چهارم ، شماره 1115 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 7 پنجشنبه 17
|
|
داريم آدم جور همه
مردم سلوك در وگذاري گشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
پندارگرايانهدرباره تصورات بهاينكه توجه با افراد برخي
.ميكنند موقعيتهااشتباه ارزيابي در خوددارند توانائيهاي
ميكنم كار وظيفهام از بيشتر اينجا كه نميفهمم من ميكني فكر...
.هستم مجبور من...
روي سنگ آنبخواهيم از بيشتر و قانعنباشيم خودمان حق به اگر
.بندنميشود سنگ
ماهيت و كنند پيدا را خود شكلكنوني تا انساني جامعههاي:اشاره
جامعههاي.پيمودهاند را درازي راه سازند شكل اين زيبنده را فعلي
به بسته وضعيت از بزرگ ، به كوچك اندازه از روزگار گذشت با انساني
انديشمندان.كردهاند پيدا گرايش پيچيدگي به سادگي حالت از و باز
نظرات اجتماعي تحولات ماهيت و دگرگونساز عوامل درباره اجتماعي
.دادهاند متفاوتي
و نژاد عامل ديگر عدهاي و فرهنگ بعضيمتغير را ، اقتصاد عامل برخي
به.كردهاند فرض انساني جامعههاي دگرگوني عامل را..
واقعيات و نيست برخوردار چنداني ازقدرت اجتماعي انديشمندان گمان
متغيرهاي تعامل حاصل انساني جوامع در دگرگوني كه دارند آن از حكايت
و ايدئولوژي اقتصاد ، فرهنگ ، آگاهان از بسياري گمان بهاست گوناگون
اجتماعي دگرگونسازي در سهمي كدام هر را انساني شخصيت سرانجام...
تك تك اگر انسانها كه است شده تهيه ديدگاه اين با حاضر گزارش.دارند
در كه جامعهاي در و درخود كه بخواهند اگر و بپردازند خويش ترتيب به
.دهند كاهش را اجتماعي ناراحتيهاي از بخشي ميتوانند كنند زندگي آن
حاضر گزارش آن حاصل عيني مشاهده طريق از مردم سلوك در گذاري و گشت
.است
كهآنجا موقعي تا ميآيد محلكارش به كه صبح مجبوراز يا مظلوم
از دسته آن حتي وهمكارانش است فعاليت درحال يكسره كند ، ترك را
.ميكنند محول او به را است خودشان وظايف جزو كه كارهايي
در آسوده نسبتا خيالي با و بودند گذاشته راحتش دقيقهاي چند كه روزي
كه كارهايي چرا:گفتم و شدم نزديك او به بود چاي نوشيدن حال
انجام كه نگفتي..خانم به چرا ميدهي؟ انجام نيسترا تو جزووظايف
...و نيست؟ تو وظايف جزو او كارهاي
كه مننميفهمم ميكني فكر تو:داد وپاسخ كرد من به مبهم نگاهي
.هستم مجبور من ؟..ميكنم كار وظيفهام بيشتراز من اينجا
در افراد ، از بعضي:ميگويد باره اين در روانشناساجتماعي يك
در ماندن به اجبار دليل به ميكنند زندگي آن در كه اجتماعي محيطهاي
واقع مظلوم -است درامدشان منبع تنها كه كارشان محل بهويژه -جامعه آن
.ميشوند
سر از ماندن به اجباري افراد كه است اين آرماني شرايط وي گفته به
حاضر حال در اما باشند ، نداشته كار محيط جامعهبهويژه در استيصال
.است اينگونه زيادي افراد وضعيت
ستم آنهادرجامعه بر اضطرار دليل كهبه افرادي ميكند ، توصيه وي
براي تلاش و خود واقعي شخصيت دادن نشان با بهتدريج ميتوانند ميشود
استيلا مشكل اين بر ديگران با اجتماعي ارتباط چگونگي از جديدي تعريف
.يابند
كه وشيارهايي سروصورتش سپيديموهاي و است آژانس قانعراننده
كرده عمر قرن نيم از بيش كه ميدهد نشان كردهاند باز جاي سيمايش در
.است
را مسئولان سوي از آژانس در شاغل خودروهاي و تاكسيها نرخ اعلام
.ميكنم باز او با را سرصحبت و داده قرار صحبت دستمايه
راضيهستي؟ شده جديداعلام قيمتهاي از:ميپرسم
به نزنند مبلغچانه همين سر بر اگرمسافران.شكر را خدا:ميگويد
