چهارم ، شماره 1131 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 27 چهارشنبه 7
|
|
باشم قاطع ميخواهم
واقع در كنيم بازگو را توقعاتمان و انتظارات كه نيستيم قاطع اگر
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
در.قائليم ديگران از كمتر ارزشي خود براي كه گفتهايم ساده بسيار
باشند قائل ما براي احترامي و ارزش ديگران داريم انتظار اگر كه حالي
باشيم هدفمند و قاطع بسيار ابتدا بايد
يكسره خود با را تكليفمان و ميرويم طفره تصميمگيري از اوقات گاهي
به موقع اين درآمد خواهد سراغمان به اضطراب موقع اين در نميكنيم ،
ديگر ، كارهاي به خود سرگرمكردن و آرامبخش بهداروهاي توسل جاي
ميخواهيم چه ما و ازكجاست كار اشكال بفهميم بهتراست
به خستگي ناخوشايند احساس و روزهاسردرد از بعضي بيش ، و كم شايد
علت اصليترين جز چيز همه به را اينناراحتي شما و باشد آمده سراغتان
از مبهمتان دردهاي و ناراحتي بيشتر نميدانيد كه چرا دادهايد نسبت آن
ابراز كه آموختهاند ما به.ميگيرد منشاء غيرقاطعانه رفتارهاي
عادت ، طبق بر نيز ما و نيست صحيح جزئي مسايل سري يك بهخاطر ناراحتي
.ميكنيم جلوگيري خود ناراحتي بروز از ديگران ، رضايت براي
كه بزرگيرا مشكل ما براي و ميشوند انباشته هم روي جزئي ، مسايل اين
متمادي دليلساليان همين بهميآورند نميشناسيمبوجود را آن ماهيت
علت شناسايي به قادر بيآنكه ميبريم رنج مزمن ناراحتيهاي و درد از
.باشيم اصليشان
قاطعيتاجتناب اعمال از اوقات دهيدبيشتر تشخيص را مشكل ماهيت
انجام از.نميشناسيم را خود مشكل و ماهيتمسئله كه چرا ميكنيم
پيش چه صورت اين در نميدانيم چون نگرانيم قاطعانه تصميم و رفتار
.آمد خواهد
كار درمحل همكارانم از يكي:سالهميگويد كارمند 25 خانمحمدي آقاي
اما است ناراحتكننده بسيار من براي اينمسئله و ميكشد سيگار
هميشه.بگويم بهاو را موضوع كه كنم قانع را نتوانستمخود تاكنون
خانم.كردهام كتمان را ناراحتيخودم او نارضايتي و ترسناراحتي از
دوستانممقاديري از يكي به:زيستشناسيميگويد رشته دانشجوي (ض)
دوستم اما بود گذشته قرض سررسيد تاريخ از يكماه.بودم داده قرض پول
احتياج پول به شديدا كه گرفتم قرار وضعي در.بود نداده را خود قرض
ناراحت شديدا ميكرد سهلانگاري قرض ، اداي در دوستم اينكه از.داشتم
بتدريج.كنم بيان را خواستهام نميتوانستم همه اين با.بودم ناراضي و
مرافعه او با كوچكي هرچيز بخاطر.شد عوض او به نسبت من رفتار
طرف از بودم فشار تحت بگويم را خود وضع نميتوانستم اينكه از.ميكردم
.ميكشيدم خجالت دوستم با خود پرخاشگرانه و نامناسب رفتار از ديگر
.يافتم را بهتري شيوه وضع اين از رهايي براي.بود ناخوشايندي حالت
ممكن كه ناخوشايندي احتمالي اتفاقات همه و برداشتم را قلمي و كاغذ
مرور را آنها دوبارهكردم يادداشت دهد رخ خواستهام ، بيان با بود
آنموقع تازه و گفتم دوستم به را موضوع و گرفتم را خود تصميم و كردم
ديگري حساب شماره به اشتباهي را پول پيش ، وقت خيلي او كه فهميدم
است كرده واريز
يكي ديگران ، كردن راضي كنندهاستعادت خسته همه كردن راضي
است ضروري نكته اين دانستن.است غيرقاطعانه رفتار اساسي علتهاي از
براي مجبوريد گاهي.نيست آسان هم چندان ديگران نگهداشتن راضي كه
موارد اغلب در كه چرا بپردازيد را گزافي بهاي امر ، اين شدن عملي
بپذيريد را نامطلوبي وضع يا كنيد نظر صرف مطلوبي موقعيت از ناگزيريد
.دهيد قرار دروني فشارهاي و تنشها معرض در را خود ترتيب بدين و
