چهارم ، شماره 1129 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 24 يكشنبه 4
|
|
آفرين شادي صداي
فتحعلي‌خان نصرت موسيقي به نگاهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
شناخته چهره‌هاي از پاكستان قوالي خواننده فتحعلي‌خان ، نصرت:اشاره
در را مختلفي برنامه‌هاي تاكنون كه است پاكستان مذهبي شده‌موسيقي
داده انتشار و كرده ضبط دي سي و كاست صد از بيش و اجراكرده ايران
.است
آمريكاي آسيا ، اروپا ، مختلف كشورهاي در برنامه‌هايي اجراي بر علاوه وي
آخرين.است داشته شركت نيز آموزشي مختلف برنامه‌هاي اجراي در شمالي ،
مرد زدن فيلم‌قدم موسيقي ساخت در پيترگابريل با همكاري اثراو
قرار غرب موسيقايي محافل توجه مورد كه بود (Dead man walking) مرده
غربي موسيقي‌دانان از گروهي و وي عقايد داريد رو پيش كه مطلبي گرفت
:مي‌باشد او موسيقي درباره
چندي كه پاكستان در قوالي عالي سنت پيشرو و رهبر فتحعلي‌خان ، نصرت
اهل خانواده‌اي در كرده ، جلب خود به را غرب موسيقايي محافل توجه است
خوانندگان از دو هر عمويش ، و پدر است ، يافته پرورش و رشد موسيقي
نزد را هند شمال باستاني موسيقي ابتدا در نصرت بودند ، قوال مشهور
و استادي به موروثي طور به هنر اين مدارج طي از پس و آموخت پدرش
.رسيد قوالان گروه رهبري
چيز همه من.بود برجسته قوال يك او:مي‌گويد پدرش درباره نصرت‌خان
را وي شده ضبط آثار من.است من قلب در او موسيقي اوآموختم ، رااز
او.هستم معمولي موسيقي‌دان يك من او ، با مقايسه در و دادم گوش بسيار
روزها براي بود ممكن خواندن ، از بعد كه مي‌شد غرق موسيقي‌اش در آنقدر
كه را آنچه كه بود اين من نقش تنها.كند گريه ديگران با گفتگو بدون
مطابقت مي‌خوانم آواز آن در كه امروز موقعيت و شرايط با آموختم او از
.دهم
آزبرن ، جوان ودر ، چون‌ادي موسيقي‌داناني و خوانندگان تازگي به
غرب جهان به فتحعلي‌خان نصرت معرفي زمينه‌ساز باكلي جف پيترگابريل‌و
مرد زدن فيلم‌قدم موسيقي براي باودر همخواني‌نصرت.شده‌اند
استاد اين هنري ويژگيهاي به را غرب موسيقي‌دانان توجه ديگر بار مرده ،
زبان به را مذهبي و عبادي اشعار خان ، نصرت.كرد جلب پاكستان آواز
به پيچيدگي و احساسات در كه بلندي اشعار ;مي‌خواند فارسي و اردو
(ارگ به شبيه ساز نوعي) هارمونيوم و زهي سازهاي از بعضي همراهي
موسيقي نوع اين واقع در مي‌كند ايجاد شنونده در فوق‌العاده‌اي تاثير
شده حاصل تغييراتي امروز قوالي موسيقي در چند هر.است قوالي همان
شركتهاي‌ضبط از يكي رئيس روبين ريك.است تاثيرگذار بسيار هنوز ولي
با خان ، اشعار:مي‌گويد فتحعلي‌خان نصرت درباره آمريكا در موسيقي
به مي‌دهد ، قرار تاثير تحت عميقا را مردم روح اساسي ، سبكي‌كاملا
موسيقي‌اش و ديده را او من.است كلامي هر فراسوي ديگر ، موسيقي‌خان سخن
عاطفي تاثيركاملا وي اشعار كه مي‌رسد نظر به اين‌طور و شنيده‌ام را
شبيه تقريبا موسيقي‌خان:كه مي‌كند اضافه همچنين روبين.دارد مردم بر
