چهارم ، شماره 1113 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 5 سهشنبه 15
|
|
نكردهايد؟ منتشر كتابي ديگر چرا
دوم قسمت داستان و شعر كتابهاي انتشار وضعيت بررسي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نيست سفارشي ادبي كار:خسروي ابوتراب
نام با را خودش داستانهاي از مجموعه يك تاكنون خسروي ابوتراب)
در چندتايي ديگرش داستان چند و كرده منتشر سال 1371 در هاويه
(.است رسيده چاپ به نشريات
نشركتاب مسئولان.است شده غيرممكن آثارداستاني چاپ كه ميرسد بنظر
و ميكشد طول سالها داستان كتاب يك چاپ اشكالتراشيميكنند ، گاهي
وجود با علل ، بنابراين.درميآيد كار از شده مثله كتاب يك بالاخره
چاپ از ناچار به ناشران دارد ، ادبيات كتابهاي كه خوبي نسبتا فروش
كه ادبيات بجاي كه ميدهند ترجيح و ميزنند سرباز داستاني آثار
مسئولان كه ميرسد نظر به.كنند منتشر تئوريك كتابهاي است ، دردسرآفرين
باعث كه دارند ادبيات از نويسندگان با متفاوتي تلقي طرز كتاب مجوز
نيستند واقف هم موضوع اين اهميت به مسئولان و شده ادبي كتب نشر توقف
كهرفتار ميشود خواسته ازنويسندهميشوند فرهنگي باعثگسستگي كه
تاريخ در كه اعمالميشود شرايطي و.دهد راتغيير داستانش شخصيتهاي
قابلتفكيك انساني رفتارهاي و انساناست ادبيات موضوع مميزيكتاب
.بنويسد را شخصيتها كنشهاي از بعضي فقط فيالمثلنويسنده كه نيست
كنند ، رفتار كتاب نشر مميزان سليقه طبق نميتوانند داستاني شخصيتهاي
حذف شخصيتها ، كنشهاي حذف.نميگيرد شكل داستان صورت ، اين در كه زيرا
و بوده ادبيات موضوع ابد به تا ازل از كه انسانها ذهني مشغلههاي
ميشود ، مطرح انسان كه وقتي مذهبي كتابهاي در حتي.است غيرممكن هست ،
مثلا بنابه آدمي وجود از بخشي افشاي.ميگردد روايت او افعال همه
يوسف ، داستان قالب در قرآن در حتي.نميشود حذف اخلاقي ملاحظات
.ميگردد مطرح زليخا اعمال در انسان نفسانيات
كل از عدماستفاده بر اصرار است ، اخلاقياتجامعه سر بر نگراني اگر
رااصلاح جامعه اخلاق كردننويسندگان ، الكن بر واجبار زبان ظرفيت
واژه آن به آنزبان نياز بر دليل زبان كلمهدر خلق اصولانميكند
گفته نويسندهاي به كه وقتي.ميگردد تخريب آثار روشي ، چنين با بوده ،
مثل ميشود ، توهين او به شود ، عوض بايد بند آن و جمله اين كه ميشود
را پنجره آن و ديوار آن و سقف آن شود ، گفته معمار يك به اينكه
حتما آنجا در ولي.بدهد دستوري چنين كارفرما يك است ممكن بردار ،
چنين.نيست سفارشي ادبي كار آنكه حال و.هست سفارشي هست ، قراردادي
عجيب شرايط اين با.ميگذرد اثرش خيرچاپ از نويسنده معمولا كه ميشود
پزشكي ، كتب از موضوعات از بعضي كه شود مقرر كه بود نخواهد
فيلمسازان براي كه شرايطي ، ظاهرا.شود حذف جامعهشناسي روانشناسي ،
در فيالمثل.است غبطهبرانگيز شعرا و نويسندگان براي دارد وجود
روند جهت در حق به سريال سازنده دارد ، بيننده ميليونها كه سريالي
