چهارم ، شماره 1125 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 19 سهشنبه 29
موقعيت يك زمان ، دو زن ، دو
راعي مجتبي ساخته فيلمغزال بر تحليلي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
وجوددارد ، (ومعصومه غزال) اصلي شخصيت دو بينمسئله كه تفاوتي
ميشود متفاوت قصه دو آمدن وجود به باعث
و زن اخير ، سال چند فيلمهاي از بسياري مانند گرچه فيلمغزال
آن ، ساخت و پرداخت شيوه اما داده ، قرار خود كار دستمايه را خانواده
ميدهد ، نشان نوع اين از فيلمهايي ديگر با را آن عمده تفاوت آشكارا
.داد جا سينمايخانوادگي نوع در را آن ميتوان زحمت به كه جايي تا
هم موازات به متفاوترا زمان دو و زن دو درباره مختلف قصه دو غزال
و زده ، گره يكديگر با نهايت رادر دو آن ميكند سعي و ميبرد پيش
از يكي موضوعكند بازگو زن تاريخي موقعيت از خودرا نظر مورد تلقي
صدمه داده ، رخ حجاب هنگامهكشف در و گذشته ، زمان در كه دوقصه
امنيههاي از است غزال نام به دمبختي دختر اجتماعي و روحي ديدن
امنيه حمله واقعه از پس غزال.حجاب داشتن بهانه به رضاخاني ،
خواستگارها امتناع باعث همين و بازيابد را خود روحي تعادل نميتواند
زندگي درنهايت كه ميشود ، شايعاتي آمدن وجود به و او ، پذيرفتن از
شروع امنيه حمله با گرچه مصيبتغزال.ميكند مختل را خانوادهاش و او
تحميل با كه هستند غيرآشنا آشناو اينمردهاي بعد اما ميشود ،
.ميرانند پريشاني سوي به را او خود ، بندهاي و وقيد خواستهها
و خيانت به ميافتدمربوط اتفاق حال زمان در آن وقايع كه ديگر قصه
كه كشمكشي سير درميبيند ازشوهرش معصومه كه است بياعتنايياي
ديگري زنان دارد ، او منع سپس و شوهرش روابط اطلاعاز براي معصومه
خيانت و بياعتنايي مورد معصومه مانند كه ميشوند داده نيزنشان
زنان به سرانجام معصومه مظلوميت طريق اين از.گرفتهاند قرار مردان
با مردها ظالمانه و نابرابر رابطه تا ميشود داده تعميم نيز ديگر
در چه و سنتي جامعهاي در چه و حال ، در چه و گذشته در چه زنها ،
.شود داده نشان امروزي ، جامعهاي
شكل همين ميكند ، به عرضه مرد و زن رابطه از غزال فيلم كه وضعيتي
(امروزي قصه در بخصوص) پرداختشخصيتها و است جانبه يك و يكپارچه
و شوهر دوست و شوهر بودن خائن اثبات) مسئلهمشخص يك حول چنان
درنيامده نمايش به يا آنان زندگي جنبههاي ساير كه شده متمركز (فرهاد
كه ميدهد سوق سمتي به را تماشاگر همين و است مانده باقي كمرنگ يا و
با جز رابطهاي و كار هيچ و لذتطلبي ، جز انگيزهاي هيچ شوهر كند فكر
جهت همين در را همه دارد ، اگر ثروتي يا تحصيلات هنر ، و ندارد ، زنان
.ميگيرد كار به
متعددتر وشخصيتها حوادث ميدهد ، رخ گذشته زمان در كه ديگري قصه در
به و است ، درك قابل وانگيزههايشان آدمها بين روابط و پررنگتراند و
آنجا تا داشته ، بهتري شناخت آدمها اين به نسبت ميرسدفيلمساز نظر
نمايش به را آنان زندگي لازم و مختلف جوانب شده موفق تنها نه كه
به نيز را جامعهشان آنها زندگي وراي از توانسته همچنين كه بگذارد ،
قصه در كه است اتفاقي اين و.كند تصوير (خود موضوع حد در) خوبي
محدود تنها نه ميشود ، داده جامعه از كه تصويري يعني نميافتد ، امروزي
.نيست نيز اقناعكننده كه است ، بسته و
منحصر مربوطميشود ، قصه دو پيوند و متقابل رابطه به كه ديگري نكته
.است زنها به نسبت مردها يعنيظلم آنها ، مضمون به قصه دو شباهت شدن
دارد ، وجود (معصومه و غزال) اصلي شخصيت دو بينمسئله كه تفاوتي
تماشاگر كه توقع اين طبعا و ميشود متفاوت قصه دو آمدن وجود به باعث
كند ، فرض يگانه را آنها و كند دنبال همزمان را قصه دو بتواند
.ميماند حصول غيرقابل
همينطور و ارادهاو از خارج افتاده ، اتفاق غزال براي كه واقعهاي
حتي و او اراده از نيزخارج آن پيامدهاي و بوده ، مهاجم امنيه
نتيجه كاملا بودن ، اتفاقي عين در او واقعمسئله در.است اطرافيانش
با معصومه مسئله كه حالي در.است دوران آن در جامعه شرايطخاص
با روابطش كل در كه -حدي تا نيز معصومه و بوده شوهر آگاهانه اراده
مسئله اين بر علاوه.هست آن تغيير به قادر -نيست تعيينكننده شوهر
.ندارد دورانش اجتماعي شرايط با ارتباطي مشخص طور به معصومه
كه نيست آناندازه غزال ، و معصومه مسئله و موقعيت شباهت بنابراين
.كرد فرض يگانه را آنها قصه بشود
وجود دوقصه اجزاي بين جدانشدني و تنگاتنگ رابطهاي اگر طبعا
امنيه و امروزي شوهر هويتيگانه به پايان در خود تماشاگر ميداشت ،
منطق با ناهمخوان و مكانيكي تمهيد آن به احتياجي و پيميبرد ديروزي
اگر نيست عجيب بنابراين.نبود (شوهر به امنيه چهره تغيير) فيلم كلي
امنيه يك بين كه كند نتوانددرك و بيابد غريب را تمهيد اين تماشاگر
منفعل نماينده صرفا و گرفته دستور جاييديگر از اصولا كه) رضاخاني
امروزي يكشوهر با (اراده صاحب و خود به قائم شخصيتي نه و نظاماست يك
!شباهتياست چه مرفه ، و تحصيلكرده طبقه از
در جسارتفيلمساز همان فيلم نكته مهمترين نگارنده گمان به اما
جهت در عناصر از بسياري درست كارگيري به و نامعمول ، طرحي از استفاده
بالاخره و.است مشخص دوره يا فرد يك وضعيت از فراتر وضعيتي تحليل
باقي را ايننكته خوب ، بازيهاي و فيلمبرداري جمله از ديگري وجودعوامل
فيلمي اكنون راعي نبود ، درفيلمنامه شده گفته اشكالات اگر كه ميگذارد
.داشت خود دركارنامه يادماندني به
سناپور حسين