چهارم ، شماره 1128 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 23 شنبه 3
|
|
چيست؟ كاذب اقتصاد
اقتصاد دانشگاه علمي هيئت عضو خورشيدي غلامحسين دكتر با گو و گفت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
به است اقتصادملي مجموعه در غلط و نامطلوب نسبتهاي اقتصاد كاذب ،
ببينيم ، هم كنار را واقعيتها ملي ، اقتصاد مجموعه در وقتي ديگر عبارت
سپيدي يا سياهي علامت ميتواند كه ميشود ظاهر نسبتهايي در كار حاصل
.باشد اقتصاد چهره
طبيعينداشته حالت سوم ، جهان كشورهاي در صنعتي بخش شكلگيري اساسا
بخش از نيرو جذب لذا است ، بوده برخوردار صنعتي شبه روند از و
خوبي نتيجه و نبوده كارآمد جذب نيز صنعت بخش به آن انتقال و كشاورزي
.است نداده دست به
ارتباطتنگاتنگ برنامهريزي با غلط نسبتهاي ظهور و اقتصاد كاذب چهره
در بايد را يافته توسعه كمتر ملتهاي تاريخي استعمار نقش همچنين دارد
.نمود تلقي مهم بسيار غلط نسبتهاي شكلگيري
عملكرد در مهمي تغييرات گذشته سال طي 10 چيست؟ كاذب اشارهاقتصاد
ودر صنعتي كشورهاي از يك هر در و پيوسته وقوع به اقتصادي سياست
در اجتماعي و اقتصادي مالي ، سياستهاي در عميقي اصلاحات توسعه ، حال
بين رابطه از كه آن ودستاوردهاي اخير اصلاحات دنبال به.است جريان
حاصل نتيجه اين گرفته ، نشات سياسي نظام و كشور يك در توسعه استراتژي
توسعه ، به نگرشي چنين با ،.ندارد وجود توسعه مسير كهبهترين شده
محصول كاذب اقتصاد آيا كه مييابد سامان ترتيب اين به سوالها نخستين
است برنامهگذاري و برنامهريزي امر در غلط نسبتهاي و مجموعهنگري عدم
دكتر با گويي و گفت طي منظر اين از نادرست؟ سياستگذاري محصول يا
بحث به را اقتصاد اين شكلگيري نحوه و تعاريف شاخصها ، خورشيدي ،
.ميگذرد نظرتان از كه گذاشتهايم
مقالات سرويس
زيرمجموعههايش با توسعه استراتژي نوع شش تقسيمبندي يك در:همشهري
و مجدد سبز ، توزيع انقلاب صنعتي ، توسعهاي ، پولي ، استراتژي مانند
يك هر نتيجه و برآيند سياه اقتصاد آيا است ، شناسايي قابل سوسياليستي
مذكور؟ استراتژيهاي به ناقص عملكرد محصول يا است فوق استراتژيهاي از
تقسيمبندينامگذاري يك طي موجود ، استراتژيهاي عنوان به شما كه آنچه
تقسيمبندي كه نيست معنا اين به سخن اين البته است ، بحث محل كرديد ،
اختلاف اقتصاددانان ميان استراتژي ، تعريف روي بر منتها است ، غلط فوق
معرفي و تبيين تكيهگاه ديد بايد ديگر عبارت به دارد ، وجود نظرهايي
كه موضوع يك را خودش تكيهگاه واقع در شما تقسيمبندي.چيست استراتژي
اقتصاد كنيد فرض) باشد سياستگذاريها كلي ماهيت يا توليد نوع ميتواند
قرار (دارد تكيه توليدي بخش بر كه سبز اقتصاد يا سياستها بر كه پولي
به پرداختن مثلا.است بحث قابل نيز ديگري زاويه از موضوع اين ميدهد ،
نامتوازن ، يا و متوازن رشد استراتژي عنوان تحت برنامه عملكرد شكل
.است اقتصاددانان توجه مورد نيز درماني شوك يا بزرگ ضربه استراتژي
بحث در كاذب اقتصاد براي را فضايي بخواهيم اگر دليل همين به
از تصويري كاذب اقتصاد نيست ، ميسر كنيم باز روش اين با استراتژيها
