چهارم ، شماره 1119 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 12 سهشنبه 22
ايران استراتژيك نگاه ;همگرايي و رقابت
جهان به
اسلامي جمهوري خارجه امور وزير ارشد مشاور خرم علي دكتر با گفتوگو
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ايران
كه است برخوردار گسترهاي ازآنچنان منطقه در تحولات اشارهسرعت
به توجه با بررسي اين ميسازد ، دوچندان را شرايط ارزيابي ضرورت
قفقاز ، و مركزي آسياي كشورهاي با شمال از كه ايران استراتژيك جايگاه
شرق از و تركيه و عراق با غرب از عربستان ، و شيخنشينها با جنوب از
عميقتري معناي ميبرد ، سر به همسايگي در پاكستان و افغانستان با
امور وزير ارشد مشاور خرم علي دكتر با گفتوگويي در لذا مييابد ،
سرد ، جنگ از پس امريكا استراتژي بينالملل ، نظام در ايران نقش خارجه
ميان در..و افغانستان عراق ، امريكا ، بحران خاورميانهاي راهبردهاي
مقالات سرويس:ازنظرتانميگذرد كه گذاشتهايم
رابراساس نظامبينالملل ايران ، اسلامي جمهوري دكتر ، آقاي:همشهري
ايفاي براي و تحليلميكند وستيزه رقابت آموزههاي از كداميك
كرده راانتخاب فوق آموزه دو از نظام ، كداميك اين در خود نقشاستراتژيك
است؟
متلاشي ميشد ، مشخص غرب و شرق ايدئولوژيك باگرايشهاي كه دوقطبي جهان
از كشورها تمام بيستويكم ، قرن طبيعت بنابر حاضر درجهان شده ،
با بينالمللي نظام سامان شدهاند ، برخوردار منسجمتري ارتباطات
عدم و مناطقمحور در اقتصادي -سياسي منافع بر مبتني همگراييهاي
و عرضه توليد ، چنبره در ساماني چنين است ، يافته ويژهاي تشخص تمركز
با همكاري نيازمند را كشورها همه جهاني ، اقتصاد پيوسته بههم تقاضاي
نيازمندي اين بر مبتني كنوني نظامجهاني بافتاست ساخته يكديگر
دستجمعي همكاري و نظام اين در ارتقاء جهت رقابت يكديگر ، به همگاني
مبادلات چارچوب در ملي منافع به ايدئولوژيك منافع از انتقال لذا.است
و ازجنگها بهدور را جهاني نظام ديناميزم سياسي ، روابط و اقتصادي
راهبردهاي و قالبهمگرايي در ايدئولوژيك ، درازمدت نبردهاي
نظير كشورهايي وجود ميان اين در است ، داده سوق اقتصادي مسالمتجويانه
و زور اعمال و نظاميگري استمرار در را خود حيات كه اسراييل و امريكا
ميشوند تبديل زائدههايي دارندبه درواقع ديگرانميبينند ، بر فشار
آنان منطقهاي ، قدرتهاينوين و قدرت قطبهايجديد مدت دراز در كه
چارچوب رادر خود استراتژيك نيزنقش ماراند خواهند بهحاشيه را
اجازه ولي ميكنيم جستجو بينالمللي نظام ورقابتدر همگرايي
سايه ما بر نظامي و اقتصادي سياسي ، فرهنگي ، سلطه هيچگونه نميدهيم
.افكند
ايجاد سمت به مليگرايانه ، بيشتر موضع يك بااتخاذ امريكا:همشهري
عليه خليجفارس در تشنجآفريني جمله از پرآشوبتر بينالمللي جامعه
سرد جنگ پايان از پس موضعي چنين ميرود ، پيش ايران اسلامي جمهوري
نوظهور رقباي بر واشنگتن برتري حفظ ضامن اما است ، عقلايي غير هرچند
از تاچهاندازه زمينه اين در امريكا و اروپا است ، كوتاهمدت در خويش
