چهارم ، شماره 1100 اكتبر 1996 ، سال مهر 1375 ، 21 دوشنبه 30
|
|
دوراني به متعلق انگليس پادشاهي ابعاد
ندارد وجود ديگر كه است
انگليس سياسي علوم و تاريخ استاد با گفتگو
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
درحالي هستيم دوم جنگ از بعد درشرايط هنوز ما ميكنند فكر بعضي
است كرده تغيير جهان در انگليس جايگاه و اقتصاد جامعه ، ساختار كه
كارگر حزب وعضو مركز به متمايل چپ باگرايش تاريخنگاري پيملات بن
معاصر تاريخ و علومسياسي لندن ، بك كالجبرك كهدر است انگليس
زندگينامهاليزابت نگارش به كهتصميم هنگامي پيملات.تدريسميكند
و ندارد توجه خانوادهسلطنتي پيرامون بهشايعههاي گفت گرفت ، دوم
در پيملات.است گردآوريكرده ميخورد نگاري تاريخ بهدرد را آنچه
به ميكرد كار دوم كتابزندگينامهاليزابت روي كه چهارسالي
ملكه نزديكان از بسياري با و داشت دسترسي سلطنتي و دولتي آرشيوهاي
ميخوانيد پي در آنچه.كرد گفتگو درباريان و كابينه وزيران جمله از
بهمنظور كه است نيوزويك هفتهنامه با گفتوگوهايپيملات از بخشي
آن در نظامپادشاهي پيرامون انگليس در ديدگاههايموجود با آشنايي
سال چند در بحث ميشوداين يادآور.ميگذرد نظرخوانندگان از كشور
آن در سلطنتي خانواده اخلاقياعضاي رسواييهاي پي در بهويژه و اخير
.است گرفته قرار صاحبنظران و عادي ، مطبوعات مردم توجه مورد كشور
ميبينيد؟ راچگونه بريتانيا پادشاهي آينده o
دوبارهبحثهايي امسال تابستان.شدهاست سست حدي تا پادشاهي پايه -
يك متعلقبه پادشاهي ، اين عظيم ابعاد.شد مطرح مورد اين در
.ندارد خارجي وجود ديگر امروز كه است قدرتجهاني يك و امپراتوري
پادشاهيبريتانيا ناپذيري بهمسئوليت دادن خاتمه ضرورت درباره
.ميتوانزد بسياري حرفهاي
نداشتنمسئوليتهايقانوني اينپادشاهي ، مشكلات از يكي واقع در
.است
بتوان كه باشيم داشته دربار نوعيوزارتخانه كه است آن راهحل يك
اداره براي نيز را وزيري و داد اختصاص بودجه معمول شيوه به آن براي
.كرد تعيين آن
و راديكال مشيهاي طرفدار - مانندمن - بعضي است ممكن چند هر
در سلطنت وجوه از يكي كه نظرميآيد به اما باشند ، ترقيخواهانه
.باشد سنتي بايد سلطنت نهاد كه است آن بريتانيا
اما.كرد خواهد پيدا ادامه همينتشريفات با وضع اين ميكنم فكر من
بهدرون منحصر نهادي دوره ، اين بعداز سلطنت نهاد قطع طور به
اتحاديهاروپا با رابطه در زمينه اين در.بود خواهد انگلستان مرزهاي
اروپايي ، دولت-فرا يك درون در انگليس پادشاهي.دارد وجود مسائلي
.بود خواهد ناهمگون و متفاوت پديدهاي
شدنبريتانيا جمهوري بر مبني مطرحشده خواستهاي درباره نظرتان o
چيست؟
عجيبي آدم ميبرد ، سئوال زير را پادشاهي حكومت كسي اگر اين از پيش -
.ميشد تلقي
خيليعادي بودن جمهوريخواه وامروزه كرده تغيير وضع اين اكنون
آنچه به اماعلاقهاي آيم ، نظر به سلطنتي مدافعحكومت نميخواهم.است
تظاهر هنوز مردم كه موضعي ;ندارم ميدانم ، روز جمهوريخواهيباب