و آلودگي يك كه معنا اين به است ، جوامع از برخي اقتصادي واقعيتهاي
يك سياه اقتصاد است ، اقتصاد يك موجوديت مجموعه در پراكنده زخم يا
پرشماري عوامل معلول ديگري رهاورد هر مثل كه است تاريخي رهاورد
عوامل اين ميان در گذشته ، در استراتژيك غلط انتخابهاي كه ميباشد
.دارند شاخصي موقعيت پرشمار ،
چيست؟ كاذب اقتصاد از شما تعريف:همشهري
درمجموعه غلط و نامطلوب نسبتهاي اقتصاد كاذب ، اقتصاد معنا ، يك به
واقعيتها ملي ، اقتصاد مجموعه در وقتي ديگر عبارت به.است ملي اقتصاد
ميتواند كه ميشود ظاهر نسبتهايي در كار حاصل ببينيم ، هم كنار را
در خدمات بخش كه زماني مثلا.باشد اقتصاد چهره سپيدي يا سياهي علامت
اختصاص خود به ملي اقتصاد در كليدي موقعيت يك بخشها ، ساير با قياس
صنعت بخش كه حالي در ميبرد ، خود سلطه زير به را ملي اقتصاد و ميدهد
برخوردارند ، ناخالص توليد در دوم درجه موقعيتي از كشاورزي و
دست سياه اقتصاد از خطرناكي علايم به مجموع در كه بگوييم ميتوانيم
اينكه بر مبني بدهم تذكر را نكتهاي است ضروري اينجا در يافتهايم ،
اقتصاد همان با كاذب اقتصاد و غيرطبيعي اقتصاد از خاص و عام دوتعبير
خاص تعبير اما كردم ، ذكر كه بود تعريفي عام ، تعبير.دارد وجود سياه
وضعيت به نوعا كه است نسبتهايي معرف و كاذب اقتصاد از بخشي بر ناظر
كه است اين امر واقعيت دارد ، اختصاص ملي اقتصاد در اشتغال شكل و
از و ميباشد سياه اقتصاد حضور اعلام براي پرچمي فقط اشتغال ، وضعيت
ابعاد ولي ميباشد سياهي درجه تشخيص براي نيز خوبي دماسنج طرفي ،
اقتصاد.نميشود خلاصه اشتغال نام به شاخصي در كاذب اقتصاد گوناگون
بااصطلاح اول معناي نمود ، معرفي ميتوان هم ديگر معناي دو با را سياه
دور ميگيرد ، قرار تفسير مورد است ازنورلز اصطلاحي كه شوم دورهاي
عقب تعميق و تثبيت موجب كه است چرخههايي نيافتگي ، توسعه مدار يا شوم
را ضعيفتر حلقهاي بايد دورها اين با مبارزه در.ميشود ماندگي
بهمسير را شوم دور نهايتا و داد ، قرار حمله مورد و كرد شناسايي
.كشانيد (است اينجانب از اصطلاحي كه) خجستگي
و آب از منظور ميشود ، تاكيد اجتماعي هواي و آب بر دوم ، معناي در
سازماني ، حقوقي ، اجتماعي ، سياسي ، شرايط از تركيبي اجتماعي هواي
كه ميآورد فراهم را محيطي هم روي بر كه است...و فرهنگي اقتصادي ،
.باشد ملي اقتصاد غيرطبيعي يا طبيعي رشد زمينهساز ميتواند
چيست؟ كاذب اقتصاد شاخصهاي و معيارها:همشهري
در ولي كمياست كاملا اول معناي در كاذب اقتصاد شاخصهاي و معيارها
معيارهاي از مقداريزيادي به گفتيم را آن تعاريف كه ديگر معناي دو
ميتوانيم ونسبتها باعلايم كلي بهطور ولي برخوردارند ، غيراقتصادي
در جمعيت مثلا.كنيم ارزيابي و شناسايي را ملي اقتصاد مختلف بخشهاي
بودن طبيعي ميزان تبيينكننده كه ميدهد ارائه را شاخصهايي ملي اقتصاد
پيري و جوانياست اقتصادي نظر از جمعيت موقعيت بودن غيرطبيعي و
كه هستند شاخصههايي جمعيت سكون و تحرك و غيرفنيبودن و فني جمعيت ،
عنوان به.است مرز و حد داراي و شده تعريف مطلوبشانامروزه حد
