چهارم ، شماره 1118 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 11 دوشنبه 21
|
|
بوستانهاي تا سبزهميدان در زدن قدم
امروز
بوده مطرح مردمتهران نيازهاي مبرمترين از يكي عنوان به هميشه تفريح
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
است
نيز اينفصل در دارد را خود زيبايي و ويژه جلوههاي پائيز:اشاره
و فراغت اوقات برايگذران شهرها ، در مردم از بسياري بهار همچون
در بزرگ و كوچك بوستان صدها امروزه ، .ميروند بوستانها به تفريح
.گذاشتهاند نمايش به را خزان در ضيافترنگ تهران ،
.ميآورند روي سالم تفريحات ديگر و سينما به شهروندان از شماري
.بود متفاوت باامروز تهران مردم تفريحات نوع دورتر ، گذشتههاي در
شهري تحولات و مناطق گسترش با كه اينتفريحات كيف و كم بر مروري
مردم فراغت اوقات گذران چگونگي از واضحي تصويرهاي است ، شده دگرگون
:ميگذارد ما پيشروي قديم تهران
نياز زندگي ، برايگذران فعاليت و كار كنار در و تاريخ طول در انسان
حفظ خود زندگي برنامه در را ساعاتفراغت از استفاده و تفريح به
در معيشت و كار از خارج اوقات از بهرهوري و نوعتفريح.است كرده
جوامع در مورد همين.است متفاوت ملتها نيز و خانواده و افراد نزد
مختلفي مشكلهاي جامعه افراد و جمعيت ، خانواده نوع روستائي ، و شهري
دنبال روزمره زندگي در را فعاليتي و كار كه شاغل فرد هردارد
از استفاده دارد ، تفريحات انواع به هم نگاهي است ، درامد صاحب ميكندو
معنوي و مادي وضعيت درخور تفريحي بسوي رويكرد بيكاري ، و آسايش بخش
.است گوناگون آدمهاي
فراغت اوقات بسياري ، .ميكند فرق افراد نزد تفريح نوع شهري جامعه در
جستجو هفتگي و روزانه نشريههاي و كتابها درون زدن پرسه در را
بوستانها ، مثل تفريحي مكانهاي در حضور طالب بعضيها ميكنند ،
بخش.هستند شهرها در موجود ، طبيعي مواهب از استفاده و فرهنگسراها
جلب خود به را ديگري جمع فرهنگي وسايل از گرفتن بهره و سينما نمايش ،
.ميكند
گروهي نيز وهزينهبر ، قيمت گران تفريحات از استفاده ميان ، اين در
اسكي ، شنا ، اسبسواري ، همچون ميخواند ، تفريحاتي خود به را ويژه
و همهگير تفريحاتي فراغت ، اوقات گذران نوع رايجترين اما...و بولينگ
و بوستانها از استفاده شامل اول وهله در كه است ، كمخرج
.دارد قرار افراد كار و زندگي محل به نزديك كه فرهنگسراهائيست
عمارتهاي و باغها نخستين تفريحياز جايگاههاي نخستين:بوستانها
عمارت نيز و لالهزار باغ به بايد آمد ، بوجود تهران در كه عمومي
روزنامهشرف در كه آنگونه لالهزار ، عمارت و باغ.كرد اشاره نگارستان
كه است قاجار شاه فتحعلي دوره آثار از است ، آمده قمري هجري چاپ 1302
و گستره بر شاه ناصرالدين زمان در ويژه به بعد ، دورههاي در مرور به
سرسبزترين و گستردهترين از يكي باغ ، اين (1).شد افزوده آن عمارت
شمال از طولش كه باغ اين در.ميآمد شمار به تهران شهر داخل باغهاي
بناي:بود شده ساخته مجزا بناي دو بود ، ذرع يكهزار حدود در جنوب به
همراه و متعدد اتاقهاي و تالارها داراي طبقه دو عمارتي شامل اصلي
خود عصر زيباي بناهاي از داشت ، شهرت فرنگي كلاه به كه ديگري بناي
.ميشد محسوب
و سفرا از پذيرائي محل خاص ، مواقع در آن عمارتهاي و باغ اين
.بود خارجي دولتهاي نمايندگان
ساخته وپرندگان وحوش نگهداري براي نيز قفسهايي لالهزار باغ در
خيابانهاي ميخواندند ، نيز وحش وباغ لالهزار باغ سبب همين به.بودند
