چهارم ، شماره 1089 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 8 سهشنبه 17
|
|
رسانهاي اخلاق بر موثر مولفههاي
(دوم بخش) آنان نقش و رسانهها اخلاق
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:است شده لحاظ آنها براي متمايز نقش دو رسانهها ، شكلگيري آغاز از
سودآور و ساز تجاريپول فعاليت يك و جامعه در آگاهياجتماعي ايجاد
از چندي موارد به رسانهها اخلاق مختلف ازابعاد بحث به ورود از پيش
پخش رسانه ، اخلاقيك خلاف رفتار از يكنمونه.ميكنيم اشاره امور اين
(خبري گزارش باعنوان) مستند تصاوير جاي به شده تصاويرصحنهسازي
فيلم تهيه هنگام در سي.بي.بي تهيهكنندگان رفتار آن ، مورد يك.است
از يكي در جوانان مشكلات و موادمخدر به مربوط مسائل مورد در مستندي
واقعيت ، نمايش جاي به فيلم ، تهيهكنندگان اين در.ايتالياست شهرهاي
خود خواست با مطابق را واقعيت و كرده اقدام داستاني فيلمسازي به خود
را مزبور تهيهكنندگان تلويزيون اين مسئولان البته.بودند كرده ايجاد
مردم به ناروا تهمت) است غيراخلاقي عمل عمل ، يك اصل ولي كردند توبيخ
از فيلمي نمايش داد ، رخ سي.بي.بي در نيز آن كه ديگري مورد.(شهر يك
اين.بود كشمير باب در متني قرائت با چچن در روسيه سربازان درگيري
باب در را هندوستان دولت اعتراض كشمير حساسيتمسئله واسطه به امر
حتي عمل اين.برانگيخت مسلمانان عمومي احساسات تحريك و واقعيت قلب
.(دروغ) است غيراخلاقي عمل يك باشد ، گرفته صورت غيرعمد صورت به اگر
پس درست.داد افغانستانرخ و چرنوبيل نيروگاه باب در ديگر نمونههاي
تاسيسات تصويرياز گزارشهاي شبكههايامريكايي چرنوبيل ، حادثههستهاي از
گزارشها اين از يكي.ميكردند خريداري را آننيروگاه شده تخريب
نشده اينصحنهسازي متوجه شبكهها و بود ايتالياضبطشده در ازنيروگاهي
كه ميشد مربوط سال 1989 در ازافغانستان گزارشي به موردديگر.بودند
فريب امكان نشانه هم موارد ، اينگونه.بود شده ضبط ديگري كشور در
فريب به رسانهها علاقه هم و كامپيوتري تازه تكنولوژيهاي توسط رسانهها
.است تماشاگران و خود علايق و منافع بهواسطه خاص موضوعات در خوردن
و بود مطرح بهشدت غرب و شرق رقابت در كه بود مسائلي از موضوع دو اين
رقيب از شنيدن بد به را خويش مخاطبان كه داشتند تمايل غربي رسانههاي
.كنند ارضاء
آسان فريببسيار كه كردهاند فراهم شرايطيرا كامپيوتري امكانات
جهان اخلاقي ، اصول يكمجموعه و حقوقي نظام يك بدون;است شده
را نفر دو ميتوان تازه فني امكانات با.خواهدشد اين از پرمسئلهتر
قرار هم كنار در نميخواهند يا ندارند يكديگر از اطلاعي اصولا كه
نشان گوناگون منطقههاي در را افراد داد ، قرار هم مقابل در گيرند
در را تغيير هرگونه و داد جلوه واقعيتر صحنهسازيرا هرگونه داد ،
و قانوني اصول نقض امكان ميتواند هم تكنولوژي ، .كرد ايجاد تصوير
.كند جلوگيري آنها از تمهيداتي با هم و دهد افزايش را اخلاقي
متمايز نقش دو شكلگيريرسانهها ، آغاز آناناز نقش و رسانهها اخلاق
يك و درجامعه اجتماعي آگاهي ايجاد:است شده لحاظ آنها براي
كار قلمرو اين در كه كسانينيز.سودآور و ساز تجاريپول فعاليت
