چهارم ، شماره 1131 نوامبر 1996 ، سال آذر 1375 ، 27 چهارشنبه 7
|
|
آن؟ تجليگاه نه اما فرهنگ ، عرصه:شهرها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ارزشها تنزل بگيرد ، را كيفيت جاي كميت كه وقتي:مزيني دكتر
است اجتنابناپذير
شهري فضاهاي به معنويتبخشي شيوههاي درباره همشهري ميزگرد
(واپسينبخش)
درطول انسان شهرها در.هستند ما جمعي خاطره تجلي شهرها:اشاره
اما.است داشته ومعنويت تعالي روبه حياتي جهت در ديرپا تلاش تاريخ
اين تجلي از شهرها سيماي كنوني ، روزگار در كه است چگونه راستي به
ميرود ، بهرهاي انتظار چنانكه شهري چشماندازهاي اغلب و است بيبهره تلاش
همچون شهري سيماي آنچنانكه.ندارند بشر فرهنگي و معنوي دستاوردهاي از
نميتوان هيچ راستي به كه ميشود دچار چنانناهمگونيهايي به گاه تهران
خود با ما فرهنگديرينه كه آنچه همه از يافت نشانهاي كوچكترين درآن
معمابرپا اين پاسخ بازجست در كه را ، گزارشي بخش واپسيندارد
متاسفانه كه است اين مشكل يك:همشهري:ميخوانيم پي در كردهايم ،
شهرهاهرچه يعني.است بوده هويتگريزي ملازم ما شهرسازي شدندر بزرگ
سادهتر عبارت به و شده خوددورتر اوليه هواي و حال از مييابند گسترش
حال بايد يافتن ، گسترش با شهرها چرا كه است نكتهاين.ميشوند بيروح
معنويت و خاطرهانگيزي با همراه ما براي اغلب كه خود ، نخستين وهواي
هواهاي و حال گسترش براي زمينه شرايطتازه ، در چرا و شوند دور است ،
داد ، رخ وضعيت اين چرا اينكه.:نسرين مهندس. نيست؟ تازهفراهم معنوي
بشر دورهاي يك در حال ، هر به كه ميشود ، مربوط آموزههايي به قدري
بگذرد طولاني زماني ميبايست تنها و داشت اعتقاد آنها به خيلي معاصر
.چيست آموزهها اين واقعي نتيجه بفهميم بتوانيم عمل در تا
كاربريهاي داد ، جدايي رخ شهرها در كه اتفاقاتي از يكي مثال ، عنوان به
اوقات گذران محل اشتغال ، محل كهمسكن ، ميبينيم.بود يكديگر از مختلف
كاملا نقاط در...و روزمره ملزومات از تهيههركدام محل فراغت ،
صدايي فضايچند ترتيب اين به.باشند واقع ميتوانند شهر از متفاوتي
ميكنيم ، نگاه كه را معماري درخشان نمونههاي.است رفته دست از معماري
كاملا كه ميشويم روبرو فضايي با اصفهان ، جهان نقش ميدان مثال براي
آن به جديد شهرسازي در كه است مسائلي از يكي اين.است صدايي چند
رفتن دست از باعث صدايي ، تك فضاي حاكميت همين و.نشده داده اهميت
.شد معماري از معنوي كيفيات بسياري
شناسايي ما خاطرههايجمعي حريم شهري فضاهاي در بايد:يلدا مهندس
شود حفظ و شده
خاطره.شد بحث آن درباره ابتدا كه خاطره ، موضوع با ارتباط در اما و
هم فقط كه شده ثابت و.است انسان روح مهم سازوكارهاي از يكي شك بدون
كرده حفظ كاملا را خود خاطرات كه است انسان موجوداتزنده ، ميان از
كه هستند يكترازو كفه دو فراموشي و خاطره.ميكند زندگي آنها وبا
در خاطرات همه حفظ اينكه يعنيميدهد نشان را ذهن سلامت آنها ، تعادل
هم آنها كامل كردن فراموش و دارد ، را خاصخود مشكلات هم كنار
از همبخشي.كند عمل گونه همين به بايد هم شهري فضاي.مشكلاتديگر
تجربيات كسب براي زمينهمناسب در هم و باشد داشته خود با را خاطرات
.باشد برخوردار بود ، خواهند خاطراتآينده شك بدون كه تازه ،
.است معماري و زيبايي مقوله از مختلف فرهنگهاي تلقي تفاوت بعدي نكته
در كه جزء دو از بهشتپارادايز واژهباستاني ما كشور در مثال ، براي
در كلي بهطور يعني.ميشود تشكيل دارند را محصور مجموعمعنايفضاي
كه ديواري دارايچار و بودهمحصور فضايي مطلوب ، فضاي يك ما كشور
غربي جديد معماري ورود اماكند حفظ راكاملا انسان اختيار
اطراف بامحيط ارتباط بيشترين ايجاد و باز افقهاي از مقولهبرخورداري
عواملي از يكي.است مامتفاوت ساله هزاران سليقه با كه كرده مطرح را
شخصي و راحت قلمرو حس پارك يك مثل جايي حتيدر ما ميشود باعث كه
.است همين نداشتهباشيم ،
و نشانهها حفظ بايد حتم بهطور ما كه دارم تاكيد من.:يلدا مهندس.
