چهارم ، شماره 1129 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 24 يكشنبه 4
|
|
درون به نگاه ;نيافتگي توسعه معضل
علمي هيات عضو خورشيدي غلامحسين دكتر با گفتوگو كاذب ، اقتصاد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) دانشگاه
بسيار مشكل دو بدهيم ، نسبت خود از بيرون به را مشكلات تمام ما اگر
بهاء اندازه از بيش سلطه نظام به -ميآيد1 وجود به برايمان حاد
چنين لذا ميكنيم سنگين خودمان سر بر را آن سايه و قدرت و ميدهيم
-بود 2 نخواهد سلطه نظام با مبارزه به قادر رواني نظر از بينشي
.رفت خواهد ميان از مشكل ايجاد داخلي زمينههاي شناخت
تعريف خورشيدي ، غلامحسين دكتر با گفتوگو نخست بخش اشارهدر
غلط نسبتهاي شكلگيري علل آن ، شاخصهاي و معيارها و كاذب اقتصاد
بااين توسعه برنامههاي در كاذب اقتصاد شكلگيري نحوه و اقتصادي
انتخاب محصول يا است توسعه ماهيت حاصل كاذب اقتصاد كهآيا رويكرد
به گفتوگو ، توجه اين آخر بخش در گذشت ، نظرتان از غلط وسياستگذاريهاي
وبينالمللي ، داخلي اقتصادي مناسبات ميان تعامل در كاذب اقتصاد
شرايط با مناسب واستراتژي اقتصادي سياستگذاري امر در اساسي معيارهاي
.ميگذرد نظرتان از ايران
مقالات سرويس
مناسبات محصول كاذب اقتصاد كه است اين قبل سوال از ديگر بخش:همشهري
بايدآن كلي بطور يا است ، بينالمللي مناسباتاقتصاد حاصل يا داخلي
به برميگردم من كرد؟ جستجو خارج و داخل ميان مناسبات تعامل در را
و پول صندوقبينالمللي وام واگذاري نحوه به داشتيد اشاره كه شما صحبت
برنامه نام به برنامهاي بانك دو اين ما ، مثل كشورهايي به جهاني بانك
تمام نخ سر كه است اصولي داراي برنامه اين.دارند اقتصادي تثبيت
و وام متقاضي جامعه اقتصادي فعاليتهاي خصوصيسازي و آزادسازي به آنها
.ميشود وصل كمك ،
و شناور را نرخارز بايد ميخواهيد ، وام اگر ميگويند ديگر عبارت به
اين...و كنيد حذف اقتصاد از يارانههارا.كنيد رايج را خصوصيسازي
كمك اگر كه ميشود اين نتيجه بگيرند ، قرار كناريكديگر وقتي معيارها
را نظامبينالملل مسلط اقتصاد شرايط و قوانين بايد ميخواهيد
مثابه به اما نيستند ، بد ظاهر به پيشنهادها البته.بپذيريد
ساله 90 فرد 25 يك با كيلوگرمي ساله ، 40 بچه 11 يك زورآزمايي
متوجه ميشوند ، مقايسه قابل و كمي دادهها كه زماني.است كيلوگرمي
بينالمللي بازار در رقابت براي مناسبي توانايي از ما كه ميشويم
داشت ، نخواهد همراه به شكست جز نتيجهاي ما ورود و نيستيم برخوردار
اجازه و ميكنند تحميل ما به را خود بينالملل نظام كارهاي و ساز زيرا
دچار نبايد تحليل اين از ما ولي.نميدهند ما به را شكوفايي و رشد
چهره سياهي و نيافتگي توسعه عوامل همه كه بشويم تاريخي اشتباه اين
.بيندازيم ديگران گردن به را اقتصاد
خاصي رفتاري نكنيم ، اثرات نگاه طبيعي بصورت داريم كه مشكلاتي به اگر
خود از بيرون به را مشكلات تمام اگرما بگويم ، روشنترداشت خواهد
اينكه اولميآيد وجود به برايمان حاد بسيار دومشكل بدهيم ، نسبت
سر بر را آن سايه و قدرت و ميدهيم بها اندازه از بيش سلطه نظام به
به قادر رواني نظر از بينشي چنين ميكنيم ، فرض سنگين خيلي خودمان
را بزرگي قدرت چنين وقتي اينكه دوم.بود نخواهد سلطه نظام با مبارزه
ميان از مشكل ايجاد داخلي زمينههاي شناخت بدهيم ، نسبت بيرون به
عمدهاي موانع با دروني سالمسازي و اصلاح ديگر عبارت به رفت ، خواهد
