چهارم ، شماره 1126 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 20 چهارشنبه 30
ندارد وحشتي هياهو و جنجال از كه مردي
نمايشايتهاكا كارگردان ديتردورن با گو و گفت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
پدرش.شد ليپزيگمتولد در سال 1935 اكتبر يكم و سي در ديتردورن ،
به مجبور سياسي مسائل خاطر سال 1965به دربود برق امور در متخصص
او به درهانور نمايش رياست نخستين سال 1964 ، در و شد وطن ترك
.شد سپرده
سال در.آلمانرسيد نمايش خانه رياست به هامبورگ در سال 1971 در
به سال 1976 در و دستيافت برلين در سمتي چنين به مجددا 1972
جانشين بهعنوان سال 1983 ، از و شد انتخاب مونيخ شهر در نمايش رياست
جديدترين كارگرداني اين از پيش.شد برگزيده مولر ، راينرهارد هانس
خاطر بدين.گرفت بهعهده عنوانايتهاكا ، با را اشتراوس اثربوتو
خانم توسط كه داده انجام او با را مصاحبهاي (Focus) مجلهفوكوس
جلب مطلب اين به را شما توجه.است شده ترجمه معاوني ميراندا
:ميكنيم
داستانهايبوتواشتراوس از نمايشي بار ، ششمين براي شما دورن ، آقاي
صداي و سر با ايننمايشنامه.ميبريد صحنه روي را نامايتهاكا به
.است بوده همراه زيادي
.نداشتهايم آنرا نظير تاكنون كه بود خواهد نمايشي اولين چون خوب ،
اين از كه ميشود اجرا ششصدنفر ظرفيت با سالني در نمايشي اثر اين
شده گرفته نظر در تئاتر برايكارشناسان آن صندلي صد چهار تعداد
كه چرا آمد ، خواهند نمايش ديدن به دنيا نقاط تمام از عده اين.است
اشتراوس اثر بز ، داستانآواز درباره بحث ادامه به همچنان آنها
نئونازيستها به مربوط نيز نمايش اين كه شنيدهاند و هستند علاقهمند
.شد خواهند دلسرد عمل در اما.ميشود
پايان به را اثرهومر داستاناديسه ، دارد قصد واقعاشتراوس ، در
در مدتها كه لوپه ، آزاديپنه وطن ، باعث به بازگشتاديسهبرساند
كمين محلي در پسرش وتلماك ، كمكآتنه با اوبوده ، ميشود اسارت
زئوس اماميشود لوپه ، نجاتپنه به موفق خونريزي ، و كشتار با و كرده
در و ميكند فراموشي به وادار را مردم خونين ، جنگ اين خاطر به
ندارند ، جايي دفاع و وفاداري مانند ارزشهايي كه جايي ايتهاكا ،
نيز اشتراوس كه همانگونهميكند حكمفرما را مقدس وترتيب مجددانظم
مربوط چپگرا ليبرالهاي به نوعي به داستان اين آيا.است كرده بيان
نميشود؟
و ميخواهد چه ميدهدكه توضيح دقيق بهطور داستانش مقدمه در اشتراوس
خواننده كه مسئلهاي.است شده منتقل صحنه روي كه است چيزي همان اين
بازگشتاديسه ، چگونگي خواندن هنگام معاني ، تداعي و بازتاب با همراه
همانطور.دارد ادامه نيز حاضر زمان تا كه بازتابي ميكند ، مجسم آنرا
اين ميآيد ، نظر به پيچيده كمي اشتراوس ، داستانهاي موضوع هميشه كه
يك قالب در جديد موضوعي.است نامفهوم عشقي بيانگر داستان ، نيز بار
.افسانه
كه است شخصي گروهنمايش ، اعضاي از يكي گريم ، وجودهلموت اين با
در سوال اين و بوديد گرفته نظر اولدر نقش براي را او ابتدا در شما
