چهارم ، شماره 1125 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 19 سهشنبه 29
|
|
بداند بايد خوب مدير يك آنچه
سازماندهيمناسب بوسيله كه است مهارتهايي از يكي مشكل حل اصول
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و خود سازمانيمرئوسان رفتار تنظيم بهمنظور مدير يك.ميشود آسان
داشته آگاهي فرايندحلمشكل اصول از بايد آنان ، مشكل حل بهمنظور
باشد
بعضي و جدي و مهم بعضي ميشوند مواجه آن با مديران كه مشكلاتي و مسائل
.هستند نوظهور مشكلاتي گاهي و بوده كماهميت
سپس شدهو داده توضيحاتي مديريت مشكلات درباره ابتدا مقاله اين در
ماهرانه حل ويژگيهاي مشكلاتو اصولحل.ميگردد مشكلمعرفي حل روشهاي
گروهي تصميمگيري با مشكل بهحل علمي ، تشويق طريق از مشكل مشكل ، حل
.است مقاله از ديگري قسمتهاي
روشهاي معرفي گرفته قرار خاص توجه مورد مقاله اين در كه اصلي بهترين
علوم نظرياتكارشناسان و مديريت اصول با ارتباط در مشكل كردن آسان
.بودهاست روشها بهبود زمينه در جامعهشناسان و اداري
بحراني ، وضعيتي و راموقعيت مشكل مفهوم مديريت مشكلدانش تعريف
توسط كه كار ضمن در بحرانها با برخورد در رواني تعادل يكعدم يا
خود ذهن در لحظه آن در آمادهاي پاسخ و ميشود احساس و درك فرد خود
.ميكند تعريف ندارد آن به نسبت
مديريت در ابزار موثرترين از يكي:مشكل حل از استفاده روشهاي
او قدرت را مدير يك اصلي هنر طرفي از استو مسائل حل در او توانايي
.دانستهاند تصميمگيري در
وانتخاب موجود مشكلات براي حل راه كردن پيدا جز چيزي تصيممگيري
مورد هدف به را شخص يا مدير كه موجود راه چندين بين از راه بهترين
.نميباشد ميكند ، نزديك نظر
غلبهكردن باعث شدهاش تنظيم مراحل با مشكلگشايي فرايند بنابراين
يك بين مشكلقضاوت و بوده انتخابراه جريان در موانع بر تصميمگيرنده
را مديران مشكلاتحلميكند را احتمالاغلط عمل يك و صحيح تقريبا عمل
.كرد دستهبندي زير بهصورت ميتوان سازماني مختلف سطوح در
جدي و مهم مشكلات -1
هستندوتعدادي آشنا بعضي و غريب اهميتعدهاي وكم جزئي مشكلات -2
به آنهامربوط از بعضي و كار بافرايندهاي ارتباط در مشكلات از
مسئوليت سطوح همان از است ممكن هستند ، پرسنليسازمان بين روابط
سطوح از يا و بگيرد سرچشمه اجرائي مديران و اداري سطوح مديران يعني
.سرپرست مديران و پايينتر
تا شود استفاده عيني نمونه يك از بايد مشكلات حل جهت هرحال به
بتواند ميشود فرايند جريان كهوارد مرحلهاي هر از تصميمگيرنده
وسعت و مشكل ماهيت شناخت فقط مدير يك مسئوليت.نمايد حل را خود مشكل
برخورد براي موثر و مناسب روشي انتخاب و تصميم اتخاذ بلكه نيست آن
است غيرمنتظره و ناگهاني هميشه تحولات كه آنجايي از.است مشكل با
و نموده پيشبيني را آنها قبل از بينشوسيعخود به توجه با بايد مدير
خود واحد موفقيت بتواند مشكل حل در دائمي يكتوانائي آوردن بوجود با
.برساند رابهحداكثر
استفاده و مشكل حل اطلاعات كاربرد طريق از بتواند مدير چنانچه
و كندشك خلق سازمانش در مشكل حل جهت جامع طرح يك گوناگون راههاي از
