چهارم ، شماره 1116 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 9 شنبه 19
|
|
ميكند؟ درك را اشياء چگونه كودك
پياژه تولدژان سالگرد يكصدمين مناسبت به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.است حاضر عصر روانشناسان بزرگترين از يكي ترديد بدون اشارهپياژه
او.گشود جهان به چشم سوئيس نوشاتل شهر در اوت 1896 نهم در او
با سالگي سن 11 در و است عظيم نبوغي كهصاحب داد نشان ازكودكي
سنين در كه بهطوري پرداخت نرمتنان ويژه به جانوران ، مطالعه به جديت
دوره در سپس.شد نرمتنان زمينه در صاحبنظر و كارشناس نوجواني
كنت ، اگوست مطالعه به و گذاشت دنيايفلسفه پابه نوجواني
بهبررسيهاي دانشگاه به ورود با.پرداخت كانت و اسپنسر ، لودانتك
به جانورشناسي در دكترا درجه دريافت از پس و داد ادامه جانورشناسي
و روانشناسي مطالعه به تا آورد روي درزوريخ كلينيكبلولر
با و پاريسرفت در بينه آزمايشگاهآلفرد به سپس.روانپزشكيبپردازد
شكلگيري موجب دوره اين پژوهشهاي و آموزشها.شد آشنا هوشي آزمونهاي
آنواردموسسه از پس.شد ژنتيك وروانشناسي پايههايشناختشناسي
رشته به آثاري و پرداخت هوش بررسيمنظم به و شد ژنو روسوي ژاك ژان
استدلالكودك ، جهان و كودك ، حكم انديشه و درآوردمانندزبان تحرير
سال مدت 4 به سال 1925 از.كودك در جسماني وعليت كودك نگاه از
دانشكده در آن از پس و بود نوشاتل دانشگاه فلسفه مديركرسي
تجربي روانشناسي سپس و علمي تفكر تاريخ تدريس به ژنو علومدانشگاه
پژوهش به و شد انتخاب روسو ژاك ژان مديريتموسسه به آن از پس.پرداخت
و بررسيها.كودكانپرداخت اخلاقي قضاوت و تجسم زبان ، درزمينههاي
مانند شدند آثاري خلق به منجر رفتارهايكودكان منظم مشاهدات
مهمي و 1950آثار دهههاي 1940 درواقعيت وساختمان پديداييهوش
نگهداري به مربوط مسايل درآنها كه درآمدند تحرير رشته به او توسط
از و عدد ذهني ، بازگشتپذيري اشياء ، فيزيكيوهندسي خصوصيات ذهني
مطرح ابتكاري آزمايشهاي وسيله به است ، عمليات تشكيلدهنده كه اينقبيل
ژنتيك شناختشناسي مركز تاسيس زمينه سال1955 در سرانجام.شدند
جهان ازكشورهاي رشتههايگوناگون دانشمندان ساله همه آن در و فراهمشد
دهه 1960 اواخر در.بپردازند شناختشناسي بررسي به تا ميآيند گردهم
زيستي جنبههاي پيوستگي درآن و نوشت را شناخت و پياژهكتابزيستشناسي
وپديدايي موضوعساختار كتابساختارنگري در سپس.كرد ترسيم را عقلي و
و داد قرار بررسي مورد علوممختلف چهارچوب در و تحولي ديدگاه از را
پرداختو سنتي تربيت از انتقاد به پرورش و وآموزش دركتابروانشناسي
كتابكسب در سال1974 در.كرد پيريزي را جديد تربيت يك شالوده
مورد ميپنداشتند ، شده حل روانشناسان راكه شدن هوشيار اهميت هوشياري
فروبست ، جهان از چشم سال 1980 در پياژه.است قرارداده تاكيد
آنچه.ادامهميدهند را او راه دانشجويانش و همكاران وليپيروان ،