شده ، متمركز كشاورزي بخش در ما فعال جمعيت درصد نزديكبه 50 نمونه
اقتصاد يك در اما نيست ، خود روزي و رزق تامل به قادر حاليكه در
تجاوز درصد از 3 گاه كشاورزي ، بخش در فعال جمعيت ميزان پيشرفته
بينالمللي غذاي از بخشي حتي و ملي غذاي تامين به قادر ولي نميكند
معرف ميتواند كه است شاخصها و معيارها ديگر از ملي اشتغال تركيب.است
نسبتهايي ، ملي ، اشتغال تركيب در.باشد اقتصاد بودن ناسالم و سالم
ادارات ، انساني نيروي تركيب در مثلا ميروند ، شمار به معقول نسبت
نظريه در.است غيرخدماتي و خدماتي نيروي بهينه وضع معرف خاصي نسبت
لحاظ به خود مطلوب حد به زماني جمعيت كه ميشود گفته جمعيت مطلوب حد
عبارت به.برسد حداكثر به آن اجتماعي متوسط توليد كه ميرسد اقتصادي
پايين موجب يابد ، ادامه جمعيت افزايش وضعيت ، اين در اگر روشنتر ،
زنگ خود كه شد خواهد ملي متوسط رفاه بنابراين و متوسط توليد آوردن
سياه اقتصاد مشخصههاي از يكي ظهور و نامطلوب وضعيت به ورود هشدار
مغازه يك نفر هر 20 ازاي به تهران شهر كوچههاي از برخي در مثلا.است
يك باشد ، پانصد به يك آنكه جاي به خدمات ارائه يعني داريم ، دكان و
بيست تا ديگرخدماترساني عبارت به است ، پنج و بيست الي بيست به
توليدات صنايع نسبت عينحال در است ، خارج طبيعي حالت از برابر
در سرمايهگذاري ميزان و توليداتصادراتي ، صنايع مقابل در مصرفي
خواهند سودآور درازمدت در كه مشاغلتوليدي و تجاري و خدماتي مشاغل
موجودي ميزان.هستند سپيد و سياه معرفهاياقتصاد ديگر از بود ،
اندازه كار ، به قادر نيروي به كار درحال نيروي نسبت سرمايه ،
براي خوبي معرفهاي سياه اقتصاد اول بهمعني توجه با نيز ضريبجيني
كمي لزوما كه سياه اقتصاد ديگر معاني درمورد اما سياهاند ، اقتصاد
سرمايه ، تشكيل عدم نتيجه در و توليد در تحرك عدم به ميتوان نيستند ،
احتياج احساس عدم كسل ، روحيه آينده ، به اعتماد عدم سياسي ، ثبات نبود
كمتر كشورهاي اكثر مشترك مشخصههاي از كه كرد اشاره...و موفقيت به
.ميباشد يافته توسعه
چيست؟ جامعه در اقتصادي غلط نسبتهاي شكلگيري اساسي علل:همشهري
كه است برخوردار زيادي عوامل و علل از اقتصادي غلط نسبتهاي شكلگيري
كه كردهايم خو صفتهايي و عادات به ما است فرهنگي مسايل آنها مهمترين
را ديگر عاملاجتماعيماست و اقتصادي مشكلات از بسياري منشاء عملا
به آوردن روي با كه جستجوكرد شهرستاني بيكار نيروهاي هجوم در بايد
.هستند روزي كسب پي در كاذب مشاغل
فقردائم دافعه و صنعتي شبه شهرهاي جاذبه از ناشي البته مساله اصل
وبرنامهگذاري برنامهريزي نداشتن يا و ضعف است ، روستاها در التزايد
و اقتصاد چهرهسياه واقع ، درنمود تلقي اصلي عامل يك بايد هم را
استعمار نقش.تنگاتنگدارد ارتباط برنامهريزي با غلط نسبتهاي ظهور
در بايد هم را خودمان جملهكشور از يافته توسعه كمتر ملتهاي تاريخي
.تلقينمود مهم بسيار غلط نسبتهاي شكلگيري
كاذب ، اقتصاد آيا كه كنم مطرح مجددا را سوال اين مايلم:همشهري
انحراف براساس يا ميگيرد توسعه استراتژي برايندهاي از را خود مباني
