چهارم ، شماره 1098 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 19 شنبه 28
|
|
حادثه قلب به آنها ميگريزند ، همه وقتي
ميروند
بلا خط مدافعان آتشنشانان ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در همگان و ميآيد پيش حادثهاي كه زماني:نمونه آتشنشان بهرامي علي
ميدهد آتش به تن كه است آتشنشان اين هستند ، حادثه محل از گريز حال
...تا
در ممكناست كنند اشغال را تلفنآتشنشاني اگر كه كنند توجه مردم
مركز اين كه بيفتد اتفاق شهر از گوشهاي ناگواريدر حادثه لحظه همان
.بماند بياطلاع آن از
ازپيش برنامه يك غياب در - ويژهتهران به - كشورمان شهرهاي گسترش
صورتپذيرفته توسعه براصول مبتني وكارآمد منسجم شده ، انديشيده
و نهادها رشدنامتوازن و ناهماهنگي فرهنگشهرنشيني ، بطئي رشد.است
بدون گسترش پيامدهاي ازجمله شهري ، مديريت در سازمانهايعملكننده
و يكسو از مراسلاتي راههاي نبوداست ايران شهرهاي برنامهريزي
ميزانكافي به آتشنشاني ايجادايستگاههاي در كيفي و كمي كاستيهاي
سازمان بهتر كار گردش براي ناآگاه شهروندان برخي مزاحمت و يكسو از
را - است شده اشاره آنها از بخشي به گزارش اين در كه - آتشنشاني
.دانست شد گفته آنچه از نمودي ميتوان
سيمايي.مهربانشخواندم سيماي از بود لازم كه آنچه برخورد اولين در
و بود نشسته ويلچر چرخ روي.داشت دليري و جوانمردي از نشان كه
آماده هنوز گويا.بود كرده تن بر را آتشنشاني كاركنان ويژه پيراهن
تا كند خبر با حادثهاي وقوع از را او بيسيم طريق از هم باز تا بود
...و شود اعزام منطقه به
ياري را ديدهاش آسيب همنوعان گذشته در كه او توانمند دستان اما
لحظه هر در كه پرقدرتي پاهاي و ميچرخاند را ويلچر چرخهاي حالا ميداد
چرخ روي بر حركتي كوچكترين بدون بودند آماده حادثه محل به رفتن براي
.داشت قرار
از آن رفع براي و ميشد روبرو حادثه مورد دهها با روزانه كه كسي براي
خانهنشيني و وضعيت اين قبول اكنون نميورزيد ، دريغ تلاشي كوچكترين
كه بود لازم گزارش تكميل براي.نيست دردي كم او درد.است مشكل بسيار
خوانديد را كهوصفش را عليبهرامي و كنم گو و گفت نمونه آتشنشان بايك
.شد معرفي من به
كوچه آتشسوزي خاموشكردن عمليات در كه است آتشنشاني.بهرامي علي.
از يكي در انفجار اثر بر عمليات ودرهمان بود عمليات فرمانده برلن
.شد نخاع قطع و شديد ديدگي آسيب ساختمانهادچار
يك ديدن براي را خود.رفتم ديدارش به قبلي وقت تعيين و هماهنگي با
اشتباه من تصور ولي.بودم كرده آماده ناخشنودكننده و رقتبار صحنه
.بود
داد پاسخ من بهپرسشهاي خود متين و قاطع بيان لحن بابهرامي علي.
عنوان به برلن كوچه در سال 1374 آذر آتشسوزي 16 حادثه در:گفت و
شد منفجر مغازهها از يكي..شدم اعزام منطقه به عمليات ناظر و بازرس
در شكستگي دچار و ريخت من روي بر ساختمان پنجره و ديوار از قسمتي و
.شدم نخاع قطع همچنين و شكم ناحيه در شديدي جراحات و پا ناحيه
آتشنشان ايكاش كه كردهاي فكر هيچگاه حادثه ، اين از پس:ميگويم
نبودي؟
كنم كسب روزيتوانايي اگر و دارم و داشتم علاقه كارم به من:ميگويد
.شد خواهم آتشنشان هم باز
حال در همگان و ميآيد پيش حادثهاي كه زماني:ميافزايد.بهرامي علي.
