چهارم ، شماره 1122 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 16 شنبه 26
|
|
كانادايي هنر در منتقدانه عطف نقطه
كانادا در مدرنآنتاريو پست موزه به نگاهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آثار مقايسه موزهمنظور اول طبقه وغيرعادي بزرگ بسيار پنجرههاي
است شده طراحي موزه بيرون واقعي مناظر وسيع بافضاي هنري
ميان ودر نامآنتاريو به دركناررودخانهاي تورنتو شمال در
اين.است شده غيرمعمولبنا و مدرن سبك موزهايبه وسيع ، طبيعتي
اصلي مسير در است ، ساختهشده منطقه اين طبيعي بامصالح كه موزه
آثار.قراردارد جنگلي درختان از ميانانبوهي در و مهاجر پروازپرندگان
سال در.دارد هماهنگيبسيار موزه از بيرون باطبيعت مجموعه اين هنري
وملك ساختمان مايكل ، مك رابرت و نامهايسيگن به دوكلكسيونر 1965
در.كردند كاناداواگذار دولت به خود هنري باآثار همراه را موزه اين
جمله بزرگاز نقاشان آثار مايكلبرجستهترين هنريمك حاضرمجموعه حال
مدرن زيباشناختي بنيانگذارانسبك از نفره گروههفت به معروف نقاشان
از يكي جيكسون.اي.است داده جاي درخود را بيستم قرن اوايل كانادادر
اينچنين را گروه شهرتاين و اهميت دليل نفره گروههفت اعضاي
نقطه واقعي ، حسي با هفتنفره گروه مناظر نقاشي:توصيفميكند
كانادايي نقاشان بار نخستين براي.است كانادايي هنر در عطفيمنتقدانه
اروپايي نقاشي آكادميكي اصول پاگير و دست محدوديتهاي از گروه اين
براي گروه اين نقاشان.كردند نقاشي كانادايي يك مانند و رفته فراتر
خود كشور طبيعي مناظر به كانادايي نگاهي و ديدگاه با بار اولين
خيرهكننده مناظر ثبت لازمه كه راسخ ايماني و اشتياق با و نگريستند
.پرداختند نقاشي به است كشور اين
شده نقاشي مناظر عليه اعتراضواقعي نقاشاناولين اين آثار واقع در
و سبك.بود اروپايي نقاشان كليشهاي شيوههاي و اصول براساس
بيجان تصاويراشياء در ميتوان را مناظركليشهاي نقاشي شيوهظاهرگرايانه
گروه اين نقاشيمناظر كه صورتي در.كرد چهرهمشاهده نقاشي و
.است درتاريخ آنان زادگاه و توصيفكنندهوطنپرستي
تا زمان ازآن و شد سلطنتي انجمن هنريعضو مجموعه اين سال 1972 در
و گسترش باوجود اما.است يافته توسعه توجهي صورتقابل به حال به
مكان مورد در مايكل مك اصليرابرت و اوليه طرح مجموعه ، پيشرفتاين
موزه اين فضاي و محوطه وارد هنگامي.است شده حفظ عينا مجموعه اين
كه ميكنيم مشاهده را بزرگي بسيار پنجرههاي و محافظ سقفهاي ميشويم
تامسون ازتام آثاري موزه اين در.است برگرفته در را زيبا طبيعتي
هفت گروه سال 1920 نمايشگاه اولين از پيش كه هنرشناسي و بخش الهام
خواهر و جكسون ، آرتورليززمر هريس دونالد ، لارن كرد ، مك فوت نفره ،
جغرافيايي وسعت گروه اين.ميشود نگهداري كار گروهاميلي روحاني
دهكدههاي و آلبرتا استان تپههاي تا لارنشن كوههاي از كانادا ،
در را شمالي منجمد اقيانوس جزاير و آرام اقيانوس سواحل در كواكيوتل
نمايانگر گروه اين تابلوهايكشيدهاند بهتصوير رنگارنگ طرحهاي و سبك
.است جهان بزرگ كشور دومين پهناوري و وسعت و گوناگوني حالتها ،
پارك و تابلويعصر ليزمرو اثر كانادايي مانندجنگل شاهكارهايي
