چهارم ، شماره 1112 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 4 دوشنبه 14
|
|
نكردهايد؟ منتشر كتابي ديگر چرا
(اول قسمت) داستان و شعر كتابهاي انتشار وضعيت بررسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مشكل و ازمسئله خالي هيچگاه ما كشور كتابدر مطالعه و نشر وضعيت
به اماهرچه نبوده ، نيز دنيا سايرنقاط در طبعا استاگرچه نبوده
حساسيت روز به روز مشكلات ، و مسائل اين شدهايم ، نزديكتر حال زمان
هم هنوز ما كشور در كتاب كه است حالي در اين.برانگيختهاند بيشتري
فرهنگ از را ما ميتواند فرهنگي انتقال و ارتباط وسايل ساير از بهتر
تجاربي با امروزنگهدارد پويا آن ، طريق در و آگاه خودمان انديشه و
كردهايم ، پيدا تلويزيوني و سينمايي توليدات زمينههاي در كه
از قوي پشتوانهاي محتاج نيز رشتهها دراين جدي رشد كه دريافتهايم
برانگيختن اين علتهاي بر البته.است كتاب بخصوص و مكتوب فرهنگ
عنوان و تيراژ آمدن پايينتر بايد كتاب ، دلنگران علاقهمندان حساسيت
اضافه نيز را (گذشته كشوربه حاضر حال جمعيت نسبت به باتوجه)كتابها
مهرماه درشماره كتاب نشريهجهان كتابرا بد وضعيت از گوشهاي.كرد
ايران شدهدر منتشر كتابهاي گزارش بخش در ،(و 23 شماره 22)خود امسال
كتاب خوانندگان و خريداران:است كرده اينگونهمنعكس(مرداد 75 و تير)
مورد زمينه در كه شوند نگران است ممكن نميبينند ، را هفته كهكتاب
نگران چندان اما.نميشوند مطلع كتابها بسياري انتشار از علاقهشان
بسياري در و است چاپي تجديد شده منتشر كتابهاي از اعظمي بخش !نباشيد
حافظ ديوان مثل نيستند ، اول چاپ بهواقع نيز اول چاپ كتابهاي موارد
تازهاي چاپ بهواقع ولي اول ، چاپ ميشود ذكر حقوقشان صفحه در هرچند كه
چاپ تجديد اسلام ، دين زمينه در يا.ديوان اين مجدد حروفچيني جز نيست
.ميدهد تشكيل را قابلتوجهي رقم دعاها ، و كريم قرآن جزءهاي و تفسيرها
مهمي اثر كمتر به اينمدت در نيز فارسي و خارجي رمانهاي زمينه در
حاكي ذيربط و علاقهمند افراد اشارات تمام و نكات اين.ميكنيم برخورد
بهصورت است ، كه مقوله اين به نسبت فراگير و جدي نگراني يك از
شده نمايان گزارشها و مقالات كتبي ، و گلهگزاريهايشفاهي سخنرانيها ،
از تن چند بهسراغ كتاب هفته بهمناسبت همشهري هنر و ادب صفحه.است
كه را سوال اين و است رفته جوانتر نسبتا داستاننويسان و شاعران
درميان آنان با نكردهايد؟ منتشر كتابي كهديگر است سالي چند چرا
.دادهاند پاسخ آنان و است گذاشته
است ما ملي هنر شعر:موسوي حافظ
از اشعارش اما كرده ، آغاز را شعر پنجاهنوشتن دهه از موسوي حافظ)
مقالاتي آن بر علاوه و رسيد ، بهچاپ نشريات در پراكنده بهصورت سال 1370
عنوان با وي شعر مجموعه اولين.است كرده منتشر ادبي نقد حوزه در نيز
استقبال با و شد منتشر سال 1373 در دنيا گرفته مه شيشههاي به دستي
(.شد روبهرو خوبي
شده سروده سال73 اول نيمه در...بهشيشهها شعرهايدستي آخرين