دريافت 6 و تومان وروديه250 با...شد بنا بد ميرسدكه نظرم
!نيست بد كه تومان ميشود 610 ساعت در مسافر از دقيقه هر در تومان
رضايتي اظهارنامه شده اعلام نرخ از آژانس رانندگان از بعضي:ميگويم
.نميكند صرف قيمت اين كه ومعتقدند ميكنند
.نيستند قانع خود حق به هستندو بيرحم آنها:ميگويد
نرخ اين با و اينباره در آنها حق معتقدند ، شما دوستان:ميگويم
معناي به نگويند ، چيزي و بگذارند دست روي اگردست و است شده پايمال
.شود پايمال حقشان كه است اين قبول
به بايد اما كند ، دفاع خود حق از كسينبايد كه نميگويم من:ميگويد
حق به اين از غير اگر.نخواهيم آن از بيشتر و شويم قانع خودمان حق
روي سنگ اينباشد از غير اگر.آننخواهيم از بيشتر و شويم خودمانقانع
.سنگبندنميشود
جمهوريبه ميدان از خيابانآذربايجان به ورود طلبراه فرصت
.است شده بسته نواب طرحعظيم اجرايي عمليات علت
منتظر مسافران از ديگر نفر چند همراه به من و است ازظهر بعد ساعت 4
.هستيم خط اين مسافركش خودروهاي
دور خيابان ازآنسوي قديمي مدل قديمي رنگمدل ليمويي پيكان خودروي
.ميكند منتظرترمز مسافران پاي وجدي ميزند
با شوند سوار مسافران اينكه از قبل و ميآيد بيرون خودرو از راننده
!تومان قصرالدشت ، 50:ميگويد بلند صداي
تا كه (قصرالدشت-جمهوري ميدان) مسير روزهاين هر مسافران از بعضي
.ميكنند اعتراض شده نرخاعلام به ميدارند كرايه ديروز 30تومان
كلاس در نشستن ساعتها خستگي و دارد دوش بر را مدرسهاش كيف كه نوجواني
از بايد چرا:ميگويد بلندتر صدايي با ميكند احساس خويش تن بر را
شود؟ افزوده مسير اين كرايه بر تومان حالا 20 تا ديروز
مسير بايد و است بسته هميشگي راه كهچون است معتقد خودرو راننده
.است داده افزايش را كرايهها ميزان بنابراين كند طي را طولانيتري
راه چقدر مگر دارد ، ميگويد دست در را دستكودكش كه ميانسال زن يك
:ميگويد مسافران به و نميشود بيشتر هم 3دقيقه روي است؟ شده دورتر
سوار از خود و ميشود هميشگي كرايه اين شويد سوار اگرنشويد سوار
.ميكند خودداري شدن
خودرو داخل مقصدشتابداريم به رسيدن كهبراي ديگر نفر همراه 4 به
من از تو:ميگويد نشستهاست راننده كهكنار جواني مسافرميشويم
من براي.ميبرم بالا را قيمتش ميفروشم كه را جنسي من !ميگيري بيشتر
...ندارد تفاوتي
سوء شما كار:رانندهميكويد به است كهآموزگار مسافرات از يكي
سوار ميخواستي:ميگويد پاسخ در استوراننده طلبي فرصت و استفاده
!نشوي
گذشته وسالهاي ماهها هفتهها ، درروزها ، خود رفتارهاي در اندكي
سوءاستفادهو مردم با دربرخورد نيز شما آيا وببينيد كنيد تامل
!آنداشتهايد بد نوع از طلبي فرصت
جامعهاي جمعي رفتار روح كه صورتي در:معتقدند اجتماعي كارشناسان
بلند توسعه و رشد راه باشد ، بحراني لحظات از سوءاستفاده بر مبتني
.شد خواهد مسدود جامعه آن مدت
بهخودرا كسينسبت هر آگاهي كولي چارلز.متوقع متوهم ،
:ميداند زير احساس نوع زاده
.ميدهد ديگرانارائه به ازخود تصويريكه از شخص احساس -
.دربارهخود قضاوتديگران از شخص احساس -
است فرديممكن هر كه ناخوشآيندي ويا آيند خوش شخصي احساس -
.باشد داشته دربارهخود
از ديگران باتصور منطبق هميشه ازخويشتن فرد احساس كه آنجا از
شناخت نتواند فرد كه باعثشود است ممكن اونيست ، خود
مردم ، اكثر كه اينعلت به باشد ، داشته شخصيتخود از واقعبينانهاي
ارزيابي است ديگران پذيرش مورد آنچه از بالاتر را خود معمولاشخصيت
.ميكنند
ميزان مبالغهآميزدرباره و تصوراتپندارگرايانه افراد برخي