از يك هر.ميگيرند جديتر را نقش دو ازاين يكي معمول بهطور ميكنند
اول ، نقش چارچوب در.دارند رسانه اخلاقي نظام براي لوازمي نقشها اين
نيز اخلاقي اصول به جامعه مبشر و هادي را خود است ممكن حتي رسانه
و كرده پيدا زورمدارانه شكل است ممكن تلقي همين گاه البتهبداند
رسالتي نوعنكند رعايت را اصلي هيچ خويش هدف به رسيدن براي رسانه
در.است آن اخلاقي اصول تعيينكننده است قائل خويش براي رسانه كه
در را هدف اين اگر سودآوريدارد ، هدف صرفا كه رسانهاي مقابل ،
(اخلاق خلاف حتي) عملي نوع هيچ از طبيعي بهطور كند لحاظ مدت كوتاه
را خود ببيند ، بلندمدت در را سودآوري هدف اگر ولي.نميكند فروگذار
رسانه حال اين درميبيند جامعه در جاري اخلاقي اصول رعايت از ناچار
تبعيت دارند بيشتري غلبه كه ارزشهايي و هنجارها از تاكتيكي بهطور
.ميكند
ارتباطي ارضاينيازهاي به ميكند سودآوريحركت جهت در كه رسانهاي
را مجرمي يا متهم عكس بخواهند اگرمردم بنابراين.مردمميانديشد
اين به توجهي رسانه اين ولي.گيرد قرار آنها دراختيار بايد ببينند ،
بهعنوان صرفا حتي يا مجرم ، شكل به متهم يك معرفي كه ندارد نكته
فرد اجتماعيآن حيات پايان شكلمجرم ، به جرم اثبات از پس يا متهم
بتواند و شود رامتحمل خويش قانوني مجازات ممكناست فرد يك.است
خبرو انعكاس با رسانهها بازگردد ، ولي اجتماعي بهزندگي دوباره
بسيار را كار اين ميتوانند فرد يا آنموضوع پيرامون جنجالبرانگيزي
اينچنين از مانع ميتوانند جامعه كل اخلاقي نظام و قانونكنند دشوار
.شوند مشكلاتي
نقطه كند وتلاش ببيند يكسويه را ايجادآگاهي رسانهاي اگر مقابل در
انتخاب (خويش بهزعم) آنها به دادن آگاهي و مردم ميانحفظ بهينهاي
در ميتواند كسي نمونه بهعنوان.ميگيرد پيش در را ديگري روشهاي كند
اشاره رسانهها در آنها شخصي و فكري مسائل انواع به افراد ، ديگر مورد
است ممكن حال اين در.بداند خويش آگاهيرساني وظائف جزء را اين و كند
حقپاسخگويي اگر ولي.شود نقض شده برده نامي آنها از كه افرادي حقوق
نمونه.ميكند متعادل را ترازو كفه دو كار اين شود ، داده افراد به
آمدن جمع لزوم اين كه) يافتن حقآگاهي و فردي حقوق آمدن جمع از ديگر
يك.است رسانه يك توسط خبر منبع افشاي عدم مسئله (است اخلاقي لزوم يك
اطلاع به بايد فرد يك از دريافتي خبر كه دهد تشخيص است ممكن رسانه
براي ناچسبي دل تبعات كه كند عمل بهگونهاي نبايد ولي برسد ، مردم
توسط افراد اعتماد جلب عنوان تحت را مورد اين.باشد داشته خبر منبع
.داد قرار ميتوان نيز رسانهها
:است شده لحاظ آنها متمايزبراي نقش دو رسانهها ، شكلگيري آغاز از
و ساز پول تجاري فعاليت يك و جامعه در اجتماعي ايجادآگاهي
از يكي معمول بهطور ميكنند كار قلمرو اين در كه نيز كساني.سودآور
نظام براي لوازمي نقشها اين از يك هر.ميگيرند جديتر را نقش دو اين
را خود است ممكن حتي رسانه اول ، نقش چارچوب در.دارند رسانه اخلاقي
تلقي همين گاه البته.بداند نيز اخلاقي اصول به جامعه مبشر و هادي
خويش هدف به رسيدن براي رسانه و كرده پيدا زورمدارانه شكل است ممكن