.داشتند قرار باغ اين محدوده در لالهزاركنوني و سعدي
كه است نگارستان باغ دوره ، اين ديگر بناهاي از نگارستان...و
آن در جمعهها و مذهبي اعياد نظير خاص روزهاي در مراسم از بسياري
وجهاننما مجلهمهر دورهمثل آن مجلههاي در بطوريكه ;ميشد برپا
قاجار شاه فتحعلي زمان به برميگردد ، باغنگارستان تاريخچه است ، آمده
در شهري مناطق گستردهشدن تدريج به و داشت قرار تهران از خارج كهنخست
.گرفت قرار شهر داخل
سمت.ميرفت بهشمار تهران كاخهاي و باغها بزرگترين از نگارستان باغ
مراسم قربان عيد روزهاي در كه قرارداشت بزرگي ميدان قصر اين جنوبي
ميدان به بعدها ميدان همين).ميشد انجام آن در شتر كردن قرباني
درختكاري و منظم خيابانبندي داراي نگارستان باغ (شد مشهور بهارستان
.بود توجهي خور در گلكاري و
كه بود شده ساخته مجزا طور به باغ داخل در كوچك و بزرگ عمارت چندين
....و اندرون سرسره ، حمام فرنگي ، كلاه حوضخانه ، از بود عبارت
و فتحعليشاه تصاوير كه بود نقاشي تابلوهاي وجود بنا اين امتيازات از
نصب كاخ اين تالار ديوارهاي بر و ميداد نشان را درباريان و شاهزادگان
.بود شده
تهيه تازهاي كپيهاي مصورالممالك حاج بوسيله بعدها تابلوها ، اين از
.ميشود نگاهداري خارجه امور وزارت در اكنون هم كه گرديد
گروه محلتجمع و گردشگاهها ديگر نخستاز روزگار ميدان سبزه
نامسبزه بود ، سبزهميدان دور چندان نه درگذشتهاي مردم از خاصي
آغاز و زنديه روزگار به كه شد داده ميدان اين به سبب بدين ميدان
.ميكاشتند را تهران اهالي نياز مورد سبزيهاي آن در قاجاريه ، دوره
قرار ارك ميدان جنوب در ميگفتند ، هم پل تخته آن به كه سبزهميدان
كه بودند زده خندق روي بر تختهاي پل يك ارك ميدان و شهر بين.داشت
همين به نامتختهپل.ميساخت متصل ارك اوليه ميدان به را ميدان اين
.است شده داده سبزهميدان به جهت
و گاو ذبح براي محلهايينيز گوناگون ، سبزيهاي كاشت از غير محل اين در
جگرفروشها ، مثل كسبه از برخي همينجهت به و داشت وجود گوسفند
اين كاردر به كرباسي سايبانهاي كردن پا پر با ومرغفروشها نعلبندها
.مشغولبودند ميدان
كهتوسط گوناگوني تغييرات بعداز ديگر توجه قابل نكات از
اين قمري هجري سال1268 به آمد ، بوجود شهرتهران در اميركبير
كشتارگاه جاي به و گرديد تازهبدل شكلي به وي توسط ميداننيز
در وضعمناسب با حجرههايي و سبزهميدان ، دكانها كلا و قبلي
چيني و بلوري كالاهاي فروش به بيشتر كه آمد ميدانبوجود گرداگرد
.يافت اختصاص
نيز دارد ، قرار تجريش درحوالي امروز كه فردوس فردوسباغ باغ
توسطحسينعليخان نخست كه تهرانبود مشهور باغهاي از يكي
كار ميرزالممالك پسرشدوستعليخان وي از پس.شد معيرالممالكساخته
ورزيده معماران از استفاده با دوستعليخان ;داد ادامه را آن تكميل
با و كرد ايجاد باغ اين در كمنظير و زيبا ساختماني اصفهاني و يزدي
باغ اين به خاصي زيبايي يزدي ، مخصوص و زيبا سنگمرمرهاي بردن كار به
جد و پدر خلاف بر دوستعليخان ، فرزند معيرالممالك محمدخان دوست.داد
اين براثر و نداد نشان خود از حركتي آن حفظ و باغ اين به نسبت پدر
باغفردوس مرمر سنگهاي حتي.شد بدل ويرانهاي به باغ بيتوجهي و اهمال
(3).بردند اميريه به شهري جديد عمارت ساختن وبراي كنده جا از را
محمدوليخان بار ، آخرين بهدستگشتن ، دست بار چند از پس سرانجام
و برنيامد آن نگهداري پس از نيز وي كه شد باغ صاحب خلعتبري سپهسالار