يكدوره خودم بهنظر من پايانسال 74 تا بعد به آنتاريخ از.است
قبليام شعرهاي در كه زدهام تجربههايي به ودست داشتهام كاري فعال
پنهاني نامسطرهاي به شد مجموعهاي دوره ، اين حاصل.نميخورد بهچشم
.است مانده مجوز معطل ارشاد وزارت در حال تابه ارديبهشتماه از كه
مميزيسختگيرانهآن و ارشاد از ما همهمشكلات كه نميكنم ادعا من
آنقدر دارم ، خبر من كه تاجايي ما ، از بسياري كه است اين واقعيت.است
نان لقمه يك پيچوخمهاي درگير قولي به و روزمره زندگي مشكلات درگير
شاعري.نداريم وادبيات شعر به جدي پرداختن چندانيبراي فرصت كه هستيم
شركت آن و ايناداره در است مجبور شب گاهيتا 10 و شب تا 8 صبح از8 كه
بتواندشقالقمر نميكنم گمان كاركند ، زندگيش اوليه تامينمخارج براي
هنوز نابغهها ظهور عصر اگر البتهباشد نابغه خيلي كه اين مگر.كند
.باشد سرنيامده
.بكند هم استكار راه آغاز در هنوز شاعريكه گيرم همه ، بااين
اينكه جالب و سرمايه؟ باكدام كند؟ چاپ را ميخواهدكتابش چهطور
آن به اينكتابفروشي از بايد و است اولكار تازه هم چاپ بعداز
واقعيت.كند توزيع زحمت ، هزار با و بكشد كول به را كتابش كتابفروشي
با مردم ، استقبال و تيراژ نظر از دنيا همه در شعر كه است اين ديگر
.دارد مراقبت به احتياج.است ظريفي موجود شعر ، .است مواجه مشكل
ارتقاء روي بايد است ، آن ملي هنر شعر كه ايران مثل كشوري در مخصوصا
آينده ، و معاصر جهان در كه است محتمل و ممكن.بشود سرمايهگذاري شعر
كماكان شعر اما.شود برخوردار وسيعي تودهاي برد از نتواند شعر
ادامه بايد خويش بهحيات بشري فرهنگ عناصر اصيلترين از يكي بهعنوان
را تاثيرات عميقترين ميتواند محدودش برد همان در شعرميدهد و بدهد
مهمترين شعر ، ميگذارد و بگذارد فلسفي بينش و هنري حوزههاي ديگر در
وحشتناك بسيار شعر ، بدون دنياي تصور.است فرهنگي هر پالاينده عنصر
.است
تا كه مشكليهستيم مواجه هم خاص يكمشكل با ما حاضر حال در اما
سختگيرانه مميزي مشكل يعني.داشت وجود كمتر سالپيش چند همين
شعر يك كه پنهاني مجموعهسطرهاي همين شعر اولين در مثلا.ارشاد
من به.كردهام استفاده ميخانه واژه از دوباره من است بلند نسبتا
ناتمام بازي و:سطور در).كني حذف را واژهميخانه بايد گفتهاند
آتش به را ميخانه:و -ميكند دنبال /خيابانها و درميخانهها /را
جور اين كه باشد قرار اگر.است توجيه غيرقابل واقعا اين (ميكشد
ميخانه بهجاي كه باشد مجبور شاعر مثلا و كند پيدا ادامه سختگيريها
شعر كتاب انتشار خير از واقعا بايد ديگر بنويسدقهوهخانهآنوقت
.گذشت
ميداشت ارزشش با برابر حرمتي شعر اگر:نظامشهيدي نازنين
كن دوبارهروشن را اشعارماه تاكنونمجموعه نظامشهيدي نازنين از
رسيده چاپ به (سال 1372) ميبارد برف وبرسهشنبه (سال 1370)
(.است
رادوباره نامماه با درآمد ازچاپ سال 70 شعرم مجموعه اولين
دومين.راداشتم ناشر سه دو بين حقانتخاب موقع آن.كن روشن
