چهارم ، شماره 1130 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 26 سهشنبه 6
|
|
...نظر اهل قبول معماي و شهري هويت
(2)شهري فضاهاي به بخشي معنويت شيوههاي درباره همشهري ميزگرد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اساسي رويكردي عمومي ، قلمرو و خصوصي قلمرو بين منطقي ارتباط ايجاد
است شهرها به معنويتبخشي براي
شيوههايمعنويتبخشي ميزگردبررسي گزارش از بخش نخستين در:اشاره
مادي احتياجات از بعد درمرحلهاي معنويت كه خوانديم شهري فضاهاي به
هرگزيكفضاي باشد نشده تامين لازم حد در زيستي تانيازهاي و دارد قرار
به معنويتبخشي اينرو ، از.رابرتابد معنوي هوايي و حال نميتواند شهري
آغاز آن زيستي شرايط بهسازي براي تلاش ميبايستاز واقع در شهري فضاي
نميتوانوجود هرگز تنها نه پرازدحام و آلوده شهري در بدونشك و شود
دچار شهروندان بسيارياز بلكه انتظارداشت را معنوي هوايي و حال
گزارش بخش دومين.بود خواهند وپرخاشجويي افسردگي گاهحتي و اضطراب
:ميخوانيم پي در ميزگردرا اين
شهري ، فضاهاي گريزي معنويت عمده دلايل از يكي:مهندسنسرين.
خصوصي قلمروهاي تدريج به اخير دوره كه بوده عامل اين گفتم ، همچنانكه
تقابل در هميشه عمومي قلمروهاي و است شده عمومي قلمروهاي فداي ما
فشار مثل وجودداشته ، كه مختلفي فشارهاي يعني بوده ، خصوصي باقلمروهاي
كمرنگ را خصوصي قلمروهاي تدريج به.... زمان و سرعت فشار يا اقتصادي ،
همهيچ ما شهرسازي و معماري در متاسفانه كه است ايننكتهاي و است كرده
.است نگرفته قرار توجه مورد
ايجاد عمومي قلمرو و راحت قلمرو بين منطقي ارتباط بتوانيم ما اگر
با آميخته را فيزيكي فضاهاي بتواند كه موفقي معماري الگوي به كنيم
خواهيم دست كند ، آسايش و آرامش احساس با توام و معنوي هوايي و حال
.يافت
ميدانم لازم مهندسنسرين آقاي صحبتهاي تاييد در من.:يلدا مهندس.
اين مشخص نمونه ميتوان ما شهري درجوامع كه كنم اضافه را مطلب اين
شكلكاملا به عمومي قلمروهاي به را راحت و شخصي استحالهقلمروهاي
گسترده خانوادههاي تدريجي تبديل و خانوادهها شدن كوچك با.ديد واضحي
كه بودهايم شاهد آپارتماننشيني رواج همچنين و هستهاي خانوادههاي به
يكي واقع به.است درآمده عمومي قلمرو تصرف به تدريج به راحت قلمرو
فضاي گسترش مثل ميدهد ، شهرداريانجام كه مهمي فعاليتهاي جنبههاي از
راحتاز قلمرو اينكه براي است تلاشي...و ايجادفرهنگسراها سبز ،
به.بيايد دست وبه شده ايجاد دوباره عمومي قلمرو در رفته ، دست
كاربريهاي با فضاهايي درشهرهايمان ناچاريم ما كه است خاطر همين
كه را كمبودهايي بتوانند مختلف روحيات با شهرونداني تا بسازيم مختلف
.كنند جبران دارند ، خصوصيشان قلمرو در
.كنيم مطرح هم را بحثدرجهمعنويت ميدانم مناسب من.:مزيني دكتر
يك از ميتواند و است متفاوت كاملا دارايابعادي چونكهمعنويت
نفر يك دربربگيرد ، را تاريخي عمومي جريان يك تا شخصي ساده احساس
فردي و كند جو و جست را معنويت فيلسوفانه انديشههاي در است ممكن
يك در كه فرد يك يا خانواده يكببيند شخصي نظافت در را آن ديگر
ميشود ، آغاز هنگامي معنويت زمان ، اين در ميبرد ، سر به شهري باز فضاي
مادي احتياجات از بعد و بالاتر نيازي به دستيابي دنبال به ما كه
ميبايست ميبرد سر به آن در انسان كه فضايي هر كه است بديهي.باشيم
مثالهرگز براي.باشد داشته را جسمي نيازهاي حداقل تامين توان
از مملو سرد ، خيلي خيليگرم ، كه كرد آرامش احساس محيطي در نميتوان
يعني سالم فضاي.باشد شديد خيلي وصداي سر معرض در يا تعفن بوي
فضايمعنوي ، از منظور اما باشد نداشته را معضلات اينگونه كه فضايي
حس آرامش ، مثال براي احتياجات ، از ديگر گونهاي بتواند كه است فضايي
از بعضي كلي طور به كه است گفتني.برتابد را همزيستي حس و زيباييطلب
مثال ، براي.هستند ديگر فضاهاي از معنويتر خود ذات به توجه با فضاها
را معمولي مسكوني منزل يك از معنويتر بسيار فضايي هميشه مسجد يك
.است دارا
آن در معمار ميشود ، قدرت ساخته مسجد يك اگر حتي وجود اين با اما
.كند بيان نحو بهترين به را اينفضا در موجود معنويت كه است
عالم به عالمعينيت از ميكنيم ، صحبت معنويت از ما كه وقتي اما
چهار دوتا دو معيار ذهنيت عالم در كه است بديهي ميشويم ، نزديك ذهنيت
.است ذهني انديشه و احساس تابع معيارها اينجا.ندارد وجود تا
مثال بهعنوان.است عامه معيارتلقي مهمترين ذهنيت ديدگاه اينجااز
اول وهله در امر دليلاين.پذيرفتهاند همه امروزه را سعدي سخن
ممكن.است او از ما عمومي ذهنيت اعصارو طول در سعدي بودن پذيرفته
خاطر همان به اما باشد ، نداشته تازگي سعدي ديگرسخن امروزه است
هميشه كلي بهطور.ميرود شمار به ما شعراي بزرگترين جمله از هنوزسعدي
البته.ميشود محسوب معيار صاحبنظرانمهمترين اتفاقنظر ذهني ، مسائل در
آنچهكه نهايت در اما دارد ، معنويت و زيبايي از را خاصخود تلقي هركس
معنوي و پديدهزيبا عنوان به جامعه در است نظر اهل اتفاق مورد
.ميشود پذيرفته
اين در معماري استادان.است همين معيار واقع به هم معماري مورد در
در كيفيات اين كه باشد كيفياتي داراي معماري اثر وقتي ميگويند باره
امر اين كه است موفق معماري ميگوييم بگذارد ، ماندگار اثر ناظر ذهن
در ما امروزه كه چيزيميشود حاصل اثر هويتپذيري با نخست وهله در
هستيم ، روبهرو فضاهايي با يعني نيستيم ، مواجه آن با شهرهايمان اغلب
.ناهمگون و مبهم مغشوش ،
دارد ادامه