است قائل خويش براي رسانه كه رسالتي نوع.نكند رعايت را اصلي هيچ
هدف صرفا كه رسانهاي مقابل ، در.است آن اخلاقي اصول تعيينكننده
از طبيعي بهطور كند لحاظ مدت كوتاه در را هدف اين اگر دارد ، سودآوري
سودآوري هدف اگر ولي.نميكند فروگذار (اخلاق خلاف حتي) عملي نوع هيچ
در جاري اخلاقي اصول رعايت از ناچار را خود ببيند ، بلندمدت در را
و هنجارها از تاكتيكي بهطور رسانه حال اين در.ميبيند جامعه
.ميكند تبعيت بيشتريدارند غلبه كه ارزشهايي
ارتباطي ارضاينيازهاي به ميكند سودآوريحركت جهت در كه رسانهاي
را يامجرمي متهم عكس بخواهند اگرمردم بنابراين.مردمميانديشد
به توجهي رسانه ولياين.گيرد قرار آنها بايددراختيار ببينند ،
بهعنوان صرفا حتي يا مجرم ، شكل به متهم يك معرفي كه ندارد نكته اين
فرد آن اجتماعي حيات پايان مجرم ، شكل به جرم اثبات از پس يا متهم
بتواند و شود متحمل را خويش قانوني مجازات است ممكن فرد يك.است
و خبر انعكاس با رسانهها ولي بازگردد ، اجتماعي زندگي به دوباره
بسيار را كار اين ميتوانند فرد يا موضوع آن پيرامون جنجالبرانگيزي
اينچنين از مانع ميتوانند جامعه كل اخلاقي نظام و قانونكنند دشوار
.شوند مشكلاتي
نقطه كند وتلاش ببيند يكسويه را ايجادآگاهي رسانهاي اگر مقابل در
انتخاب (خويش بهزعم) بهآنها دادن آگاهي و مردم ميانحفظ بهينهاي
ميتواند نمونهكسي بهعنوانپيشميگيرد در را ديگري روشهاي كند
رسانهها در آنها شخصي و فكري مسائل انواع به افراد ، ديگر مورد در
حال اين در.بداند خويش آگاهيرساني وظائف جزء را اين و كند اشاره
ولياگر.شود نقض شده برده نامي آنها از كه افرادي حقوق است ممكن
متعادل را ترازو كفه دو كار اين شود ، داده افراد به حقپاسخگويي
اين كه) يافتن حقآگاهي و فردي حقوق آمدن جمع از ديگر نمونه.ميكند
توسط خبر منبع افشاي عدم مسئله (است اخلاقي لزوم يك آمدن جمع لزوم
يك از دريافتي خبر كه دهد تشخيص است ممكن رسانه يك.است رسانه يك
تبعات كه كند عمل بهگونهاي نبايد ولي برسد ، مردم اطلاع به بايد فرد
جلب عنوان تحت را مورد اين.باشد داشته خبر منبع براي ناچسبي دل
.داد قرار ميتوان نيز رسانهها توسط افراد اعتماد
بيان افراد ، آزادي حقوق مفهومرسالت ، حفظ چهار با ما اينجا در
ديگري پاي در نبايد ازاينها يك هيچ.هستيم وسودانگاريمواجه
نه ولي باشد ، سودآور بايد خويش ادامهحيات براي رسانه.شود قرباني
ولي كند دنبال را خاصي رسالت ميتواند افراد ، رسانه حقوق نقض قيمت به
همراه حقوقي و حقيقي اشخاصي حقوق و فرديت نقض با نبايد اين
ولي بپردازد اخبار و ايدهها نشر آزادانهبه ميتواند رسانه همچنين.شود
.كند خدشهدار را افراد حقوق نبايد امر اين
ولي متعارض ارزشي نظامهاي كه اخلاقرسانهايدرجامعههايي مناسب بستر
مقابله به متضاد ، گاه و رقيب هنجاري نظامهاي دارند ، وجود قدرتمندي
نهادهاي اگر حال اين در.ميپردازند يكديگر با آميز خشونت
سياسيمبتني نظام و باشد آنها ادارهكننده دولت و نباشند رسانهايعرفي
از) رسانهها اخلاقيدر اصول نقض از سطح نباشد ، بيشترين مردم مشاركت بر