آتش به تن و ميرود پيش كه است آتشنشان اين هستند ، حادثه محل از گريز
...ميدهد
جان حافظ سخت درمشاغل كه داريم زيادي بهراميهاي جامعهمانعلي در
جامعه كه است اين مهم.ببينند آسيب استكه ممكن و هستند مردم مال و
شغل در روزگاري كه افرادي از جامعه اگر.بگذارد تنها را آنها نبايد
كار ادامه به قادر و ديده جدي آسيب دليلي به و بوده خدمت منشا خود
هم باز كه نيست معلوم نكند ، قدرداني -سخت مشاغل ويژه به -نيستند
.دهند ادامه را آنها كار كه شوند پيدا كساني
در آتشنشاني فعاليتهاي از مدوني آتشنشانيتاريخ و روسيه تبريز ،
درايران آتشنشاني سازمان تاريخچه عنوان به كه مطالبي نيستو دست
است تهران آتشنشاني ازشاغلان گروهي پژوهش حاصل عموما شده جمعآوري
شده گردآوري سازمان اين بازنشسته كاركنان با گو و گفت طريق از كه
.است
هدفهاي برايپيشبرد تزاري روسيه قواي پيش سال حدود 150 ميشود گفته
واحد اولين بود مقروليعهد روزها آن كه تبريز در خود سياسي
قديمي واحد اين مانده باقي تجهيزات و لوازم.كردند داير را آتشنشاني
.ميشود نگهداري تهران در حاضر حال در
واحد دومين:است مدعي آتشنشاني بازنشسته و قديمي كارمند يك
نفت پالايشگاه در كرد بهكار شروع و داير كشورمان در كه آتشنشاني
.است آبادان يا سليمان مسجد
گاراژي در و درتهران آتشنشاني واحد اولين سال 1303 در وي گفته به
دستگاه با 4 روسي ژنرال يك حضورتوسط امين راه سه در حسني نام به
شروع نظامي درجهداران از نفر با 15 و گ.ا.ان بامارك ويژه خودروي
آقابوذرجمهوري كريم تيمسار پيگيري با سال 1307 در.كرد كار به
ماشينهاي اداره به تبديل حسنآباد ميدان در موجود قديمي قبرستان
.بود شده ياد خودروي دستگاه همان 4 آن تجهيزات كه شد آبپاش
و باتجهيزات اطفائيه اداره راهاندازي براي آلماني شخصي بعدها
در بزرگ آتشسوزيهاي بروز با و مرور به.آمد ايران به ويژه تعليمات
با مقابله براي سازماني احداث بود شهر اين كمي رشد از ناشي كه تهران
تا و تاسيس تجريش در آتشنشاني ايستگاه دومين و يافت ضرورت آتشسوزيها
افزون روز گسترشداشتند فعاليت تهران در ايستگاه دو همين سال 1326
زيادي ادارات تا شد موجب آن كردن پيدا مركزيت و تهران شهر بيرويه و
...شوند احداث آن پيرامون در متعددي صنايع و ايجاد شهر در
حسنآباد درايستگاه سال 1340 در:ميافزايد بازنشسته آتشنشان اين
و شد ايجاد اطفاء واحد كنار در امداد و نجات گروه عنوان با واحدي
.است شده انجام تاكنون كه است اقداماتي بهترين از يكي واحد اين
حادثه ميافتد اتفاق حادثهاي يا آتشسوزي كه دقيقه؟هنگامي چند
محل به وقت چه آتشنشاني ماموران كه هستند منتظر و نگران ديدگان
.ميرسند حادثه
جهاني استانداردهاي:ميگويد برنامهريزي و پژوهش معاون سعيدايي.