كه است جديد فيزيك و تحتعنوانكودك پياژه ژان سخنراني داريد پيشروي
آواديسيانس هاماياك دكتر توسط پياژه تولد سال مناسبتيكصدمين به
.است شده ترجمه
كودكان ازجمله كودكان ، با آزمايشهايي در سوئيسي ، روانشناس پياژه
يك به شبيه واقعيت از كودكان برداشت كه است رسيده نتيجه اين به خود
.است نكتهسنج فيزيكدان
بهنام دركتابم كه را آزمايشهايي برخياز تا شده خواسته من از
با من و دهم قرار بحث مورد كردهام مطرح كودك ازنظر واقعيت ساختار
.كرد خواهم را كار اين ميل كمال
-ماهگي تا 24 دوره18 در يعني -سال و كودكانكمسن از مشاهدات اين
فيزيكي ، دنياي از ويژه مفاهيمبنيادي كه ميدهند نشان شدهو انجام
.ميگيرند شكل چگونه انسان در عليت و مكان يا فضا اشياء ، وجود مانند
انديشه روانشناختي و فلسفي مسايل رودرروي را ما مشاهدات اين همچنين
.ميدهند قرار فيزيك در امروزي
را فيزيكي دنياي دربارهماهيت قديمي تصورات از برخي معاصر فيزيكدانان
را اشياء پايداري يا ثبات مفهوم ديگر مثالآنان براي.كردهاند نفي
متمركز جايي آنكهدر بدون ذره يك.نميپذيرند ميكروسكوپي زير درحوزه
وضعيت در و جايي در ذره اين اگر.كند پيدا موجوديت نميتواند شود
و ازدستميدهد شيئي يك عنوان رابه خود شايستگي نگيردديگر قرار بخصوصي
كه است شده معلوم امروزه.كرد توصيف ديگري واژههاي با را آن بايد
.ميكنند عمل فيزيكدان يك به شبيه بسيار اشياء برابر در نوزادان
تعيين يا موضعيابي به قادر كه دارد باور را شيئي يك هنگامي تا نوزاد
خود باور اين از نباشد كار اين به قادر ديگر وقتي و باشد آن مكان
كه است اين فيزيكدان يك و نوزاد يك ميان تفاوت بزرگترين.ميكشد دست
يا 6 كودك 5 مثال بهعنوان.است ضعيفتر كودك در مكان تعيين توانايي
هماهنگسازي به شروع كه است سني در اوميگيريم درنظر را ماههاي
در كه است شيئي يك برداشتن به قادر و كرده زدن باچنگ خود بينايي
كه شيئيرا يك او برابر در وقتي.دارد قرار او بينايي ميدان
تاآن ميكند تلاش او قرارميدهيم ، ساعت ، يك است ، مثل جالب برايش
ميكند نزديك نظر شيءمورد به را دستش حالكه همان در.بردارد را
رشد ، از مرحله اين در كودك.پارچهايميپوشانيم با را شيء آن ما
البته.ندارد وجود ديگر شيء آن گويي كه ميكشد پس بهگونهاي را دستش
را كودك ميكند ، عمل مانع بهعنوان كه پارچه ، معنانيستكه بدان اين
قرار او صورت روي را پارچه اگر زيرا.است كرده منصرف يا ترسانده
عدم بهعلت دست كشيدن پس كه گفت بايد همچنين برميدارد ، را آن دهيم
زماني در شير ، بطري يك بهوسيله را آزمايش همين من.نيست كودك علاقه
شير بطري با را او زمان آن در.دادم انجام بود ، ماهه پسرم 7 كه
و گرفتم بهطرفش را شير از پر بطري من كار اين جريان در.ميداديم
دست با را شير بطري من كرد ، دراز بطري بهسوي را دستش او كه هنگامي