و قانون بهعنوانمرد ستارهاي به مجددا ما آيا كه ميشود ايجاد ذهن
نقش اين ايفاي از او كه نبود دليل همين به آيا و داريم احتياج نظم ،
.زد سرباز
بلكه نبود ، مشكلسياسي اصلا بود ، مواجه آنها با كهگريم ، مشكلاتي
نقش ايفاي نمايشايتهاكا ، در كه اشخاصي.بود دراماتيكي هنر مشكل
سايههاي زير در كه نمايشي.هستند حماسي طرحهاي بازيگران ميكنند ،
.ميماند اسطورهاي
اشتراوس ازدوستان يكي گانز ، بهبرونو نقش اين اجراي حاضر حال در
از جملاتي درباره هنوز كه كرده اقرار مصاحبهاي در او.است شده محول
دستنوشتههاي از يكي در مثلا.است شبهه و شك داراي نمايشنامه ، اين
نقاط تمام ميخورددر چشم به جمله اين داستانايتهاكا ، از صحنهاي
.ميخورد چشم به ما دفاع و شجاعت بشريت ، افتخار هنوز دنيا
كسي گرفته ، راهقرار پايان در كه است مردي جمله اين نكنيد ، فراموش
در دخالتي زئوس ، كهديگر زماني و ميدهد دست از را چيز همه كه
هنوز او بگويم بايد گانز ، دربارهبرونو اما.ندارد او كارهاي
.نيست شدهاي شناخته هنرپيشه
داشتيد قصد شما.نقشدارد سي بر بالغ كه است عظيم نمايشي ايتهاكا ،
هنگام كه شدهاي طراحي مكان صحنهببريد ، روي بر بزرگي سالن در آنرا
پرداخت به قادر دولت كه شديد متوجه ناگهان اثرنمايشي ، اين بازسازي
برنامه بايد ناچار به هم شما و نميباشد آن تعمير براي مالي هزينه
.دهيد تغيير كوتاهتري شكل به آنرا مجددا و كرده عوض كاملا را
يك در داستانيعظيم.بود شده تمام تقريبا اوليه طرح بله ، خوب ،
برميخورم ، آن شده حذف قسمتهاي به كه جا هر حالا و !تئاتري كاملا فضاي
اشتراوس داستان موضوع گنجايش تئاتر نظر مورد تالار آيا نميدانم درست
نه؟ يا داشت را
وريچارد سرزمينعجايب در نامهايآليس با شما بعدي پروژه دو هر
واقع او تئاتري سالنهاي در اجراينمايش براي قبولزادك ، مورد سوم ،
است؟ شده
برايم واقعا اينمسئله.است برگشته كوچكي خانه به ايدههايش با او
يكسال ، براي شده حاضر خبرهاي ، بزرگو مرد چنين كه است احترام قابل
.بگذارد ما دراختيار را هنرياش زندگي
چرا.هستند مهلك مجموعهاي ، تئاترهاي بود ، برنامه گفته يكبار زادك ،
.ميشود تئاتر بازيگران شدن ضايع باعث نمايش ، روزانه اجراي كه
طور به وقتيبازيگري.ميبينم ديگري بهگونه را موضوع اين من اما
پيشرفت ميكند ، بازي را مختلفي نقشهاي سال چهار يا سه طول در و دائم
اجراي قبل مدتي از ما.آورد خواهد دست به حرفهاش در توجهي قابل
براي من ، بازيگران وجود اين با و كردهايم شروع را نمايشايتهاكا
.داشتند مضطرب و نگران حالتي بار اولين
است؟ رسيده توافق به شما با مالي هزينه درباره مونيخ ، دولت گويا
روبهرو باآن بسيار سخت ، سالهاي طي در كه است عملي اين بله ،
رسيدهايم ، توافق به همهچيز مورد در عجيبي ، طور به اكنون و بودهايم
اينجا در اما بود ، دشوار كاريبسيار آنها ، براي اينكه وجود با
.داشت نخواهد وجود آمد ، پيش فرانكفورت در كه جنجالي
.مصاحبه اين در شركت براي شما از تشكر با