسانه يك در درگير نيروهاي و افراد
يك برطبق) غيراخلاقي يا اخلاقي را رسانهها كه است عاملها و نيروها
نسبت رسانهها اخلاق به توجه.ميسازد (اخلاق از خاص تفسير يا خاص گرايش
كه است اين نيز آن علت.دارد بيشتري اهميت حرفهها ديگر در اخلاق به
و افراد به آنها در غيراخلاقي اعمال و دارند محدودي برد ديگر حرفههاي
مردم ميان رسانههاواسطه ولي نميكند ، پيدا سرايت بهراحتي ديگر صنوف
رسانهها.ميدهند اختصاص خود به را آنها وقت از زيادي بخش و هستند
عمل غيراصولي يا غيراخلاقي و هستند جامعه يك در افراد پيوستگي عامل
تاثير آنها ميان روابط بر بلكه افراد ، تكتك بر صرفا نه آنها ، كردن
برنامههاي فيلمها ، يافته ، نشر كتب خبري ، رسانههاي.ميگذارد
ارتباطي ديگر فعاليتهاي و تبليغاتي مواد نامهها ، كابلي ، تلويزيوني
افرادتاثير سياسي و فرهنگي اقتصادي ، اجتماعي ، زندگي ابعاد همه بر
بايد ميكنند كار رسانهها در كه افرادي دليل همين به.ميگذارند
يا كليساها خانوادهها ، در جاري اخلاق از فراتر اخلاقياي چارچوبهاي
(2).باشند داشته مدنظر را مدرسهها
آن بودن اخلاقي با تعارضشفافيترسانه ، مقدمه ، اين در آخر نكته
دقيق ، امين ، صادق ، ميگذرد آنچه بيان در بخواهند رسانهها اگر.است
عرفي اخلاقي اصول از است ممكن آنها كار حاصل باشند ، قابلباور و مسئول
از عمدهاي بخش.فراتررود رسانه خود نظر مورد اخلاقي اصول حتي يا
دراينجاست.ميشود مربوط افراد زندگيخصوصي حيطه به كاررسانهها
رخ آن بودن وصادق دقيق و رسانه بودن مياناخلاقي عمده تنش كه
آيا يافت؟ عناصر اين ميان نقاطبهينهاي يا نقطه آياميتوانميدهد
به بايد رسانه كه است پروژه يا آرمان يك صرفا رسانه يك بودن اخلاقي
درصورت) بودن اخلاقي است؟ دسترس قابل هدفي اينكه يا كند ، حركت آن طرف
اين دارد؟در رسانهها جاري فعاليت براي لوازمي و ابعاد چه (امكان
وجود توجيه در.كنيم بحث فوق نكتههاي در تفصيل به ميخواهيم نوشته
اينست آنان سخن.شدهاند متوسل اخلاق به گروهي نيز رسانهها مطبوعاتو
و آنها تبعات ويژگيهاو بر تاكيد رذائل و فضايل ذكر با رسانهها كه
.ميرسانند ياري رذائل بسط از جلوگيري و فضايل گسترش به الگوها ارائه
نوشته جرايد فوايد باب در كه (3)مقالهاي در اسدآبادي سيدجمالالدين
اخلاق به آن اول بند سه كه ميكند اشاره فوائد اين به بند در 19 است
او ، براي رسانهها اخلاقي كاركرد اهميت نشانه تقدم اين.ميشود مربوط
رسانهها كه اخلاقگرا و سنتي جوامع در ابزارها اين وجود توجيه احتمالا
ديگر و سيدجمال نگرش و ميكردهاند رذائلتلقي دهنده گسترش بعضا را
جهت آن از جريده سيد نگاه ازرسانههاست به ديني تجدد پيشگامان
فضايل باب در فضيلت نشر در مينمايد كهمسابقت باشد مفيد ميتواند
حث براي از ثانيا و است فضيلت صاحب جزاي كه حقه محمدت براي از اولا
ضررهاي كه رذائلي ذكر بر ميكند مبادرت و فضايل اكتساب بر ديگران
از زجرسائرناس و رذيله صاحب (بازداشتن) كبح جهت به است متعدي آنها
بيانات و واضحه ادله به را جميله اخلاق منافع (و) آن مثل ارتكاب
نماند بيبهره نيز خواص و گيرد فايده آن از عوام كه تبعي به شافيه
مضرت و را دنيه خسيسه صفات مساوي و مينمايد ادا خود اعمده در روزه
.ميدهد بسط و شرح دلپذير عبارات به انساني هر عالم در را آنها
به مارا ميدهند رخ رسانهها در مسائليكه از دسته مسائلكدام
بسيار نقطه اين از ميكنند؟عزيمت وادار اخلاقرسانهها باب در تامل
مسائل كه چرا رسانههاست ، و اخلاق رابطه به انتزاعي پرداختن از مفيدتر
در هم و ميسازند درگير موضوع با بهخوبي را ما هم عيني و واقعي
اين از دستهاي.رفت نخواهيم بيراهه اخلاقي ديدگاههاي از بهرهگيري
بدين ميشوند مربوط اخلاق و رسانهها رابطه به كه واقعي مسائل
:قرارند
كاربردجنجالسازي كه مردم توجه مورد مشهورو افراد شخصي مسائل -
.دارند
با سياست ، مطرحدر افراد (غيراخلاقي يا)شخصي و اخلاقي مسائل طرح -
.رقابت صحنه از آنها كردن خارج يا وارد انگيزه
و مواد معلولدر افراد و غريب جذابيتامور از استفاده -
.برنامهها
آزرده را افراد گروهياز كه گونهاي به وطبقاتي نژادي مسائل طرح -
.كند شادمان را گروهي و
غلو ، ) وموضوعات افراد با وخبرنگاران گزارشگران برخورد نحوه -
.(...و گستاخي ، چاپلوسي
و مستعدروايتگري كه افراد شخصي ازمسائل دسته آن به پرداختن -
.(آنها موافقت بدون) داستانپردازيهستند
.اخلاق به برنامههايمربوط و مواد كاركرد -
.گمراهكننده تبليغات -
در دستبردن و گزارشگران توسط دروغپردازيآشكار و صحنهسازي -
.تصويرپردازي تكنيكهاي استفادهاز با واقعيت
.سازمانها و افراد با شوخي گونه هر يا كاريكاتور و طنز -
كه دربرنامههايي (كودكان مثل) ازافراد گروهي دادن قرار مخاطب -
.ساختهنميشوند مخاطبان فرضاينگونه با اصولا
.محسوس چارچوبواقعيات در وماوراءالطبيعي تخيلي مدعاهاي -
.وقاحتنگاري يا صحنههايخشونتآميز چاپ يا نمايش -
.اقتصادي و فساداجتماعي با رسانهها مواجهه -
دررسانهها ، مسائل گونه اين طرح وفرهنگي اجتماعي ابعاد مورد در
ابعاد به صرفا اينجا در ما.است شده منتشر ياكتاب مقاله هزاران
.داريم توجه آنها اخلاقي
دارد ادامه
پانوشتهها
Clifford, et al, Medig Ethics: Cases and Moral Reaction (White1
Plains, N,Y: Longman,)- Chrestians
E.DENNIS, Donald M.Gillmor, and Theore Classer eds., Medi a
and Accountability (West Port, conn: Greenwood,) - EVERETTE
Freedom
ص 4 آبان 1374 ، -مهر شماره 4 ، ششم ، سال پژوهش ، آينه -3