.دادهاند خرج به جسارت آن از حمايت براي ميكنند
شد منتشر پيشكتابي سال چند.ماست مهمفرهنگ جنبههاي از يكي سلطنت
به خانهاشان به ميكنندملكه آرزو بريتانيا مردم ميگفت 40درصد كه
.دارد صحت هم هنوز موضوع اين من نظر بهبرود ميهماني
.است شده روبرو بزرگي باچالشهاي گذشته در بريتانيا در سلطنت
در و حكومتنبود يك از سالمي و الگويمطلوب ويكتوريا ملكه دوران
.گرفت شكل جمهوريخواهي جنبشنيرومند يك دهه 1870
درهايدپارك جمهوري طرحدرخواست با عظيم اجتماع يك در 1871
ميدان در گردهمايي چنين بخواهيديك اگر امروز.شد برگزار
هم گرد را نفر صد بتوانيد ترديددارم كنيد ، برگزار ترافالگار
.آوريد
به و ممتاز استثنايي صورتي به ملكه ، زندگي نوشتهايد خود كتاب در o
استثنايي ، زندگي اين شما ، نظر بهاست بوده فشار تحت استثنايي صورتي
است؟ ساخته ملكه از شخصيتي چه
از گفتيكي بريتانيا ، به ماندلا سفرنلسون از پس درباريان از يكي -
هر كه بود آن كند پذيرايي ماندلا از گرمي به ملكه شد موجب كه دلايلي
.گذاشتهاند پشتسر را بودن زنداني تجربه ميكنند احساس دو
ديگرينخواهيد انتخاب باشيد ، شده سلطنتيمتولد خانواده در شما اگر
انظار در نميتواند او.ميرفت بايد ملكه كه راهياست همان اينداشت
ملكه كه است چيزي همان اين.كند شركت عمومي مراسم در بايد او نباشد ،
.كند زندگي آن با بايد
آن در موقعيتيكه اما.نيست بانوييخارقالعاده نظر ، يك از ملكه
روياروي چالشهاي با است آماده او و است بسيارغيرعادي دارد قرار
.شود مواجه خود
بسيار نميدهداما خرج به چنداني وخلاقيت نيست خلاق متفكر يك او
.است وظيفهشناس
هيچوجه به او كه كردم استنباط اينطور دوستانش با صحبت از من
از اين و ميگيرد كناره پيچيده ازبحثهاي واقع در و نيست روشنفكر
.نرفتهاند دانشگاه به كه است افرادي مشخصات
است؟ بوده چگونه نخستوزيرسابق دو با ملكه رابطه o
موردروابط در اما.باشد خوب باجانميجر او رابطه ميكنم فكر -
مشكلاتي هم با دو اين ميشد گفته تاچر ، همواره بامارگارت او
.دارند
ميشود ، نخستوزيرها بيتوجهي سلطنت كهبه مورد اين در مطلعين از يكي
به نخستوزير اتفاقميافتد بسيار اينكه بعد نكته.ميداند مقصر را
تفريحيتان كشتيهاي تعداد زياداست ، كاخهايتان درباربگويدتعداد
.كاست تعداد اين از بايد.است زياد
پرداختماليات به شروع كرد اعلام سالپيش دو كه هنگامي ملكه حركت
اين اعلام از پيش اوميبايست.بود او بزرگ ازاشتباهات يكي ميكند ،
كار اين به را او ديگران كه حالي ميسنجيد ، در را آن جوانب تصميم ،
.واداشتند
كرد؟ عمل زمينهنسنجيده اين در بگوييد ميخواهيد o
مردمفكر نداشتهايم ، بزرگي جنگ گذشته ، ما سال در 50 كه آنجا از -
اينطور اما بوديم ، سال 1946 در هستيمكه همان درست ما ميكنند
اقتصاد ، جامعه ، ساختاراست كرده تغيير كلي به جامعه ارزشهاي.نيست
.است كرده تغيير كلي به..جهان ، در ما جايگاه
قديري نيلوفر:ترجمه
:عكس شرح
است قانوني نداشتنمسئوليتهاي پادشاهي مشكلات از يكي