و شد منتشر سال 72 برفميبارد سهشنبه نامبر شعرمبا مجموعه
دو كنم انتخاب را يكي آنها ميان از ميتوانستم كه ناشريني تعداد
.بود شده برابر
خوشبختي ، دالبر كه كتابهايي جهت مسيرخلاف در ماجرا اين البته
.ميرود هستندپيش روزافزون
شاديها و مصيبتها روشن سايه در كه چندسال از بعد سال 75 در حالا
را حكايتآب است ، آمده پديد همه اين از مفصلي شعر مجموعه و گذشت
.است شكست كوزه خود يافت ، چون
شيريني قراردادهاي مشتاق ، ناشريني كنمكه فرض بتوانم اگر من حالا
جاي ونماندها ونباشد بشود ازحذف ترس اگرنبود و ميبندند
و كند ، نظارت را كارها ادبي ، ارزش و فرهنگي نظر از كه ذيصلاح هياتي
و كتابفروشيها توسط شعر كتاب نگرفتن و كتاب پخش مشكل نبود اگر
شعر متعدد و مرتب جلسات و مشتاق ، و بودند بسيار نو شعر خوانندگان
وقت آن ميداشت ، باارزشش برابر حرمتي شعر كه اين خلاصه و ميشد ، برگزار
تازه شعر مجموعه يك نكردن چاپ براي عميقتر انگيزههايي از ميتوانستم
فقط مدتي براي كه خواست اين يا.طلبيها كمال وسواسها ، مثل.بزنم حرف
را گفتن سخن كه ملال و افسردگي از يابشنوم را جهان پنهان آواهاي
كه ديگر چيزهاي خيلي و خلاقه كار در وقفه از يا و.بدانم بيهوده
فقط مسائل اين و ميدهد ، انجام را كاري كه است آدمي هر دروني مشكلات
كارم من:بپرسم دارم حق فقط من حالا اما.برميگردد او شخصي حيطه به
به خوب خيلي را آن كه است اين زندگيم مسئله تمام و ميدهم انجام را
درست را كارتان شما آيا هستيد ، من بيرون كه شما اما برسانم ، انجام
!ميدهيد؟ انجام
ماندگار و اصيل كارهاي ماندن مهجور:آقايي فرخنده
در سبز نامتپههاي با را خود مجموعهداستان اولين آقايي فرخنده)
سال 1372 در كوچك عنوانراز با را مجموعه ودومين سال 1366
(.است كرده منتشر
هم آن هستم ، علت مناسب شرايط انتظار جديددر كتاب چاپ براي فعلا
كه است تاليف و ازترجمه اعم رمان و داستان تراكمكتابهاي و تعدد
بابت صرفشده زمان مدت تمام.باقيماندهاند چاپ نوبت درانتظار
و چاپ بعد و ازارشاد مجوز كسب و فني انجامكارهاي و حروفچيني
اينمدت.كشيد طول ماه سه درسال 1372 كوچك راز داستان تكثيرمجموعه
حال در اما.ماهبود دو سال 1366 در سبز قبليام ، تپههاي مجموعه براي
از و است شده طولانيتر خيلي هم مدت اين گزاف ، برهزينههاي علاوه حاضر
كتابهاي و ژورناليستي ديد با سياسي كتابهاي انواع خوب فروش طرفي
بازار اين جذب را ناشري هر عرفان ، و روانشناسي خودآموز و خاطرات
.است گرديده ماندگار و اصيل كارهاي ماندن مهجور موجب و نموده
فيلمهاي و برنامههايتلويزيوني كهتوليدكنندگان فعلي شرايط در
معنوي و مادي مستقيم كمكهاي طريق از فرهنگي امور ساير و سينمايي
يك طريق از دولت كه دارد ضرورت من نظر به گرفتهاند ، قرار حمايت مورد
و اصيل كارهاي چاپ به جانبه همه حمايتهاي و منسجم برنامهريزي
هر بهنمايد اقدام خارجي بهزبانهاي برتر آثار ترجمه حتي و ماندگار
