چهارم ، شماره 1090 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 9 چهارشنبه 18
:ملي تيمهاي سابق بازيكن مظلومي غلامحسين
است محلات از ما فوتبال اساس
باز فوتبال و فوتبال از نامي.نامداشت بازيچلتوپ توپ قديما..
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خودشونبروبيايي براي محله تو كه بودند زيادي پهلووناي البته.نبود
تو صلواتميفرستادن ، و ميزدن زنگ اونا زورخونههاواسه در و داشتن
قطعه يك و جمعميكردن پول محله يه بچههاي و دوران ، محصلين همين
قاليچه رو دورش بچههايباذوق از يكي و ميخريدن (گلولهلاستيكي)
گم خورد بهش دولك وقتي كه كند كم آن لاستيكي خاصيت از هم ميدوختكه
لاي از هم بلند چوب يك نياره ، درد خورد بچهها به وقتي هم و نشه گور و
روز بازي بساط و ميكشيدن بيرون ميشدن ، رد محل تو از الاغيهائيكه بار
يخچالا توي بازيش محل كه ميگفتنچلتوپ را بازي اين.ميشد تكميل جمعه
.بود شهر اطراف و دور خندقاي و
داشتن بزرگبادي توپ دولت دروازه خارجيبالاي عده يه زمونه ، اون تو
شهر خندقهاياطراف در كه زماني ضربهميزدن ، اون به پا با كه
از بعضي.افتاد رونق از محله بچههاي بازي شد ، كمكم شروع خانهسازي
فرنگ ، به رفتن بود ، بهتر وضعشون و بودن شده بزرگتر كه محله بچههاي
با زود صبح و شدن ماندگار نبود ، خوب چندان وضعشون كه هم اونا
كردن ورزش هيچكدام اما ميكردن ، بار ميوه و ميدون ميرفتن باباهاشون
چند تا گشت دهنبهدهن بچهها بين كمكم لغتورزش.نميكردن فراموش را
توپ دنبال محله خرابههاي وتوي بپوشن ورزشي لباسهاي توانستند نفري
.بدون
بازي دروازهها پشت و دروازهدولت ميرفتن روزها محله بچههاي
محله بچههاي از بعضي بالاخره مدتي ، از پس.ميكردن تماشا رو خارجيها
تعدادشان انگليسيها ،(انگليسيها)شدن خارجيها با مسابقه به حاضر
بدن ، مسابقه بچهها با و بدن تشكيل كامل تيم يك بتونن كه نبود آنقدر
سازمان در.نداشت مرتبي و منظم تشكيلات و نبود امروزي بهصورت هم ورزش
كمرنگي تابلوي خسرو ناصر توي ميشد تنها.نبود هم فوتبالي تربيتبدني
همين توي تازه ورزش ، دارالمعلمين:بود شده نوشته آن روي كه ديد
حق كسي ميدادن ، ياد سوئدي نرمشهاي و شمشيربازي فقط دارالمعلمين ،
و كرد بيشتري رشد رفتهرفته توپ ، با بازي.نداشت كردن بازي فوتبال
.آورد بهدست محبوبيتي خود براي
كني ، سردار ، صدقياني ، دكتر خانخاني ، حسينسردار ، حسن برادران
محبوبيت از محله مردم دربين وافخمي شكوه ، رضاكلانتر ، هراند
.رفت المپيك به ايران اينكه تا گشت نسل به نسل و شدن برخوردار زيادي
وارد ديگري از پس يكي بقيه و برمكي ، ساعدي ، شيرزادگان ، دهداري
.شدن گود
يادگرفته خارجي از را بازي روشهاياوليه خوزستانيها دوره اون تو
خاكي زميناي تو شدن ، پيدا خوبي گلكوچيكبازاي آبادان تو.بودن
خاك تو همه قبرستون پشت و سابق شيروخورشيد پشت يك ، لين تو احمدآباد ،
فوتبالش خوزستان.كنن دروازه وارد را پارچهاي توپ يك تا ميلوليدند
سروصدا كلي و برد رو انگليسي ملوانان روز يك كه شد خوب اونجا از
گرفتن ياد فوتبالو خاكي زمين از همشون و رفتن و اومدن خيليها.كرد
ورزش سال مرد خاكي زميناي همين تو از دهداري پرويز بيامرزه خدا
حسين صادقي ، محمد جاسميان ، حميد شاهرخي ، محراب برمكي ، حميد شد ايران
مال منم ديگه خيليهاي و ساليا پورمحمد ، ميرزا پورجانكي ، كازراني ،
انگار.ميشد تموم خاكي زميناي توي بازيمون وقتيكه.بودم محلهها همين
تميزي اين به زمينارو اين كه حالا كردن ، خالي سرمون رو خاك كاميون يه
خوب توپ دارن ، امكانات بچهها الان ميشه ، جمع چشام تو اشك ميبينم ،
بازي پابرهنه موقعها اون ما دارن ، لباس دارن ، دروازه دارن ، چرمي
نفت شركت پشت بهمنشير ، تو آبادان ، داغ و گرم زمين تو اونم ميكرديم ،
پدرشو خدا كرده آماده شهرداري زمينارو حالا.بود داغ خيلي زمينا
تو شما كار ميده ، انجام را انساني و خير كار اين داره كه بيامرزه
.بزرگيه خدمت محلات
فوتبالرا:ميگه ملي تيم در فوتبالايران گل آقاي:مظلومي غلامحسين
توسط كه بود اهواز خاكي زمين در.كردم آغاز اهواز خاكيشهر زمين از
.شدم دعوت استقلال تيم به رايكوف
كه هستم خوشحال وبسيار شدم دعوت ملي تيم به بيشتر درخشش با بعدها
و است برداشته را قدمهايي محلات توسعهورزش امر در تهران شهرداري
فوتباليستهاي اكثريت.باشه داشته خوبي بازتاب آينده ميتونهدر اين
.كردن رشد خاكي زمينهاي همين از باشگاهي و مليپوش
شهرزاد گود از نامجومطلق مجيد و ري شهر سرخ چاله از محمدخاني ناصر
عمق نشاندهنده اين و يافتن مليراه تيم و مطرح تيمهاي به...و
.محلاته فوتبال
رفاهي و تفريحي فضاهاي ايجاد كنار در شهرداري حاضر حال در خوشبختانه
ورزش حال كمك ميتواند اين كه ميده لباس و امكانات ورزشي تيمهاي به
.باشه محلات
ميتونه محلات به كشوريه ، رسيدگي و شهر هر فوتبال اساس محلات فوتبال
.گرفت دستكم نبايد را مسئله اين و تضمينكنه را ما فوتبال آينده