چهارم ، شماره 1127 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 21 پنجشنبه 1
... نباشد بچه اگر
خانواده دادگاه راهروهاي در
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
چيست؟ طلاق براي دليلشما:زن به خطاب:قاضي
كه شد وقرار زدهايم قبلا را همحرفمان با ما قاضي آقاي:زن
بدهيم توافقي طلاق درخواست و بياييم
فروكش كهعصبانيتش اومدم اينجا تا منباهاش قاضي آقاي نخير:مرد
كند
نميشه بچهدار ايشون قاضي آقاي چيه ميدونيد اصلا:زن
مثليا توليد خانواده مهمترينكاركردهاي از يكي ترديد بدون
استثنائي زناشوئي پيوندهاي تمام در تقريبا كه است فرزندآوري
ميان در فرزند داشتن براي ناخواسته مانعي مگر يافت آن براي نميتوان
با و نميكنند خوشبختي احساس فرزند نبود در زنان بويژه و مردان.باشد
خود درزندگي را كمبود اين زندگيمشترك آغاز از بيشتري زمان گذشت
پزشكي و بهداشتي سطحخدمات رفتن بالا عليرغم.احساسميكنند بيشتر
جسمي نقايص دليل به مردان زنانو از بعضي هم هنوز درجامعه
بچهدار در وناتواني ناباروري از ودرمانناپذير ، پيشبيني غيرقابل
.ميبرند رنج شدن
.عمومي دادگاه -
توافقي طلاق:خواسته
زن:خواهان
مرد:خوانده
نظر عصبانيبه زن).ميشوند وارددادگاه جواني مرد و زن -
(.ميرسد
بديد؟ توافقي طلاق اومديد:(طرفين به خطاب) قاضي
كه نميدونم من.بگم اول رو چيزي يه بديدكه اجازه قاضي آقاي:مرد
جريان ببينم كه اومدم ايشون با فقط اينجا ، آورده منو چرا خانوم
چيه؟
توافقي طلاق درخواست و بيائيم كه شد وقرار زديم حرف هم با ما:زن
.بديم
بدهي؟ طلاق ميخواهي شما:(مرد روبه)
و كنه فروكش عصبانيتش كه اومدم اينجا تا باهاش من قاضي آقاي نهخير ،
.بگيره آروم كمي
ديگه يهدادخواست بايد نيستند ، موافق ايشونكه خانم ، :(زن به رو)
.بدهيد
.زيرش ميزنه داره حالا كرديم ، رو كهصحبتهامون ما قاضي؟ آقاي چرا
خلافيكرده؟ كار مگه حالانميپذيره؟ كه داره دليلي آيا
معتادم ، كردم ، دزدي اگه.كردم چكار مننميدونم رئيس جناب:(مرد)
.ديگه بگه روندادم ، خرجش
داري؟ خونه
من مادر و پدر حرفهاي دست از ايشون كه قبولميكنم البته.قربان بله
.ميكردم تجارتي كار مدتي.نكن توجهي كه گفتم هم بهش اومدن ، ستوه به
باور اما.شده ناراحت خانم خب.سراغم اومدنداشتم طلبكار تعداد يه
.پرداختم دينارآخر تا رو بدهكاريم نيست ، چونتمام ديگه هم اون كنيد
يهدادخواست بايد داريد كه ادعايي نداريم ، هر كاري ما:(روبهزن)
.نيستند موافق آقا كنيد ، چون تنظيم ديگه
من تا بده كهشده رو خرجهايي بايد پيشبكشه ، رو طلاق موضوع اگه
.رو حقوقم و حق يعنيكنم موافقت
!روبدم؟ تو حق بايد من:(زن)
خودتون وخواسته نكرديد آشتي اگه و ميتونيدبريد:(دو هر به) قاضي
كنيد ، ارائه داشتيد هم كافي مستندات و دلائل و طرحكرديد درست رو
.ميشه رسيدگي
آقاي ميدونيدچيه اصلا (:ميگويد نتيجهنميرسد به اصرارش كه زن)
.بچهدارنميشه ايشون قاضي ،
شمااينه؟ طلاق تقاضاي دليل پس
.بله
ميگن؟ درست:(مرد روبه)
.قاضي آقاي - بله
.ميكند فرق وضع حالا
.خونه بياريم بچه يه ميتونيم نيست ، طوري كه اين
هستي طلاق مخالف هم هنوز شما اگر بههرحال بپذيرند ، خانم اگه خب ، بله
.ميكنيم رد رو ايشون دعوي كه
.بله:(مرد)
تا خارجميشود دادگاه از ناراحتي وبا ميشود رد زن دادخواست -
