چهارم ، شماره 1114 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 6 چهارشنبه 16
|
|
!نه ديگران مجازيم ، خودمان
تصادفات افزايش ريشههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آن متوسط برابرحد ايران ، 10 در تصادفاتجادهاي است حاكي آمار
است جهان در
صحبت او بامدير و بروم او مدرسه به كهبايد بودم پسرم مشكل فكر در
به.نميكشد خجالت مردك ، :خودآورد به مرا تاكسي فريادراننده كه كنم
....بيرون ميزند پارك از دلشخواست وقت هر راحتي ، همين
و جمع را خودش و كرده را خانمها رعايت ميكرد سعي كه حالي در راننده
حساب كردن رانندگي نيست ، حاليش كس هيچ:گفت آرامي به كند ، جور
ميزني چهبوق هر.نميشنود گوشش اينكهاصلا مثل طرف ، دارد وكتاب
.ميشود مشكلتر شهر دراين رانندگي روز به روز باوركنيد.نميفهمد
ميكني فكر كه درلحظهاي درست.نميكند ديگريرعايت كني ، رعايت هم هرچقدر
بغل يا ازپشت تلنگري سواري يا يكموتوري يكبار ميرود ، پيش كارهاخوب
گويي كه ميآورد خوشبيرون خواب از چنان آن را وتو ميزند ماشين به
ماشين ميكنم ، تصادف وقتي هم خاطرهمين به.بخوري جوري يك همهاشبايد
.نميكنم تعمير را
بسيار شهرهايبزرگ در بويژه تصادفاترانندگي افزايش روزها اين
گسترش آثار از همنباشيم ، راننده اگر شما و من يعني.ميشود ديده
توجه قابل فاصله با سواري خودروي يك وقتينيستيم امان در تصادفات
برساند ، مقصد به را شما تا ميايستد برايتان خيابان حاشيه از
در اينكه از غافل اما برسيد كارتان به و شويد سوار سريعتر ميخواهيد
و بگذارد سر پشت را شما ميخواهد هدف همين با نيز ديگري لحظات همين
.كند توقف موقع به نميتواند است ، حركت حال در زياد سرعت با چون
حاضر سركارتان موقع به شما نه ترتيب بدينميآيد پديد تصادف اينچنين
از گرفتن سبقت حال اتومبيلهادر وقتي يا و !ديگري آن نه و بود خواهيد
وترافيك مدارس تعطيلي با همزمان ساعت 30/13 ، هم آن هستند يكديگر
اين از ميگيرد ، قرار تصادف خطر معرض در شما فرزند خيابانها ،
.مواردبسيارند
سالانه ترابري ، و راه وزير تركان ، اكبر گفته ميگويد؟به چه آمار
نفر هزار و 3 ميشوند كشورمجروح در تصادفات اثر بر نفر هزار حدود 34
كشته درتصادفات كه كساني از درصد حدود78.ميشوند كشته تعداد ازاين
درصد و 3 مينيبوس رانندگان درصد سواري ، 14 خودروهاي رانندگان ميشوند
.بودهاند اتوبوس رانندگان نيز
در سال در دستگاه نقليه 120 وسيله هزار هر 10 از كه ميدهد نشان آمار
انساني ، خطاي براثر تصادفات اين از درصد كه 71 ميكنند تصادف جادهها
جادهها مشكلات به درصد و 11 خودروها فني نقض علت به درصد 18
نسبت ايران در تصادفاتجادهاي است ، حاكي آمار اين همچنين.برميگردد
كشور 36هزار جادههاي در ما.برابراست جهان 10 در آن حدمتوسط به
مقايسه وسيلهنقليه ميليون با 3 را اين كهاگر داريم سال در تصادف
يك معادل كه ميشود نقليه ، 120تصادف وسيله هزار ازايهر 10 به كنيم ،
گفته به.تصادفاست تا 12 صنعتي 8 كشورهاي در رقم اين.است درصد
پارسال845 اول ماه پنج در پزشكيايران علوم دانشگاه روابطعمومي مسئول
واحدهاي مراكزاورژانس به موتوري نقليه باوسايل تصادف براثر نفر
درصد گذشته8/7 سال به نسبت رقم كهاين كردهاند مراجعه درمانيدانشگاه
.ميدهد نشان افزايش
مجموعه كارشناسترافيك برآبادي ، ميدهد؟محمود رخ تصادف يك چرا