درموقع ترديد زيرا ميبرد بين از را تصميمگيري لحظه در ترديد
.خدماتميگردد عملكرد و گروهي هر فعاليت نابودي باعث تصميمگيري
:از عبارتند مشكل حل روشهاي معموليترين
نيست صرفه به مقرون و وقتگير روشي كه =خطا و تجربه روش ـ
كافي زمان و كافي اطلاعات مشكل درك جهت روش اين در =علمي تجربه روش ـ
است لازم شديد كنترل و
موجود مشكل حل در مدير به ميتواند انتقادي تفكر =انتقادي تفكر روش ـ
به روشنفكرانه تعصبيبطرز هيچگونه بدون مدير روش اين دركند كمك
از مشكل شناخت از مدير تلقي نوعطرز يك انتقادي تفكر مينگرد ، مسئله
در.ندارد مغايرت جديد عقيده و فكر هر پذيرشمنصفانه با و است قبل
يك مثل سطحي انديشه يك اصولا.نميكند فكر راستامديرسطحي اين
وفرصتهاي جديد عقايد و رشد مانع كه است آهني تله يك مثل انديشهبسته
.ميگردد طلايي
و جديد حلهاي راه خلق براي روش اين در =استعاره بر مبتني اصل فن روش
براي مشكلگشا درواقعميگردد استفاده جديد مشكل با برخورد در مناسب
و داده تغيير را خود زمينههايفكري و اصول بايد روش اين از استفاده
.كند خلق است رايج فكري خلافزمينههاي بر كه عقيده و تصور از تركيبي
شكستن باعث تصور و تفكر هماهنگياجباري ، اتحاد ، طريق از يعني
.قرارداديميشود فكري زمينههاي
مهارتهايشناختي از بالايي گستردهوتوانائي بينش داراي بايد مدير
.برآيد مشكل حل عهده از بتواند تا باشد
مشكلگشائي فرايند استفاده قابل و مفيد اثر:گشايي مشكل فرايند
راهنما يك بصورت مشكل با برخورد درزمان فقط كه است معياري بصورت
فرايند (1983) سال كردتاپندر استفاده آن از ميتوان ساختار و
:است كرده تعريف چنين را مشكلگشايي
به افكاربحراني تنظيم براي كه گامهايياست شامل مشكلگشائي فرايند
چنانچه.ميشود برداشته مشكل يك حل راه بهبهترين دستيابي منظور
آمادهاي حل راه زمان همان در كار محيط در مشكلي با مقابله براي مدير
فرايند در شده پيشنهاد گامهاي از استفاده با ميتواند باشد نداشته
و نموده روشن را موضوع پيچيدگي و كرده تنظيم را خود افكار مشكلگشايي
در كند تنظيم را خود افكار ذهني ، آشفتگي از ناشي نقشهاي كاهش با
.ميباشد موجود مشكل سازماندهي و برنامهريزي براي آماده اينصورت
مشكل ، توصيف اطلاعات ، جمعآوري شامل مدير توسط مشكل حل روش رايجترين
دو شامل خود مشكل توصيف.ميباشد مناسب راهحلهاي ارائه و اهداف تعيين
:است زير جزء
مشكل شناخت ـ
برطرف اصلي مشكل با رويارويي درزمان كه فرعي مشكلات تعيين ـ
.ميشود
مشكل به مربوط سوالات تهيه خود آنبخودي گامهاي و مشكلگشايي فرايند
مشكل تشخيص فرايند و كرده كشف را موضوعي آن طريق از بلكه نيست ،
.ميرسد نتيجه به آن بهوسيله
براي قدم به قدم را شخص راهنما يك بهعنوان مشكلگشايي گامهاي واقع در
.ميكند هدايت مشكل حل به رسيدن
.باشد داشته آرامشدهنده اثر ميتواند مشكلگشايي فرايند از استفاده
يك طرف از مفيدي پاسخ اوقات اغلب كنيم حل را مشكل عبارتبيائيد
گيج يا و ناراحت عصباني ، گروهي يا شخص يك كه وقتي ميشود ، تلقي مدير
