چهارم ، شماره 1126 نوامبر 1996 ، سال آبان 1375 ، 20 چهارشنبه 30
ملي وحدت غناي موجب فرهنگ‌ها خرده تقويت
است
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مهاجراني عطاالله دكتر با همشهري خبرنگار گفتگوي
در شركت براي جمهوري‌كه رئيس معاون عطاالله‌مهاجراني دكتر:اشاره
برنامه‌هاي‌اين حاشيه در بود ، سفركرده سنندج به كرد فرزانگان كنگره
و بومي فرهنگ‌هاي احياء پيرامون همشهري خبرنگار با گفتگو در كنگره
اين متنگفت سخن ملي و ديني مباني‌فرهنگي ، توسعه شناخت و منطقه‌اي
:مي‌آيد درپي گفتگو
چه تا را اين‌دست از برنامه‌هايي واساسا كرد فرزانگان كنگره
مي‌دانيد؟ موثر و مفيد اندازه
كه داريم متنوعي و غني بسيار ايران ، فرهنگ مردم عنوان به ما
راههايي مهمترين از و كنيم شناسايي را فرهنگ اين خوبي به بايستي
فرهنگ برابر در بتوانيم و بشناسيم را خودمان فرهنگي هويت كه‌مرزهاي
شناخت ضرورت كنيم ، پاسداري بخوبي هويت اين از غيرديني فرهنگ يا غرب
ديني فرهنگ شناخت حوزه در كه كساني است طبيعي.است فرهنگ‌خودي مباني
عنوان‌كنگره تحت كنگره‌اي سنندج در حالا و كرده‌اند ، وكار كشيده زحمت
به كه هستيم شاهدچهره‌هايي ما كرده‌اند ، آنهابرپا براي كرد فرزانگان
مباني ديني‌و مباني تحكيم در هم ايران مردم به‌عنوان چهره‌ها حال‌اين هر
است‌كه زبانهايي از يكي به‌عنوان نيز زبان‌كردي.كوشيده‌اند ملي فرهنگ
مي‌رسد نظرم به من جهت اين از.مي‌شود بدان‌تكلم بزرگ ايران قلمرو در
از.كند كمك است ايران فرهنگ حوزه در كه تنوعي به‌شناخت كنگره اين
ازآنها مطرح‌هستند ، كرد فرزانگان بين در چهره‌هايي‌كه كه آنجايي
جلسه در كه شعري شده ، مثلا خوانده آنها شعر يا شده‌و برده نام
نام كه يامواردي شد خوانده مستوره‌كردستاني كرد شاعره امروزاز
دو به كرد وفرزانگان شاعران شاهديم من ، نظر به;شده‌اند برده
هم يكي بزرگ ، ايران قلمرو در اسلام مسئله اول:كرده‌اند توجه مسئله
ويژگي‌هاي خودمان ، سرزمين شناخت چون مباحثي و ملي فرهنگ به برمي‌گردد
شناخت حال ، هر در و بعد دو اين در.عرفانش و معارفش طبيعتش ،
اين در كه كساني مجموعه اينكه و ما ملي فرهنگ مباني به كرد فرزانگان
را من‌مبحثي.مي‌كند كمك بكنند ، پيدا هم با بهتري نسبت هستند سرزمين
را خودمان ملي هويت شاخص‌هاي واقع در ما اگر كه كردم مطرح كنگره در
و فارس كرد ، بعد و هستيم انقلابي هستيم ، مسلمان ما كه بگيريم نظر در
ايران كلي فرهنگ شناخت طول در شناخت‌ها اين خود به خود هستيم ، لر يا
.شد نخواهد هم تقابل موجب و نمي‌گيرد قرار عرض در و هست
موانعي چه با شايسته طرح و رشد منطقه‌اي‌براي و بومي فرهنگ‌هاي
هستند؟ روبه‌رو
مختلف ازجهات را منطقه‌اي حتمافرهنگ‌هاي بايستي كه معتقدم من
به منطقه‌اي فرهنگ‌هاي كه‌تقويت نباشيم نگران ومطلقا كنيم حمايت
ايران درقلمرو ما ملي وحدت واقع در.خواهدزد آسيب ما ملي وحدت
پيدا بيشتري معناي منطقه‌اي و بومي فرهنگ‌هاي از حمايت و رشد با بزرگ
بكنند گمان برخي كه دهيم اجازه نبايد كه است طبيعي منتها.كرد خواهد
منطقه‌اي مسائل لحاظ به ايراني اقوام فرهنگي تمايز از مي‌توانند كه
مراعات را قضيه اين دقيقا ما اگر من نظر به.بكنند سياسي بهره‌وري
بهره‌گيري باعث فرهنگ حوزه‌هاي شناخت كه بگيريم نظر در واقع در و كنيم
انتشار.داشت نخواهيم دغدغه‌اي هيچگونه نشود سياسي سوءاستفاده‌هاي از
كه كنگره‌هايي دركنار.است موثر بسيار منطقه فرزانگان‌هر آثار
كه باشيم داشته پژوهشي تحقيقاتي‌و موسسات هست ، معمولاگهگاه
را فرزانگان آثار و كنند وپژوهش تحقيق فرزانگان آثار مدام‌درباره
واقع در يعني.رسيد خواهيم روشني نقطه به كه است طبيعي كنند ارائه
كلي حالت از هم كنگره آن تبع به و تحقيقاتي و پژوهشي موسسات همگامي
شكل به هستند نظر مورد كه افرادي تك‌تك شناخت به و شود خودخارج
تعميم به مسئله اين من نظر به و بپردازد فني‌تر و وجزئي‌تر دقيقتر
كار اين حال هر در بتوانيم ما كه موافقم منميكند كمك بومي فرهنگ
و محدودتر را كنگره اين حتي و بكنيم تكرار هم ديگري فرصت در را
كنگره‌هاي همانند هستند نظر مورد كه فرزانگاني مورد در.بكنيم مشخص‌تر
كنگره ملاصدرا ، كنگره لاهيجي ، حزين كنگره مثلداريم كشور در كه ديگري
داريم ، كه ديگراني و اردبيلي شيخ‌صفي‌الدين كنگره انصاري ، شيخ
تك‌تك براي كه باشيم داشته سنندج در و كردستان در هم كنگره‌هايي
شود برگزار ويژه‌اي كنگره‌هاي بوده‌اند منطقه در كه بزرگاني و فرزانگان
.شوند شناسايي بهتر آنها و