-ميكند1 تقسيم دسته بهچهار ميشوند ، تصادف به كهمنجر را عواملي
و جاده مربوطبه نواقص -نقليه ، 3 وسيله فني نقض -انساني ، 2 خطاي
.تغييراتجوي -راه ، 4
گوناگوني انسانيعلل اشتباه:عواملميافزايد اين توضيح در وي
بعدي عللاست رانندگي -راهنمايي مقررات به جملهبيتوجهي از دارد
يامواد الكلي مشروبات از واستفاده اتومبيل مكانيزم به ناآشنايي به
ديد ، ضعف از جسمانيناشي علل رانندگي ، درهنگام قوي مسكنهاي و مخدر
عصبانيت ، مثل رواني علل مجموعه و آلودگي خواب و خستگي شنواييو ضعف
از يكي است ممكن البته.برميگردد خودنمايي يا نفس به اعتماد عدم خشم ،
كناريكديگر در عامل چند بلكه تصادفنشود به منجر تنهايي به اينعلل
منجر كه فني نقص مهمترينعلل.شوند تصادف باعثايجاد و گيرند قرار
ميل يا وترمز فرمان بريدن لاستيك ، شاملتركيدن ميشوند خودروها بهتصادف
.دارند كمتري تصادفاهميت ايجاد در كه است عواملديگري و گاردان
و رانندگي -راهنمايي نداشتنتابلوي شامل ميتواند نيز نواقصجاده
مناسب ، شيب و قوس نظر از جاده نادرست طراحي و جاده وضعيت از بياطلاعي
.باشد عميق چالههاي يا خطرناك پيچهاي
رانندگي عرصه در مابويژه جامعه در گريزي گريزيقانون قانون
از شناختكافي نبود به گريزي اينقانون گاه.دارد متعددي دلايل
طور به است سال كهشش رنو5 راننده كبيري مهناز.برميگردد قانون
بسياري در ميكنم فكر من:ميگويد زمينه اين در ميكند ، مرتبرانندگي
عدم و قانون از كافي شناخت نبود عامل دو اين رانندگي ، حوادث از
قانوني مورد رانندهاي اگر يعني.ميكنند عمل هم كنار در آن رعايت
خلاف بر بلكه بفهمد ، را آن نميكند سعي تنها نه نميداند ، را مسالهاي
زودتر براي خود مقاصد پيشبرد جهت در راحتي به ميداند ، قانوني آنچه
زيرپا را قوانين ابتداييترين ديگري ، از زدن جلو يا مقصد به رسيدن
سمت از گرفتن سبقت كه ميدانند رانندگان بيشتر مثال ، براي.ميگذارد
وسيله از ياميخواهيم داريم عجله وقتي اما ممنوعاست نقليه وسيله راست
ازسمت عصبانيت با نميرود ، ميزنيم ، كنار بوق چه هر و جلوبزنيم نقليهاي
.است بسيارخطرناك كار اين كه سبقتميگيريم نقليه وسيله راست
را موتورسواران غيرقانونمند تردد نيز پژو 405 ، راننده رزاقي ، سعيد.
ساير رانندگان از بيش موتورسواران:ميداند تصادفات از بسياري عامل
روبرويت از ميروي ، راست.ميگذارند پا زير را قانون نقليه وسايل
من.ميشود حركت سير خط داخل مخالف ، جهت در راحتي به و سردرميآورد
عابر يا نقليه وسيله تقدم حق رعايت براي موتورسواري نديدهام وقت هيچ
اين موتورسواران براي رسالت مهمترين گويابايستد لحظهاي پيادهاي
و است چراغسبز.دهند ادامه خود راه به پيوسته شرايطي هر در كه است
تو مقابل از توجه سرعتيقابل با يكدفعه اما تواست ، مال راه
كهيكدفعه يكطرفه و باريك راه دريك و هستي سرپيچ.ميگذرند
ظهور انتظار شرايطيبايد هر در خلاصه.ظاهرميشود درمقابلات
وي.ميدهد فرماني چه تو به كه كني دقت و باشي داشته موتورسواررا
گرفتن سبقت براي موتورسوار گاهي تازه كه است اين جالب:ميافزايد
عبور براي راه تا ميبندد بوق رگبار به را خود جلويي ماشين نيز
است ، معتقد ترافيك و شهري مسائل كارشناس يك !!شود باز بلامانعاش
متقابل احترام اصل كه ميشود موجب رانندگان برخي در برتريجويي احساس
:ميگويد موضوع اين توضيح در وي.نشود رعايت ديگران تقدم حق و