راه مشكلگشايي گامهاي از آگاهي با بايد مدير هستند نامطلوب وضعيت از
چگونگي مورد در و بداند شدهاند مشكل دچار كه كاركنانرا كردن آرام
تشويق مشكلگشايي فرايند از استفاده به را آنها خود مشكل اداره
.نمايد
كه گرفتهايد پرسنليقرار مقابل مديردر يك بهعنوان شما كنيد فرض
وضعيت در آمده پيش برايش گذشته هفتههاي در كه متعددي حوادث علت به
اداره به قادر او كه شدهايد متوجه چنين هم و دارد قرار شديدي تنشزاي
مدير يك عنوان به كه است رسيده آن موقع حالنميباشد خود مسئوليت
را او فكري بحران تا كرده كمك او به زير نامبرده گامهاي طريق از
از رهايي براي.نگردد فرد متوجه كار محيط در خطري تا سازيد مرتفع
شود كمك شما به مشكل حل در دهيد جملهاجازه همان با بايد وضع اين
.شود استفاده گامهايزير از
اطلاعاتيكه از دسته آن كردن پيدا يعني اطلاعات جمعآوري:اول گام
شدهبراساس جمعآوري اطلاعات يافت نيزدست جزئي مشكلات به بتوان
.ميشود دستهبندي مطالب اولويت
و تجزيه كافي اطلاعات جمعآوري از پس مشكل توصيف و تشخيص:دوم گام
و تجزيه براي مشكل حل كه طوري همان ميگيرد انجام اطلاعات دقيق تحليل
زيرا ميشود مشخص بيشتر حلهايممكن ، راه ميكند حركت اطلاعات تحليل
مشخص مشكل ايجادكننده عامل شده اطلاعاتجمعآوري بين در جستجو درنتيجه
به آگاهانه ارزشيابي يك با و شود تحليل و خلاقتجزيه تفكر با و.ميشود
در و گردد ، رسيدگي است شده مشخص موجود اطلاعات كهدر عقايدي
.باشد داشته وجود ابهامي نبايد مشكل تشخيص براي اطلاعاتموجود
=(جامع برنامهريزي) انتخاباستراتژي يا برنامهريزي:سوم گام
كلي خطوط و اهداف آن ضمن كه است فرايندي استراتژي برنامهريزي
تعيين و اولويتها تشخيص و ميشود تعيين مشكل حل براي فعاليتها
نوع اين در (مشكل حل) هدف به رسيدن براي كليدي و اصلي اقدامات
جهت ممكن استراتژي انتخاب نيز مرحله اين.ميگردد مشخص برنامهريزي
.است حلها راه بهترين انتخاب
اقدام آماده مرحله اين در مشكل كننده حل =اجرا و اقدام:چهارم گام
مورد انتخاباستراتژيهاي مورد در سوم گام در كه قضاوتي با و بوده
.ميكند مشكلعملي حل جهت را خود نقشه است نموده نظر
است بسيارپيچيدهاي فرايند يك ارزشيابي =نتايج ارزشيابي:پنجم گام
آن تعريف و ميباشد اجرا و مديريت مهم بسيار مراحل از يكي نيز و
.است ارزشها درباره قضاوت و بررسي از عبارت
توجه مورد نبايد عمليات نتايج ارزشيابي مشكلگشاييتنها فرايند در
انجام از مشكل خودحلكننده كه رضايتي احساس بلكه باشد مشكل حلكننده
بتواند او تا گيرد قرار اندازهگيري مورد بايد دارد مشكل حل و كار
نظر در با كندو استفاده روش اين از ديگر مشكلي حل در ديگر ، بار
مشكل درك و تعريف مشكلگشايي فرايند در مرحله مهمترين اينكه گرفتن
صحيح پاسخ يك هيچوقت ميگويد كه (Druker) دراكر نظريه براساس است
مسئله از بهترينمفاهيم يافتن با مگر نيست موجود مسائل اكثر جواب
.دارد مسئله آن درك به مستقيم بستگي نيز خود كه موجود
بحران دچار كه كاركنانش با خود افكار آرامش براي مسئولي يا انسان هر
