چهارم ، شماره 1127 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 21 پنجشنبه 1
|
|
ميرسد هم ما نوبت روزي
زندگي از تازهاي فصل آغاز بازنشستگي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و بهداشتي و درماني حمايتهاي گسترش پرداخت ، نظام بهبود و اصلاح
قشر اين اساسي خواستهاي از بازنشستگان تجارب و تخصص از بهرهگيري
است زحمتكش
جشن با بازنشستگي آغاز فرهنگها ، از بسياري در!گوژپشت پيرمردي نه
فرد ورود شادمانه بستگان و همكاران دوستان ، .است همراه آئيني و
با خوشامد اين.ميگويند تبريك زندگي از فصلتازهاي به را بازنشسته
قانوني حمايتهاي همراه به نفس به اعتماد و مهرباني عطوفت ، از دريايي
آنها براي را شيريني زندگي بازنشستگان از جامعه و دولت گسترده و
پيرمردي نه است زندگي از تازهاي فصل بازنشستگي واقع در.ميدهد نويد
!را جواني ايام ميجويد خاك اندر كه گوژپشت
نظام.است اساسي توجه نيازمند و جدي ما كشور بازنشستگان كنوني مشكلات
بهداشتي و درماني پشتيبانيهاي پراكندگي پايين ، حقوق پرداخت ، ناهمگون
.كنند نرم پنجه و دست زيادي مشكلات با بازنشستگان كه شده موجب..و
روز مناسبت به كه رواستشد خواهيم بازنشسته روزي ما همه
دوره گذران براي مناسبي بستر جامعه ، و دولت بازنشستگان ،
تن از كار سالهاي خستگي هم كه بهگونهاي كنند ، بازنشستگيفراهم
ارزشمند تجربه سالها عصاره عزيزان ، اين هم و شود زدوده بازنشستگان
مشكلات از گوشههايي تنها حاضر گزارش.دارند ارزاني جامعه به را
.ميكند بازگو را بازنشستگان
هر كهداريم كشور در بازنشسته نفر هزار از 400 بيش حاضر حال در
خاطرات مرور به بوستانها در برخي.ميگذرانند روزگار گونهاي به كدام
دست تازهاي شغل به نيز گروهي سرگرماند ، اشتغال دوران شيرين و تلخ
بازنشستگان ، ميان در شغل جويندگان عظيم خيل به توجه با.يافتهاند
را بازنشستگان از عدهاي.نيست سادهاي كار چندان هدف اين به رسيدن
فعاليتهاي و كتاب ، نوشتن براي لازم فرهنگي بار كه يافت ميتوان نيز
بازنشستگي دوران مالي ، كافي اندوخته وجود.ميباشند دارا را فرهنگي
در بازنشستگان اغلب كنوني درامد و حقوق سطح اما ميكند ، شيرين را
نداشته تشويش نوعي ، به و بگذرانند روزگار بيدغدغه آنها كه نيست سطحي
.باشند
رفاه تامين و بازنشستگان خدمات از بيشتر بهرهگيري براي مسئولان وعده
گشوده زحمتكش قشر اين ديدگان مقابل در را روشنتري چشمانداز آنان ،
:پرسيدهايم بازنشستگان از.است
ميگذرانند؟ چگونه را زندگي -
ميباشد؟ آنها نياز پاسخگوي فعلي حقوق -
دارند؟ جامعه و دولت از انتظاري چه -
تومان پانصد و هزار هجده بازنشستگان حقوق حداقل ميگويد ، بازنشسته يك
دستكم80 معمولي زندگي گذران براي غيررسمي آمارهاي براساس و است
مفصل حديث خود توميباشد لازم ماه هر در درامد تومان هزار
...بخوان
احساس:ميگويد دارد قرار بازنشستگي آستانه در كه نجفزاده علي
از پسپيداميكند افزايش زندگيام مشكلات شوم ، بازنشسته اگر ميكنم ،
مشكلات وليوقتي دارم ، استراحت به احتياج صادقانه ، خدمت سالياني
.نيستم خوشبين چندان بازنشستگي دوران به نسبت ميبينم را بازنشستگان
پول مقداري شدم بازنشسته پيش سال ميگويد4 قديمي اسماعيل.
دشواري با پس آن از و شد تمام اول سال دو همان در كه داشتم پسانداز
زندگي هزينههاي با بازنشستگيام دوره حقوق چونميگذرانم روزگار
حذف زندگي از را رفتها و آمد از خيلي خاطر همين به.ندارد همخواني
.ميباشد مشكل بسيار برايم آن هزينههاي تامين چون.كردهام
عدم:ميگويد ميكرد ، فرض راحت را بازنشستگي دوره كه اوسطي اكبر.