برابر در متقابلا آدمها مييابدكه مفهوم زماني متقابل احترام
كاري هر بتواند يكي اينكه نه.باشند برابر عمل ، و اجرا در قانون
در.باشد نداشته را كاري كوچكترين اجازه ديگري و دهد انجام خواست
در متاسفانه.ميشود مبدل افسانه يك به متقابل احترام فضايي ، چنين
خود تحتالشعاع را تقدم حق موضوع و دارد نمود مساله اين ما ، ترافيك
اوقات بعضي ماشين شيكي و بزرگي سپر ، قدرت چنانچه.است داده قرار
ماشينها ديگر و ژيان مثلا بر -غيرواقعي حتي -تقدم حق داشتن موجب
.است قوانين نبودن شفاف ديگر نكته:ميافزايد كارشناس اين.ميشود
چرا.نميتوانم من برود ، ترافيك طرح محدوده به ميتواند فلاني چرا
تا ببخش را دفعه اين كردي؟ ، حالا جريمه مرا ولي نكردي جريمه را فلاني
پرداختن براي نيازي پيشرفته كشورهاي در كه حالي در..و ديگر دفعه
ما واقع در.هستند قانون تسليم همه و نيست برخوردها اين به
از بياطلاعيافراد ناشياز را قانون به احترام نميتوانيمعدم
بر بااشراف لااقل رانندگان كه بدانيمچرا رانندگي و قوانينراهنمايي
مسالهنداشتن اين ، بنابر.گواهينامهشدهاند دريافت موفقبه قوانين ، اين
.است فرهنگرانندگي و بينش
جاي فكرش و است گذرگاه به بيدقتيمردنگاهش و فكري دغدغههاي
گذشته تحصيلي سال از چندماه كند؟ چكار بايد باصاحبخانه:است ديگري
تخليه را آپارتمان ديگر ماه دو يكي تا بايد ميگويد صاحبخانه اما است
را حرفها اين تابستان ميخواستي آخر خوب ، مادرت خوب ، پدرت.كني
تازه.دبيرستان تا گرفته دبستان از.دارم محصل بچه تا چهار من.بزني
منطقه اين در چطور زياد اجارههاي اين با.كنم چكار را چهارمي سال
يك همين تازه.كنم زياد را اجاره من ميخواهد شايد.كنم پيدا خانه
بابا:ميكشد فرياد زنش دفعه يك كه فكرهاست اين درنيست كه مشكل
كه مرد نميبيني؟ را بزرگي اين به ماشين مگر ميكني؟ چكار باش ، مواظب
وگرنه زد بوقي يك شد خوب:ميگويد زبان لكنت با ندارد ، چهره به رنگ
را چيزها بعضي كه شدهام جور اين تازگي.نديدم را او اصلا اينكه مثل
.نميبينم اصلا
يكتصادف شاهد خود كه شريعتي خياباندكتر ساكن كيامنش ، مهرداد
شاهد خودم وقتي از:ميگويد حادثه اين به بااشاره بوده ، دلخراش
ديگر رفت كاميون يك زير به سرنشين پنج با رنو يك كهچگونه بودم
صداي.ترساند بسيار مرا حادثه اين واقع در.ميكنم رانندگي كم خيلي
مهمان حادثه از پس مدتها تا ميكرد كمك درخواست كه زني دردآلود
در كه ميبينيد شما يعنيميكرد ناراحتم و بود من فكر و ذهن ناخوانده
جسمي سلامتي فرزند ، زن ، .ميدهد دست از را زندگياش همه انساني لحظه يك
.ميدهد فنا باد به كوچك بيدقتي يك خاطر به را همه سرمايه ، روحي ، و
باعثتصادفات بيجا انداختنهاي نور بوقزدنهاو همين:ميافزايد وي
مكرر طور به ولي نيست باز راه و است قرمز چراغ مثلا.ميشود بسيار
ماشين اما است بسته راه ديگري دلايل به يا.ميزند بوق عقبي ماشين
چندين بلكه بار يك نه مياندازد ، شما چشمان توي چراغ بيدليل شما عقبي
خرد شدت به را شما اعصاب او كار اين بگيرد ، نظر در اينكه بدون بار ،
.ميكند سلب شما از را متعادل رانندگي يك امكان و ميكند
كردن ، ماجريمه كشور در ميرسد نظر برخوردبه راه تنها جريمه ،
موجود ، شكل اين با آيا.است رانندگي تخلفات برخوردبا راه تنها
نميافتد؟ جا جامعه در ممكن امر يك عنوان به تخلف
تنها ميدهدكه نشان برآوردها:زمينهميگويد اين در كياني مهري.
