چهارم ، شماره 1114 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 6 چهارشنبه 16
منتشرنكردهايد؟ كتابي ديگر چرا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است تاويلپذير متني ، هر:احمدي مسعود آخر بخش
چاپ به سال1356 از و مطبوعات در شعرهايشرا اولين احمدي مسعود)
رابراي ميش و گرگ و ساعتوشبنم بلند24 شعر دو آن از پس رساندهو
اين نيز آن از بعد و داد ، انتشار سال 1359 در نوجوانان و كودكان
روز -(1360) درگاه بر زني:است شده منتشر وي اشعاراز مجموعه
قرار-(1367) خسته دونده -(1366)گذرگاه و برگريزان -(1366)باراني
.(1371) ساك در صبح و تنيتر روحيخيس ، -(1368) ملاقات
چاپ به وي از نشريات در نيز متعددي مقالات مذكور كتابهاي بر علاوه
(.است رسيده
وبازنويسيهاي سالنوشتن سه به نزديك پساز و ساك ، در ازصبح بعد
به قريب كه آمد عصرفراهم تند مجموعهنشيب پروسواس ، وگزينشهاي مكرر
از ناشر گمانم به.ميگذرد برايچاپ آن سازي آماده اتمام از سال يك
.است نگران مجوز كسب براي آن فرستادن
است تاويلپذير متن هر و است ، متن يك نيز مكتوب هنري اثر هر چون چرا؟
و مسئولين سلايق و بينش بر مبتني تفسير و تاويل اين وشدني تفسير و
طبعا و ويژه ، نگرشي با خاص گروهي كه باشد قرار اگر پس.است مفسرين
بديهي كنند ، مميزي و ارزيابي را مكتوب هنري آثار بهخصوص ، پسندي با
آسيبپذيرترين از يكي ماهوياش ابهام و ابهام واسطه به شعر كه است
سال سه حاصل ارائه خير واز دادم حق ناشر به دليل همين به.متنهاست
مباحث بر علاوه ناشر كه است طبيعي.گذشتم خود پروسواس و پيگير كار
مبالغي نگران سرمايهگذار مثابه به خود ، نظر مورد فرهنگي اجتماعي
كه نيست معنا آن به اين.نموده آثار گونه اين صرف حال به تا كه باشد
يعني نباشد ، مقدور مميزان نظرات اعمال اگر.نيستند نگران بنده امثال
شعري كه اصلاحي و حك يا ميزند ، لطمه مجموعه كل به كه شعرها بعضي حذف
تا.بپوشد چشم اثر چاپ از ميتواند اثر صاحب مياندازد ، اندام از را
كرده ملامت يا بازخواست را كسي خاطر اين به كه نشنيدهام هم حال به
.باشند
به ادبيات گرايش.داشت خواهم هم تبعاتي مميزي اين جهت هر به اما
فراهم انقلاب ، از پيش دوران سمبوليسم حيات تجديد پيچيدگي ، و تصنع
از پارهاي مهاجرت زيراكسي ، و زيرزميني ادبيات رشد زمينههاي آمدن
...و مرزها سوي آن در آثار از بسياري نشر و چاپ قلم ، صاحبان
شعر اعتبار و ارزش در ترديد:فلاح مهرداد
خادم باجعفر مشترك طور به را خود مجموعهشعر اولين فلاح مهرداد)
با را خود مجموعه ودومين يادآوريها -بهنامتعليق سال 1363 در
(.است رسانده چاپ به سال 1371 در انتظار بهترين نامدر
انتظار مجموعهدربهترين چاپ هنگام
كه بودم كارسپرده تازه ناشري به را تا69 سالهاي 64 گزيده شعرهاي
اين.نرسيد فروشيها كتاب ويترين پشت به گاه هيچ ورشكستگيناشر ، با
در و كردم حروفچيني ديگر بار كلي ، نظري تجديد با گذشته سال را دفتر
نوبت در بود ، آمده فراهم انتظار بهترين در از پس كه ديگري دفتر كنار
!خواباندم ني گل وقت
نام صداييبه چند بلند شعر يك استشامل مجموعهاي كارم ، آخرين
مراد وفق بر اوضاع اگر كه كوتاه شعر تعدادي و نگاه يك و دهان چهار
.شد خواهد منتشر امسال پايان تا باشد ،
در اخير ، ريشه سالهاي در شعر ويژه وبه ادبي آثار نشر و چاپ مشكل
مشكلات من ، زعم به اينمعضل.دارد اجتماعي وگسترده عميق معضل يك
شده سبب را غيره و خوانندگان استقبال عدم مميزي ، مشكل نظير ديگري
آثار اعتبار و ارزش از ما اجتماعي تلقي در كه است اين مسالهاست
شعر ، وجود ضرورت در ما جامعه.است آمده پديد هراسآور اختلالي ادبي ،
جايگاه و كيفيت دارد ، ارزشي شعر هم اگر كه نميداند و است كرده ترديد
:كه آن خلاصه.كجاست در و چيست آن
رادزديدهست پنجرهها نگاه /خيابان /بهار ميكشد سرك بيهوده
عبارتي ، بهدگرگونسازد را علت معلولميتواند گاه اين ، وجود با
رسانههاي اگر باشد ، داشته مناسبي مبلغان و معرفان ما امروز شعر اگر
ياريرسان آن ، بيشتر شناخت در منتقدان و ادبي نشريات گروهي ،
به پا مبتكر و علاقهمند ناشران و سرمايهگذاران اگر باشند ، خوانندگان
ميشود كه يقين به ديگر ، بسيار اگرهاي و اگر و اگر و بگذارند ميدان
.كرد درمان را وبيمار گرفت را زخم اين عفونت جلو
پاييد هميشهنخواهد تا ادبي آثار بحرانعرضه كه است اين راست اما
خواهد خود به دورنباشد ، چندان اميدوارم كه نيزروزي ما جامعه و
ديگر هنرهاي و شعر تنها كه را سرشاري معنويت خالي جاي و آمد
.يافت درخواهد دارند ، ارزاني او به ميتوانند