چهارم ، شماره 1097 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 17 پنجشنبه 26
|
|
گرفت جدي بايد را آنان
عياري كيانوش ساخته گاو فيلمشاخ درباره يادداشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و ندارد خوبي گاوفروش مثلشاخ فيلمي كه دروني و بيروني عوامل
شدهاند ترغيب آن ديدن به كمتري چزابهتماشاگر به وسفر همچونپدر
.توليدات اين از فرهنگي حمايت يا اكران جدول چيست؟ در
حساب به و قابلدانست را آمده بيرون تخم از تازه جوجههاي بايد
كه نيستند ، منفعل و خانهنشين لوسو امروزي ، بچههاي ديگرآورد
از و باشد سرگرمي جنبه تنها سينما و ورزش مثل ازپديدههايي تصورشان
در جمعيتي قشر پرتعدادترين اين.شوند گريزان روزمره واقعيتهاي
ميشناسند خوبي به را ميكنند زندگي آن در كه اجتماعياي شرايط ايران ،
به البته دهند ، تغيير خود خواستههاي براساس آنرا چگونه ميدانند و
.مفرح و شاد خودشان ، روش
خود فيلم لحن و اساسساختار را (مفرح و شاد) روش همين عياري كيانوش
و فيلم ، ماجراي (عياري آثار بقيه مثل) درشاخگاو.است داده قرار
ارائه پيرامونفيلمساز امروزي شرايط از واقعي تصويري در شخصيتها
عياري آثار ديگر و گاو بينشاخ اساسي اختلاف يك بار اين ولي ميشود
و رسانهاي فيلم يك ساخت از فيلمساز هدف و قصد آن و دارد وجود
.است كاربردي
جشنواره در ونمايش فيلم ساخت هنگام) خود مصاحبههاي در عياري
براي فيلمي داشته تصميم كه بود گفته (نوجوان و كودك فيلم يازدهم
بسازد صداقت كمال در سينما به آنها جذب هدف با نوجوان و كودك مخاطب
به خود اندازههاي در را فيلمساز خواسته شكلي بهترين به گاو وشاخ
.ميگذارد نمايش
آشنا كليشههاي از استفاده با سرگرمكننده فيلم يك اندازه در گاو شاخ
اريش نوشته كاراگاهان و داستاناميل از آزاد اقتباسي مناسب ، ريتم و
فيلم پايان تا را تماشاگر ميتواند كه است ، (آلماني نويسنده) كستنر
.شود خارج سينما سالن از راضي و كند خود همراه
كه است ديگر نوجوان يك به نوجواناني همياري و كمك درباره فيلم موضوع
.است دزديده او از بزرگ آدم يك را پولش و افتاده دردسر به
فيلمدو هنگامساخت كه دارد را برخوردي همان موضوع اين با عياري
واقعگراي و اجتماعي ديدگاه به دادن يعنياهميت گرفت ، پيش سيب نيمه
نيز سيب نيمه دو ) كليشهاي و تكراري داستان يك از اقتباس در خود
و تازگي فيلماش تا (غريب نامخواهران با است كستنر اريش نوشته
نمايش بيشترين.لحن و ديدگاه انتخاب در نوآوري باشد ، داشته نوآوري
و (محلفيلمبرداري و فضا) لوكيشن انتخاب در عياري اجتماعي ديدگاه
.است اشخاص بين گفتگوهاي و بازيگر
كه دارد تضادي خود درون در شهر تازهسازشمال محلههاي بهخصوص و تهران
يكي ديالوگي در كه طوري به است فيلمساز روحيه و فيلم مناسب بسيار
سينما انگارتو...بزرگه آنقدر تهران:ميگويد فيلم ازقهرمانان
.نشستي
نيز ميكنند آنهازندگي در فيلم اشخاص يا بچهها كه خانههايي انتخاب
اقتصادي جايگاه لحاظ به موجود نمايشدهندهتضادهاي كه است گونهاي به
و فضاسازي از پنهان لايهاي فيلم در كه تهرانيهاست اقشارمختلف در
.ميشود محسوب شخصيتپردازي
ديدگاه از نيزناشي فيلمي چنين براي غيرحرفهاي بازيگر انتخاب
فيلم دو در عياري.اوست شيوهكارگرداني و فيلم درونمايه به فيلمساز
در غيرحرفهاي بازيگران با كار تجربه وآبادانيها باشكوه روز
فيلم در شد باعث آن مثبت بازده و داشت را حاشيهاي و جنبي نقشهاي
بازيگران به و كند (نوجوانان بهخصوص) مردم به بيشتري توجه گاو شاخ
كاملانسبت كلاهداري حامد بازي البتهبدهد اساسي نقشهاي غيرحرفهاي
و كودكان بازي درمورد قاعدتا.است متمايز خود همسنهاي به
چه كلاهداري حامد اما هستند راحت جلويدوربين آنها ميگويند نوجوانان
كه داد نشان(حسنپور فريدون) تابستان درتعطيلات چه و اينفيلم در
ميتواند هم و نميگيرد را او اصطلاح به و است راحت دوربين جلوي هم
بازيگران از بازيگري در عياريخودش توان در اما كند ، بازي
مقطع جملات و كوتاه نماهاي به را عمده تاكيد مردمي و غيرحرفهاي
فيلم ريتم امر همين.نشود ديده كوتاه زمان در آنها ضعف تا ميگذارد
داده آن ساختار و فيلم داستان به رشد به رو روندي و كرده تند را