و بيجا بوقهاي.ميشود جريمهصادر برگ رانندگي درصدتخلفات براي 10
از اتومبيل ، فني نقص شخصي ، نقليه وسايل با مسافركشي غيراستاندارد ،
رساندن ، چراغ نزديكي به را خود راحتي به و شدن خارج خيابان وسط خط
بسياري و نبردهاند قانون از بويي اصلا كه موتورسواران غيراصولي حركت
توجه آن به ماموري كمتر استو عمومي و رايج امري همه ديگر ، موارد
سوي از برگجريمه صدور به دليل اين به متخلفان برخي واقع در.دارد
آنان متخلف همه اين بين از بايد چرا كه ميكنند پرخاش راهنمايي مامور
!بيفتند پليس دام به
بهتخلفات راهنمايي ماموران از توجهيبرخي كم به نيز كردي وحيد.
موتورسواران به راهنمايي ماموران كه ديدهام كمتر من:ميكند اشاره
.كنند جريمه را آنها و دهند تذكر نميكنند ، ديگري كار خلاف ، جز كه
سر پشت را قرمز چراغ راحتي به مامور ، حضور در موتورسوار يعني
ديگر شود ، جريمه بار چند موتورسوار همين اگر كه حالي در.ميگذارد
.كند رعايت رانندگي در را حقتقدم بايد كه ميداند
به رانندگي -راهنمايي ماموران تعداد:است معتقد نيز...يكم گروهبان
بويژه مساله اين.كرد تخلفاترسيدگي همه به بتوان كه نيست اندازهاي
است لازم موتور آنها كردن جريمه براي.است مطرح موتورسواران مورد در
نكته.كنند دنبال راعملا كار اين ميتوانند افسرانموتورسوار تنها و
تخلف ياحواسپرتي اجبار روي از اوقاتمردم بسياري كه است ديگراين
مراجعهكند ميخواهد ديگر موردخدماتي يا داروخانه به مثلافرد.ميكنند
ممنوع تابلويتوقف زير ميشود مجبور پاركينگعمومي نبود علت به و
كه ميدهند تشخيص وقتي گاهي ماموران من نظر به.كند پارك را اتومبيلش
و كنند جريمه را آنها نبايد نشدهاند مرتكب را خلافي عمد به مردم
به كه افرادي با بايد كه حال عين دراست لازم زمينهها اين در انعطاف
به كه بدانند تا كرد برخورد قاطعانه نميكنند رعايت را قانون عمد
و عبور نابسامانيوضعيت باعث و كنند مخدوش را ديگران حق نبايد راحتي
كوتاهمدت در نقدي جرائم سنگينشدن كه تفكر اين دربرابر.شوند مرور
وجود كارشناسانه نظريه اين باشد ، مشكلات پاسخگوي بتواند است ممكن
جرائم دريافت از رانندگيبيش فرهنگ كاربردي آموزش كه دارد
اين در وترافيك نقل و حمل امور يككارشناس.است كارساز سنگينرانندگي ،
صحيح فرهنگ اشاعه تلويزيوندر بويژه جمعي رسانههاي:ميگويد زمينه
و ظرافت با بايد اينآموزشها البته.دارند مهمي رانندگينقش
.گيرد قرار آنان توجه مورد كه شود ارائه مردم به طيبرنامههايي
ايجاد بدون رانندهبخواهد يك اگر راستي شرايطبه واجد راننده
شرايطي چه واجد بايد رانندگيكند جادهها يا درخيابانها خطر
:زمينهميگويد اين در ترافيك و ونقل حمل كارشناس يك باشد؟
رانندگي امكان فرهنگرانندگي ، نبود و نقليه افزايشوسايل بيترديد
باضريب رانندهاي حال هر به استولي كرده كم بسيار را بدونخطر
تقدم حق رعايت ميتواندبا متعادل جسمي -وضعيتروحي و متوسط هوشي
پيشگيري و احتمالي خطرات حدس و حوصله و صبر داشتن با ديگران ، بويژه
.دهد كاهش بسيار را تصادف خطر آنها بروز از
در تصادف عللايجاد بررسي با نيز كارشناسترافيك برآبادي ، محمود
ايجاديك علل درصد ميرسدكه 7080 نتيجه اين به كشورهايگوناگون
حل براي رو ازاين.برميگردد انساني عاملاشتباه به رانندگي حادثه
رانندگان درست آموزش وبا بپردازيم نكته اين به نيزبايد معضل اين
سايبان ، زنجير چون ايمني وسايل استفادهاز براي آنان به وتوصيه
نواقص رفع و نقليهشان وسايل در كن پاك برف ايمني ، كمربند چرخ ،
.بياوريم پايين را تصادف ميزان جادهاي