آن محل در كه شد واگذار فرهنگ وزارت به فردوس باغ پايان در
مركز بهيك اكنون تهران قديمي بزرگ باغ اين.گرديد دبيرستانياحداث
.است گرفته قرار مردم دراختيار آن از بخشهايي و شده تبديل فرهنگي
وايجاد ساخت حركتهابراي مردمينخستين بوستان نخستين..و
ساخت با راحت ، استراحتگاهي و درخت پرآب ، سايهسار و سبز مكانهاي
اين ، از پيش تا.آغازشد سنگلج منطقه در شهرتهران ، (پارك) بوستان
نقطه چند به درخت و آب كنار در آرميدن ساعتي براي افرادخانوادهها
بود فراوان و راحت آمد و رفت وسايل نه روزها آنميآوردند روي مشخص
اطراف در باغچهاي و باغ كه ميرسيد بهدهان دستش كس هر نه و
به رو منطقهتهران هواترين و آب خوش اين ، بنابر.باشد تهرانداشته
به.فعلي شهر وسط بولوار همين كرجيا نامآب به بود جايي شمال ،
را صافي و روان آب كه نهري طرف دو در بولوارامروزي ، همين درازاي
.شني جاده گوناگونبا درختهاي بود فراوان ميآورد ، تهران به ازكرج
شهرداريباغي بود ، جاري آن در آبكرج نهر كه ميداني شرقي سوي
اين اطراف در.شهرتداشت بهبوتكلاب كه استخريبزرگ با بود ساخته
و بستني به كه داشت قرار فروشگاههايي و مغازهها نيز انتفاعي باغ
اختصاص سرپايي غذاهاي فروش مكانهاي و جگركيها و فروشي فالوده
.داشت
موفق خانوادههاييكه اكثر جمعهها ، شبو و عصر پنجشنبهها ويژه به
غير و ميگذراندند را شبي و روز ميشدند ، اينگردشگاهها در حضور به
وسيله يا كه آنهايي براي بود ديگري جاي سرپل و تجريش منطقه اين ، از
به معروف واتوبوسهاي درشكه چون وسيلهاي به دسترسي يا و داشتند
.دماغدار بنزهاي
غرب منطقه در آبكرج انتهاي در نيز اسبدواني ميدان و جلاليه منطقه
اهالي اين ، از غير.بود بزرگ اينميدان اطراف كنندگان گردش پذيراي
سفري درضمن و فراغت اوقات از استفاده براي جنوبي بخصوصمحلههاي تهران
قبور ، اهالي زيارت.ميشدند(ع)عبدالعظيم حضرت راهي زيارت و كوتاه
به چسبيده طوطي منطقهباغ در عصرانه يا وشام ناهار صرف و نشستن
به را ري تهرانبه از آمد و رفت خستگي گرچه قديمي ، زيارتگاه صحناين
آسودن ، دمي و شهر و كار از بود حالگريزي هر به ولي داشت ، همراه
هنوز ميرفت ، بشمار ري و تهران خط كوتاه راهآهن كه هم سفر وسيله
روزگار ، آن جوانهاي و بچهها و امروز سالخوردگان مردم ، از بسياري
پرسروصدا آهني غول اين بر شدن سوار و دودي كارماشين به رفتن خاطره
حضرت به سفر سنتگرايي نوعي دودي ماشين.دارند ياد به را
و ناهار سفره و سماوري و گليمي بنديل و بار با بود ، (ع)عبدالعظيم
....بعد و شامي
در برانگيز تامل و كنجكاو نگاهي ارزانبا تفريح سينما ، پديده
درمييابيم وغيراختصاصي ، اختصاصي نشريات روزنامهها ، و مجلات لابهلاي
توسط اوليه آپاراتهاي شدن وارد خبررسي ، زمان از سينما پديده كه
آشنايي و عمومي سالنهاي اولين ساخت تجدد ، طرفدار و وقتشناس چندتن
شنيدني كه دارد مفصلي جديد ، حديث وسيله اين با مردمي مختلف طبقات
.است
ايرانيان بيداري تاريخ -4
چه و ازنظرخبررساني چه اندكمدتش زندهو برنامههاي با راديو گرچه
ساعات در اصيل بهويژهموسيقي و نمايشها پخشسخنرانيها ، نظر از
روايتي سينما ولي پرميكرد ، را مردم از بسياري فراغتاوقات
كه را افرادي دستكم زماني اندك در جادو چراغ اين.ديگرگونهدارد
.كرد جلب بهخود داشتند ، ميانهاي سواد با
نمايشي بهسنتهاي وابسته شنيداري و تفريحاتديداري ، اين از قبل
