چهارم ، شماره 1099 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 20 يكشنبه 29
مذهبي حقيقت و آزاد كنش
(آخر بخش) مسيحي كلام اصلاح و كييركهگار
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
طور به را مذهبي حقيقت نميتوان استكه باور براين كييركهگار
به و فردي كنشگر آزاد كنش از مذهبي حقيقت بلكه آورد ، چنگ به مفهومي
.ميشود حاصل اگزيستانسياليستي شيوهاي
دو به مسيحي كلام اصلاح مقالهكييركهگارو نخست بخش اشارهدر
نام به نشريهاي عليه افشاگري يكي كييركهگار ، زندگي در رويدادمهم
منحرف (ع)مسيح مذهب از كه دانمارك كليساي به حمله همچنين و كورساير
بازشناسي جهت در وي انديشه و مهم آثار براين علاوه.شد اشاره بود شده
را آن شماره اين در كه دوم بخش در گرديد ، مطرح نيز (ع)مسيح دين
وجودي سهگانه مراحل نظريه اساس و كاركردي ارتباط روش ميخوانيد
ساختار تحليل بر مبتني كه مذهبي و اخلاقي ،(زيباشناسي) استحساني
.ميگيرد قرار بحث مورد است فرديت
مقالات سرويس
به وي اعتقاد از است كاركردي همچنين كهگار كيير ارتباطي روش
هگل نظري رويكرد برخلاف.است (ذهنيت) سوبژكتيويته مذهبي اينكهحقيقت
را مذهبي حقيقت نميتوان كه است باور اين بر كهگار كيير مسيحيت ، به
فردي كنشگر آزاد كنش از مذهبي حقيقت بلكه آورد چنگ به مفهومي طور به
كار و سر ايمان با كه جايي در.ميشود حاصل اگزيستانسيل شيوهاي به و
دست] و عام طور به بشري وجود.قطعيت نه و باشد ميتواند خرد نه داريم
.است مطلق كردن خطر متضمن همواره خاص طور به مذهبي اعتقاد [به يافتن
مراقبت است قادر قابله.كند خدمت قابلهاي همچون ميخواهد كهگار كيير
.بگذارد تاثير اصيل خويشتن تولد بر نميتواند اما كند
ساختار از خاص تاويلي پيش از غيرمستقيم ، ارتباط از دريافت اين
به مرگ تا كتاببيماري در كهگار كيير.ميگيرد فرض را بشري فرديت
از برآوردي فرمولبندي براي را هگلي زبان (آيرونيك) طعنآميز طور
را (ذهنيت) سوبژكتيويته از هگل دريافت كه ميگيرد كار به فرديت
ساختاريخود فردي كهذات ميكند استدلال كهگار كيير.ميكند واژگون
و ميآفريند را آن ديگر كاملا كهخداي است (self-relation) ارتباطي-
بستن كار به راه از تا ميشود فراخوانده بشري فرد هر.ميدارد نگاه
ديدگاه اينيابد دست فعليتهايش و امكانها به خود ، آزاد اراده
شكل را كهگار كيير نافذ روانشناختي تحليلهاي دربارهخود ، اساس
چنين را اضطراب ريشه اضطراب ، كتابمفهوم در كهگار كيير.ميدهد
او بر وي خاص آزادي كه را امكاناتي فرد كه هنگامي:ميكند تعريف
امتناع يا شكست ياس ، .ميآيد پديد اضطراب ميكند ، بازشناسي است گشوده
در فردي ذات مسئوليت ترس و اضطراب آميختگي.است بودن ازخود سوژه
.ميكند آشكار را خودش مورد
هر اگرچه.ميدهد شكل را وجود نظريهمراحل اساس فرديت ، ساختار تحليل
اين بر كهگار كيير حال اين با است ، فروكاستناپذيرفرد طور به شخصي
زندگيهاي ميان در را شونده تكرار الگوهاي ميتوان كه است باور