رسيدن تا آتشنشاني به اطلاع اززمان كه باره اين در قبول مورد
.است دقيقه ميخواهد 3 زمان مدت چه ديده محلآسيب به ماموران
تا 7 گذشتهتقريبا 6 سال در تهران در آتشنشاني عملكرد وي گفته به
راهها و بيشتر ايستگاهها كهتعداد مناطق بعضي در و است بوده دقيقه
.است بوده نيز اين از كمتر رقم استاين بوده مناسبتر
مناطق كه است اين به منوط آتشنشانان بهتر عملكرد:است معتقد سعيدايي
در.دادهاند اختصاص خود به را ساختمان و جمعيت تراكم از حدي چه
زمان نيست ، مناسب ترافيك و است بالا شده ياد تراكمهاي كه مناطقي
.ميبرد بيشتري زمان حادثه محل به آتشنشاني ماموران رسيدن
پذيرفته مسئله اين دنيا كشورهاي از بسياري استدر بهتر پيشگيري
لحاظاقتصادي به مراتب به حادثه وقوع از پيشگيري كه شدهاست
.شود حادثهمقابله با كه است اين از بهتر واجتماعي
و ساخت در فرضا كه ميشود انجام زيادي سرمايهگذاريهاي اساس همين بر
كه شود عمل گونهاي به...و هتلها كارخانهها ، مسكوني ، منازل ساز
.يابد كاهش حادثه وقوع احتمال
را حادثه احتمالوقوع وجود اين با:ميگويد باره اين در سعيدايي
اگر اينكه براي و ميافتد اتفاق حادثه همواره و رساند صفر به نميتوان
را خود جامعهاي هر بايد كند پيدا كاهش آن زيانهاي افتاد اتفاق حادثه
.كند آتشسوزي جمله از حادثهاي هر خاص تجهيزات و ابزار به منجر
اخير سالهاي كهدر ميپرسم آتشنشاني سازمان عمومي روابط مديركل از
انجام اقداماتي چه آتشنشاني ايستگاههاي تعداد و تجهيزات افزايش براي
.است شده
گذشته سال در5 كه آتشنشاني ايستگاههاي تعداد:ميدهد توضيح وي
سال اين 5 از پيش كه ايستگاههايياست تعداد معادل شدهاند احداث
.داشتيم
به هنوز تهران در موجود آتشنشاني ايستگاههاي تعداد وي گفته به
.كند طرف بر را شهر اين نيازهاي كه نيست اندازهاي
ايستگاه نيازبه 150 تهران شهر شده انجام كارشناسي مطالعات براساس
.دارد آتشنشاني
جلوگيري حادثه وقوع از اينكه براي مردم به لازم آگاهيهاي و آموزش اگر
ماه در 5 مثال طور به.شود انجام بايد زيادي كار نشود داده كنند
كه است اطلاعيافته آتشنشاني سازمان بار يك هفتهاي متوسط طور به گذشته
.است آفريده حادثه منازل در گوشت چرخ
مردم به باره اين در تلويزيوني فيلم يك پخش طريق از كه آموزشي با
.است يافته كاهش بسيار گوشت چرخ به مربوط حوادث شد داده
به مربوط آتشنشاني سازمان مشكلات بزرگترين از تلفنييكي مزاحمين
باره اين در ازمردم برخي فرهنگ ضعف از ناشي كه است تلفني مزاحمين
از يكي -تهران آتشنشاني ويژه تلفن -تلفن 125 واقع در.است
تلفني مزاحمت كه كساني از بسياري.است ايران در تلفنها پرمزاحمترين
آنها كه زماني همان در كه نرسيدهاند باور اين به هنوز ميكنند ايجاد
به و باشد افتاده اتفاق واقعي حادثهاي است ممكن ميكنند ايجاد مزاحمت
...شود خبردار دير حادثه وقوع از سازمان آنها مزاحمت دليل
به كه ازتلفنهايي درصد تهران 95 آتشنشاني سازمان مسئولان گفته به
ادعاي است محلي يك در وقوعحادثهاي مدعي گوينده و ميشود شماره 125
.است مزاحمين سوي از بوده كذب
نيز خود بهاطرافيان و كنند باور را اين مردم گوناگون اقشار بايد
حادثه ناكرده خداي اگر كه ايناست براي تلفن 125 كه شوند يادآور
اين وسيله به آتشنشاني ماموران است افتاده محلياتفاق در ناگواري
.كنند پيدا آگاهي آن از خط
يكآتشنشان:ميگويد آتشنشان يك توصيف در بلاسعيدايي خط مدافعان
يك.باشد ايثارگر جسمانيبايد و فيزيكي ويژه شرايط داشتن بر علاوه
بر جان تا باشد رسيده معنوي و روحي ازعلو درجهاي به بايد آتشنشان
.كند آماده حادثهاي هر با مقابله براي را خود كف
از:ميگويد ميكندو ياد بلا خط مدافعان عنوان به آتشنشانان از وي
ايجاب شغل اين صعوبت و قداست استو نهفته شغل اين ذات در خودگذشتگي
.باشند مناسبي وضعيت در مادي لحاظ به كهآتشنشانان ميكند
ولايي فرناز