در اساسي اولويتي از را ملي بهخاطرهجمعي مربوط آثار
متاسفانه كه است مسئلهاي اين و كنيم برخوردار شهرسازي برنامهريزيهاي
توجهي هيچ مردم ميان در بويژه.نداشتهايم چنداني توجه آن به تاكنون
امروزه مردم ، اغلب و نميشود ديده قديمي معماري و آثار به نسبت
ترجيح آن ، جنبههاي افراطيترين و بيهويتترين در حتي را تجددگرايي
حريم ما ، كالبدي فضاهاي در كه دارد اهميت خيلي بنابراين.ميدهند
.شود حفظ و شده شناسايي جمعي خاطرههاي
ميكند ، رشد شهر وقتي كهچرا پرسش اين به پاسخ در.:مزيني دكتر.
بگيرد ، را كيفيت جاي كميت وقتيكه گفت بايد اول وهله در ميشود؟ بيروح
كه است مسئلهاي اين.كرد خواهند پيدا تنزل ارزشهايكيفي شك بدون
.عينيدارد نمودي هم شهرسازي در و است صادق موارد درهمه
و.كرد مطرح را فضاهايشهري سريع گسترش ضرورت جمعيت ، روزافزون رشد
كليه كه بود آن نتيجهشتاب بيشترين با و قيمت هر به گسترش متاسفانه
شود ساخته ساختمانهايي و شوند ، گذاشته كنار به معماري معنوي ارزشهاي
واقع به.آيند كار به خوابگاههايي حتي و سرپناهها مثابه به فقط كه
غافلگير داد ، رخ كه تحولاتي مقابل در ما معمار و شهرساز و جامعه
.شدند
به چگونهميتوانيم اينكه كنم اضافه ميدانم لازم من.:يلدا مهندس.
كه دارد بستگي هم اين به معنويببخشيم ، هوايي و حال شهريمان فضاهاي
شرايط از بيشتر هرچه امكان صورت در و برگرديم زندگيپياده به ما
به رويكرد اين شدت به هم اروپا در امروزه.شويم دور ماشيني زندگي
آنها در كه فضاهايي حتي و پيادهروي فضاي شهرها در كه ميخورد چشم
باره اين در و ميشود افزونتر روز به روز ندارد ، ورود حق هيچ اتومبيل
باشيم ، ارتباطمستقيم در محيط با بيشتر هرچه كه است اين اعتقاد
و معماري آثار ارزشترين با.خواهيمداشت الفت آن به نسبت بيشتر
ميدان و دسترس در مستقيم طور به اگر سبز ، فضاهاي پاركهاو زيباترين
.گذاشت نخواهند او بر تاثيري چندان نگيرند ، قرار شهروند ديد
فرد هستيمحقوق تلاش در بيشتر ما ميدهد نشان ظواهر متاسفانه
و كوچكتر بهتدريج پيادهروها و كنيم تامين را اتومبيلسوار
با شهروند مستقيم ارتباط محل كهپيادهرو حالي در ميشوند بياهميتتر
براي سكوهايي نصب حتي آن ، زيباسازي و تزيين استو شهري فضاي
بسياري و كنارهآن در دستشويي سرويسهاي ساخت موقت ، استراحت
به تشويق شهروند آنكه حتيبراي.دارد اهميت بسيار ديگر ملزومات
نصب پيادهروها حاشيه در كه است بشود ، مناسب پيادهرو از استفاده
.كرد پيشبيني را هنري آثار
هويتگريزي عوامل از معماري ، در صدايي تك فضاي حاكميت:نسرين مهندس
بود
دچار سرنوشت بهاين را ما شهرهاي كه عللي از يكي.:نسرين مهندس.
بيشترين.است شهري فضاهاي ساختن غيرمتخصصدر افراد دخالت است ، كرده
بسياري هم آن بعداز و دارند بفروشها و بساز اينباره در را نقش
.مينگرند برايسوداگري فرصتي عنوان به تنها معماري به كه افرادي
كنيم وضع مقرراتي اينكه يكيراههست دو عارضه ، اين با مقابله براي
كنوني شرايط در كه شوند ، دور شهرسازي و ازمعماري غيرمتخصصها كه
كه كنيم ، وضع محكمي و كامل مقررات اينكه ديگر و است ناممكن ميدانيم
با و كيفي آثاري عرضه به ناچار آنها رعايت با هم غيرمتخصصها حتي
هيچوقت.نيست موفقي راه كه داده نشان تجربه هم ، راه اين.باشند ارزش
كه شهرهايي داده نشان تجربه حتي.بسازد زيبا شهري نتوانسته مقررات
.شدهاند ناهمگوني دچار بيشتر شده ، اعمال مقررات سختتر آنها در
تشويق و شهرسازي و معماري سالم الگوهاي ارائه من نظر به راه بهترين
.است آنها به رويكرد به مردم
عين در كه يعنينمونههايي معماري ، امروزي نمونههاي صاحبنظران بايد
و حال بتوانند معماري جهاني دانش دستاوردهاي آخرين از برخورداري
با سويي از و داشته نيز را ما عامه تلقي با مطابق معنوي هواي
براي نيز دولت و كرده معرفي را باشند همراه نيز ما جمعي خاطرههاي
مشكل واقع به.دهد انجام مناسب فرهنگي فعاليتهاي آثار اينگونه ساخت
.است ما شهرهاي بودن بيالگو شهرسازيكنوني ، و معماري در ما اصلي
هنوزما كه است اين واقعيت اما است ، شده بحثها اينباره در بسيار
.است كدام ما ، قبول مورد ساختمان و شهر نميدانيم