و اجتماع هوايي و آب آلودگي عناصر از يكي خود امر اين.ميشود روبهرو
.است سياه اقتصاد شكلگيري
مناسب ايران شرايط براي استراتژي نوع چه حاضر حال در:همشهري
بايد كلان مديريت سطح در نواقصي چه آن شدن پياده براي و ميدانيد
شود؟ برطرف
پيشرفتهترينكشورهاي از برخي گريبانگير نيافتگي توسعه فاصله مشكل
از ديرتر خيلي ملي وحدت عدم دليل به آلمان.است شده نيز دنيا امروزي
به دانشمندي دوره اين در كرد ، آغاز را خود اقتصادي توسعه انگلستان ،
بر كه سرمايهداري انديشه تمام قبال در آلمان در ليست نامفردريك
مطرح را اقتصادي انديشهناسيوناليسم داشت ، تاكيد اقتصاد در آزادي
ناسيوناليسم طرح درباره هدفش با درارتباط تحليلليست محتوايكرد
بستن براي او سعي و جهاني اقتصاد از وي احساسخطر نشانگر اقتصادي ،
بخش در.است بوده آلمان اقتصاد روي بر سلطه قدرتجهان اعمال منافذ
و داخلي توليدات مصرف به مصرفكننده ترغيب به آلمان ، نيز تبليغاتي
اين واقع ، در بنابراين.پرداخت ما براي ما كاربازار راه از پيروي
بتواند شد سبب امر همين و كاركرد خود بنيه روي بر درونگرايي با كشور
به بود ، شده ايجاد دوم جهاني جنگ سبب به كه را عقبماندگياش فاصله
ايجاد و داخلي اقتصاد بنيه روي بر كار ديگر عبارت بهنمايد پر سرعت
آلمان اقتصاد تا شد موجب جهاني ، مسلط اقتصاد به نسبت قرنطينه فضاي
به.بود خواهد نيز ما براي مناسبي كار راه فوق ، استراتژي.يافت نجات
با تزاحم و برخورد نقاط آن متوجه توسعهليست ، استراتژي ديگر ، عبارت
اما.هستيم مشكل دچار نقاط همان با نيز ما كه بود جهاني اقتصاد نظام
مديريت سطح در ناتوانيهايي بگويم بايد شما سوال دوم قسمت به پاسخ در
هر در معضلات اين وجوداست بسته را ما پاي و دست مختلف انحاء به كلان
خرد و كلان سطح در مديريت اولا.ميشود آن شدن عقيم منجربه استراتژي ،
به توجه بجاي مديران تعيين گاه است ، برخوردار زيادي بيثباتي از
و گرفته شكل سياسي شاخصهاي براساس اقتصادي ، -مديريتي شاخصهاي
برنامهريزي و توليد فرايندهاي در مناسبي تنبيه و تشويق نظام ميگيرد ،
ادامه خودمان حيات به برنامه ، بدون را زيادي مدت نكردهاند ، مستقر
.است نبوده همراه جانبهنگري همه با نيز بعدي برنامهريزي و دادهايم
كرد؟ بايد چه كلاني معضلات چنين برابر در:همشهري
وامكانات شناسايي را كنوني ضعف نقاط تا داريم برنامهاي به نياز ما
دو بر منظوربايد اين براي.باشد نموده تدارك را آنها با مبارزه
و باشيم داشته جانبي برنامهريزي يك بايد اول.كنم تاكيد مهم نكته
برنامهريزي ، از مهمتر دوم ببينيم ، برنامهريزي آن در را چيز همه
پياده ما اقتصاد در احسن نحو به برنامه تا است درست برنامهگذاري
ولي است ، كارشناسي توان از استفاده نيازمند درست برنامهريزي شود ،
در مناسبي حاصل كه ذينفع گروههاي فشار تحت برنامههاي از عمدهاي بخش
.ميگيرد شكل ندارد ملي منافع
عملكرد ، قاطعيت با بايد برنامهگذاري در تاريخي ، تجربه يك عنوان به
ايجادچنين.است نيافتگي توسعه از كشور نجات ضامن موضوع اين
جهت تحكم قدرت بايد.نيست سياسي استبداد پذيرش معناي به استعدادي
از يكي.نمود تلقي سياسي استبداد از جداي را برنامهها اجراي
برنامهريزي استعداد از كه است اين ما جامعه ضعفهاي مبناييترين
.نيست برخوردار
از قبل ولي است درستي كاملا بحث كامل ، قدرت با برنامه اجراي:همشهري
سياستگذاري امر در شده گزينش محورهاي اندازه چه تا ببينيم بايد آن
گرفتن نظر در بدون صادرات توسعه سياست اگر كنيد فرض مثلا است درست
