چهارم ، شماره 1110 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 2 شنبه 12
(س) زهرا محبت منظومه روز يادداشت
زن هفته آغاز و (س)فاطمه حضرت فرخنده زادروز مناسبت به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نوشته‌اند هر از كواكب خاطر اوبر آل و زهرا محبت منظومه
قدس حريم پرده‌نشين دوشيزگان
نوشته‌اند معجر سر بر بتول نام
(كرماني خواجوي)
;كه‌فرمود است كرده نقل (ع)رضا ازامام مجلسي بزرگ ، محدث و علامه
رافاطمه فاطمه چرا معاويه‌پرسيدمي‌داني از ابن‌عباس روزي
و.نمي‌روند دوزخ به اووشيعيانش چون گفت ابن‌عباس!نه گفت ناميدند؟
دخت تسميه وجه نزديكان از يكي به حديثي طي نيز (ع)صادق امام
از را فاطمه يعني الشر من فاطمه فطمت:فرمود چنين را (ص)پيامبر
و بلند نام اين ،..بود شده بريده بدي‌ها از كه نهادند نام بدين آنرو
جهت هر از - تابناك و درخشنده - زهرا همچون لقبي كنار در مبارك
تابان فروغ مسلمان ، زن درخشان چهره اواست اسلام بزرگ بانوي برازنده
به‌ساعتي درخشندگي اين.است خداپرستي و پرهيزگاري روشن نمونه و معرفت
تعهد را خود وظيفه كه روز آن از.ندارد اختصاص معين روزي و مخصوص
اسلامي ارزشهاي و تربيت تارك بر گوهري چون هميشه براي و امروز تا كرد
.مي‌درخشد
آنجا ;بود بيت‌نبوت در و خدا رسول كنارپدرش در اطهر ، زهراي پرورش
.است قرآن آيه‌هاي وحي‌و نزول مركز و فرشتگان ، آمدنگاه فرود كه
و آوردند ، ايمان خدا به‌يكتايي مسلمانان از گروه كه‌نخستين آنجا
راآزمود ، دلهايشان پروردگار آنانكه.ماندند استوار خويش برايمان
چون ازآموزگاري هم را ديني تربيت:مدح‌فرمود كريم قرآن در و
جهان تا و است جهان انسانهاي معلم كه پيغمبري گرفت ، فرا (ص)محمد
.فروزان او مبارك نام به دانش و دين مشعل است باقي
و شور روزبا هر كه مي‌ديد را كودكي ، نومسلمانان در خردسال ، فاطمه
به پروردگار روش‌پرستش آموختن و قرآن فراگيري‌آيت‌هاي براي هيجان
روي گفتن ، تكبير كه بود همين‌خانه در مي‌شتابند ، پدربزرگوارش نزد
را يكتا پروردگار خاص دراوقاتي شبانه‌روز هر و ايستادن ، به‌خدا
همه و حجاز سراسر در سالها درآن.شد آغاز نمودن ياد بزرگي به
وزهرا ، مي‌خاست بر آن از بانگي چنين كه بود خانه‌اي تنها اين جهان
.مي‌ديد خود كنار در را جنبوجوشي چنين كه بود مكه خردسال دختر تنها
آثاري خردسال طفل اين روح در بي‌مانند ، مراسم اين و آسماني بانگ اين
را او وي ، الهي و پاك ونهاد معصوم سرشت بركت از و نهاد برجاي عظيم
قرار انسانها همه روياروي بشري فضايل بزرگترين نماي تمام آينه همچون
.داد
پيامبر تكيه‌گاه رسول‌الله ، اجتماعي‌عصر آشوبهاي سيلان در فاطمه ،
از نمي‌پرسيدو او حال تا و ام‌ابيهاناميد ، را او خود پيامبر ، .بود
هنگام به و بلوغ از پس.نمي‌آرميد نمي‌شد آگاه زهرايش احوال كيفيت