تا است آور وجد بيشتر او اشعار وجود اين با.است شهودي تجربه يك به
.بخش آرامش
صداي بار نخستين براي كه هنگامي محلي ، آوازهاي خواننده باكلي ، جف
از يكي نوار جلد در او.شد هيجان از سرشار شنيد ، نوار از را خان
را دستي هارمونيوم‌هاي لغزيدن صداي من:نوشت چنين خان آلبومهاي
را آوازخوان پيكر غول چوبي عنكبوتهاي كه را ، قديمي ترانه‌هاي و شنيدم
ده سپس مي‌گيرد ، شدت صداها از يكي ناگهان بعد ، .درمي‌آوردند رقص به
يا گام يك نت مهمترين و اولين =Tonic ) تونيك از بلندتر صدا
مي‌گيرند اوج آسمان در شدن يكي براي كه پرنده فوجي همانند ،(تناليته
را انسان كه مي‌رسد گوش به خان صداي هنگام همان در.مي‌روند بالا و
مانند او صدايمياندازد ديوانه فرشته‌اي گاهي و بودا ياد به گاهي
خواننده اين نظر درگفتگويي خان اما.است بي‌نظير و آتشين مخمل
و بخشيده من به را صدا اين خداوند:مي‌كند تصحيح چنين را آمريكايي
ممكن عموم.است كرده جلب خود به را آنها توجه كه است من صداي همين
اما است ، مهمي بسيار چيز هنر چند هر بدانند ، موسيقي‌دان يك مرا است
ارث به نياكانم از كه است پيام وسيله‌انتقال يك فقط من براي اين
محض به.نيستم مردم حضور متوجه مي‌كنم ، اجرا برنامه من وقتي برده‌ام ،
آن پس‌از و مي‌شوم موسيقي در غرق مي‌كنم ، خواندن آواز به شروع اينكه
را خدا.شوم مشهور تا نمي‌خوانم آواز من.ندارد وجود چيزي ديگر
آن خاطر به اين مي‌خوانم ، آواز من اگر اما.ندارم كمبودي هيچ شكر ، من
دنيا مردم تمامي مي‌خواهم من.آموخته‌ام بزرگم نياكان از را آن كه است
پاكستان در كه هنگامي:مي‌كند اضافه و دهند گوش من موسيقي به
موضوعي چه به راجع كه مي‌دانند مي‌فهمند ، مرا زبان مردم مي‌خوانم ،
خاطر به فقط غربيها اما.مي‌روم كجا به اشعارم با همراه و مي‌خوانم
.مي‌دهند گوش اشعارم به آن ، رواني و من صداي
بود شده خان موسيقي شيفته چنان نيز آمريكايي ديگر خواننده آزبرن
آسياي به زمينه‌قوالي در مطالبي يادگيري براي گذشته ، زمستان كه
بيان ، در كه‌موسيقي‌خان داشت اظهار گفتگويي اودر.كرد سفر شرقي جنوب
آن از را الهامات بيشترين او كه سبكي;آمريكائيهاست مرام با مشابه
.مي‌كند دريافت
وسبك اشعار مجذوب غربي موسيقي‌دانان اغلب كه دارد عقيده نيز روبين
.كشوراست اين موسيقي از عاطفي‌تر بسيار او موسيقي چون شده‌اند خان
در را او آوازخواندن ، هنگام اوقات از بسياري در:مي‌گويد نيز باكلي
وجود دنيايي او براي ديگر مي‌كنم يقين كه ديده‌ام خلسه عميق حالت چنان
بسياري شايد كه است موضوعي اين است ، بي‌نظير او آوازهاي تاثير ندارد ،
.كنند تجربه خود بايد ازآمريكائيها
صوفي عارف يك و مسلمان يك من:است معتقد خود فتحعلي‌خان نصرت اما
قرآن در شده تشريح قوانين به خوبي به كه است كسي مسلمان مسلك‌هستم ،
الهي فرامين و طريقت به كه است مسلماني صوفي يك و آگاهي‌دارد ، مجيد
حقيقي محبوب متعال خداي به عشق صوفيان ، نزد.مي‌گذارد احترام اسلام
.است امور مهمترين از ،(ص)مصطفي محمد اسلام پيامبرگرامي و عارفان
فرازمند بهناز