زمينه در امريكا و اروپا قطعا برخودارند؟ عقيده اختلاف و نظر وحدت
-سياسي ساختار دارند ، يكديگر با تفاوتهايي تاكتيك و مشي خط و اصول
واشنگتن است ، گرفته شكل سرد جنگ چارچوب در امريكا اقتصادي و نظامي
ازنظر لذا درآورد ، خود تن از را سرد جنگ لباس نشده موفق هنوز
داراي اروپايي كشورهاي ولي است ، دوره آن اسير هنوز ساختاري
آماده بيستويكم قرن به ورود براي را آنان كه هستند ساختارهايي
شيوههاي و شرايط درك تواناييها ، از پيشزمينهاي چنين با ميكند ،
تفاوت ايناست متفاوت كاملا فوق قطب دو از يك هر نزد در برخورد
كاملا ايران اسلامي جمهوري با برخورد در و خليجفارس حوزه در چشمگير
منطقه يك در را ايران بزرگ ، قدرت يك بهعنوان امريكا هويداست ،
از ندارد ، قرار نفوذش حوزه در ديگر كه استراتژيك بسيار جغرافيايي
كه درحالي دارد ، توجه ايران اسلامي جمهوري مهار به اكنون و داده دست
بهايران جديد بازار و منابع يافتن براي امريكا با رقابت در اروپا
.دارد توجه
اما است صدوربنيادگرايي منبع ايران ديدواشنگتن در فرهنگي ازنظر
و اسلام جهان شناخت براي جايگاهويژهاي اسلام و ايران ازنظراروپا ،
.ميرود بهشمار آن با همكاري
است؟ همكاري بهمعناي اروپا ، سازنده گفتوگوي سياست آيا:همشهري
بين وهماهنگيهاي همكاري براي تئوريك يكمحمل سازنده ، گفتوگوي
نزديكسازي براي ابزاري گفتوگويسازنده ، لذا.اروپااست و ايران
و تكنولوژي اقتصاد ، تجارت ، سطح در همكاريها جهت ديدگاهها
.است شده حاصل آن از هم مثبتي آثار و است انجام درحال سرمايهگذاري
فرهنگي تشابه بهجهت بشر حقوق ازنظر امريكا و اروپا معيارهاي اما
امريكا كه مواقعي در سياسي ، مواضع در وجود اين با است ، يكسان حدودا
اروپاييها بنمايد ، سياسي بهرهبرداري بشر حقوق موازين از بخواهد
.نميكنند پيروي امريكا از لزوما و ميدهند نشان متفاوتي عكسالعمل
دوقطبي فروپاشينظام از پس منافعاش امريكابرايحفظ استراتژي:همشهري
است؟ بوده چه
بسيار را اينواقعه امريكا شد ، دچارفروپاشي شرق بلوك كه وقتي
و دهد نسبت خود به را اينفروپاشي نمود سعي و كرد ، مثبتارزيابي
اما نمايد ، استفاده خود بلامنازع قدرت تحكيم براي آن امتيازات از
آن و شد روبهرو اساسي معضل يك با امريكا خارجي سياست زود خيلي
مجموعه.بود امريكا از غربي همپيمانان پيروي عدم و راي استقلال
شورايامنيت خارجه ، امور شاملوزارت امريكا دستگاههايسياستگذاري
براي خارجي سياست شديديدر خلاء احساس ديگرارگانها ، و سيا ملي ،
فروپاشيشوروي ، ايام در كه فرانسيسفوكوياما كردند ، رهبريجهان
مقالهپايان نوشتن با بود ، امريكا خارجه امور وزارت كل مدير معاون
كرد اعلام خود جنجالي مقاله در او شد ، راهگشا امريكاييها براي تاريخ
نتوانستند غربي و امريكايي ليبراليسم درمقابل كمونيسم و فاشيسم كه
مدعي اجتماعي و حكومتي شكل در كه است اسلام فقط امروز و كنند مقاومت
قطب جاي به بديلي اسلام از تا افتادند كار به دستها لذا.ميباشد ما
جديد هانتينگتوننظريه ساموئل سال چند بعداز.آورند بهوجود شرق