بازسازي مستانه تظاهرات هنگام در را تاريخ شقي شخصيتهاي رفتار كارش ،
اين شود ، داده نمايش داستان زن شخصيت زيبايي است لازم كه آنجا ميكند ،
كاغذ ، و چاپ قيمت گراني به توجه با كه نويسندهاي ولي ميشود ، كار
ظرافت و زيبا صورت از باشد لازم اگر تاست ، هزار سه تيراژش حداكثر
.نميگيرد چاپ مجوز كتاب كند ، صحبت زني چهره
نفرت معناميدهد ، زيبايي به زشتي خلقكرده ، كامل را جهان خداوند
اينكه نه.است ادبي خلق خدادر مقلد نحوي به هم عشق ، نويسنده به
همه ظاهرا ولي شود خلاصه تغزل در مثلا داستاني موضوعات همه
شود ، باز موضوع اين بايد بنابراين است ، مورد اين در بهانهگيريها
بخواهد رمانش شخصيتهاي از و بنويسد رماني نويسندهاي است ممكن چطور
.باشند داشته كتاب نشر مسئولين سليقه مطابق رفتاري كه
كه هستند چنانكهمصر كه است اين نشركتاب مسئولان از من خواست
گرانسنگ آثار مثل حداقلالگوهايي باشد ، داشته كتابادامه مميزي
يا موردمعرفي معياري اينكه يا قرارگيرد معيار فارسي ادبيات
حريم و حد طور اين بداند ، را تكليفش نويسنده كه گيرد قرار تعريف
قانون در جامعهاست ، اخلاقيات حرمت بهانههتك اگر.ميشود معين واژهها
.محاكمهشود صالح دادگاه در شده ، خاطي پيشبيني
:عظيمي عبدالعلي
نبود گمان اين ضعيف گياه بدين را ما
شده منتشر سال1369 در گل نام مجموعهشعربا عظيمي عبدالعلي از)
چاپرسانده به نشريات در اشعارشرا پراكنده طور به پسوي آن از و
(.است
دور چندان نه روزگاري در.است باقيمانده شعر انتشار براي راه دو
چندتايي روزگار آن دراست مسدود الان كه بود هم ديگري راه
به ويژهاي جاي خود انتشاراتي برنامه در كه داشت وجود كلان انتشاراتي
برنامه اينبودند داده اختصاص گمنام شاعران و نفس تازه نويسندگان
را سرمايه و سود ساله يك يا ماهه چند كه روز كتابهاي از انتشاراتي
و تاشعر سرگرمكننده و آموزشي كتابهايكمك و برميگرداندند هم با
كميابي ناشران.ميشد داشتتشكيل را خودش خاص كهمخاطبان كوتاه داستان
فنرا اهل و ويراستاران گروهمشورتي ، ارزش داشتند كه همبودند
به بيشتر بنگاهشان افتخار و آبرو كهاعتبار ، ميدانستند.درمييافتند
كلان بنگاههاي اين اما.ديرپاست اما محصول دير كتابهاي همان
از را سرمايهشان بعضا كه پا خرده ناشران سود به قهرا انتشاراتي
ديگر پرطرفدار كتابهاي افست و سفيد جلد كتابهاي دستفروشي
بعد.شدند متلاشي بودند آورده دست به -اجازه بدون البته -انتشاراتيها
بدهد گسترش چنان را دستگاهش و دم نكرد جرات انتشاراتي هيچ هم آن از
نسنجيده كه هم بنگاه دو يكي.باشد دردسرآفرين نتيجه در و چشمگير كه
.ميديدند بايد آنچه ديدند كردند ، عمل
بيدردسر و بازارپردرامد به را ناشرانسرمايهشان كه قدر همين حالا ،
هواي و حال به بنا.باقياست شكرش جاي واسطهگرينمياندازند ،
به تن هم اغلب.باشند فروش پر كه ميشوند چاپ كتابهايي فقط بازار ،
