چهارم ، شماره 1117 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 10 يكشنبه 20
|
|
و علت رابطه از كودك برداشت اولين
معلولي
آخر قسمت -پياژه ژان تولد سالگرد يكصدمين مناسبت به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ارتباط شكل به صرفا معلولي ، و علت رابطه از كودك برداشت نخستين
رابطه درك بدون ديگر سويي از نتيجه ويك سو يك از عمل يك ميان مبهم
.است آن واسطهاي اشيا يا مكاني
و ازبرجستهترين پياژه ژان سخنراني عنوان جديد فيزيك و كودك:اشاره
سخنراني اين اول بخش.است روانشناسي پردازان نظريه پرآوازهترين
.ميكنيد ملاحظه را آن ادامه امروز و گذشت نظرتان از ديروز
خردسال كودك كه نشانميدهند (ديگر بسياري و) ساده آزمايشهاي اين
بسيار باشد داشته هم اگر و ندارد حركت و ازمكان سازمانيافتهاي مفهوم
اين شكلگيريميكند ، به شروع او در مكان مفهوم كه هنگاميضعيفاست
او موفقيتآميز اعمال محل همچنينبر و كودك بدن بر آغاز در مفهوم
وجود پايدار ثابتيا شيء بهنام پديدهاي مرحله اين در.متمركزاست
كه ميكند مربوط اشياء با را ياپايداري ثبات زماني كودك.ندارد
كه بهطوري)باشد يافته رشد او در فضا يا مكان از حركتي -شناختحسي
و شده جابهجا خاصي قوانين وبراساس يكديگر با درارتباط آن در اشياء
ساختار يك كودك در مكان و شيء ساختار.(ميكنند اشغال معينيرا مكان
مكاني (4) خودمحوري حالت از (3)تمركز عدم فرايند شامل كه است واحد
را بدنش او كرد پيدا رشد كودك در مكان مفهوم وقتي.ميباشد او اوليه
.ميبيند ديگر اشياء درميان شيئي بهعنوانيك تنها
در را (معلول و علت)عليت مفهوم رشد سادهايميتوان آزمايشهاي با
بهمحض.دادم راترتيب زير آزمايش من برايمثال.كرد بررسي كودك
را آنها اشياء بررسي بهمنظور كه سنيرسيدند به كودكان آنكه
بالاي من -است ماهگي حدود 5/4 متوسط بهطور آن آغاز سن كه -برميداشتند
نايلون روي بر و پوشاندم نيمهشفافي نايلون با را تختخواب
پوشش اين به نخ تكهاي.دادم قرار جغجغه يا صدادار اسباببازيهاي
تكان اسباببازيها ميكشيد را آن كودك هرگاه بودكه آويزان نيمهشفاف
اسباببازيها و ميكشد را نخ اتفاقي زودبهطور يا دير كودك.ميخوردند
اسباببازيها غيرمنتظره صداي شنيدن از كودك ابتدا درميخورند تكان
حركات و ميكشد پيدرپي را نخ و ميشود آن شيفته بهزودي ولي ميترسد ،
مطرح اينجا در كه پرسشي.ميكند تماشا سرش بالاي در را اسباببازيها
حركات و نخ عملكشيدن ميان رابطه واقعا كودك آيا كه است اين ميشود
نه؟ يا است شده متوجه را اسباببازيها
نايلوني پوشش روي از را بازيها اسباب من پرسش اين به پاسخگويي براي
را آن كه كرد دراز را دستش كودكآوردم تازهاي اسباببازي و برداشتم
بالاي نايلوني پوشش روي بلكه ندادم قرار او اختيار در ولي بگيرد ،
اسباببازي به آن با همزمان و رساند نخ به را خود او.گذاشتم تختخواب
بازيها اسباب حركت و نخ كشيدن عمل ميان كودك اينجا درميكرد نگاه
است ، ولي كرده برقرار معلولي و علت آشكار رابطه نايلوني پوشش روي
و نخ ميان فيزيكي ارتباط سن اين در كودك آيا چيست؟ رابطه اين ماهيت
