چهارم ، شماره 1098 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 19 شنبه 28
مادري سرزمين گمشده فرهنگ بدنبال
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
چنگيزخان كودكي * غريب فيلمعاشق لباس طرح
هنر يك مرز از پاراجانف براي كلاژ پاراجانف سرگئي كلاژ آثار به نگاهي
بافتههاي اشياء ، تركيب از تازهاي مفاهيم و ميرود فراتر تجسمي
.ميآورد بدست بعدي دو عكس و نقاشي چوب ، روي كندهكاري قطعات پارچهاي ،
است مشهود نيز او سينمايي آثار در كه مفهومي
سينما نامدار چهره ،(سركيسپاراجانيان اصلي نام با) پاراجانف سرگئي
از پس و آمد دنيا به گرجستان در ميلادي درسال 1920 تجسمي هنرهاي و
در تبعيد زندانو تحمل سالها از بعد و نشيب و پرفراز زندگي 70سال
فجر فيلم جشنوارههاي در تاكنونفروبست جهان از چشم سابق شوروي رژيم
شرقي و بفرد منحصر سبكي كه سينما هنرمند اين از فيلم چندين تهران
و غريب سورام ، عاشق انار ، قلعه چونرنگ فيلمهاييديدهايم دارد ،
و داده اختصاص خود به را سينما جهان جايزه كه 16 ما نياكان سايههاي
در همچنين.رساندهاند ثبت به سينما بزرگان رديف در را پاراجانف نام
كلاژهاي و حجمي آثار از قسمتهايي فجر فيلم جشنواره دوازدهمين
.شد گذاشته علاقهمندان ديد معرض به نمايشگاهي در پاراجانف
از اثر ايران ، 16 در پاراجانف سرگئي دوستداران از گروهي همت به
رسيده چاپ به است ، هنرمند اين انار كتاب از انتخابي كه او كلاژهاي
است تهيهشده لازاريان ژانت همكاري با و مناسبت همين به مطلبزير.است
از جامانده به دستي آثارهنرهاي تكهتكه در پاراجانف.ميخوانيم كه
.ميگردد مادرياش سرزمين فرهنگگمشده دنبال به نياكانش
حاشيهاي بانقوش گلسرخي نعلبكي و بشقاب يك شكسته تكههاي او براي
و مقدس مادر نقش كه است كليسايبيزانتي موزائيكهاي همچون لاجوردي ،
قابچوبي دردل اينها همه و داده جا خود دل در را (ع) مسيح عيسي پسرش ،
و واقعي ابعاد با تركيببندياشياء چنين.ميگيرند جا حصيري سيني يك
نام به هنري اثر خلق شيوه از تنها كناريكديگر در آنها سهبعدي حجم
ميرود فراتر تجسمي هنر يك مرز از پاراجانف براي كلاژبرميآيد (1)كلاژ
كندهكاري قطعات پارچهاي ، بافتههاي اشياء ، تركيب از تازهاي مفاهيم و
آثار در كه مفهومي ميآورد ، بدست بعدي دو عكس نقاشي ، چوب ، روي
شده فراموش قومي فرهنگ بازشناسايي آن و ;است مشهود نيز او سينمايي
نمانده باقي چيزي سابق شوروي حكومت در آنها از سايهاي جز كه است
و نامتجانس ظاهر به عناصر چيدن هم كنار به پاراجانف گرايش همين.بود
سينمايي آثار ساختار در آنها از واحد دروني مفهوم يك انتزاع
.ميشود محسوب هنري مولفه يك پاراجانف
ميكند تجسم را پارچهاي ، لباسي بافتههاي غريب ، فيلمعاشق لباس كلاژ در
انار يك انار ، گل با سرش روي و دردستها كه است زني برگيرنده در كه
كنار در گرفتنآن قرار و عنصر يك اجزاء از استفاده همين.شدهاست مجسم
القاءكند ، بيننده به را آنعنصر كل احساس و تصور كه گونهاي به يكديگر
آثار از هيچكدام در.است كلاژهايش درساخت پاراجانف كاري شيوه
با متباين و شدهمغاير مصرف تكههاي رنگ و بافت جنس ، ، كلاژيپاراجانف
نقوش با شكسته چيني تكههاي.نيست آنتكهها طبيعي خاصيت و اصلي مفهوم
دريايي ، صفحههاي عروس يك مداليون تسبيح ، دانههاي خطوطيوناني ، و آبي
خود اصلي جنس و رنگ همانبافت ، معدني سنگ قطعه چند و جيبي ساعت چند
.دگرگوننشدهاند و دارند را
آذري ايراني ، وبخصوص عتيقه اشياء جمعآوري به بسياري علاقه پاراجانف
كه است خود سرزمين مردم فرهنگي هويت دنبال به او.داشت ارمني و
اما گرفتند ، تاثير و گذاشتند تاثير يافتند ، گسترش مناطق دراين
در بيجان چنگيزخان ، عروسكهاي و جنگ پژواك كلاژ دو در.نشدند فراموش
شيشه و نفتي چراغ حتي و سنگهايتزئيني و پارچهها اشياء ، از انبوهي
ورطهطبيعت به را آن جنگ كه ميكنند ياد انساني اززندگي قوري و حبوبات
.است كشانده بيجان
كاغذ ، چسباندنقطعات از كه نقشي يا طرح تيكه ، چهل تصوير:كلاژ -1
فرهنگ كتاب).باشد آمده فراهم آنها مشابه خردهريزهاي انواع و پارچه
(كرامتي محسن تاليف تجسمي ، هنرهاي اصطلاحات