مشكلات از زندگي هزينههاي با بازنشستگي دوران حقوق بين منطقي تطابق
اگر.است بيپولي و تنهايي بازنشسته ، آدم عمده مشكل.است بازنشستگان
چشمانت برابر از نفر هزاران روزانه اينكه وجود با بنشيني پارك در
با بازنشستهها.ميپرسد را بازنشسته احوال كسي كمتر اما.ميكنند عبور
از بايد جامعه.ميروند كنار كار صحنه از غني تجربه و كار عمري
.ننمايد رها خود حال به را بازنشستگان و كند استفاده آنها تجربههاي
و شرح به نيز پولي كم مشكل.است بازنشستگي ناراحتيهاي داستان اين
داشتن با بازنشسته پيرمرد يك كه ميدانند همه.ندارد نياز تفصيلي
هزينههاي و قد نيم و قد نوه چندين و داماد و عروس دانشجو ، فرزند
.روبروست زيادي مشكلات با واقع در درماني
نيست شكي باشد ، تامين بازنشستگان زندگي اگر:ميگويد -جهاني محمد.
ببيند وقتي انسانبود خواهد زندگي دوران بهترين بازنشستگي كه
دوران در وقتي اما شد ، خواهد خوشحال رسيدهاند ثمر به بچههايش
خوش دوران ميشود ، روبرو مشكل با كالايي كوچكترين خريد براي بازنشستگي
.ميدهد احوال پريشاني و خانواده پيش خجالت به را خود جاي بازنشستگي
براي مناسب اشتغال امكان بايد.كند فراموش را بازنشستگان نبايد دولت
.كند اقدام بازنشستگان براي مكفي حقوق و توانمند افراد
تصدي و عاليه تحصيلات داشتن با كه من براي:ميگويد -عليپور حسين.
سو يك از.است شده دشوار بسيار زندگي شدهام بازنشسته مديركلي مقام
با ديگر سوي از و نميكند را زندگي سرسامآور مخارج كفاف اندكم درامد
واگذار من به كاري كسي تجربه و دانش داشتن و كار توانايي وجود
هزينههاي پاسخگوي نميتوان تومان هزار ماهيانه 31 درامد با.نمينمايد
؟!باشي اجارهنشين هنوز تلاش و كار عمري از بعد كه بهخصوص بود ، زندگي
با را خود عمر از دهه چند كه ميبالند خود به عموما بازنشستگان
دردهاي حدودي تا احساس همين.كردهاند خدمت مردم به درستي و صداقت
بايد بالاخره اما.ميبخشد التيام را آنها مادي نامساعد زندگي از ناشي
.باشد داشته هم مناسبي پاداشهاي درستي ، و امانتداري صداقت ، روزي
بهمردم خدمت صرف جوانيم سالهاي:ميگويد دولتي دستگاه بازنشسته يك
خود به ترديدي كوچكترين صادقانه خدمت مورد در جواني سالهاي در.شد
ميكنم نگاه كه گذشته به.است ادعا اين گواه كارم پرونده.ندادم راه
بايد چرا.نيست مطلوب برايم زندگي كنوني شرايط اما ميكنم غرور احساس
و تحصيل مخارج براي است كرده كار صادقانه عمري كه كارگري و كارمند
.باشد مضيقه در فرزندانش كفش خريد
كه رسيدهام جايي به مادي مشكلات به توجه با بازنشسته يك عنوان به
جواب صادقانه و درخشان خدمت سابقه موارد از بسياري در ميكنم فكر
.نيست فرزند و زن نيازهاي تامين براي قانعكنندهاي و مناسب
از عديدهاي با بازنشستهها ميدهد نشان بازنشستگان وضعيت بررسي نتايج
جعفر.هستند روبرو است ، دوره همين خاص آنها از بسياري كه مشكلات
حقوق هماهنگي:است معتقد كشوري بازنشستگان كانون رئيس سلطاني
مسكن مشكل.ميباشد بازنشستهها درخواستهاي از شاغلين با بازنشستهها
هم و باشد آنان زندگي هزينههاي ترميمكننده هم كه مناسب شغلي يافتن و
اين مشكلات ديگر از شود جامعه در بازنشستگان سازنده نقش استمرار باعث
.ميشود محسوب قشر
مساله نيز مسلح نيروهاي بازنشستگان كانون رئيس -ايماني علياكبر.