و مييابد در را فيزيكي معلول و علت آيا و ميكند درك را نايلوني پوشش
كه آن ، از حاصل حسي جالب نتايج و نخ كشيدن عمل ميان اوتنها اينكه يا
حال عين در كه كلي بسيار و ذهني ارتباط است ، وتصوير صدا شكل به
ميكند؟ برقرار است ، پديداري و خودمحورانه
درپشت.دادم ترتيب را زير آزمايش پرسشها اين به پاسخگويي منظور به
كرده آويزان بلند چوب يك به كه را اسباببازي يك و شدم مخفي تختخواب
سروصدا و ميزند لبخند كودك.دادم تكان كودك سر بالاي آرامي به بودم
اينجا در كودك كه واكنشي.ميكنم متوقف را اسباببازي سپس.ميكند
به براي اينجا در كودك.بود خواهد ما پرسش پاسخ داد ، نشانخواهد
است ، من دست در كه چوبي انتهاي به شده وصل اسباببازي حركتدرآوردن
كشيدن به وشروع ميگيرد است آويزان نايلوني پوشش از راكه نخي بلافاصله
ميماند ، بينتيجه اسباببازي دادن تكان براي او كوشش وقتي !ميكند آن
.ميكند نگاه را بيحركت اسباببازي حال همان ودر ميكشد محكمتر را نخ
و كند دنبال شده ، وصل آن به اسباببازي كه را چوبي قطعه نميتواند او
حتي.يابد در شده ، آن قبلي حركت باعث كه را آنچه نميتواند نتيجه در
در.بدهد مشابه پاسخ دور صداي يك به ترتيب همين به كودك دارد امكان
سوت يك با و شدم پنهان اتاق گوشه در پردهاي پشت من ديگر آزمايش يك
جلب من سوي به كودك توجه وقتي.زدم سوت بار چند منظم فواصل به سوتك
بودم ، ايستاده آنجا در من كه اتاق ، گوشه طرف به را سرش و شد
گوشه لحظه چند براي چشمانش با او.كردم متوقف را زدن سوت چرخاند ،
آويزان سرش بالاي نايلوني پوشش به كه را نخي سپس و كرد جستجو را اتاق
كرد ، نگاه اتاق گوشه به و برگشت سپس و كشيد بار چند و گرفت بود
!بود شنيده آنجا از را سوت صداي كه محلي يعني
جالب تجربه يك به نخ كشيدن عمل اينجا در كه گفت بايد خلاصه طور به
وجود تماس نقاط يا فواصل به توجهي آنكه بدون است ، كرده پيدا تعميم
براي وسيلهاي عنوان به حتي (5)عمل الگوي يا طرح نوع اين.باشد داشته
با تنها كند ، دستكاري را ناآشنايي شيء كودك اگر.درميآيد اكتشاف
او.نميآورد دست به رضايتبخش نتيجه آن ، به زدن ضربه يا دادن تكان
چيزي متوجه دقت به آن با همزمان كه حالي در ميكشد دست يك با را نخ
.است نگهداشته را شيء آن كه است
ارتباط شكل به صرفا معلولي ، و علت رابطه از كودك برداشت نخستين
درك بدون و ديگر سوي از نتيجه يك و سو يك از عمل يك ميان مبهم
كه است آن موضوع اين دليل.است آن واسطهاي اشياء يا مكاني رابطه
ثبات مفهوم نتيجه در و نيست مكان سازماندهي به قادر كودك ميدانيم
كودك وقتي زندگي ، اول سال انتهاي در.ندارد وجود او در هم اشياء
عليت مفهوم ميكند ، درك را اشياء وجود و كرده مكان سازماندهي به شروع
نشان ميتوان را موضوع اين آزمايش يك با.ميكند كسب را مكاني و عيني
.داد
اسباببازي شيءيا يك پتو روي.ميدهيم قرار پتو يك كنار را كودك
.دارد قرار كودك دسترس دوراز و پتواست ديگر انتهاي در كه دارد قرار
به چونآورد دست به مستقيم طور رابه شيء ميكند كوشش ابتدا در او