مذهبي ، مراسم برپايي از درفصلي تعزيه تماشاي و روزگارانبود ، آن
به اتفاقا كه تعزيهها اين اجراي.ميشد محسوب نمايش نوعي اجراي
در بيشتر كه داشت خاصي قرب مردم نزد ميشد ، انجام نمايشي وجه بهترين
تعزيه اجراي هنر سرشناسان مورد اين در و ميگرفت انجام دولت تكيه
(4).بودند مشهور بسيار
شنيدن و تماشا به زمان گذر و استراحت و تفريح كه دوران همين در
محلي بهعنوان سينما برگزارميشد ، !...اجتماعي نمايشات اينگونه
را هيجانتازهاي سالن ، در حضور مبلغيو صرف با وقت گذران براي
را سوغاتسينماتوگراف مظفرالدينشاه اين ، از قبل گرچه كرده مطرح
اشراف طبقه به آنروز وارداتي هنر يا صفت اين ولي بود ، آورده بههمراه
خورشيديرا سال 1279داشت تعلق آن نظاير و گراندهتل خاص مشتريان و
و داستاني تصاوير تماشاي به اندكموفق گروهي كه تاريخي بهعنوان بايد
بههنگام آنروزها تماشاگران اعجاب.آورد بهياد شدند ، غيرداستاني
معروف خانواده از باشي عكاس خان ابراهيم ميرزا كه فيلمي تماشاي
جشن به كه فرنگ در كارناوال يك برپايي از شخصا صنيعالدوله ، خود
از شده خريداري كوكي دوربين نخستين با او و داشت ، اختصاص گلها
اختراعي گوناگون فيلمهاي تماشاي با حتي بود ، كرده تهيه بيتالمال
موجود انگشتشمار تفريحات آن ميان در كه چرا نشد ، تكرار اخير ، ساليان
باز موجود جهان به را تازه دري ناگاه به سينما روز ، آن جامعه در
.كرد
قبل هشتادوهشتسال حدود به كه همانتاريخ در روزنامهصوراسرافيل
فيلم نمايش و سينما حركت بهعنواناعلان خبري تبليغ يك در برميگردد ،
!ميكند تبليغ اينگونه را
و حركت بهطور را خارجي عوام كه سينماتوگراف تماشايي جديد پردههاي
از يكي در ناصري ، خيابان در و شده وارد بهتازگي ميدهد ، نشان تجسم
ازيكساعت محترم آقايان مقدم ميشود ، داده نشان جنابتاجرباشي مغازهاي
پذيرفته احترام دركمال گذشته ، شب از ساعت دو تا بعدازظهر
(5).ميشود
نخست صف در متجددين و اشراف
مورد درامد وكسب مادي سود از استفاده بهخاطر زود ، بسيار سينما گرچه
نزد نخست فرنگي ، ديگر نماد هر مانند وليبههرحال گرفت ، قرار توجه
با دوران اين در.گرفت پا آنروز جامعه مديران و اشراف و متجددين
بالا طبقه به مربوط مراسم در ابتدايي ، فيلم نمايش دستگاه دو يكي بردن
دو و پردهاي يك فيلمهاي پولدار ، خانوادههاي عروسي مراسم درباريان و
آنها براي ضخيم ، و سفيد پارچههاي روي متحرك تصوير انداختن با پردهاي
كشورهاي در آن از قبل و دوران همين در درحاليكه ميشد ، داده نمايش
نمايش مخصوص چادرهاي و پاركها در عادي مردم نمايش ، و فيلم صنعت صاحب
هنر اين با و مينشستند فيلم بهتماشاي هنري تالارهاي انواع و فيلم
.ميشدند آشنا پرشعبده
جزو كهصحافباشي ، ابراهيمخان ميرزا.عام مخاطب و سينما
و ايجادسالن براي را گامها نخستين بود ، فرنگيخواه و آدمهايمتجدد
در را فيلم نمايش نخستينسالن وي.برداشت ايران در فيلم نمايش
كمدي فيلمهاي نمايش با و كرد برپا بهچراغگاز موسوم خياباني
زمان آن از.سالنكشاند اين به را سينما مجذوب تماشاگران وكوتاه ،
سالم تفريحات فراگيرترين و رايجترين از يكي عنوان به سينما تاكنون
.است بوده شهرنشينان علاقه مورد
امكانات از ساكنشهرها برخورداري براي امكانات و زمينه ايجاد ضرورت
گزارش اين ديگر موضوع شهري كمدرآمد اقشار براي بهويژه سالم تفريحي
.ميگيريم پي آينده در كه است