ميماند ، باقي او بينايي ميدان در بطري قسمتياز اگر.پوشاندم ديگر
ولي برساند ، من دست پشت به را خود آن گرفتن براي ميكرد تلاش او
كه ميكرد گريه طوري او ميكردم مخفي كاملا را بطري دستم با كه هنگامي
!است شده واقعاناپديد شير بطري گويي
سطح اين در كودك كهبراي كرد مطرح را اينفرضيه ميتوان بنابراين
قبلي مشاهدات هرحال در.دارند ذاتي يا ثباتواقعي اشياء رشد ، از
اين بايد ما.كرد تفسير ديگري شيوههايگوناگون به ميتوان را ما
شروع كه زماني در را كودك ظاهري رفتار و كنيم پيگيري بيشتر را موضوع
.نماييم تحليل و تجزيه ميكند ، شده پنهان اشياء جستجوي به
پارچه تكهاي شيئيزير يك وقتي كه كشفميكند زود يا دير كودك
كه زماني.كرد پيدا را آن پارچه زدن كنار با ميتوان ميشود ، گذاشته
چه ميكند ، شده پنهان اشياء جستجوي به شروع سازمانيافته شيوه به كودك
شيء يك كه درمييابد را مفهوم اين بلافاصله او آيا ميافتد؟ اتفاقي
اگر است؟ كرده حركت بخصوصي مكان به جابهجاييها از رشتهاي بهوسيله
دارد؟ استنباطي چه اشياء وجود از او پس نيست چنين
در كه كودك يك اتفاقي مشاهده از دادهام انجام من كه آزمايشهايي
صندلي زير به توپ وقتيشد دنبالميكرد ، آغاز را توپ يك اتاقي
زير به توپ وقتي ولي برداشت ، را آن اشكالي و معطلي بدون كودك غلطيد
منصرف مبل زير در جستجو از ببيند ، را آن نتوانست ديگر او و رفت مبل
.!پرداخت صندلي زير در توپ بهجستجوي و برگشت صندلي بهسوي و شد
پايداريشيء يا ثبات مفهوم هنوز او در كه نماييم نتيجهگيري بايد پس
شيءناكامل يا نوعينيمهشيء بهعنوان اينجا توپدر و نگرفته شكل
در.دارد قرار ماده و ذهنيادراكي تصوير ميان نيمهراه در و است
مشاهده را موضعيابي يا مكان تعيين شكلگيري مقدمه ما مرحله اين
نه موضعيابي ولي دارد ، ضرورت شيء به بخشيدن پايداري براي كه ميكنيم
.دارد بستگي كودك قبلي موفقيتآميز عمل مكان به بلكه شيء خود به
به شروع آنها شدمكه فرصتي منتظر بزرگترشدند ، فرزندانم وقتي
مناسبي ، آزمايشهاي مرحله ودر كردند شده ناپديد جستجوياشياء
كودكرا.دادم انجام ازآنها هركدام با را سازمانيافتهويژهاي
اسباببازي يك او به و ميدهيم قرار پتو دو يا پارچه قطعه دو ميان
كودك.ميدهيم قرار الف پوشش زير و ميگيريم پس آنرا سپس ميدهيم ،
سپس.ميآورد بيرون پوشش زير از و ميكند دنبال چشم با را اسباببازي
در.ميدهيم قرار ب پوشش زير آرامي به و ميگيريم پس اسباببازيرا
هر بلكه نميكند نگاه را ب پوشش زير بلافاصله كودك موارد ، از كدام هيچ
از يكي.ميكردند شروع الف پوشش زير در جستجو با را كار سهفرزندم
ادامه آزمايش اين از پس اول هفته تا 3 را الف پوشش جستجوزير آنان
در اسباببازي كه جايي يعني كرد ، ب پوشش زير جستجو به شروع سپس و داد
به دوباره نكرد ، پيدا بلافاصله را اسباببازي چون ولي.داشت قرار آن
در كه بود اين اسباببازي نكردن پيدا علت البته) رفت پوششالف سوي
