چهارم ، شماره 1129 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 24 يكشنبه 4
|
|
بشري فضايل جامع روز يادادشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
او.ميرفتم پيامبر پيشگاه به بار يك شب هر و بار يك روز هر خود من
من و ميافشاند گوهر ميخواست ، كه چيزي هر درباره و مينشست من با تنها
با من با جز كه ميدانند نيك پيامبر ياران.ميآوردم گرد گوهر او درپي
خدا از و مننهاد سينه بر دست او...است نكرده رفتار اينگونه كس هيچ
...سازد سرشار روشنايي و فرزانگي و فهم و دانش از مرا دل كه خواست
(ص 108 ج 1 ، اصولكافي ، ،(ع)علي مولا از گفتاري)
هيچ جاي(ص)اكرم نبي از پس ،(ع)اميرالمومنينعلي برتري و عظمت
بزرگترين دامادوي ، پيامبر ، پسرعموي اونخست.ندارد چندوچوني
نخستين و عرب ودانايان سخنوران برجستهترين سپاهاسلام ، شهسوار
.آورد اسلام و پذيرفت را پيامبر دعوت مرديستكه
اينكه انسانها به خطاب احتجاجاتروزگار و تاريخ شگفتيهاي از
منزلپيامبر در او و شد بزرگ علي پدر خانه در اسلام گرامي پيامبر
آن اززادن پيش پيامبر ، پدر عبدالله ، .رسيد جواني به و باليد
هشت تا (ص)عبدالله بن محمد ازاينرو ، .درگذشت هدايت ، عالم آفتاب
درگذشت درپي م ، سال 578 در.زيست عبدالمطلب خود نياي بيت در سالگي
امورات سرپرست و نگهداشت عهدهدار پيامبر عمومي ابوطالب عبدالمطلب ،
خانه به را (ص)محمد بود ، فقير و بيچيز اگرچه ابوطالب.شد برادرزاده
او پرورش و حفظ در داشت ، خود پسران به آنچه از بيش محبتي با و برد
تكرار (ع)علي براي سالي و سن چنين در درست روزگار ، بازي همين.كوشيد
.شد
عمويش به پيامبر داد ، رخ جزيره درشبه كه بزرگي خشكسالي هنگام در
را وي ميبايد است ، عيالمند مردي ابوطالب چون كه كرد پيشنهاد عباس
جعفر عباس گرفت ، برعهده را علي سرپرستي پيامبر ترتيب بدين.كنند مدد
آغاز اين.ماندند پدر نزد عقيل و طالب و داد قرار خود سايه زير را
هنگام چون و...بود خاتم پيغامبر نزد در (ع)علي الهي تعلم و تعليم
همراه و يار بزرگترين و بدوگرويد بيدرنگ علي فرارسيد ، رسول بعثت
.بود خاتم دين و تازه آيين
:فرمودهاست چنين خود را نبوي دربيت مبارك حضور اين (ع)علي
.است روشن و آشكار خدا پيغمبر نزد در من خاص جايگاه و نزديك بستگي
او.ميساخت لقمه من براي طعام هنگام به...داد پرورش خود نزد مرا او
شتري بچه چونان من و نديد لغزشي و نشنيد دروغ به سخني من از هيچگاه
هر او و بودم او دنبال به همواره نميسازد ، رها را خويش مادر پي كه
.ميافروخت من فراراه چراغي خود ازرفتار روز
(خطبهقاصعه - نهجالبلاغه از جستاري)
(ص)دامانمحمد در پرورش و ايمان سبقتدر به (ع)علي فضايل ماجراي
انساني ميبايد.بود ولايت و امامت بزرگ ماجراي آغاز اين بل نشد ، تمام
همه بر گواهي پيامبر ، از پس تا مينهاد پاي زمين عرصه بر تمام و تام
.باشد اسلام مقدس دين حيطه در موجود معصوميتهاي و عظمتها و اصالتها
تماميبستگان كه هنگامي پيامبر ، ازسوي رسالت آشكارسازي هنگام در
از را خود وپشتيباني ايمان (ع)علي فقط حاضربودند ، ايشان نزديك
وصي و جانشين و برادر را همانجاوي (ص)پيامبر پس.اعلامفرمود اسلام
رسالت گسترش و حفظ راه در بيدريغ (ع)زمان ، علي اين از.خواند خويش
كه هنگامي.مينهاد مايه جان از پيامبر كنار در جا همه و ميكوشيد
به هجرت آهنگ وي و داشتند را رسولالله جان قصد مكه بتپرستان
بستن هنگام مدينه در سپس.آرميد او بستر در بركف جان علي مدينهكرد ،
.داد (ع)علي به برادري دست خود انصار ، و مهاجران مابين اخوت پيمان
برگيديگر (ع)علي نوراني بركارنامه نبوي ، هجرت از دوم سال در
دو سيدهزنان و ساخت مفتخر دامادي رابه او پيامبر.شد پيوسته
از رسولالله سلاله پس آن از.برگزيد همسريش رابه زهرا فاطمه عالم ،
در ريشه بدينگونه پيامبر معصوم عترتيافتند گسترش آسماني وصلت اين
.برافراشتند آسمانها به برگ و شاخ و كردند استوار زمين
ايننبردها ، دربود (ص)پيامبر شهسوارجنگهاي بياستثناء (ع)علي
مرگ كام به ديگران از پيش.داد نشان را خود بيهمال و مبارز چهره
از او ذوالفقار به ميآمد وارد پيامبر سپاه بر ثلمهاي هرگاه و ميرفت
شد ، روايت (ع)علي درباره آنچه پيامبر ، غزوات در.ميشد بركنار راه
آدمي توان از افزون دلاوريها ، اين زيرا افسانهها ، مرز در است حكايتي
.است يافتني تحقق خداوندي تاييد به مويد و برتر ذاتي بركت به فقط و
وي اما فرمود ، معاف نبرد در شركت از را (ع)علي پيامبر تبوك ، جنگ در
زعامت در را وي شايستگي ترتيب بدين و ساخت مدينه در خود جانشين را
.نمود تاييد مجددا اسلامي جامعه
مسلمانانبيترديد ساير به نسبت(ع)علي برتريهاي گذشته ، اين از
حقايق به فرد وآگاهترين دانايان داناي او.ازاينهاست بيش بسيار
خداوند از فروتر و انسان از سخنيفراتر فصاحت و بلاغت در.قرآنبود
كه همانگونه درست ميافكند ، لرزه به را اديبي هر پشت كلامش ، سحرداشت
.ميكشيد بيرون ظالمان كام از جان عدالتش ،
:كه صلاميزد عالميان به تاريخ ورايصخرههاي از كه بود اينگونه
به.نيابيد مرا ديگر آنكه از پيش كنيد سئوال من از مردم ، اي هان
از را شما آنكه جز پرسيد نخواهيد چيزي هيچ درباره من از سوگند خدا
درباره من زيرا بپرسيد ، خدا كتاب درباره من از.ساخت خواهم آگاه آن
.دارم كامل آگاهي آن آيات همه
در امامت درخشش آغازگر و جهاد و ايمان بزرگ اسوه ،(ع)علي امام ولادت
مسلمانان بويژه عدالت ، و حق شيفتگان همه به را اعتقاد و ايمان آسمان
.ميگوييم تهنيت و تبريك عالم