چهارم ، شماره 1121 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 14 پنجشنبه 24
خدماتبانكي عرضه در كاستيها بر مروري
يكبانك مشخصات ذكر با نامه نويسنده ميآيد ، پي در كه نوشتاري در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اين.بردهاست نام رويايي بانك بهعنوان ازآن مطلوب كاركنان و مطلوب
از بايد مطلوب يكبانك مطلوب كاركنان كه ضروريميدانيم يادآوريرا
اكثريت آنكه ، ضمنباشند برخوردار هم مطلوب ومزاياي حقوق
ميدانيم ، پرتلاش و زحمتكش شريف ، افراد زمره در را كاركنانبانكها
خدمات بخش در نارساييها از بخشي بهمثابه را ايننامه نويسنده نظرات
.ميگذرانيم نظرتان از بانكي
برايجلب بانكها تبليغات شاهد رسانههايگروهي ازطريق كه نيست روزي
كهنويد است جوايز خيل گاه.آنهانباشيم سرمايه جذب و مشتري
چكهاي اقسام و انواع از گاه و ميكنند بانك عابر از سخن گاه ميدهند ،
از گويندهاي گيراي و گرم صداي وقتي.مختلف رنگهاي و اسامي به ديگر
اين حمل به نيازي ديگر ميگويد اطمينان با كه ميشود شنيده تلويزيون
به تصويري آن پي در و است كرده حل را شما مشكل چك فلان نيست ، پول همه
و تحويل را كالايي اشتياق با و لبخند با فروشندهاي:كه درميآيد نمايش
تسهيلات اين از كه ميشوند ترغيب مردم ميدارد ، دريافت را مزبور چك
مورد يك به يك را چكها انواع و ميكنند آزمايش به شروعجويند بهره
ميبرند پي و ميشوند روبهرو بنبست با بار هر و ميدهند قرار استفاده
اسكناسهاي اينكه مضافا ميشناسند را اسكناس فقط محترم كاسبهاي كه
نور جلوي يا و ندهند قرار مخصوص دستگاه در تا هزاريرا و پانصدي
ميز روي شده خريداري كالاي بفرماييد مجسم.نميكنند قبول نگيرند
قرار قبول مورد چكها و دارند حضور هم بچهها و خانم است ، فروشنده
ارائه را چكها ميرويد چك بانكصاحب شعبه بهطرف عجله با نميگيرد ،
شوند پشتنويسي يك به يك معمولي چكهاي همانند بايد كه ميبينيد ميدهيد
با.كنند اعلام را نامتان تا بمانيد منتظر و بگيرند را نوبت پلاك و
ازبين اطمينانها اعتمادهاو و برآب نقش تبليغات تماما اوصاف اين
در است پسانداز حساب و جاري حساب كه قديم سيستم همان دوباره و ميرود
.ميشود جلوهگر ذهن
مشتري برايجلب ديگري راه آيا برايچيست؟ تبليغ همه اين پس
نيست؟
ميخواهند؟ چه بانكها مردماز كه برد پي نميتوان آيا
سازيد مجسم را بانكي خيال ودر ببنديد را خود چشمان لحظه چند
:ميكنيد مراجعه آنجا به چكي وجه دريافت براي كه
.ميخورد بهچشم آن جاي جاي خاصدر ترتيبي و نظم ورود هنگام
كف.آراستهاند و برازنده بسيار يكرنگ و يكشكل لباسهايي با كارمندان
برق تميزي از همه..و گلدانها مبلها ، شيشهها ، ميزها ، درها ، سالن ،
تا است شده موجب و فراگرفته را همهجا متيني و سنگين سكوت.ميزنند
قرار خود جاي در هركسكنند صحبت بلند ندهند اجازه بهخود مشتريان
ميزند زنگ اگر تلفن.نيست برقرار بانك كاركنان بين شدي و آمد و دارد
در رئيس ميز.است كاري ارتباطهاي براي تنها و آهسته و پايين صدايش
نظر زير را كاركنان تمام عينك بالاي از كه گرفته قرار بهنحوي راس
بهنحويكه است محترمانه و صادقانه بسيار بانك كاركنان رفتاردارد
جاري سيستم از خارج و نوبت از خارج بتوانند اينكه تصور حتي مراجعين
.نميدهند راه بهذهن بدهند ، انجام را خود كار بانك
اينكهمشتري از قبل و دارند چهره گرمبه لبخندي همواره كاركنان
را كار انجامدهند؟ ميتوانند خدمتي چه اوميپرسند از بكند سوالي
منتي هيچ بدون.خدمتگزار را خود حيطه آن در ميدانندو خود وظيفه
آمديد بيرون كه بانك از.ميدهند انجام را مشتري كار نحو بهترين به و
از يكي به را خود بانكي امور تمامي كه بود خواهيد فكر اين در مسلما
.نيست بيش رويايي يك اين كه افسوس ولي.سازيد منتقل بانك آن شعبههاي
اكثر.آوريد بهياد را داشتهايد مختلف بانكهاي به كه مراجعاتي حال
بيتفاوتي از مملو چهرهها و گرهخورده ابروها كشيده ، درهم قيافهها
و آب به مربوط وجوه دريافت ميدهند ، جواب ترشرويي با را سوالتان.است
آن ميكنيد احساس و ميكنند قبول تمام بيميلي با را گاز و تلفن و برق
ميز به مراجعه چايخوردنها ، شخصي ، تلفنهايميانگارند بيگاري را
بانك در حضور هنگام همواره غيره و مشتريان وقت به بيتوجهي و همكاران
كف به ناخن و آزردن دندان زير لب از غير و ميكشد پنجه روحتان به
و بزند دريا به دل فردي اگر و نداريد پيشرو در چارهاي فروكردن دست
پنجاهتوماني اسكناسهاي دريافت و بيشتر معطلي جز كند مطرح را اعتراضي
عايدش چيزي توماني صدهزار چك ارائه قبال در خورده وصله و كهنه
مختلف حسابهاي دارندگان به سال در جوايز كلي درعوض اما.نميشود
جهت شد اشاره بالا در كه بهنحوي را چكها اقسام و انواع و داد خواهند
همه اين صرف بهجاي آيانمود خواهند مشتريانتوزيع بيشتر راحتي
و متخصص كارشناسان از استفاده با كه نيست بهتر تبليغات جهت در هزينه
با ارتباط سيستم صحيح نحوه دنيا ، موفق بانكهاي تجارب همچنين و مجرب
و نظرات به همچنين و داد آموزش بانكها كاركنان به را اربابرجوع
فراهم را آنان رضايت و معطوف بيشتري توجه مراجعين شكايات و انتقادات
نمود؟
آنبانك ميكنيد؟ انتخاب را ازبانكها يك كدام شما نميدانم حال
ميدهد؟ خود مشتريان به بيشمار جوايز كه بانكي يا رويايي
فروغي ايرج