و كرده عنوان مسلح نيروهاي بازنشستگان اساسي مشكل را اشتغال و مسكن
نقاط به بارها خود خدمت طول در مسلح نيروهاي كه آنجا از:ميگويد
خود براي مسكن تهيه زمينه در نميتوانند ميكنند مكان نقل كشور مختلف
.باشند داشته چنداني توفيق
عمري از بعد:ميگويد خليلي بازنشستگان ، ابراهيم مسكن مشكل درباره
اينكه دليل به اما كنم ، خريداري خانهاي توانستم پول ، كردن پسانداز
و بفروشم را خانه شدم ، مجبور كنم ، تهيه را دخترم جهيزيه بايد
چون و هستم اجارهنشين كه است سال هفت حالاشوم اجارهنشين
حقوق از غير درامدي سويي از و مييابد افزايش سال هر اجارهخانهها
كه وضعيتي اين با و شدم كشانده شهر حاشيه به ندارم ، بازنشستگي دوره
در و رفته شهرستانها از يكي به گرفتيم تصميم همسرم با است ، پيش در
هزينههاي بتوانيم نيمبند حقوق اين با آنجا شايد.كنيم زندگي آنجا
.باشيم پاسخگو را زندگي
تا بازنشستگان به نسبت جامعه ديدگاه ميدهد نشان موجود واقعيتهاي
پايان بازنشستگي ، كه است اين بر عمومي باور.است غيرواقعي حدودي
عمر حاصلخيزي آغاز بازنشستگي كه حالي درميباشد فرد يك موثر فعاليت
.ميباشد فعاليت و كار ساليان گرانبهاي تجربههاي از بهرهگيري و
از بازنشستگي:ميگويد دانشگاه جامعهشناسي استاد -پورتقي دكتركاظم
اصلاح بايد را غلط باورهاي اين نيست ، زندگي از بازنشستگي معادل كار ،
.كرد
آغاز بلكه نيست ، افراد بهرهوري پايان بازنشستگي جامعهشناسان ، نظر به
نكته اين به پيشرفته جوامع در.انسانهاست سودمند تجارب از بهرهگيري
اندوختههاي تا ميآيد عمل به سعي مختلف انحاء به و شده بيشتري توجه
نسل به كاست و بيكم و شود گرفته كار به مختلف بخشهاي در افراد اين
.يابد انتقال بعد
مصادف ايران در بازنشستگي معمول طور به:ميگويد دارابي حسينعلي.
تجارب از بهرهگيري زمينه ممكن طريق به بايد.است مفيد كار باپايان
.كرد فراهم را بازنشستگان
مسير در خود حركت براي جامعه كارشناسان ، گفته كارهابه راه
براي جامعه.كند اصلاح را بازنشستگان با برخوردخود بايد توسعه
داشته خاصي فرهنگ بايد بازنشستگان ، با ترحم از دور به و صحيح برخورد
كار از با بازنشستگي.نشود افسردگي و بيحوصلگي و سكون موجب كه باشد
بلكه نيست ، آدمها مفيد زندگي غروب بازنشستگي ، نيست ، مترادف افتادگي
.كند رضايت احساس آن در بايد انسان كه است جديدي دوران شروع
ميدان در بايد بازنشستگان ارزشمند دانستههاي و تجربيات
قابل بازنشستگان دانش و تجربه.شوند گرفته بهكار اجتماعي فعاليتهاي
ميان در و دارند خدمت به تمايل بازنشستگان.است برنامهريزي و اهميت
نيز جامعه نياز مورد كه بالا تحصيلات و تخصص و فن آنهاصاحبان
.است فراوان ميباشد ،
بهبود براي:ميگويد انساني نيروي منابع كارشناس -سلطاني عيسي.
بازنشستهها ، مشكل.كرد توجه مسائل ريشه به بايد بازنشستهها شرايط
نگرش اصلاح صورت در يقينا.دارد جامعه باور و فرهنگي مسائل در ريشه
صورت آن در و رسيد خواهد حداقل به بازنشستهها مشكلات و مصائب جامعه ،
بحران دوران را بازنشستگي دوران و پوچ را خود بازنشستهها كه است
به دادن بها و آوردن ميدان به با.كرد نخواهند تلقي معنوي و اقتصادي
مييابند رهايي مشكلات خم و پيچ از بازنشستهها بازنشستگان ، گنجينههاي
.كنند ايفا را خود سازنده نقش ميتوانند ، و
پوراسكندر جمشيد