وارد ضابطهاي هيچ بدون بينالمللي تورم شود ، اتخاذ واردات جايگزيني
جايگزيني به اگر ميشود ، بيشتر فقر مطمئنا شرايط اين با ميشود ، كشور
واقعي دستمزدها و بازار نرخ كه است اين بر ادعا شويم ، متوسل واردات
انجام تواناييها ارتقاء و رقابت سوبسيدها ، برقراري با و نميشود
هستند؟ مهم بسيار سياستگذاري امر در معيارها لذا.نميشود
دواستراتژي واقع در واردات جايگزيني يا صادرات توسعه سياستهاي
به بايد اينارتباط در است ، بينالمللي اقتصادي رابطه محور با اصلي
هر روي بر گذشتهتجربهاي سال چند طي اينكه اول.كرد توجه نكته دو
در را تجربياتي نيز يافته توسعه كمتر دنياي داشتهايم ، استراتژي دو
از كه است اين بر نظر صادرات توسعه زمينه در است ، داشته ارتباط اين
اين اعمال با كشورها از برخي و است بوده برخوردار بيشتر توفيق
عمومي قاعده عنوان به ولي يافتهاند ، دست ازرهايي شكلي به استراتژي
به بگوييم است ممكن حتي باشد ، شدني تكرار كه ندارد هم دليلي و نيست
كشورهاي زيرا نيست شدني تكرار كردهاند ، پيدا آنها كه توفيقي دليل
اشغال بينالمللي نظام در فضايي صادرات توسعه از استفاده با مذكور
نكته.نيست موجود فضا آن ديگر جهان ، اقتصاد نظام رشد با و كردهاند
يك از تعبير دو ماهيتا و اساسا استراتژي دو اين كه است اين دوم
كه همانطور.صادرات يعني منفي واردات اقتصاد ، در ما نظر به هدفاند ،
ميخواهد واردات جايگزيني استراتژي.است واردات معني به منفي صادرات
تصاحب در كه را بازار از بخشي ميخواهد يعني كند ، ايجاد منفي واردات
اختيار در ديگر عبارت به و كند خارج آنان دست از است ، خارجي توليدات
را جايگزين توليد با مشابه توليد ملي ، توليد و بدهد قرار ملي اقتصاد
واردات ايجاد همان اين كند ، مطرح جامعه براي خارجي توليد جاي به
از شكلي ملي ، ارقام مجموع در واقع در نيز منفي واردات است ، منفي
.ميشود محسوب صادرات
و تاثيرگذاريها و پيامدها استراتژي ، دو اين از يك هر ولي:همشهري
يك هر ديگر عبارت به دارند؟ كشور داخل در متفاوت كارهاي راه همچنين
.مينگرند بينالملل نظام به متفاوتي بطرز
استراتژيمتفاوت دو اين در كارها راه هم و تاثيرگذاريها هم بله ،
اينكه بر مشتركيمبني هدف استراتژي ، دو اين از هدف نهايت در و است
استراتژي ايندو اينكه ضمن.است بدهيم بهبود را خارجي تراز ما
بايد ولي عملكنند ، متعادل بسيار خود ، مشترك هدف دليل به ميتوانند
موارد از بسياري واردات ، در جايگزيني سياست در كه كنم اضافه را اين
باشد ، مطرح جا همه در بايد نسبي مزيتبسنجيم را نسبي بايدمزيت
مزيت به توجه عدم با اجبارا راهبردي و استراتژيك توليدات در البته
.بشود تقويت راهبردي ابعاد در توليديمان توان تا كنيم عمل بايد نسبي
.كشاورزي استراتژيك محصولات يا دفاعي توليدات مانند هستند حياتي چون
در را استراتژيها تحقق اجرايي معيارهاي و ضوابط ما گفت بايد البته
كه بدهيم درخوري پاسخ سوال اين به بايد ما.نشناختهايم خودمان جامعه
نشده خارجي اتومبيل جايگزين ايراني اتومبيل هنوز دهه چند از بعد چرا
بيتوجهي ميدهد ، واقعيت اين شكلگيري علت به اقتصاد علم كه پاسخياست
راپيربچه خودرو توليد ما واقع در نوپاست ، صنايع نظريه اصول به
را تاريخي تلخ تجربه همين نيز ما ديگر صنايع از برخي !كردهايم
رشد سني لحاظ به نوزادها ، اين نوزاد ، صنايع تئوري مطابق.داشتهاند
.نكردهاند رشد كيفي و عقلي لحاظ به ولي كردهاند