قواعدي شكلگيري به شرايطفوق.ميشود مشاهده (يادستهاي گروه هر
ميشودكه منجر دولت با و مردم يكديگر ، با با رسانهها ميان برايبازي
دروغبگويند ، يا كنند ، فحاشي مجبورند قواعديا آن چارچوب در رسانهها
در بنابراين.شوند خارج صحنه از اخلاقي اصول حفظ با يا كنند چاپلوسي
ميشوند ، نهاده پا زير بيشتر كلي طور به اخلاقي اصول كه جوامعي
و معقول حقوقي نظام يك حتي.باشند اخلاقي نميتوانند نيز رسانهها
سياسي استبداد.باشد كارساز جامعهاي چنين در نميتواند نيز اخلاقي
و جامعه شدن دور و اصولگرايي عدم براي را بستر بهترين معمولا
.ميكند فراهم اخلاق از رسانههايش
ناشي بيشترينآسيب دارد ، وجود وهنجاري ارزشي شكاف كه جوامعي در
است ، محققان و انديشمندان ، متفكران متوجه دررسانهها اخلاق نقض از
مطرح انديشه هرگونه كه ايجادميكنند مسموم فضايي رقيب چونقشرهاي
مورد بايد كه چنان آن و شده تلقي حزبي و سياسي سخني رسانهها ، در شده
با نظر ، اظهار هرگونه فضا اين در.نميگيرد قرار تحليل و نقد توجه ،
براي متفكر و محقق افراد و ميگيرد قرار داوري مورد امنيتي ملاحظات
قرار نظر مد را پيامد و ملاحظه گونه هزاران بايد ايدههايشان طرح
.دهند
سياسي ميشود ، فرهنگ واقع موثر اخلاقرسانهاي مورد در كه ديگري بستر
عمل اصولي امكان ومشاركتآميز مداراجويانه فرهنگسياسي يك.است
و اقتدارطلب سياسي فرهنگ يك تا فراهمميكند بيشتر را رسانهها كردن
به چه) است يابنده بسط و توليدگرا تودهگرا ، نوين ، سياسي فرهنگ.جزمي
كه ميشود موجب امر همين(آن غيرمشاركتي شكل به چه و مشاركتي شكل
آمدن.شوند درگير رسانهها اخلاقي پيامدهاي و تبعات در مردم عموم
يك در مردم عموم هرگاه كه چرا ميشود آشكار جا همين از صحنه به مميزي
معمولا مميزي.ميشود مطرح هم نظارت و كنترل مسئله شوند ، درگير پديده
نظارت آن حقيقت ولي دارد ، خواهانه آرمان و گرايانه ناكجاآباد ظاهري
.است اجتماعي كنترل و
الكترونيكشكلهاي و مكتوب نوعرسانه دو چارچوب در رسانهاي اخلاق
و بيشتر دليلشمول به الكترونيك رسانههاي.ميكند پيدا متفاوتي
سنگين سرمايهگذاري ونيز مكتوب ، رسانههاي به بيشترنسبت حساسيت
از بيشتري محدوديت (ميشود انجام دولتها سوي از عمومي بهطور كه)
فشار عمومي افكار كه چرا دارند ، غالب و معمول اخلاقي اصول رعايت حيث
و اندك برد دليل به مكتوب رسانههاي ولي.ميكند وارد آنها بر بيشتري
كمتري محدوديت (شوند وارد آن به ميتوانند افراد همه كه) كمتر سرمايه
بر محدوديت اعمال براي كمتري امكان نيز حكومتها.ميبينند خويش براي
.دارند مكتوب رسانههاي
و وليعرفيترند كوچكتر مكتوب ، بهرسانههاي مربوط رسانهاي نهادهاي
نشر به ميتوانند آسانتر هم ;دارند بيشتري امكانتحرك جهت همين از
نقض جهت از افراد ادعاي مورد بيشتر هم ، و بپردازند ايدهها و اخبار
به مربوط رسانهاي نهادهاي مقابل در.ميگيرند قرار اخلاقي اصول
آنها از وتحرك دولتيترند يا عموميتر بزرگترولي الكترونيك رسانههاي
ايدهها ارائه در ولي كمتراست ، آنها پيرامون اخلاقي ميشود ، مباحث سلب
.ميكنند عمل مكتوب ازرسانههاي محدودتر بسيار نيز واخبار
دارد ادامه