تا كند استفاده فرايندمشكلگشايي از بايد شدهاند يامشكلي و
به دادن آموزش با و نمايد حل را خود سازمان و خود بتواندمشكل
فرايند اين از استفاده به تشويق را آنها خود ، نظارت حيطه اعضاي
.بنمايد
بوسيله كه است مهارتهايي از يكي مشكل حل اصول:مشكل حل اصول
سازماني رفتار تنظيم بهمنظور مدير يك.ميشود آسان مناسب سازماندهي
مشكل حل فرايند اصول از بايد آنان ، مشكل حل بهمنظور و خود مرئوسان
:است زير موارد شامل اصول اين.باشد داشته آگاهي
و آرامش همكاران 4ـ با مشورت اختيار 3ـ تفويض مشكلات 2ـ تفكيك 1ـ
مشكل حل راهآموزش هدف 7ـ توضيح بودن 6ـ واقعبين خونسردي 5ـ
مشكل ماهرانه حل ويژگيهاي
خاصخود ويژگي داراي فرد هر و متفاوتاست و پيچيده فردي انسان
بايد دارد عملكردسيستمي و است سيستم خوديك كه آنجايي از ميباشد
خود نظارت مورد پرسنل عملكردهاي بايد مدير داد ، پرورش را ويژگي اين
از يكي و بيابد آنها در را خاص ويژگي آن مشكلات ، حل جهت و بشناسد را
.كند انتخاب است مشكل حل مهارتهاي از بالايي سطح داراي كه را پرسنل
كساني مشكل با ارتباط كهدر باشد طريق بدين او طرزانتخاب مثلا
محيطتسلط و اوضاع بر كه دهند راارائه راهحلها خلاقترين ميتوانند
با خلاقيتزياد و مهارت با افراد زيراكه باشند ، داشته كامل
.متفاوتند دارند را خلاقيت از متوسطي ميزان افراديكه
و دارايصلاحيت كه را كساني بايد بهمرئوس اختيار تفويض در مدير
اين چون انتخابكند دارد قرار علمي سطحبالاي در و بوده شايستگي
خونسردي و فكور وافراد ميكنند عمل راستتر و روشنفكرتر ، رك افراد
كمتري مهارت كه آنهايي به مشكل حل مورد در اختيار تفويض از.هستند
.كند خودداري دارند مشكل حل در
يكديگر با مشكلات كردن اداره در افراد:مشكل حل براي سرپرست انتخاب
حلكنندههاي از بعضي كه باشد مدير توجه مورد بايد امر اين.متفاوتند
بايد مدير كنارميآيندبنابراين راحتتر مشكلات با موارد اغلب در مشكل
حل را خاصي مشكل ميتوانند كه را تواناييآنها و افراد تشخيص قدرت
ترتيب به بايد مشكلات از بعضي كه كند آنهاتفهيم به و شناخته كنند
كل بطور و سيستمي بصورت مشكلاتديگر از بعضي و حلگردد وقوعشان
خوددستهبندي اصالت براساس ومنظم طبقهبندي مشكلات سپس مرورشوند ،
.شوند داده اولويت و گرديده
و كندوكاو با بايد را گروهي مشكلات كه عقيدهاند بدين ازمديران بعضي
بههم مربوط چندينمشكل حل به سعي حال اين در.نمايند حل بيشتر تشخيص
.مينمايند زمان يك در
روشهاي از خلاصهاي رسيد خوانندگان نظر به مشكلات حل بهعنوان كه آنچه
امور اداره و مديريت اصول صاحبنظران نظر از مشكل حل شده ارائه
پوشال از گندم يك مثلغربال مشكل حل روشهاي از استفاده است ، انسانها
تحليل و تجزيه نگرش با موجود ازروشهاي روشها بهترين انتخاب و است
.انتقادياست وتفكر گرايانه
وقضاوتها عالي ديدگاههاي جديد ، ارتباطات ميان كاوش با روشها اين
بدست قرارگرفتهاند ، تجربه مورد كه فرضيههايي و پسنديده ومعيارهاي
.آمدهاند
اسديان محمد دكتر