تبيين براي وجودميآيد؟ به توسعه برنامههاي و استراتژي و اهداف از
خلاصه بطور را كشورهايپيشرفته تاريخي فرايندهاي است بهتر موضوع اين
سطح به تاريخ طول در بهمعيارهايي توجه با كشورها اين كنيم ، مرور
كه آنچه با متفاوتي مباني از ازكشورها دسته اين رسيدهاند ، خود كنوني
.بودهاند برخوردار داريم تكيه آنها به بهتوسعه دستيابي در امروز ما
مسير در واقع در و ميكردند عمل حركت ، پيكان درنوك آنها اولا
به آنها ثانيانبودند مواجه مسلط دنياي بامقاومتهاي توسعهيافتگي
پرنشدهاي فاصله بودند ، جديد مفهوم به توسعه پيشتازان اينكهاز دليل
شكاف عنوان به ما امروزه كه شكافي آن يعني احساسنميكردند ،
آنها در ميكنيم ، احساس پيشرفته دنياي و خودمان بين توسعهنيافتگي
.آنانمعنينداشت براي طبيعي حد از سريعتر حركت ضرورت لذا.وجودنداشت
از وبحرانها غارت را كشورها ساير خود توسعه فرايند آنهادر ثالثا
امكان اين كردندكه صادر ديگر كشورهاي به نيز را بيكار نيروي جمله
به بايد آنها رسيدنبه براي ما لذاندارد وجود ما امثال براي امروز
طبعا اندازه از آمادگيبيش تامين باشيم ، مجهز پيشرفتهتري امكانات
چارچوب اين در شما لذاصحبت ميآورد ، همراه به خود با را اشتباهاتي
آثاري با ناچار به سمتتوسعه ، به حركت روند كه است قبول قابل
بخشي بگوييم ميتوانيم كنيم ، آنهانگاه به مجموع در اگر كه روبهروست
جنبههاي نيست ، اين مطلب همه منتها.حركتاست از ناشي اقتصاد سياهي از
سوي به حركت مسير در كه مشكلي صرف به كاذب ازاقتصاد عمدهاي بسيار
ملي اقتصاد وقتي است درست ديگر عبارت به نميشود ، داريمحاصل توسعه
شهر به روستا از مهاجرت طبيعي شكل يك ميكند ، تجربه تحوليرا
آمادگي برنامه ، درونمايههاي كه است اين مهم ولي اتفاقميافتد ،
مهاجرفرست عوامل ما اقتصاد در باشد ، داشته نيز را پذيرشمهاجر
طبيعي شكل به شده ، صنعتي حال در و پيشرفته بخش به بخشسنتي
سوم ، جهان كشورهاي در صنعتي بخش شكلگيري اساسا عملنكردهاند ،
لذا.است بوده برخوردار صنعتي شبه روند از و نداشته حالتطبيعي
جذب نيز صنعت بخش به آن انتقال و كشاورزي بخش از جذبنيرو
اكثر كه آنجا از و است نداده دست به خوبي نتيجه و كارامدنبوده
كارشدند ، به مشغول صنعتي شبه بخش در ساده كارگران صورت به جذبشدگان
افزودهاي نشدندارزش قادر غيرفني و نديده آموزش افراد اين نهايت در
.كنند ايجاد اقتصادملي در مجدد سرمايهگذاري و پسانداز براي را
در اشتغال شرايط از شهر ، در روستايي ، مهاجر نيروهاي همه اين بر علاوه
بخشهاي به آنان از وسيعي بخش و نشدند برخوردار نيز صنعتي شبه بخش
جمعبندي يك در لذاشدند هدايت ملي اقتصاد در سياه و كاذب اقتصاد
به كاذب آنكهاقتصاد اول:ميكند ظهور شكل دو به كاذب اقتصاد نهايي
بصورت آنكه دوم توسعهاست ، فرايند محصول و آمده وجود به طبيعي صورت
شناخت و برنامهريزي امر در انتخابهايغلط حاصل بلكه نشده ايجاد طبيعي
استراتژي اهداف كه شود تنظيم اگربرنامهاي بنابراين ميباشد ، نادرست
و شناخت قابل غيرطبيعي ، حالتهاي شكلگيري شدهباشد ، لحاظ آن در توسعه
.بود خواهد رفع
دارد ادامه