وناخودآگاه ميكنند خودايجاد براي خويش تواناييواستعدادهاي
چنين نتيجه ، در بزنند هستند ، جا ازآنچه بالاتر را خود ميخواهند
مشكلات و بحرانها شدنبا روبرو در را فرد و زيانبارشده باوري
.ميكند زندگيآسيبپذير
تصورات اينكه توجهبه با افراد برخي:اجتماعيميگويد روانشناس يك
موقعيتها ارزيابي در دارند خود دربارهتواناييهاي پندارگرايانه
.ميشوند اشتباه دچار
دردسر كارموجب محيط در باشد فرديشاغل چنين اگر:ميافزايد وي
برايجلوگيري است لازم چنينشرايطي در.ميشود وديگران خود براي
متوقع و متوهم فرد به مديريت سوي از كار درمحيط تنش ايجاد از
.نشود بيشتر كار محيط در تنش تا ميشود يادآوري سريعا
سياهش موهاي و قامتبرافراشته و قد و چهره دانشادابي همهچيز
كه درجمعلي.است نرسيده بهميانسالي حتي هنوز كه ميدهند نشان
بيشتر آمدهايم ، هم گرد دانشگاه استادان از يكي سخنراني شنيدن براي
درباره دانشگاه ايناستاد سخنراني موضوع.ميكند نظر اظهار همه از
در را تحصيلاتخود كه جوان مرد و اقتصادياست پيچيده متغيرهاي يكياز
نظريهپردازي مدام است ، اتمامرسانده به اقتصادي ازرشته غير رشتهاي
.ميكند
با بهويژه اقتصادو علم با شما ميپرسم ، آشنايي او از كه هنگامي
اينباره در كس هر كه است مگرلازم:ميگويد است ، خاصچقدر بحث اين
.باشد گذرانده نيز را آن تخصصي ميكنددروس نظر اظهار
سوي از نظرياتغيركارشناسانه ابراز:اجتماعيميگويد كارشناس يك
نيز نفوذكلام ناآشنايان و بيندوستان در بعضا كه افراد بعضياز
به بلندمدت در اين شودو شنوندگان گمراهي ميتواندموجب دارند
.شد خواهد منجر مردم سوي از غيردقيق و غيرمنصفانه داوريهاي
دادن اجازه:چيزدانميگويد همه افراد بااين برخورد نوع درباره وي
اظهارنظربپردازند به جمعي هر ودر موردي هر در كه افراد بهاين
-شود تفهيم بايد افراد گونه اين به ميرسد نظر بهصواباست راه خلاف
سخن خود دانش و دانايي اندازه به كه -شود او ناراحتي موجب اگر حتي
شدهاند سخن هم او با دليل هر به كه كساني صورت غيراين در بگويند
.ميكنند تلف را خود اوقات
غالب هويت مجموعه از مهمي بخشي شغلي هويت و شغل انتخاب زبان و شغل
مراحل از يكي انتخابشغل و ميدهد شكل را جوان و پير از اعم افراد ،
بين عدمهماهنگي اجتماعي ، شناسان گمانروان به.است آدمي وزندگي رشد
يا مفروض ، فقدان شغل يك احراز لازمبراي شرايط با فرد تواناييها ، تمايل
عوامل از.. و عاطفي ناسازگاريهاي كار ، دنياي اطلاعاتدرباره كمبود
در.كنند ايجاد مشكل شاغل افراد براي ميتوانند كه هستند فردي
برخورد بامانع شغلي هدفهاي دررسيدنبه فرد تلاش وقتي چنينشرايطي
اچتماعي روانشناسان.ميكند خويش از بهدفاغ شروع ميكند
برگشت ، همانندسازي ، كنارهگيري ، دليلتراشي ، سركوب ، ميگويندفرافكني ،
.هستند شرايط اين دفاعيدر كار سازو ابزارهاي از... و پرخاشگري
كه است دفاعي ابزارهاي جمله از زباني چرب و بدزباني خودمان جامعه در
.ميكنند استفاده خود ناكاميهاي پوشاندن براي آن از ناموفق افراد
كه ازكارمندان يكي ميكنم ، كار آن در ادارهايكه در:ميگفت دوستي
آگاه است كرده احراز كه كاري در بهضعفهايمهارتي خوبي به خود
.است شده استمشهور كرده چربزباني بس است ، از
كه است كاراين محل در افراد خطراينگونه كارشناسان گمان به
گونه اين كه وسازمانهايي ميكنند انگيزه از نيزتهي را ديگران
.ديد خواهند هنگفتي زيانهاي مدت بلند در نميكنند دفع را افراد