كتاب ، بازار اين چرخ در كه ميدانم -ميدهند تعديلي و جرح گونه هر
اعتماد سلب سبب كتاب با رفتار نوع اين اما -است چوب من امثال كتاب
همين به نميكند ، اعتماد متني هيچ به ديگر خواننده ميشود ، خريدار
بجويد ، را حقيقي كلمههاي مجازي كلمههاي پشت كه ميدراند چشم دليل
به را نامربوط پارههاي تا ميكوشد و ميكاود را سطرها و كلمهها لابهلاي
ترجمه رمانهاي خصوص به كتابها ، از بعضي اگرچه -كند سرهم تخيل چسب
گسسته شيرازهشان چنان شدهاند ، خلق ديگر زماني و جايي براي كه شده
.نميگنجد هم خيال در كه است
اگربرنامه كس هر كه است قدرناامن آن كتاب بازار كه حالا
راه دو شعر روي پيش است ، گذاشته كناري به باشد داشته هم انتشاراتي
برايجبران كردن پيشفروش يا سرمايهگذاريشخصي اول راه:باقياست
همان هم تيراژمحدود در حتي كه است اوليهچاپ هزينه از بخشي
تعدادچهل به شعرها نسخهبرداري:دوم راه ;خرجبرميدارد اندازه
پسند مورد شعر اگر خود به خود.كردن تقديمدوستان و نسخه پنجاه
راه دو هر اما.يافت خواهد ادامه نسخهبرداري اين بگيرد ، قرار
بهنوشتن شخصا من.ميدهد آن به كسيتن كمتر كه دارد خطرهايي دردسرهاو
.بسندهكردهام دوستانه درمحفلهاي شعرخواني و شعر
دارد ادامه
ودستاندركاران مسئولان نظرات از گزيدهاي
:جمهور رئيس رفسنجاني ، هاشمي
بايد آثارمكتوب ناشران و مولفان پديدآورندگان ، و نويسندگان ، -
احساس با و احترامباشند مورد فرهنگي و ارزشهايعلمي بهخاطر
افكار كشور و جامعه اسلامي انقلاب اساسي مباني و اصول محدوده در امنيت
.كنند عرضه را خود
(آبان 1375 همشهري ، 8)
:اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير ميرسليم ، مهندس
است ، ومعيارها ضوابط مجموعه حاوي كه كتابچهاي تدوين كه اميدواريم -
.شود بررسمشخص و مترجم و ونويسنده ناشر تكليف و شود زودترتدوين هرچه
وجود كه است نقصي ايننداريم اختيار در را مجموعهضوابط اين هنوز
.شود برطرف وبايد دارد
(آبان 1375 اطلاعات ، 6)
:اسلامي ارشاد و فرهنگ فرهنگيوزارت معاون عليرضابرازش ،
سيستم از بيشترناشران و است آن توزيع كتابدر مشكل حاضر حال در -
بهغيراز كتابها ، عمده تيراژمتوسطدارند گلايه توزيعكتاب
در معتقدند نظر اهل كه است كتاب جلد هزار حدود 3 درسي ، كمك كتابهاي
.ميدهد نشان را مطالعه فقر جلد ، هزار تيراژ 3 ميليوني كشور 60
(آبان 1375 رسالت ، 6)
:انتشاراتقدياني مدير قدياني ، نادر
هيچوقت ميكنندولي تصويب كلاني مجلس ، بودجههاي فرهنگي كميسيونهاي -
.است بهكتاب مربوط آن مقدار چه نميكنندكه مشخص
(آبان 1375 ابرار ، 6)
:زبانشناس باطني ، محمدرضا
شوراي مجلس بهتصويب قانوني مطبوعات ، براي تاريخ 22/12/1364 در -
بدين و است ، تاييدكرده را آن نيز نگهبان كهشوراي رسيده اسلامي
كتاب نشريات و برايكتاب ولي.است شده كموبيشروشن مطبوعات ترتيبتكليف
.است نرسيده اسلامي مجلسشوراي بهتصويب قانوني گونهتاكنون
(و 21 شماره 20 كتاب ، جهان)