كرد محدود ب پوشش رابه خود جستجوي او بعدها.(داشت قرار ب پوشش عمق
همان نيز من دوم فرزند.كرد صرفنظر بود ، خالي كه الف پوشش از و
من سوم فرزند ولي كمتر ، زمان صرف با ولي كرد راطي تكاملي جريان
كورتلوين بهنام دوستانم از يكي.پيمود ساعت چند طي را جريان اين
با آزمايش حاصل كه راه نتايج همين شبيه نيز او كه گفت من به يكبار
.است آورده بهدست است ، آزمودنيهايديگر از بسياري
شيء مفهوم شكلگيري كه ميآيد بهدست نتيجه اين آزمايشها اين از
در مكان بهساختار وابسته كودك ، در پايدار و ثابت چيز يك بهعنوان
كهتابع ذهني مكان تعيين فرايند ، از اين در كودك ذهن.است او
جابهجاييهاي تابع كه عيني مكان تعيين بهسوي است قبلي موفقيتآميز عمل
در كه ساختاري براساس دوم پديده اين.ميكند گذر است ، اشياء خود
.گردد هماهنگ بايد ميشود ، ناميده جابهجاييها از هندسهرشتهاي
از بارشتهاي همزمان شيء ثبات يا پايداري مفهوم بهعبارتديگر
يك جز چيزي نيز ثبات داراي يا پايدار شيء و ميگيرد شكل جابهجاييها
.نيست (1)ناپذير گروهتغيير
پنهان اشياء جستجوي شروعبه كودك آنكه از زندگيپيش سال نخستين طي
شكل به جابهجاييها دادن سازمان به قادر كه ميرسد بهنظر نمايد ، شده
(2)بازگشتپذير حركات درك به قادر او بنابراين.نيست گروهي ساختار يك
بادو را بازگشتپذيريحركت مفهوم وجود عدم من.نيست شكل مداري يا
خود تختخواب در كودك كه حالي در اول آزمايش در.دادهام نشان آزمايش
از ميكرد ، نگاه بودم اتاق داخل كه مرا و داشت قرار بالكن محوطه در
بخش) كردم عبور ميكرد ، جدا اتاق از را بالكن كه بزرگي پنجره جلوي
ميدان به آنكه بهمحض.(بودم پوشانده بزرگي پرده با را پنجره مياني
كردم ، اشاراتي دست با و زدم لبخند كودك به آمدم چپ سمت در كودك ديد
ديد از شدهبود پوشيده كه صحنه پشت در و دادم ادامه زدن قدم به سپس
كرده نصب اتاق كهدرگوشه آيينههايي درون از.ناپديدشدم كودك
من پنجرهبهدنبال چپ سمت در كودكهنوز كه كردم مشاهده بودم ،
شدم ، كودك خارج راست سمت پردهدر پشت از من كه وهنگامي ميگردد ،
صحنه از و رفتم پنجره انتهايراست سمت به مراكه او.شد كاملامتعجب
به پنجره چپ سمت در دوباره سپس و كرد تعقيب نگاه با شدم ناپديد
.پرداخت من جستجوي
ميخواستم كودكچرخاندم ، چشمان جلوي را بطريشير من ديگر آزمايش در
اول وضعيت به عكس چرخش بهوسيله را آن ميتواند او آيا كه بدانم
بهمحض و گرفتم او بهسوي مستقيم را شير بطري اول نه؟ يا بازگرداند
كه شد اين نتيجه.چرخاندم را آن آرامي به من بگيرد را آن خواست آنكه
را بطري كودك باشد مشاهده قابل بطري قرمزرنگ و پلاستيكي نوك وقتي تا
كامل بهطور بطري اگر ولي بازميگرداند ، اولآن بهحالت و ميگيرد
و كرد اولنخواهد بهحالت بطري بازگرداندن براي كوششي او چرخاندهشود
.ميكند بطري زير مكيدن به شروع
دارد ادامه