و انتظارات كه نيستيم قاطع اگر:ميگويد مامايي كارشناس رضايي خانم
خود براي كه گفتهايم ساده بسيار واقع در كنيم بازگو را توقعاتمان
ارزش ديگران داريم انتظار اگر حاليكه در قائليم ازديگران كمتر ارزشي
هدفمند و قاطع بسيار ابتدا بايد باشند قايل ما براي احترامي و
.باشيم
را ميخواهمهمه قيمتي چه به من:خودبپرسيد از را سوال اين هميشه
است بهتر بدانيد را كار اين بهاي اينكه دارم ، براي نگه راضي خود از
غيرقاطعانه رفتار يك از بعد راكه عواطفي و احساسات رفتار ،
رواني وضعيت قادريد كار اين با.كنيد يادداشت ميشود گريبانگيرتان
.بگيريد تصميم بهتر بعدي ، مشابه فرصتهاي در و كرده ارزيابي را خود
:ميگويد عمومي پزشك مويد دكتر خانم
از يكي عروسي مراسم بهنميكنم رافراموش بد خاطره اين وقت هيچ
خيلي امتحان بعد روز صبح كه حالي در بودم شده دعوت صميميام دوستان
من بازگشت اصراراز با دوستم و كشيد درازا به مراسم.داشتم مهمي
امتحان يا بگيرم راناديده او اصرار كه داشتم ترديد.ميكرد ممانعت
.شدم منصرف رفتن از زياددوستم اصرار خاطر به هرحال بهرا فردا
حاضرشوم امتحان جلسه در ونتوانستم ماندم خواب خستگي شدت از فرداصبح
ولي بود كارگذشته از كار.افتادم عقب ازتحصيل ماه دليل 6 همين به و
حادثه اين آينده در كردمتا يادداشت را خودم واحساسات حالات همه من
بردم پي بودن قاطع بهاهميت كه بود لحظه آن از و تكرارنشود
سردرد صبح راحتشب ، خواب عليرغم كه هروقت...يا داريد سردرد اگر
كار در اشكالي بخوريدحتما چيزي گرسنگي بدوناحساس يا بگيريد
نگاهي دوروبرتان به تاملكنيد لحظهاي چنين در است بهتراست
ناراحتتانكرده بيارزشي چيزظاهرا چه ببينيد و دوبارهبيندازيد
است كافي.باشيد روراست خودتان با اينحالت در است بهتر.است
خيلي.كنيد مرور گذشتهرا روز و شب بياهميت اتفاقاتهرچند و حوادث
كار ، اين فايده حداقل.ميكنيد پيدا را خود علتناراحتي زود
اينكه.ميباشد درونيتان خواستههاي و احساسات ودريافت شناسايي
كنيم بيان را آن چگونه و بشناسيم را خود تمايلات و خواستهها چگونه
.نيست آن داراي هركسي كه است بزرگي هنر
و ميرويم تصميمگيريطفره از اوقات باشيمگاهي قاطع بايد كي
سراغمان به اضطراب موقع اين در نميكنيم ، يكسره خود با را تكليفمان
لرزش مثل ميدهد نشان مختلفي صورتهاي به را خود اضطراب.آمد خواهد
دادن تكان انگشتان ، با گرفتن ضرب قروچه ، دندان جويدن ، ناخن اندامها ،
دوباره حالات ، اين در است بهتر.ساختگي و دروغين خندههاي يا و پا
ديگران با روابطمان و زندگي در ببينيم و كنيم ارزيابي را خود رفتار
يا اضطراب از اجتناب جاي به.است شده اضطرابمان باعث كه گذشته چه
ديگر ، كار به خود كردن سرگرم يا و مسكن و آرامبخش داروهاي به توسل
و علائم هرگاه.ميخواهيم چه ما و كجاست از كار اشكال بفهميم است بهتر
اعمال آماده را خود كرديد ، خودمشاهده در را اضطراب ازحالت شواهدي
غيرقاطعانه رفتار از ناشي اضطراب كه است اين واقعيت.نمائيد قاطعيت
.ميشود نيز غيرقاطعانه رفتار موجب چنين هم است
در.داشتهايم كلاس در پرسشي نمودن مطرح هنگام را اضطراب تجربه ما همه
فشار تحت از ناخوشايندي احساس و ميشود تند قلبمان ضربان حالت اين
قاطع رفتار و تصميمگيري حالت ، اين در.ميدهد دست ما به بودن
.باشد درونيمان واضطراب تنش رفع براي خوبي ميتواندراهحل
در.كنيد مرور درس كلاس در سوال يك هنگامپرسيدن را خود حالت دوباره