ندارد وجود داستان نوشتن ازطريق مالي تامين امكان درعمل امروزه حال
-اقتصادي مشكلات ميبايست اول وهله در يكشهروند عنوان به نويسنده يك و
مانده باقي احساسي و شور و وقت اگر بعد تا كند حل را خود اجتماعي
تعيينكنندهاي نقش ميتواند دولت بيطرفانه كمكهاي.بنويسد بتواند باشد
پشت را جنگ و انقلاب تجربه كه جوان داستاننويسان خيل براي باشد داشته
زبان تنوع و اخير سالهاي در ايشان شده ارائه كارهاي و گذاشتهاند سر
بر باشد نويدي ميتوانست شدهشان ارائه تجربههاي گوناگوني و بينش و
واقعي جايگاه بازيافتن و ايران در داستاننويسي بيشتر چه هر شكوفايي
.جهان ادبيات در آن
ودستاندركاران مسئولان نظرات از گزيدهاي
:جمهور رئيس رفسنجاني هاشمي
گيرد قرار كار رهبريمحور معظم مقام بايدرهنمودهاي كتاب نشر در -
در تفريط و افراط و كجانديشي ، تنگنظري ، شخصي ، سليقه هرگونهاعمال و
آثارمكتوب ، و كتاب ونشر پديدآوري ، نوآوري ، براي كتاب مميزي
.است زيانآور
(آبان 1375 همشهري ، 8)
:اسلامي ارشاد فرهنگو وزير ميرسليم ، مهندس
ضابطهمند بايد كهبهلحاظقانوني است اينهامسائلي كه است درست -
اوواگذار سليقه به و فرد بهتشخيص نميتوانيم قطعا باشند ، ولي
محترم ، بررس وشما ميشود وارد اخلال دارد مبانياسلام به كه كنيم
را خودتانآنچه سليقه با و تشخيصخودتان با بكنيد رابررسي كتب
نيست رويهاي رويه ، اين.بگذاريد كنار ميدانيد مبانياسلام به مخل كه
.بشود مطلوب نتايج منجربه كه
نويسندگان و قانون مجري و قانوني ضابط بهعنوان ما بين رودربايستي -
آنها.كنيم كمك هم به بايد ما.نيست مصلحت به ناشران و
كه هستيم آماده ما و كنند مطرح را ما به مربوط اشكالات ميتوانند
هم ميكنمآنها فكر و ببخشيم رابهبود خود كار مختلف درزمينههاي
دارد ، قرار اختيارما در قانوني بهلحاظ مختلفيكه كمكهاي نيازمند
.بپردازند گسترده سطح در خود آثار انتشار به تابتوانند هستند
(آبان 1375 اطلاعات ، 6)
:ارشاد وزير فرهنگي معاون برازش ، عليرضا
را قانون خود سليقه و تفسير كتاببراساس نشر ناظران و مميزان -
.ميگذارند بهاجرا
(مهر 1375 سلام ، 26)
:ذكر انتشارات مدير ستوده ، اميررضا
اعتقاد اسلام به ما ;شود چاپ كتابي هر نبايد كه معتقدم خودم من -
متاسفانه كتاب مجوز مساله ولي انقلاب ، فرهنگ از متاثر و داريم
كلمهسگ كردم اقدام چاپ براي من كه كتابي در مثلا.است شده سليقهاي
ياكتابخانه و شود حذف بايد و است نجس سگ ميگفتندكه آنها و داشت
اينها من و...و زد زنش سينه به رد دست ياعبارتمرد ، و عور و لخت
...و نبوده مسالهاي اينها كه شد معلوم عاقبت و كردم پيگيري را
(آبان 1375 ابرار ، 6)
:آزادي انتشاراتپيام مدير زماني ، مصطفي
و كمي بايدنيروهاي من بهنظر مجوزكتاب صدور اوضاع بهبود براي -
تازهكار يا موجود ، ازنيروهاي برخي الان متاسفانه ;بالابرد را كيفي
.ناشي يا و هستند
(آبان1375 ابرار ، 6)