:ميدهد تشخيص را وجودي اصلي مرحله سه او.داد تمييز افراد گوناگون
هر.مذهبي مرحله و اخلاقي مرحله ،(زيباشناسيك يا) استحساني مرحله
و پيشفرضها تابع كه ميكند ارايه را زندگي از مجزا شكل مرحله
كليت از خلاصهاي مجموع در مراحل اين.است خود خاص چشمداشتهاي
كيير كه حالي در.ميدهد نشان كهگار كيير مستعار نام با نويسندگي
راه ومراحل آن يا كتابهاياين اول بخش در را استحساني وجود كهگار
به اختصاص كتابها اين از هريك دوم بخش ميدهد ، قرار سنجش مورد زندگي
از] پيچيدهتر مذهبي مرحله تحليل.دارد اخلاقي وجود تجربه در تامل
لرز ، قطعههاي و كتابهايترس در كهگار كيير.است [ پيشين مراحل
مذهب كه راهيهايي دو و پرسشها به نهايي غيرعلمي وپينوشت فلسفي
تا كتاببيماري دو.ميشود نزديك بياعتقادي دورنماي از ميكند مطرح
شده پذيرفته دورنماي از پيشين آثار برخلاف مسيحيت در وآموزشگري مرگ
زندگي ، سنجش راه بخشمراحل سومين نهايت در.شدهاند نگاشته مسيحي
گير بيايماني و ايمان ميان كه است فردي دروني كشمكش غيرمستقيم
.است افتاده
نشان دلبخواهانه طور به و نميشوند گزينش تصادفا وجودي مراحل اين
كه هنگامي چنانكه گرفتهاند ، جاي دقيق نظمي در بلكهدادهنميشوند
مذهبي مرحله به اخلاقي مرحله از گذشتن با استحساني ازمرحله كسي
نمودار اين.دارد جريان اصيل فرديت سوي به جنبشي وي در ميرسد ،
خود ، محيط از نشده جدا (يكيداني) همانداني از را (ذات) سوژه پيشروي
ذات كامل ، يافتن فرديت حالت در.ميدهد نشان كامل ، يافتن فرديت به
طور به و خاص فردي به مبدل غير ، از افزايشجدايي طريق از فردي
استحساني مرحله مشخصه خالص تصميم نبود.ميشود خويش مسئول ماندگار
و نفساني گرايشات در نسنجيده ازغوطهوري آزاد اراده فقدان.است
مجرد انديشيهاي باريك در شدنخونسردانه حل از يا و اجتماعي زندگي
آزاد كنشگري طريق از دارد وظيفه خود اخلاقي ، ديدگاه از.ميشود منتج
نشان يافتن فرديت فراشد در را اساسي لحظهاي سنجيده تصميم يابد ، تحقق
حال اين با ميدهد ، شكل فرديت به سفر در را مهم مرحلهاي و ميدهد
.است حساس خداوند به خود بنياني وابستگي به ناكافي مقدار به اخلاقگرا
عنوان به اخلاقي تعهد ملاحظه با كه درمييابد سرانجام اخلاقي كنشگر
ميان بيكران كيفي اختلاف.ميپرستد را اجتماعي نظم عملا الهي ، فرمان
از اطاعت و مردم به تعهد ميان كشمكش امكان انساني ، امر و الهي امر
غايتانگارانه راتعليق كشاكش اين كهگار كيير.ميآفريند را خداوند
موثري طور به اخلاقي و مسئوليتمذهبي ميان تصادم اين.مينامد امراخلاقي
.ميكند ويران را اخلاقي زندگي
تحليل.ميكند ارايه را اصيل فرديت كامل شناسايي وجود ، مذهبي مرحله
توسط كه تضادهايي پارادوكسيكال همرويدادي در ازخود ، كهگار كيير
خود اوج به ميشوند تقويت و ميشوند آفريده مومن فرد مطلق تصميم
بوسيله آنخود در كه است ارتباطي - آزادخود كنش ايمانميرسد
و هستند (Synthesizing) نهاده هم وبا مجزا همزمان كه تضادهايي