را شيء آن ميتوان پتو كشيدن با كه ميفهمد بلافاصله نميرسد نتيجه
اين به پتو دادن تكان با و تصادفي طور به اينكه يا و آورد نزديكتر
بايك ،(بودن تصادفي يعني)دوم مورد در ميتوانيم ما.ميبرد پي موضوع
درك را اكتشاف اين اهميت اندازه چه تا او كه دهيم نشان آزمون ،
لبه به نزديك و اتاق كف بر بلكه پتو روي نه را شيء بار اين.ميكند
مبهم برداشت يا مفهوم داراي تنها كودك اگر.ميدهيم قرار آن انتهايي
نگاه شيء به و كشيد خواهد را پتو باشد ، عليت از يافتهاي تعميم و
ولي.كند حركت طرفش به شيء كه داشت خواهد را انتظار اين و كرد خواهد
ومكاني عيني او در عليت مفهوم كه باشد رسيده مرحلهاي به كودك اگر
سوي به آنرا باشد داشته قرار پتو روي شيء كه هنگامي تنها باشد ، شده
.كشيد خواهد خود
چگونه ميدهند نشان كه كرد خواهيم مطرح اينجا در را مشابهي آزمايشهاي
و زمان و حركات ميان رابطه و زماني ترتيب و نظم اوليه مفهوم كودك
از برخي با اگر بود خواهد جالبتر ميكنم فكر ولي.ميكند كسب را غيره
را نسبيت و سرعت مفهوم مانند فيزيك ، از ويژهاي مسايل كه پژوهشهايي
.نمايم نتيجهگيري ميگيرد ، نظر در
يك عنوان به آن درك شامل سرعت ، از كودك برداشت يا مفهوم نخستين آيا
شهودي و ابتدائيتر سادهتر ، او تصور يا است فاصله و زمان تابع پديده
است؟
عليت مفهوم زمينه در كه را آزمايشهايي از بعضي وقتي سال 1928 در
را پرسش همين او ميدادم ، توضيح اينشتين آلبرت براي بودم انجامداده
درباره كودك ميدهد نشان كه كردم طراحي سادهاي آزمايش من.كرد مطرح
آزمايش يك در.نميكند قضاوت مكاني -زماني رابطه شكل به سرعت مفهوم
و است ديگري از طولانيتر يكي كه ميدهيم قرار تونل دو كودك مقابل در
جلو به ميلهاي وسيله به را عروسكهايي تونلها از يك هر درون از سپس
تونل ديگر انتهاي به همزمان طور به عروسكها كه طوري به ميدهيم حركت
طولانيتر ديگري از ازتونلها يكي آيا:ميپرسيم كودك از سپس.ميرسند
است؟
.يكي اين بله:ميدهد جواب كودك
حركت مساوي سرعت با تونل داخل عروسك دو هر آيا:ميپرسيم او از
ميرود؟ ديگري از تندتر يكي ميكنند ، يا
.است مساوي دو هر سرعت:ميدهد جواب او
چرا؟:ميپرسيم او از
ميآيند بيرون تونل از هم با دو هر چون:ميگويد جواب در
روي بر را عروسكها و ميگذاريم كنار را تونلها آزمايش دوم مرحله در
مقصد به هم با همزمان كه ميدهيم حركت طوري قبل حالت مانند اتاق كف
از سريعتر عروسكها از يكي كه ميشود متوجه كودك بار اين.ميرسند
چرا؟:ميپرسيم او از.ميكند حركت ديگري
ميگذرد يكي آن از عروسك اين چون:ميگويد جواب در او
اين كند ، تكرار را آزمايشها اين خواست كسي اگر كه است ذكر به لازم
در را آنها جزئيات و نيست كافي آوردم ، اينجا در كه توصيفهايي
آن از را موضوع اين.كردهام مطرح كودكان در سرعت و حركت مفهوم كتاب
اطلاعات و نادرست درك علت به روانشناسان از يكي كه دادم تذكر جهت
امريكن ساينتيفيك در قبليام مقاله به داشت من ازآزمايشهاي كه ناقصي
شكل چگونه كودكان در رياضي مفاهيم اينكه زمينه در نوامبر 1953 ،
.است گرفته خرده ميگيرند ،