شك بدون و است داده نشان خوبي به را سرزمين اين تامسون الگونكويناثر
است ، بوده نقاشان بخش الهام كه سرزميني با تابلوها اين تصاوير
بهمنظور موزه اول طبقه غيرعادي و بزرگ بسيار پنجرههاي.دارد ارتباط
شده طراحي موزه بيرون واقعي مناظر وسيع فضاي با هنري آثار مقايسه
پرپيچ راهي و جنگل ميان از موزه ، تا پاركينگ از بازديدكنندگان.است
محل اين به تورنتو شهر جنوب از كه تامسون واقعي كلبه ازكنار و خم و
در وي كه است محلي تامسون كلبه.ميكنند عبور است ، شده داده انتقال
تابلوهابراساس اين و پرداخت روغني و رنگ تابلوهاي خلق به زمستانها
واقع در.ميكرد تابستانترسيم هر در او كه سادهاياست طرحهاي
عبور فصلي هر دركرد سپسفوت و زندگي كلبه اين تامسوندر
زيرا خواهدبود دشوار بسيار خم و راهپرپيچ اين از بازديدكنندگان
و بهاري آساي سيل بارانهاي و زمستان در بستنجاده يخ دليل به
تابستان در گل گردههاي انتشار و پاييز در آلود گل زمينهاي
اصليموزه ، در جلوي در.ميكند رافراهم بازديدكنندگان موجباتناراحتي
در محكم را (آبي خوك) سيلي كه دارد قرار بزرگي بسيار قطبي خرس مجسمه
پرسپكتيو مجسمه ، اين مشاهده با بينندهاي هر.است گرفته خود چنگال
لطافت و سادگي گونه هر فاقد كه ميآورد ياد به را درست اثرگپ عريان
و قومآثار اولين نام به موزه بالاي طبقه در.است رمانتيزم سبك
و است گرفته الهام كانادا قوم و سرزمين از كه دارد قرار مجسمههايي
آثار برجستهترين از يكيمناظر نقاشي تا دارد تاكيد چهره روي بيشتر
است ، هايدا يا روشنگري عصر نام به ديباسيج اثربلبك قسمت اين در
مختلف قبايل محافظ جانوران نقوش وي كه چوبي است تيري اثر اين
يا نمونه را اثر اين مايكل مك.است كرده منقوش آن روي را سرخپوست
مجسمه اين كه است معتقد و مينامد خود ملت از سمبوليك و كوچك جهاني
ميكند برقرار را ارتباطلازم بيننده با كه آثارياست از يكي دقيقا
ياخواندن و هنرشناسي خبرگي ، به ارتباطنياز اين ايجاد وبهمنظور
ساكن ارتباط ، برقرارياين براي بلكه هنرينيست آثار زيرنويسهاي
اين فصول طاقتفرساي و شرايطسخت مشاهده و تجربه و اينكشور در شدن
.است كافي سرزمين اين مناطق از عبور و منطقه
قوم اولين درقسمت بخصوص موزه جاي درهمه زيستي محيط زمينه و تم
خود بينندگان موزه دراين.ميشود مشاهده موزه طبقهبالاي در
و مشاهده محيطزيست به نسبت را زيباشناختيهنرمندان واكنشهاي
اين در بيننده ، درهدايت مجموعه اين گفت ميتوان ميكنندو تجربه
ارتباطشناختي به بيننده هر مشاهدهاست بوده موفق زمينهبسيار
به مكرر مقايسهرجوع طريق از هربازديدكننده بلكه محدودنميشود
هنرمندان بينش و درك از مجموعه بيرون فضاي و موزه داخل هنري آثار
گرايشات و احساس خلاقيت ، بازديدكنندگان ، حقيقت در ميشود مطلع
سبك و شيوه مدرن پست تئوري.ميكنند مشاهده را هنرمند ايدئولوژيكي
ميسازد مطرح معرفتشناسي و زيباشناختي قوم ، با ارتباط در را شبيهسازي
براساس شبيهسازي سبك از نمايشي سوي به را ما نيز مايكل مجموعهمك و
.ميخواند فرا مدرن پست تئوري
عطار مهرناز:ترجمه
ديويس.سي اثرتريسي پستمدرن موزههاي كتاب:منبع