در كنفوسيوس آيين و اسلام همكاري آن در و داد را تمدنها برخورد
امريكا بدينترتيب.دانست اجتناب غيرقابل را مسيحيت باجهان برخورد
بهدست مجددا دوقطبي نظام فروپاشي از پس را رفته ازدست كلاف نمود سعي
را خود بتواند تا نمايد معرفي جديد شكل در را قطبي دو نظام و آورده
.نمايد معرفي جديد تنازع رهبر بهعنوان
جنگ دوران رادر خود قدرت پايههاي سعينموده امريكا ديگر سوي از
ازجملهابزار (ناتو) آتلانتيكشمالي پيمان.كند كماكانحفظ سرد
از و يابد وسعت بلكه شود ، حفظ نهتنها شده سعي كه است امريكا قدرت
درقبال.زند رقم مركزي آسياي تا اطلس اقيانوس از را امريكا طريق اين
يازيده دست نفتا و اپك بلوكهاي تشكيل به امريكا واحد ، اروپاي تشكيل
در و امريكا قاره در را خود امنيتي و اقتصادي منافع بتواند تا
.نمايد تضمين آسيا شرق تا آرام اقيانوس
دنبال را اهدافي وچه چيست امريكا استراتژيخاورميانهاي:همشهري
دنياي و سرد جنگ زمان در اسراييل به نسبت امريكا ميكند؟ديدگاه
پايگاهي ايجاد -بود1 برخوردار وجه از 3 كلان طرح يك در دوقطبي ،
امريكا سياست نفوذ براي وسيله -باشوروي 2 احتمالي مقابله براي مطمئن
دركشور امريكايي يهوديان اميال انتظاراتو ساختن برآورده -منطقه 3 در
اسراييل
به نيازامريكا اصليترين شايد كه نيازاول شرق ، بلوك سقوط با
تشنجي پر بازي برآمد امريكادرصدد لذا و رفت بودازبين اسراييل
اصلي ديگرسخن بهعبارت دهد ، بود ، خاتمه آن اصلي عامل خود كه را
به كمك براي ظاهر در صلحرا پروسه امريكا چه كهاگر اينجاست در
امريكا كه بهخوبيميدانند هم وليكناسراييليها كرد شروع اسراييل
ديگر زيرا كرد ، شروع خودازدستاسراييل رهايي براي را اينپروسه
شهروندان حاضر درحال ندارد ، اسراييل به نيازي سرد ، جنگ دوران مانند
صرف تا بدهند كلان مالياتهاي بايد آنان چرا كه معتقدند امريكايي
نبايد چرا ديدامريكاييها از بشود؟ اسراييل رهبران بلندپروازيهاي
بشوند؟ خواستههايشان سنگين هزينههاي متحمل خود اسراييل مردم
براي داشتنكشورهايي يعني اسراييل ، امريكابه دوم نياز مورد در
كرده ، واشنگتن پيدا امروز كهمنطقه وضعي با درخاورميانه ، نفوذ
و كند پيگيري خود حامي كشورهاي در را سياستهايش مستقيما ميتواند
امريكا امروزه يعني سوم ، دليل به مگر.ندارد اسراييل به نيازي ديگر
اسراييلو حاضر درحال ولي شود راحت اسراييل ازدست بهتدريج ميخواهد
تحتفشار را كشور اين حاكمه هيات و امريكا جمهور روساي يهوديان ،
در و افتاده مخمصه در نوعي به خود امريكا گفت بتوان شايد و ميگذارند
بدان اين البته.است شده گرفتار بهشدت بافته ، ناحق به آنچه تاروپود
اين اما خواهدكرد ، تجديدنظر صلح پروسه درقبال امريكا كه نيست معنا
روي درازمدت در نميتواند ديگر كه است اسراييل محتوم سرنوشت قطعا
البته كند باز زيادي حساب امريكايي مالياتدهندگان و امريكا كمكهاي
به را خود يا نميفهمد يا نتانياهو ولي بود كرده درك را موضوع پرز
فلسطين ، مسلمانان وسيع بيداري از ناشي مسئله اين البته ميزند ، نفهمي
.ميباشد نيز..و مصر و اردن سوريه ، لبنان ،