است اين ميكنند اثبات ديگر آزمايشهاي و شده ذكر آزمايشهاي كه چيزي
كه است شيئي دو شهودي درك بر متكي سرعت ، درباره درك تصور كهنخستين
بيشتري سرعت ميگذرد ديگري از آنكه و هستند حركت حال در جهت دريك
-زمان رابطه كسب از سادهتر خيلي كودك براي بينش اين كسب اگر.دارد
از آسانتر ترتيب ، مفهوم درك كه است اين آن علل از يكي است ، مسافت
ديگر شيء از شيء يك سبقت يا گذشتناست اندازهها يا فواصل مفهوم درك
شيوه همين به نيز كودك و نيست شيء دو ترتيب تغيير جز پديدهاي
جسمي اگرميكند قضاوت نظر ، مورد معين نقطه به رسيدن ترتيب درباره
كندتر كه جسمي از گرفتن سبقت از پيش ميكند حركت بيشتري سرعت با كه
بيشتري سرعت است جلوتر آنكه گفت خواهد كودك شود ، متوقف ميكند حركت
.دارد
فيزيك با ارتباط در كه آوردهايم دست به پژوهشهايي از را يافتهها اين
نظريه كننده عنوان -اينشتين كار اين در ما مشوق و محرك و است نظري
فيزيك و روانشناسي كه ميدهند نشان آمده دست به نتايج و بود -نسبيت
.نمايند همكاري يكديگر با ميتوانند چگونه
باطل دور نوعي در هميشه ميكنند بررسي را زمان و سرعت كه فيزيكداناني
حالي در ميكنند تعريف زمان وسيله به را سرعت يعني.شدهاند گرفتار
البته.كرد اندازهگيري سرعت به رجوع بدون نميتوان را كهزمان
زيرا كنيم آغاز سرعت مفهوم از بتوانيم اگر بود بسيارمطلوبخواهد
.است زمان از مستقل
درباره ما كه مطالبي استناد به فرانسوي فيزيكدان (6)آبل.جي
سرعت تعريف وسيله به است كرده كوشش كردهايم ، عنوان روانشناسيكودك
اين.يابد رهايي باطل دور اين گرفتن ، از سبقت يا گذر اساسمفهوم بر
ثابت را نور سرعت بايد چرا دهد ، توضيح تا ميدهد امكان او به انديشه
تا نسبيت نظريه اوليه تفسير در كه است ضرورتي اين و كنيم تلقي
يا گذر عنوان به كه سرعت آبل طرح در.ميرسد نظر به اسرارآميز حدودي
;نميشود اندازهگيري طورمستقيم به ميشود ، گرفته نظر در ساده سبقت
وسيله به و جمعپذير شيوهاي به را زيادتر متوالي سرعتهاي يعني
را جمعپذير تابع ما.ميشود محاسبه (7)فرانهاده گذرهاي از رشتههايي
تدوين لگاريتمي عبارت يك و جبري برگشتپذير گروه ارايه وسيله به
در را سرعتها قانونتركيب ميتوانيم جمعپذير تابع اين از.ميكنيم
حركت مفهوم كارگيري به با اين بر علاوه.آوريم بدست نسبيت نظريه
جبري عبارت يك به ما جهت ، يك در ثابت سرعت دو مورد در اجسام نسبي
مهمتر و ميرسيم (8)لورنز گشتارهاي به توجه با تغييرناپذير شتاب براي
نشان كه ميرسيم حركت حال در اجسام براي واحدي جبري عبارت به همه از
.است نور سرعت بودن ثابت دهنده
زمان ، اشياء ، مفاهيم خودي به خود شكلگيري چگونگي روانشناسي اينكه
اين و نيست اهميت كم مسلما ميكند ، مطالعه كودكان در را سرعت و مكان
منجر نسبيت نظريه مثل اساسي مسايل از جديدي درك به ميتواند موضوع
.شود
يانس آواديس هاماياك:مترجم
امريكن ساينتيفيك:منبع
- reversible-Invariant
-decentralization
-egocentricity
- J.Abele- Scheme of action
-superimposed passings
- Lorentz transformations