او بي‌همتاي و بلند مقام سرانجام ،(ع)علي با (س) فاطمه وصلت ازدواج ،
داد پيامي عالميان به واقع در و ساخت آشكارتر هستي همه عرصه در را
مثالين ونمونه الگو و جهان دو بانوي فاطمه:بود اين آن مضمون كه
.نسلهاست همه براي و اعصار همه در بانوان
شود ، دليلي گفته (س)فاطمه عظمت مقام‌و در چه هر منزلتي ، چنين با
بر آن نورحيات‌بخش كه بي‌زوال آفتابي.آفتاباست روشنايي بر مجدد
معنوي گرمايي ميمنت به و تابيد خواهد مشتاق جانهاي سايه‌گون موجوديت
و تقوا آتش رستگاري ، شعله.انگيخت برخواهد دلها در شعله‌اي روحاني ، و
.انساني پاك و ناب فطرت به رجعت و پيوستگي گرماي نجابت ،
بزرگترين درخشنده ، حضور اين با.است عصمت ميلاد ،(س) فاطمه زادروز
پس ، اين از.نهاد گيتي عرصه به پاي زن ، بي‌همتاي مقام و ارزش بر حجت
تكيه‌گاه فاطمه ، .ماند نخواهد تنها و بي‌پشتوانه جهان در بانويي هيچ
در.است حق راه در مجاهده و فرهيختگي و تقوي و تهذيب و وآگاهي نجابت
چگونه كه مي‌آموزد زنان به بزرگ نمونه اين اسلام ، ارجمند فرهنگ كانون
در اما.است عفت مدرسه بزرگ مدرس فاطمه.زيست بايد وچگونه بود بايد
سياست ، و جهاد عرصه در مقدس ، بانوي آن ستيهنده حضور مقام ، اين كنار
را ديگر چهره‌اي و ديگر آموزه‌اي نيز الهي مطلق حقايق از دفاع و
.مي‌دهد قرار مسلمان زنان فراروي
.بود مدافعان‌ولايت ناآرام قطب رحلت‌پيامبر ، از پس (س) فاطمه
احياي براي ميدان‌مجاهده رابه وي گرفت قرار دوش‌او بر كه رسالتي
و نفوذ عرصه‌هاي مي‌تواند بزرگ ، درس اين.كشانيد علوي شده پايمال حق
دوران آن در.بنمايد عصر هر خفتگان بر را آگاه و مومنه زنان تاثير
هميشه در بلند فرياد واين.بود باطل و حق فرقان فاطمه سخن آشفته ،
خلافت شمابه ميان در را خاندان ما..:درخشيد خواهد تاريخ
آشكار آن حجت‌هاي.گذاشت ما عهده به را كتابالله تاويل و.گماشت
تاريكي از و آن‌روشن ، وبرهان.پديدار ماست آنچه‌درباره و است ،
پيرويش و.قرار و مايه‌آرام گوش در آن آواي و.به‌كنار گمان
.رستگار جهان دو در آن شنونده و پروردگار رحمت روضه راهگشاي
ماخاموش سينه سوز و نگذشته مرگ‌پيغمبرتان از روزي دو هنوز..
بدعتي و.نبودبرديد آنتان از آنچه و.نبايست ، كرديد آنچه نگشته ،
...پديدآورديد بزرگ
و شد خوار و رسوا فاطمه كلام تازيانه با ستمگري ، و جاهليت بدينگونه
.شد روشن همگان بر اسلام ، و حقيقت ابدي دليل
و.داده‌اند زن‌نام روز را روز اين ،(س)زادروزفاطمه خجستگي به
زنان آن ، مسير در كه خواهدبود راهي راهگشاي اين‌انتخاب ، بي‌گمان ،
حيات و كلام كوثر.يابند دست فلاح و رشد و بالندگي به مي‌توانند ما
و نهاد جا همه مي‌توان كه است ارزشهايي و معنويت زلال چشمه (س)فاطمه
.بخشيد شفا و شستشو را ناآرام روحهاي
بانوان ، بويژه مسلمانان ، همه بر زن روز و اسلام بانوي بزرگ ميلاد
.باد مبارك