.كند تامل است برگزيده كه راهي انتخاب ودر بيانديشد بيشتر
در را زناشويي كهپيوند است شخصي ازنارسائيهاي يكي بودن عقيم
كه شدهاست پذيرفته اصل در.پيشميبرد جدايي مرز تا شرايطبحراني
معتقد ساروخاني دكتر.است ناسازگار و خصوصيتيغيرطبيعي بودن عقيم
ازآن را خانواده گرماي تنها بيفرزندينه كه پذيرفت بايد:است
در ديگر خانواده هرنوع از بيش بيفرزند بلكهخانواده ميكند ، سلب
سند گوياترين آمار زبان ايشان تاييدنظر در.دارد قرار معرضگسست
بالا درخانوادهها ، شده واقع طلاقهاي شمار به نگاهي با كه چرا.است
.است مشخص كاملا فرزندانكمتر با خانوادههاي طلاقدر درصد بودن
اول:ميكنند جامعهتشويق در را شدن وبچهدار باروري عمده عامل چند
نسل بهبقاي زيادي تمايل انسانها.است غريزه عنوان به توليدمثل
رو اين از.جاويدباشند ميخواهند ناآگاهانه آگاهانهيا و دارند خود
جامهعمل تاحدودي ناممكن خواسته اين تحقق به شدن ميكنندبچهدار تصور
باعث سو يك از فرزند وجوداست عقل و نقشاحساسي دوم.ميپوشاند
كهكاركرد سنتي جوامع در ديگر سوي از و است مادر و پدر دلمشغولي
والدينشان دست فرزندانعصاي است بسيار حائزاهميت خانواده اقتصادي
ضمناينكه.است بسيار بچه داشتن همگانيبه هميشگي تمايل و محسوبميشوند
زن وابستگي و فرزند ، محبت وجود كه خانوادهمتفقالقولند امور كارشناسان
جامعهكنوني ، فرهنگيدر تحولات باوجود سوم.ميكند بيشتر هم رابه مرد و
باشند نداشته را داشتنفرزند جسمي توانايي يامردي زن وقتي هم هنوز
سرزنشهاي كناياتو شديدترين معرض در استو كور كهاجاقشان گفتهميشود
از بسياري حتي:ميگويد صرام محمود دكتر.قرارميگيرند اجتماعي
خود پسر والدين از بسياري و ميكنند شوهر شدن ، بچهدار خاطر به دختران
نشدنبه بچهدار صورت در نگرشها نوع اين.شوند نوهدار كه ميدهند زن را
شكلگيري به مشكلي چنين براين علاوه.ميشود جوانمنجر زوجهاي نااميدي
كه ديني و مذهبي اعتقادات ـ چهارم.ميشود منتهي خانوادگي اختلافات
.ميكنند وترغيب تشويق داشتن و تشكيلخانواده به را مردان و زنان
ناگزير و ناخواسته دليل هر به كهنميتوانند مرداني و زنان چاره اما
عقد طرف دو هر براي ميتواند يكديگر از جداشدن آيا چيست؟ شوند بچهدار
داشته مشكل شوهر و زن از يكي اگر گرچه باشد؟ مطلوب حل راه ازدواج
دارد ، را تازهاي زندگي در بچه داشتن بخت ديگري ايشان جدايي با باشد ،
كرد؟ زمزمه را خوشبختي نميتوان طلاق بدون آيا اما
بند 3 رادر مرد بودن عقيم صراحت قانونگزاربه شرايطي چنين در -
زن توسط طلاق درخواست موجبات از خانواده ، از حمايت قانون ماده 8
قبالهنامههاي در مندرج شرايط از دهم شرط در همچنانكه.ميداند
به شوهر زوجهاز سال گذشت 5 از پس صورتيكه در:است گرديده ازدواجقيد
زن.نشود فرزند زوجصاحب ديگر جسمي عوارض ويا بودن عقيم جهت
برخي البته.بنمايد اجازهطلاق صدور تقاضاي دادگاه ميتوانداز
از كه ميآيد بهوجود زن براي صورتي در حق اين معتقدند ، حقوقدانان
.نباشد مرد بودن عقيم به آگاه مشترك زندگي آغاز
يكيفرزند باشد ، عمل مورد كهميتواند ديگري كار راه دو اما
از شرايطي دومتحت روش كه است تلقيحمصنوعي ديگري و خواندگي
باتصويب خواندگي فرزندشدهاست پذيرفته شرعي و جنبههايحقوقي
بخود رسمي صورت مصوباسفند 53 بيسرپرست ازكودكان حمايت قانون