اينكه با.ميشويد تشويش و هيجان دچار شدت به موقع آن در مييابيدكه
آنرا جوشش اما ندارد وجود اضطراب براي منطقي دليل هيچ ميدانيد
است صحيحترآن ناخوشايند حالت اين خلاصياز براي.ميكنيد حس دروجودتان
سوال طرح يااز و كنيد مطرح را سوال يا يكسرهكنيد را خود تكليف كه
.شويد منصرف
مضطرب را ما كه شرايطي با شدن روبهرو هنگام نيستيمگاهي قاطع كي
از ولي ميشود عميق نفسهايمان ميكنيم گره را مشتها ظاهر به ميكند
نشانگر اينها.ميكنيم اصطلاحخودخوري به و عاجزيم خود خشم ابراز
نميتوانيم كه مواقعي در كلي بطور.است قاطعانه رفتار از ما فرار
آقاي.روميآوريم تهاجمي رفتار يا اضطراب به باشيم داشته قاطعي رفتار
ما هركداماز است ممكن:دانشگاهميگويد استاد و جامعهشناس سلامت دكتر
.باشيم ناراضي خود مسئول يا صميمي دوست گفتار يا رفتار به نسبت
صورت به را خود شكايت و نارضايتي كه است اين درست و طبيعي رفتار
بيشتر اما.است علامتقاطعيت اين.كنيم بيان صريح و موجه و منطقي
افراد برابر در.ميكنند انتخاب دوگانهايرا شيوه افراد غالب مواقع ،
شدت به زيردست افراد قبال در اما ميروند طفره قاطعيت از دست بالا
ما نارضايتي و ناراحتي بيان.ميكنند افراط فيالواقع و ميشوند قاطع
سلامت نشانه افراطي هرگونههيجان از خالي و درست شيوه ديگرانبه از
.ماست اجتماعي روانيو
يك دركشوقوس را خود واقع در نماييم پرهيز نارضايتيمان بيان از اگر
رفتار به يا اينحالت در.ميكنيم وارد وغيرسالم غيرطبيعي رفتار
و (شده سركوب خشم وانفجار فوران) ميآوريم رو وپرخاشگرانه تهاجمي
.ميشويم يامضطرب
نباشيم قاطع كي
را خود و ميكنند تصميمگيري كافي تعمق و تامل بدون افراد از بعضي
را روي طفره.است رايج اشتباه يك اين.ميپندارند قاطع افرادي
كارشناس جعفري خانم.آورد شمار به قاطعيت عدم علامت هميشه نميتوان
سوء قاطعيت ، با رابطه در:ميگويد خانواده مشاور و روانشناسي
نشانه را تفكر بدون و آني تصميمگيري عدهاياست شده زيادي برداشتهاي
فرض يكسان قاطعيت با را لجاجت و يكدندگي برخي.ميدانند قاطعيت
قاطعيت نوعي را تعصب و بودن افراطي و عمل شدت هم بعضي و ميكنند
و ميزند را آخر و اول مردحرف ايراني ، خانوادههاي از دربعضي.ميدانند
با وضدارزش منفي ويژگي اين و نيست همسرشبدهكار حرف به گوشش درواقع
اهميت حايز نكته اين درك.است شده اشتباه مثبتقاطعيت و زيبا خصلت
هرگونه بدون عاقلانه تصميم يك بيدرنگ اعمال يعني قاطعيت كه است
.بيتعمق و آني تصميمگيري و تعصب لجاجت ،
از بهتراست مياندازيم تعويق به كاررا دليل هر به كه شرايطي در
اجتناب دليل به من دستكردن به دست و روي آياطفره:بپرسيم خود
بهتر تصميم اتخاذيك علت به يا است ازقاطعيت
:جمله از دارند خود روزمره زندگي در خاصي ويژگيهاي غيرقاطع اشخاص
(بجانبباشند حق كه هرچند) طفرهميروند ديگران با برخورد از -1
دارند واهمه خود عقايد و احساسات بيان از -2
ميكنند پرهيز(باشند آن نيازمندبه هرچند) كمك تقاضاي از -3
قاطعيت اعمال به تصميم و ميدانيد غيرقاطع فردي را خود هم شما اگر
.نماييد توجه نكات اين به داريد
تا تصميم يك درانجام تاخير.بگيريد تصميم تاملكافي و تدبر با -1
احساس از را ما يافتهايم را راهحل بهترين شويم مطمئن كه زماني
.نگهميدارد امان در نادرست تصميم يك متعاقب ناخوشايند
قاطعيتمنافات اعمال با وپرخاشگرانه تهاجمي رفتار و اضطراب -2
درونيتان خواستههاي و احساسات به نسبت بايد ابتدا اين بنابر.دارد
.كنيد عمل قاطعانه وآنگاه هوشيار