.است
نمايش تنها و معلولنيست و علت روابط توضيح براي جا ريتمي چنين در
براي فيلم در اشخاص انگيزه جلوهدادن منطقي و صحنهها باورپذير
درون به خواسته فيلمساز كه بار هر رو همين از و كافياست تماشاگر
مثل ;است شده وارد لطمه فيلم حسي تداوم به شود نزديك فيلمش شخصيتهاي
.است فيلم در اوج از پيش افت نوعي كه خجسته كابوسامير صحنه
باز فضاي مردمدر كه صحنههايي كارگرداني و رهبري در عياري اما
زيادي جمع با فيلم انگار ميدهدكه نشان نوعي به را خود تسلط هستند
جدا عياري كارگرداني شيوه.است شده طراحي يكاستوديو در لشگر سياهي
لحاظ به (واقعگرايياجتماعي به گرايش) دارد كه ديدگاهي تاثير از
دارند تماتيك ارتباط هم با كه صحنههايي به علاقه و كارگرداني پرداخت
به كنيد نگاه.است هيچكاكي سينماي و هيچكاك كارگرداني شيوه از متاثر
در ماريون طرف از عمل همين و قطار دستشويي در امير شمردن پول صحنه
گاو درشاخ داستان افشاء براي تفريحي مكان وجود يا و فيلمرواني
خلافكارفيلمحقالسكوت تعقيب صحنه يا و ترن در وفيلمبيگانگان
دنبال بچهها طرف از رضايي حسن كه درشاخگاو آن مشابه صحنه و هيچكاك
بزرگها آدم كه است فيلم مضمون همان در صحنه دو اين اماتفاوت.ميشود
از تازه جوجههاي مثل نوجوانان آنها ، براي و نميگيرند جدي را بچهها
اين كه مييابيم در گاو فيلمشاخ ديدن با اما است آمده بيرون تخم
قديم كوچولوهاي مثل ديگر آنهاگرفت جدي و شناخت بايد را كوچكها آدم
خنده به را تماشاگر زبانيهايشان شيرين واسطه به تنها كه نيستند
راحتي همين به و ندارند امنيت آنها ميان در دزدها حتي.مياندازند
است قرار اگر كه ميداند را قضيه اين عياري.گذاشت سرشان كلاه نميشود
عدول سينمايي اصول از نبايد ساخت نوجوان و كودك مخاطب براي فيلمي
دنياي در فيلمسازي بلكه دانست ، تفكر بدون و آسان كاري آنرا و كرد
از و آمد بيرون موفق آن از بايد كه است مشكلي عرصه نوجوان و كودك
به دست كه ميكند ادعا فيلم ساخت از بعد عياري مثل فيلمسازي اينرو
ويژهاي جايگاه داراي خود كار سابقه در را گاو وشاخ زده مهمي چنين
.ميداند
فيلمپدر عمومي اكران از گاوبعد فيلمشاخ اكران اما و...
هيات برگزيده اسپانيا سباستين سن جشنواره در مجيديكه مجيد ساخته
دريافت جوايزي نوجوان و كودك و فجر فيلم جشنوارههاي از و شد داوران
سينماي جشنواره منتخب فيلم كه چزابه به فيلمسفر نمايش نيز و كرد
سينماي ارزشمند آثار از يكي عنوان به را آن منتقدان و بود مقدس دفاع
است ايران سينماي مطرح فيلم سومين گاو كردند ، شاخ محسوب مقدس دفاع
عمومي اكران در (اصفهان نوجوان و كودك جشنواره يازدهمين برگزيده) كه
دو از ناشي گاو بهخصوصشاخ فيلمها اين كم فروش.ميشود دچارفاجعه
اصطلاح به و مهجور سينماهاي اختصاص ;است دروني و بيروني عامل
پيشفرضهاي و نامناسب تبليغات اكران ، بد زمان كمفروش ، و دورافتاده
علاقهمند فيلمها اين ديدن به كمتر تماشاگران شد باعث پخشكنندهها غلط
.كنند خوش جا آن انتهاي در شده ياد فيلم سه فروش ، جدول در و شوند
ديدگاه از ناشي بيشتر مذكور فيلمهاي در كم فروش دروني عامل اما
پرورش كانون و دوم شبكه و سيمافيلم تلويزيون ، ) آنها تهيهكنندگان
بازار در رقابت خود توليدات در كه است (نوجوانان و كودكان فكري
در همچنين.نميكنند لحاظ را مخاطب جذب شيوههاي به آشنايي و سينمايي
و مشهور بازيگران نبود فيلم ، نام مثل گاومواردي فيلمشاخ
نوجوان و گروهكودك در فيلم اينكه در بيشتر تاكيد و تماشاگرپسند ،
پرهيز آن از غريب تهيهكنندگانفيلمخواهران كه موردي) شود قلمداد
باز و.زد لطمه فيلم فروش به كه است دروني ديگرعوامل از (داشتند
كه اكران جدول تنظيم مسئولان و برنامهريزان از هميشگي سوال همان
چيست؟ سينما در فرهنگي توليدات از حمايت از منظور
و چزابه به مثلپدر ، سفر فيلمهايي حال شامل فرهنگي حمايت اين آيا
بيدليل بنابراين است؟ اسفبار چنين آنها فروش كه است شده گاو شاخ
فرهنگي حمايت به اميدي و انتظار خصوصي بخش تهيهكنندگان ديگر كه نيست
.ندارند فيلم اكران زمان در
راستين شادمهر
نمايي در مهرانفيروزبخت و (بهسر كلاه) كلاهداري حامد:عكس شرح
گاو ازفيلمشاخ