جايگزين نباشد ، نميتواند انسان خود ازخون كه فرزندي هرچند.گرفت
به نوزادي دوران كودكياز اگر اما شود ، فرد خود واقعي فرزند
نهچندان مدتي از پس مسلما پاينهد ، فرزند بدون جوان خانهزوجهاي
ياد قانون در.خواهدكرد ايجاد را رواني و رابطهعاطفي همان طولاني ،
يامراكز عامالمنفعه موسسات فرزندانساكن خواستار كه برايزوجهايي شده
هم تا است شده نظرگرفته در شرايطي هستند ، سازمانبهزيستي به وابسته
كهپنج اين جمله ازشود تامين جديداو والدين نظر هم و مصلحتفرزند
سال زوجين 30 از يكي سن باشد ، گذشته زوجين مشترك زندگي آغاز از سال
باشند ، نداشته عمدي جرم ارتكاب از ناشي موثر جزايي محكوميت باشد ،
داراي ايشان از يكي يا هردو باشند ، اخلاقي صلاحيت داراي نباشند ، محجور
مبتلا صعبالعلاج و واگيردار بيماريهاي به يك هيچ باشد ، مالي تمكن
شوهرهايي و زن مورد اولدر شرط دو البته.نباشند نيز معتاد و نباشند
دليل بلكه نباشند ، نابارور و عقيم پزشكي ، و ژنتيكي دلايل به كه است
داشته سال از 12 بيش نبايد هم موردنظرشان طفل.باشند داشته ديگري
اولزندگي سالهاي در وي شخصيت سريع رشد و كودك تربيت كه چرا.باشد
حداقل مذكور طفل باشدكه شده احراز بايد البته.است مطلوب و ممكن
نداشتهو مادر و پدر يا نگهداريميشود مركز آن در كه سالاست 3
دادگاهرسيدگيكننده شرايط ، اين تحقق نشدهاندبا شناخته اينكه يا
براي را طفل موقت سرپرستي قرار فرزند ، خواهان وشوهر زن تقاضاي به
طرفين از يك هيچ براي اگر مدت اين طول در.ميكند صادر ماه مدت 6
مورد در اجتماعي مددكار نظر نيامد بوجود يكديگر با رابطه در مشكلي
حكم و فسخ پيشين قرار بود ، مساعد تازه ، مادر و پدر و فرزند شرايط
مطابق كه است اين يادآوري قابل مهم نكته.ميشود صادر دائم سرپرستي
منظور به سرپرستي اين:بيسرپرست كودكان از حمايت قانون ماده 2
ارث موجبات از و است شده برقرار طفل معنوي و مادي منافع تامين
حال در و است پراهميت بسيار مالي تمكن موضوع اين بنابر.بود نخواهد
كه مالي يا مبلغ ميشوند موظف مادر و پدر خلاء اين جبران براي حاضر
سن به رسيدن تا او زندگي گذران براي ميكند معين دادگاه را ميزانش
.كنند تمليك او به و دارند نگاه جداگانهاي حساب در كبر ، و رشد
خانوادگي برروابط حاكم شرع و قانون نظر از خوانده فرزند ديگراينكه
آن نتيجه كه نميشود محرم خواندهاش مادر و خوانده پدر با كنوني ،
گونه اين بررابطه آن احكام تمام و يكديگراست به ايشان بودن نامحرم
.ميشود مترتب اينوالدين و فرزند
كه است جديد نسبتا روشي شد ، اشاره آن به متن در كه مصنوعي تلقيح
است شايسته.شدهاند آن كشف به موفق ژنتيك علم متخصصان و پزشكان
در پزشكان ، راهنماييهاي از بهرهمندي ضمن روش اين از بهرهگيري براي
به دارد وجود باره دراين كه مختلفي آرا و جنبههايقانوني مورد
قوانينكشورمان مجموعه در هنوز چراكه.شود مراجعه فقهي و مراجعحقوقي
فرزند محروميت به استمنجر آنممكن به عمل و نشدهاست تصريح چيزي چنين
موجود تطبيققوانين و تحول با است اميدشود خويش حقوق از بوجودآمده ،
ثابتو نهادهاي برخي رفعناكارآيي در بلندي گام نوينكنوني ، شرايط با
را توان اين وفقه حقوق در اجتهاد كه بويژه.شود قانونيبرداشته سنتي
.است ايجادكرده بالقوه