از كه فردي تصميم بحراني لحظه در.مييابد تحقق ميدهند ، شكل را خود
جدا با را يگانهاش فرديت است ، آگاه كاملا زندگياش براي مسئوليتش
در جاودانهاش هويت كردن معنا و خودها ديگر از خودش مصممانه كردن
وخود ، خداوند ميان كيفي اختلاف.ميكند بنا ديگر كاملا برابرخداي
.ميكند ناممكن را انساني امر و الهي امر ميان ماندگار ارتباط هرگونه
كه مطلقي با تام ارتباط نيست قادر كه است گناهكاري فرد ميماند آنچه
ميان شايسته ارتباط امكان.نهد بنيان است وابسته بدان فرديتخالص
خدا -انسان.است شده گشوده مسيح تجسم بوسيله وخود خداوند
درك به عقلي طور به نميتوان هرگز كه است نمايي يامتناقض پارادوكس
را آشتيناپذير آن يا اين يكيا محض پارادوكس اينتوفيقيافت آن
بنيادي خطرورزي ايمان.باش مرتد يا بياور ، ايمان يا:ميكند مطرح
با خود.ميشود دگرگون خود آن طريق از كه است بيواسطهاي جهش.است
خدا -حقيقتانسان محض ، پارادوكسيكال الهي حضور به مومنانه پاسخگويي
و ميشود (ذهني) سوبژكتيو حقيقت تصميم ، لحظه اين در.ميكند دروني را
نويسندگي هدف حقيقتمندي سوبژكتيويته چنين.ميشود حقيقتمند سوژه
.ميبرد راه آن سوي به را خواننده بيوقفه كه است كهگار كيير پيچيده
شد ، گرفته ناديده بسيار خودش زمان در كه كهگار كيير تاثيرآثار
كلام ، علم در چيره نيرويي تا آورد بر سر بيستم قرن دهههاي نخستين در
ديني راست در كهگار كيير كلامي تاثير شود ، ادبيات و روانشناسي فلسفه ،
از بسياري بولتمان ، رودولف و بارت كارل.است آشكار پروتستان نوين
نفوذ بادادند گسترش بود ، كرده مطرح كهگار كيير كه را درونمايههايي
گسترش يهودي كلام قلمرو به او تاثير بوبر ، مارتين تفكر بر كييركهگار
.يافت
قرن فلسفي دبستانهاي مهمترين از يكي اساس كهگار كيير آثار همچنين
.داد شكل را اگزيستانسياليسم:بيستم
اروپايي بزرگ فيلسوفان براي را بحثبرانگيزي اصطلاحات كهگار كيير
او آثار.كشيد پيش سارتر پل ژان و ياسپرس كارل هايدگر ، مارتين همچون
زمانمندي ، پوچي ، تعالي ، اصالت ، شخصي ، فرديت مسايل اهميت بر تاكيد با
نسل براي پرباري سرچشمههاي اميد و اضطراب ياس ، گناه ، خواهش ، مرگ ،
.كرد فراهم ازفيلسوفان كاملي
قرار شناسايي مورد كمتر اغلب مدرن روانشناسي در كهگار كيير نقش
را شخصي فرديت رواني حالتهاي از او ابتكاري تحليلهاي.گرفتهاست
ادامه و گسترش لينگ.دي.آر و بينسوانگر لودويگ چون روانشناساني
به متمايل كهگار كيير آثار از برخاسته روانشناختي نظريههايدادند
.است فرويدي سنتي تحليل متمم و اصلاحي جريانهاي
اهميت بيستم قرن ادبيات بر كهگار كيير تاثير بر تاكيد نهايت در
آلبركامو ، همچون متنوعي خلاقه نويسندگان آثار در را او نفوذ.دارد
.ديد ميتوان پرسي والكر و آپديك جان كافكا ، فرانتس
روشنبينيهاي.است كهگار كيير اهميت بر اشارهاي تنها چكيده اين
رانشان راههايي و است گرفته خود نفوذ زير را معاصر انديشه او
درك را خود زندگي آنها بوسيله مردم از بسياري اكنون كه ميدهد
.ميكنند